واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: حيف كه يادمان نميآيد وگرنه گريه سر ميداديم!
مگر كسي باور ميكند بگوييم از دانشگاه زلزله بم براي خودمان قبولي گرفتيم اما در اهر و ورزقان باز همان آش و همان كاسه جاهاي قبل حاكم شد؟ مگر ميشود ستاد حوادث غير مترقبه داشت، كلي نهاد امدادي داشت، سازمان داشت، بودجه و پرسنل داشت و به ظاهر تدارك ديده نشان داد ولي حتي بررسي نكرد آيا شهرهاي مختلف زيرساختي ضد زلزله دارند يا خير؟
در اين فاصله ده ساله اينقدر اتفاقات تلخ ريز و درشت روي داده و اينقدر فراموش كاري ما تقويت شده كه ممكن است يادمان نيايد چه بر سر بم آمد كه اگر يادمان ميآمد، ساخت و سازمان متحول شده بود اما نه تنها اين نشد، بلكه حتي روزي كه به يادبود زلزله بم، روز ملي «ايمني در برابر زلزله» نامگذاري شده بود نيز حذف شد!
به گزارش «تابناك»، ده سال پيش، حوالي اذان صبح زلزلهاي با بزرگي 6.6 ريشتر، شهر تاريخي بم را لرزاند و در زماني كوتاه آنچنان ويراني برجاي ماند كه كمتر كسي باور ميكرد؛ نود درصد شهر در دوازده ثانيه با خاك يكسان شده بود و اوضاع اينقدر وخيم بود كه حتي كمتر كسي از بازماندگان را ميشد يافت كه در حال گريستن و زجه زدن باشد چراكه اينقدر آوار براي كنار زدن وجود داشت كه فرصتي براي امور ديگر نمانده بود.
حيف كه يادمان نميآيد وگرنه گريه سر ميداديم!
شهري كه تا ساعاتي قبل حيات در آن جريان داشت، آنچنان ديگرگون شده بود كه بعدها شنيده شد برخي مسئولان پيشنهاد ساخت جايگزين در مجاورت آن را مطرح كرده و اين اقدام را به صرفه تر ارزيابي كرده بودند، چراكه شدت ويراني به حدي بود كه از مجموع ساكنان سابق چند محله، به سختي ميشد يك محله تشكيل داد؛ بماند كه تقريبا چندان معلوم نبود مرزبنديها كجا بوده و از كجا بايد شروع كرد.
بم پس از قرنها هياهوي مردمان، به سكوتي تلخ و ماتم زده رسيده بود كه در اثر يك اتفاق طبيعي بروز ميكرد اما براي بمي ها غير مترقبه بود؛ هم براي آنها و هم براي مايي كه به سادگي از ياد بردهايم كشورمان روي نوار جهاني زلزله واقع شده و اگر زلزله بوئين زهرا را دهشتناك توصيف كنيم، ناگزير بايد بگوييم زلزله رودبار و منجيل دهشتناكتر بود و در بم دهشتناكترين زلزله كشورمان به وقوع پيوست و هنوز دهشتناكتريني هم ميتواند در راه باشد.
اما چه ميشود كرد وقتي حتي جزئيات كاربردي حادثه دردناك بم را به ياد نميآوريم؟ رويدادي سياه كه هرچند مربوط به ده سال قبل است، اما آنچنان گرد و غبار فراموش فرايش گرفته كه ميبايست براي يادآوري حقايق آن، كتاب فرمانده امدادي بم را به روايت خبري بازخواني كنيم تا شايد درسهاي گران قيمت زلزله بم را يادآوري كرده و براي مسئولان يادآوري كنيم.
حيف كه يادمان نميآيد وگرنه گريه سر ميداديم!
يادآوري كنيم تا همه بدانند اول شرط ايمني در برابر زلزله، فارغ از آنكه پيشگيري از اين رويداد طبيعي –كه بخشي از فرايند تكويني كره خاكيمان است،- تدارك مناسب براي مديريت شرايط پس از رويداد است نه آنكه وقتي امثال زلزله ورزقان روي داد، وقتي بوشهر لرزيد و يا خبر زمين لرزه جاي ديگري مخابره شد، بند دلمان بگسلد كه بازماندگانِ خانه خراب قرار است در سرما چه كنند؟ درمان مجروحان در كدام بيمارستان صحرايي تدارك ديده شده از قبل قرار است انجام شود؟ اسكان موقت اهالي تا ساخت دوباره خانههايشان در كدام خانههاي پيش ساخته خواهد بود و...؟
وقتي ميبينيم كه هربار زلزله جايي را لرزانده و سازههاي نا ايمن را به چلش ميكشد، درخواهيم يافت كه شايد اقدام دولت قبل در حذف روز ملي ايمني در برابر زلزله ايرادي نداشته و به منظور يكدست كردن همه چيز صورت گرفته است چراكه مگر ميشود در زمان ساخت ياد زلزله نباشيم، پس از آن به فكر ايمن سازي نيافتيم و در هيچ مرحلهاي اصلا به روي خودمان نياوريم كه ممكن است بلاياي غير مترقبه (اگر از اشتباه تاريخي اين نام گذاري براي سيل و زلزله و... بگذريم!) از راه برسند و بعد روز ايمني در برابر زلزله، آن هم با پسوند ملي در تقويم مان گنجانده شده باشد؟
مگر ميشود زلزله رودبار و منجيل و مشقتهايش يادمان بيايد و بعد بگوييم روزهاي اول پس از زلزله در بم، بي نظمي و هزار فقدان ديگر حاكم بود؟ مگر كسي باور ميكند بگوييم از دانشگاه زلزله بم براي خودمان قبولي گرفتيم اما در اهر و ورزقان باز همان آش و همان كاسه جاهاي قبل حاكم شد؟ مگر ميشود ستاد حوادث غير مترقبه داشت، كلي نهاد امدادي داشت، سازمان داشت، بودجه و پرسنل داشت و به ظاهر تدارك ديده نشان داد ولي حتي بررسي نكرد آيا شهرهاي مختلف زيرساختي ضد زلزله دارند يا خير؟
حيف كه يادمان نميآيد وگرنه گريه سر ميداديم!
كافي است به ياد بياوريم كه در زلزله رودبار و منجيل و در زلزله بم، بيمارستان شهر هم آسيب ديد و تخريب شد تا شنيدن از تركهاي بزرگي كه بر ديوار بيمارستان تازه ساز و افتتاح نشده (متاسفانه درست خواندهايد!) ورزقان نشسته بود و آن را براي هرگونه استفاده نا امن جلوه ميداد، عجيب نباشد؛ عجيب كه بود اما يادمان رفت ميتوان بر اين نكات عجيب گريه سر داد.
هم آن ماجرا يادمان رفت و هم درسهايي كه ميبايست از اين زلزله ها ياد ميگرفتيم تا تنها واكنش علمي ما به مقوله مهم و حياتي مانند زلزله، آن هم در كشوري كه روز نوار جهاني اين رويداد قرار دارد، مانور زلزله نيم بندي باشد كه در مدارس برگزار ميشود و حتي يادمان برود كه حتي اگر همين مدارس را در برابر لرزش زمين ايمن كنيم، با وقوع زلزله پايگاه امدادي در اختيار داريم كه ميتوان با استفاده از آن، تلخي هاي پس از رويداد را كاهش داد.
بي شك اگر مسائلي از اين دست يادمان بود، شرايط فرق ميكرد!
براي دريافت و ديدن آخرين اخبار تابناك، از هر نقطه اي در اينترنت Toolbar اختصاصي تابناك را از لينك زير دريافت و بر روي مرورگر خود نصب كنيد:
لينك دريافت Toolbar تابناك
پنجشنبه 5 دي 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 35]