واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: صداوسيما 20 شبكه اما فقط يك نظر
اشاره به 20 كانال تلويزيوني را مي توان به اين معني دانست كه مشكل با تعدد شبكه ها حل نمي شود زيرا باز انگار تنها يك صدا را مي شنوي.
عصر ايران؛ مهرداد خدير- " با اين كه منطقي بهتر از منطق اهل بيت در جهان وجود ندارد ولي در حال حاضر به رغم وجود حدود 20 كانال تلويزيوني در كشور چون مباحث يك جانبه مطرح مي شود مخاطبان زيادي را جذب نمي كند."
اين عبارات، نقد تازه آيت الله هاشمي رفسنجاني بر رويكرد صدا وسيماست كه هر چند دو ماه پس از " جعبه سانسور" خواندن اين دستگاه صورت پذيرفته قابل تامل تر است. زيرا توصيف قبلي واكنش به فضا سازي اين رسانه درقبال خاطرات آيت الله و دفاع از حق شخصي تلقي شد و اين بار اما بي آن كه بحث خود او مطرح باشد به آسيب شناسي پرداخته است.
طرفه اين كه اتفاقا اين روزها بر سر نوع رفتار يكي دو خانم عضو هيات پارلماني اروپا صدا وسيما با هاشمي مهربان شده و بي آن كه احتمال دهد تفاوت هاي فرهنگي و ناآگاهي از پروتكل ها موجب تلقي بي احترامي شده گاه دل سوزتر جلوه مي كنند!
در نگاه هاشمي ريشه ريزش مخاطب در صدا وسيما طرح يك جانبه مباحث است و از اين رو آموزه قرآن را به مثابه راهكار ارايه مي دهد:" مژده ده بندگان را. آنان كه سخن ها را مي شنوند و از نيكوترين آنها پيروي مي كنند."
20 كانال تلويزيوني اصرار دارند يك سخن واحد را القا كنند و حتي شاهد رقابت صوري هم بين آنها نيستيم. وقتي موضوعي سياسي در ميان باشد يك گزارش تنظيم مي شود و شبكه هاي مختلف همان را پخش مي كند. گوينده يك سخن را مي گويد، كارشناس – كه چه بسا بيرون از صدا وسيما با اين عنوان شناخته نشود- همان را تاييد مي كند و يك نفر هم ميكروفون به دست در مقابل بازار تهران از چند تن از شهروندان تاييديه آن را مي گيرد و همه يك سخن را تكرار مي كنند. اين همان " طرح يك جانبه مباحث" است.
مثال جالب و تامل برانگيز در اين باره مقايسه گزارش هاي تلويزيوني با نرخ مشاركت در انتخابات است. تلويزيون با هر كه مصاحبه مي كند او از شركت خود خبر مي دهد و اين به معني مشاركت 100 درصدي است اما وقتي نوبت به آمار رسمي مي رسد صحبت از 50 يا 60 درصد است و اين يعني منطقا امكان ندارد همه شركت كنند. بنابراين بخشي از مردم كه نظر ديگري دارند يا حاضر مي شوند اما به كانديداي مورد علاقه گرايش ندارند نه تنها جذب نمي شوند كه موضع مي گيرند.
نقد اصلي هاشمي " طرح يك جانبه مسايل " است. محبوبيت برنامه هاي معدودي كه به اين آفت مبتلا نيستند اين گزاره را تاييد مي كند. كما اين كه برنامه 90 مجال بحث طرف هاي مختلف درگير يا ذي نفع در يك موضوع را مطرح مي كند و مجري به نوعي با افكار عمومي همسويي نشان مي دهد. در كدام برنامه سياسي اما هنگامي كه نام يك شخصيت برده مي شود به او مجال مي دهند به بحث بپيوندد؟
هاشمي رفسنجاني در سال هاي پيش از انقلاب با گروه هاي مختلف ارتباط داشته، بعد تر در شوراي انقلاب اين رابطه را تا جايي كه امكان داشته ادامه داده و در دوران رياست مجلس نيز به برآيند نظرات توجه كرده و همان قدر كه گفته، شنيده است. از اين رو تا حد قابل توجهي از آفات نگاه يك جانبه بركنار مانده يا واقعيت هاي سياسي اين ويژگي را در او پرورانده و تقويت كرده از اين رو نمي تواند نگاه يك جانبه صدا و سيما را تاييد كند.
اشاره به 20 كانال تلويزيوني را مي توان به اين معني دانست كه مشكل با تعدد شبكه ها حل نمي شود زيرا باز انگار تنها يك صدا را مي شنوي. وقتي اصرار صدا و سيما بر خود حق بيني حتي رييس مجمع تشخيص مصلحت نظام را نيز راضي نكند از ديگران چگونه مي توان انتظار داشت ابراز رضايت كنند؟
سياست گذاري مديران اين رسانه به گونه اي است كه بيننده احساس نمي كند در لذت كشف، شريك شده يا به واقعيت تازه اي دست يافته است. بلكه اين احساس به آدمي دست مي دهد كه اصرار دارند باور خود را بقبولانند. انگار نه انگار كه حقيقت آيينه اي است چند تكه كه هر كه بخشي را در دست دارد. آيينه تمام قد حقيقت تنها و تنها نزد آنان است و خود را در آن تماشا مي كنند و مي ستايند و اندكي از ديده ها شان را نيز به روايت خود با ما در ميان مي گذارند.
احتمالا در واكنش به سخنان آقاي هاشمي آماري از ميزان مخاطبان ارايه خواهد شد كه الزاما نادرست نخواهد بود. چرا كه استفاده از برنامه هاي رسانه رسمي در ايران مستلزم صرف هزينه نيست و طبيعي است هر كه گيرنده اي داشته باشد سر مي زند اما تاكيد درست هاشمي بر " جذب" است و احتمالا اعتماد نه آمار بينندگان.
مردم مي بينند اما شماري انگار نمي بينند و مي شنوند و انگار نمي شنوند چرا كه تاثير آن كم شده است.
عرفان ايراني جوهره فرهنگ ايراني است و جان مايه آن " وحدت در عين كثرت و كثرت در عين وحدت." به بهانه وحدت نمي توان از " كثرت" غفلت كرد و تعدد شبكه ها تنها ظاهري از " كثرت " را تامين مي كند چرا كه اينجا كثرت بايد به صورت " تكثر" در نظرآيد.
" همه بدند و ما خوبيم"، با ذائقه تنوع پسند مخاطب امروزي سازگار نيست و پس مي زند. شايد برخي بر هاشمي هم خرده بگيرند كه او نيز با يك پيش فرض موضوع خود را مطرح كرده است.
آري، او به هر حال روحاني شيعه است و در يك ژانر مشخص فكري تعريف مي شود اما در همين چارچوب نيز احساس تكثر نمي كند.
به تعبير دكتر محسنيان راد – استاد علوم ارتباطات- دوران مخاطب ارسطويي كه مبهوت گوش مي داد يا گيرنده و مصرف كننده صرف بود رو به اتمام است. بنا بر اين قضيه فراتر از " دهكده جهاني" است و صحبت از " بازار پيام" است. در اين بازار " مخاطب" به " ارتباط گير گزينش گر" بدل مي شود و چه بسا بتوان گفت بدل شده است. در اين بازار حجره ها و غرفه ها از عمق بزرگ مي شوند نه از دهانه (همان دهنه در اصطلاح اهل بازار).
حدس اين نويسنده بر اين است كه هاشمي رفسنجاني مي خواهد همين را بگويد. به اين معني كه دل خوش كردن به تعدد كانال ها و برشمردن آنها بزرگ شدن حجره ها ي بازار پيام از دهانه است و تكثر و چند صدايي بزرگ شدن حجره ها و غرفه ها از عمق.
هاشمي يك واقعيت مدرن علم ارتباطات را با زبان ساده و ديني بيان كرده است.
پنجشنبه 5 دي 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 238]