واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: طبابت هم داستانها دارد برای خودش. در کنار همه مشکلات و ماجراهای این شغل شریف، تقاضاهای غیر معقول بیماران هم در نوع خود حکایتی است شنیدنی. تقاضاهایی که میزان شیوعشان با مقدار عجیب و غریب بودنشان رابطه معکوس دارد. به این چند نمونه که بر اساس میزان شایع بودن طبقه بندی شدهاند توجه بفرمایید. ۱) معمولیترین تقاضای مراجعین عزیز نوشتن گواهی پزشکی برای دوستان و آشنایان و یا حتی غریبههایی است که به مدرسه نرفتهاند و یا سرکار حاضر نشدهاند و حالا از شما توقع دارند با یک گواهی دروغ غیبتشان را موجه کنید. این گروه شامل کسان دیگری هم میشود؛ آنها که تقاضا دارند برای مراجعه امروزشان به شما، از سه روز پیش گواهی بنویسید چون ادعا میکنند به خاطر درد همین دندانی که شما امروز درمان کردهاید سه روز است سرکار نرفتهاند. بدتر از همه آنکه وقتی شما نمیپذیرید در این جرم شریک آنها باشید، اول سخاوتمندانه و بعد طلبکارانه میگویند برای این خدمت پزشکی شما حق ویزیتتان را هم پرداخت خواهند کرد (یعنی پس دیگر مرگتان چیست؟) و بدتر از بد آنکه اگر باز هم مقاومت کنید با لحنی تحقیرآمیز و نگاهی عاقل اندر سفیه، یکی از همکاران مهربان و کار راهانداز و شریفتان را که اینکار را قبلا برایشان انجام داده و این بار هم انجام خواهد داد، چماق میکنند و بر سرتان میکوبند تا یاد بگیرید دیگر چوب لای چرخ مردم نگذارید.
۲) رتبه دوم مربوط میشود به گواهی کردن دریافت مبلغی بیشتر از آنچه واقعا از بیمار گرفتهاید، با این دلیل منطقی که بیمه همه آن پولی را که شما نوشتهاید به بیمار نمیدهد. یعنی باز هم شما باید دروغ بگویید (آن هم کتبی و با مهر و امضا) تا ایشان بتوانند پولی بیشتر از حقشان از بیمه بگیرند. افراد دیگر این گروه جالبترند. آنها کسانی هستند که از شما میخواهند چون آخر سال نزدیک است و آنها از سهمیه دندانپزشکیشان استفاده نکردهاند مبلغی را برایشان گواهی کنید تا سهمیهشان «نسوزد» و بتوانند به کمک شما بابت درمانهایی که انجام نشده و هزینههایی که پرداخت نکردهاند از بیمه یا هر جای دیگر پول بگیرند و به این ترتیب به «حق»شان برسند. توجه دارید که در این مورد هم اگر بخواهید شرافتمند و قانونمدار باشید باز شما پزشک سنگدلی هستید که بیپولی بیماران ضعیف و کم درآمد برایتان اهمیتی ندارد.
۳) رده سوم، تقاضایی کمیابتر و البته جالبتر است. طرف بعد از یک ربع ساعت توضیح، از شما میخواهد دندانی را که نیاز به درمان ریشه دارد با مسئولیت خودش فقط ترمیم کنید. وقتتان را بیهوده تلف نکنید چون اگر ده تای دیگر از آن یک ربعها صرف کنید تغییری در ماجرا رخ نخواهد داد. یک بار به یکی از آنها گفتم لطفا مرا با مسئولیت خودم از این پنجره به بیرون پرت کنید. گفت این چه حرفیست، خطر دارد. من هم گفتم کاری که شما از من میخواهید هم خطر دارد با این تفاوت که شما آن خطر را درک میکنید اما نه تنها متوجه این خطر نیستید بلکه حتی نمیخواهید از کسی که بیشتر از شما میداند چیزی یاد بگیرید.
۴) گفتم هرچه کمتر شایع باشد عجیبتر میشود. حالا این مورد را گوش کنید که بسیار شنیدنی است. جوانی با ظاهر تیپیک هنرمندان آمده و دو تا سانترال کاملا سالم بالایش را نشان میدهد و میگوید لطفا بین این دوتا، به این شکل (شکلش را هم دقیقا میگوید) فاصله ایجاد کنید. میپرسم چرا؟ میگوید آنطوری بهتر میتوانم نی بزنم. انصافا نباید در برابر این همه عشق به هنر سر تعظیم فرود آورد؟!
۵) اما گل سر سبد درخواستهای آنچنانی: قسم میخورم که این یکی را دیگر هیچجا نشنیدهاید. حواستان را جمع کنید چون قضیه کمی تا قسمتی مشکوک میباشد. خانم آمده میگوید میشود دندانهای پر شده من را خالی کنید. حدس میزنم طبق معمول میخواهد آمالگامهایش را با کامپوزیت جایگزین کند. تازه میخواهم روضهام را در باب غیر ضروری بودن این کار شروع کنم و حتیالمقدور منصرفش کنم که با این توضیح مرا از اشتباه در میآورد: «لطفا بعد از اینکه خالیشون کردید پانسمان هم نگذارید، میخواهم چند روزی خالی بمانند…!» (احتمالا قرار است حفرهها چند روزی هوا بخورند تا خستگیشان در برود) و وقتی به او میگویید این کار را نخواهم کرد با التماس میگوید «خواهش میکنم آقای دکتر، فقط چند روز…»!|دندانه|دکتر افشین قناد|
١٧ دی ١٣٩٢ ساعت ١۵:۵۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]