محبوبترینها
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1802888281
نقد و بررسي «خانه‌اي روي تپه» در فارس/۱گودرزي: ركود سينما مرا به تلويزيون كشاند/ خيلي زود «مادر» سينما شدم
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نقد و بررسي «خانه‌اي روي تپه» در فارس/۱گودرزي: ركود سينما مرا به تلويزيون كشاند/ خيلي زود «مادر» سينما شدم
دليل اصلي ركود سينما بود. شرايط اقتصادي و وضعيت سينما به گونه‌اي شد كه فيلمسازان و تهيه‌كننده و كارگردان همه به سمت قصه‌هايي رفتند كه خيلي باب ميل من نبود.
خبرگزاري فارس- گروه راديو و تلويزيون: مجموعه تلويزيوني «خانه‌اي روي تپه» به كارگرداني «داريوش ياري» كه به تازگي پخشش به پايان رسيده، ارتباط خوبي با مخاطبان خود برقرار كرد.
سادگي روايت اين سريال، باعث شد تا از برخي عوامل اين سريال نظير داريوش ياري(كارگردان)، جابر قاسمعلي (نويسنده)، فاطمه گودرزي، بيژن امكانيان و مرتضي آتش سرو (بازيگران) دعوت كنيم.
آنچه در ادامه مي‌خوانيد گفت‌وگوي خبرگزاري فارس با «فاطمه گودرزي» است كه البته از ما خواست تا در ابتداي مصاحبه بيوگرافي از او نزنيم. او معتقد است اكثر بيوگرافي‌هاي كه از اين بازيگر در فضاي مجازي موجود است همه پر از اشتباه است.
**شما در سال‌هاي اول حضورتان بيشتر به سمت سينما گرايش داشتيد درحالي كه بعد از آن ديديم حضورتان در تلويزيون بيشتر شد، آيا دليل خاصي داشت يا فقط به علاقه شما به تلويزيون برمي‌گشت؟
-شكي در اين نيست كه من بازيگر دوست دارم وارد طيف‌هاي بيشتري بشوم ولي دليل اين نبود. دليل اصلي ركود سينما بود. شرايط اقتصادي و وضعيت سينما به گونه‌اي شد كه فيلمسازان و تهيه‌كننده و كارگردان همه به سمت قصه‌هايي رفتند كه خيلي باب ميل من نبود. اين بود كه يواش يواش شد مثلث‌هاي عشقي كه شايد من در آن نمي‌گنجيدم و بنابراين كم كم جذب تلويزيون شدم. البته به نظرم آقاي ضرغامي هم زرنگي كردند و با موقعيت‌هاي خوب بازيگران و حتي فيلمسازان خوب را جذب خودشان كردند.
**با اين شرايط در سينما، تلويزيون فضاي بهتري داشت؟
-من تلاش كردم حالا كه قرار است در تلويزيون كار كنم آثار خوب را قبول كنم. از يك طرف خيلي خوب بود و تعداد بيشتري از مردم مي‌توانند ما را ببينند. ولي از لحاظ كيفي به دليل محدوديت‌هايي كه وجود دارد، كه بايد هم وجود داشته باشد چون با همه طيف‌ها سر و كار دارد، برخي از كارها شايد خيلي قوي نباشد.
من هم تلاش كردم بهترين فيلمنامه‌ها را قبول كنم. البته آن زمان كه در سينما كار مي‌كردم، خيلي متمركز بودم روي اين ماجرا كه سالي يك فيلم بيشتر كار نكنم. واقعا هم سالي يك فيلم بيشتر كار نكردم در حالي كه موقعيت اين بود كه در تعداد بيشتري از فيلم‌ها حضور داشته باشم. آن موقع‌ها هم هر سه تا چهار سال يك بار هم يك سريال بازي مي‌كردم كه سريال‌هاي بسيار خوبي انتخاب مي‌كردم مثل آپارتمان، رعنا يا دردسر والدين.
**در تله‌فيلم‌هاي خوبي هم حضور داشته‌ايد.
-الان كه تله فيلم هست و علي رغم اينكه خيلي از دوستان از حضور در تله فيلم خوششان نمي‌آيد، به نظرم در اين آثار پيدا مي‌شود قصه‌هاي نابي كه بسيار جذاب هستند. مثلا من تله فيلم ماه منير ساخته خانم لرستاني را خيلي دوست دارم چون ديدم كه مردم ارتباط عميقي با آن برقرار كردند و مردم در مواجه با من اين فيلم را بر زبان مي‌آورند.
**علي رغم اينكه در اين كار لهجه هم داشتيد؟
-بله. برخي از كارها چون از دل برمي‌آيد خيلي هم به دل مي‌نشيند و مردم از آن لذت مي‌برند. البته خيلي هم دوست ندارم در همه كارها باشم و مدام ديده شوم. تله فيلم در حقيقت مجالي را مي‌دهد كه هم كار كنم و هم كار نكنم.
**در حقيقت تله فيلم توانست خلاء آثار خوب سينمايي را براي شما پر كند.
-بله. واقعا همين‌طور است. البته شايد براي برخي آغاز فيلمسازي و كلاس درس باشد.
**قصه‌هاي سريال خانه‌اي روي تپه بسيار ساده است. اين سادگي منجر شده كه مخاطب به آن دل بدهد و با كار همراهي كند. در اين كار خبري از پيچيدگي‌هاي تحميلي نيست.
-وقتي آقاي ياري درباره اين قصه با من صحبت كردند، من هيچ شناختي نسبت به ايشان نداشتم ولي وقتي درباره كار با من صحبت كردند از آن خوشم آمد. فيلمنامه را كه خواندم ديدم با اثري كاملا ساده و روان مواجه هستم. به ويژه كه من كار در حوزه نوجوانان را دوست دارم و قبلا هم تجربه‌اش را داشتم هرچند كه كار بسيار سخت و دشواري است. يك پاكي بازيگران نوجوان در كار خود دارند كه مي‌توانند آن را به ما بازيگران انتقال دهند و هيچ ريايي وجود ندارد. قصه‌هاي اين سريال هم جذابيت‌هاي بسياري داشت.
البته من يك پيشنهاد هم به آقاي ياري دادم و آن اين بود كه به لهجه گيلكي صحبت كنم كه كمي ترس و واهمه داشتم و مي‌ترسيدم كه نكند از پس آن بربيايم چون لطمه بدي وارد مي‌كرد.
**قبلا با اين لهجه آشنايي داشتيد؟
-كار نكرده بودم ولي از آنجايي كه زبان‌هاي بومي را بسيار دوست دارم، اين پيشنهاد را دادم. من قبل از اين يك تله فيلم به زبان آذري داشتم كه خوب جواب داد و زبان گليكي هم فكر مي‌كردم كه مي‌توانم ادا كنم. آن جا هم افرادي بودند كه به من كمك مي كردند. بيشترين كمك هم بازيگران نقش فرزندانم داشتند. يك كارشناس لهجه هم آمدند كه به من كمك كنند، حتي از مردم بومي آنجا هم براي اداي برخي كلمات و جملات استفاده كردم. نمي‌دانم كه از پسش برآمدم يا خير ولي تمام سعيم را كردم.
ساخت كارهاي ساده بسيار سخت‌تر از آثار پر پيچ و خم است و اينجور فيلم ساختن بسيار سخت است. صحنه‌آرايي و جاي دوربين نيز از نكات مهمي است كه بايد مورد توجه قرار بگيرد تا عين زندگي بشود. اينطوري كار خيلي سخت مي‌شود. من آن موقع كمتر متوجه خوش ذوقي‌هاي آقاي ياري بودم و بعدا بيشتر فهميدم. ايشان خيلي ساده با دوربينش كار مي‌كرد ولي دقيقا مي‌دانست چه مي‌خواهد. وقتي هم كار را مي‌بينم متوجه شدم كه هر پس زمينه‌اي كه براي بازيگران گذاشته، گوياي چيزي است و بسيار خشنود و راضي هستم كه 4 ماه دوري از خانه و خانواده‌مان جواب داد و اثر قابل توجهي شده است.
**روابط بين افراد طوري درآمده كه بسيار به ذهن مخاطب نزديك است و لهجه‌ها در كار تنيده شده و به زور به آن الصاق نشده است.
-ما بازيگران بسياري در كار داشتيم. بسياري از آنها افرادي بودند كه از جاهاي مختلف آمده بودند ولي براي به كار بردن لهجه هيچ اجباري نبود و هر كس كه خودش مي‌خواست از لهجه استفاده مي‌كرد و هر كس هم كه نمي‌خواست مي‌توانست بدون لهجه صحبت كند. هركدام هم مي‌توانستند با لهجه خودشان صحبت كنند تا به كار لطمه‌اي وارد نشود.
**استفاده از لهجه يكجورايي ريسك مي‌كنيد. مثلا در يك اثر لري است، يكي آذري و ديگري شمالي. شايد لهجه لري به واسطه اينكه زادگاه شماست توجيه پذير باشد.
-البته بگويم كه من متولد بروجرد كه به اشتباه در بيوگرافي ام در اينترنت مي‌آيد نيستم ولي خانواده‌ام، اصالتا به آنجا برمي‌گردند البته پدر و مادرم هم حتي لري بلد نيستند. ولي من دوست داشتم كه لهجه اقوام را ياد بگيرم. در كار ماه منير هم از آنجايي كه خانم لرستاني از دو طرف لر هستند، كمك بسياري به من كردند. گاهي اوقات كار خيلي سخت ميشد و حتي جابه‌جايي فتحه و كسره افعال معني آن را كاملا عوض مي‌كرد. به همين دليل برداشت‌هاي مختلفي گرفته ميشد تا من بتوانم اصلاحش كنم.
**فكر نمي‌كنيد بخشي از ماندگاري آثاري كه در آن حضور پيدا مي‌كنيد به خاطر حضور خود شما به عنوان بازيگري است كه مردم دوستش دارند؟
-اين موضوع را من نبايد بگويم و مردم بايد نظر بدهند. من فقط هر كاري را كه قبول مي‌كنم سعي مي‌كنم تا جايي كه در توانم هست خوب بازي كنم. اين توان هم متغير است و تلاشم را مي‌كنم كه مردم در يادشان باقي بماند.
**تعامل شما با آقاي ياري در اين سريال چطور بود؟
-قطعا در همه كارها من با كارگردان تعامل دارم. من معمولا نظراتم را به كارگردانهايي كه با آنها كار مي‌كنم، مي‌دهم. اما ممكن است يك كارگردان خصوصيت اخلاقي‌اش طوري باشد كه دوست داشته باشد همه چيز همان‌طور كه او مي‌خواهد جلو برود و در حقيقت از قبل فيلمش را در ذهنش ساخته است. اما در اين ميان هستند كارگردانهايي كه به حرف بازيگر با آرامش گوش مي دهند و هرجا كه احساس كنند حرفي كه زده مي‌شود درست است و امكان تغييري وجود دارد، حتما اين كار را مي‌كنند. در سريال خانه‌اي روي تپه هم همين طور بود و بارها هركدام از ما بازيگران كه احساس مي‌كرديم صحنه احتياج به تغيير دارد، با كارگردان در ميان مي‌گذاشتيم و ايشان اگر موضوع قابل انجام بود؛ انجام مي‌دادند.
**در اين سريال، نقش زني را ايفا مي‌كنيد كه همسرش را از دست داده و در عين حال مادر يك خانواده است. ما مي بينيم كه او علاوه بر غمي كه در چهره دارد كاملا بر اوضاع مسلط است و حتي سريال جاهايي هم مفرح مي شود.
-بله. كاملا درست است. اتفاقا خبرنگار ديگري از من پرسيد كه چرا در اين سريال نقش يك مادر بداخلاق را بازي مي‌كنيد. من هم گفتم كه اتفاقا من بداخلاق نيستم. در لحظاتي با تندي به بچه‌ها نسبت به آنها عشق مي‌ورزد. ولي افسردگي و غمي امكان دارد در چهره‌اش ببينيم كه به خاطر از دست دادن فرزندش است. اصلا سريال با مرگ همسر او آغاز مي‌شود. در حقيقت مسئول زندگي خود را از دست داده است و دو بچه را بايد حمايت كند كه پسرش نوجوان سر بزرگي است. در كنار آن مشكلات اقتصادي هم مزيد بر علت شده است و در نتيجه كار به جايي رسيده كه او غمي در چهره‌اش دارد. اما در عين حال لحظاتي هم هست كه وقتي اين بارها كمتر مي‌شود و او محبتش را بروز مي دهد.
**سريال خانه‌اي روي تپه همراه خود سبك زندگي هم به همراه دارد. شما اين موضوع را قبول داريد؟
-اين جور قصه‌ها داستان‌هاي بسيار پيش پا افتاده زندگي را مطرح مي‌كند و پيچيدگي‌هايي كه شايد در سريال‌هاي ديگر وجود دارد، در اين سريال نيست و اگر چيزي هم وجود دارد با سادگي بيان مي شود. نوع روايت هم به نگاه كارگردان برمي‌گردد. در واقع قصه‌هايي كه مربوط به كودكان مي‌شود، بسيار ساده است. چون موضوعيت سريال هم روي طيف نوجوان است، اين سادگي در كار موج مي‌زند.
**به نظرتان چنين كارهايي كاركرد آموزشي هم براي خانواده‌ها دارد؟
-صد در صد. هر بار اتفاقي در قصه مي‌افتد كه از طرف اعضاي خانواده اصلي، چيزي به مخاطب ارائه مي‌شود. مسائلي نظير گذشت، صبوري، عدم قضاوت و داوري و ... همه در دل كار قرار داده شده است و خودم هم هربار مي‌بينم اين پيام‌ها و موضوعات را درك مي‌كنم.
**بازخوردهايي كه از سريال گرفته‌ايد چه بود؟
-پسر من دانشجوست و گفت كه من فكر نمي‌كردم كه همكلاسي‌هايم با كار ارتباط برقرار كرده باشند. گفتم مگر تو با كار ارتباط برقرار نكردي؟ گفت من خيلي. ولي هميشه چون فكر مي‌كنم مادرم در كار بازي مي‌كند، طبيعتا تا پايان كار نگاه مي‌كنم. ولي وقتي همكلاسي‌هاي من سر كلاس درباره قصه‌هاي سريال حرف مي‌زنند، مي‌فهمم كه آنها هم از كار خوششان آمده است. من دوستاني در دوبي دارم كه آنها هم از اين سريال استقبال كرده‌اند.
**شما در اين سريال با بازيگران پيشكسوت ديگري هم هم بازي شديد، اين رويارويي‌ها چطور بود؟
-من هميشه دوست داشتم كه با پيشكسوت‌ها و اساتيد هم بازي بشوم ولي در اين كار اين رويارويي‌ها بسيار كمتر اتفاق افتاد. حتي در قسمت‌هايي كه من با آقاي پسياني كار داشتم و بين اين دو شخصيت روابط عاطفي برقرار ميشد، ولي باز هم ما روبروي هم قرار نگرفتيم و با هم كار نكرديم. يك ظرافت‌هايي را آقاي ياري در نظر گرفتند كه به دليل محدوديت‌هاي تلويزيون ما روبروي هم قرار نگرفتيم. قصه بسيار هنرمندانه پيش رفت و علي رغم اينكه اين دو بازيگر هيچ وقت روبروي هم قرار نمي‌گيرند، يك قصه عاشقانه زيبا تصوير شد. يكي از حسن‌هاي كار اين بود كه حضور بازيگران پيشكسوت بر جذابيت اين سريال اضافه كرد.
**شما اغلب در سريال‌هايي كه بازي مي‌كنيد، وجهه مادر بودتان غالب بر ساير وجه‌هايتان است.
-به هر حال حرفه ما اينطوري است. جايي هم كه خبطي بكنيم، تا آخر با ما همراه است. اگر يكبار نقش مادر را ايفا كني، تا آخر ديگر مادر هستي. من يادم است در سينما كه بوديم، من خيلي زود شروع كردم به ايفاي نقش مادر. آن هم به خاطر كمك بود و وظيفه خود دانستم. از آن به بعد نقش‌هايم همه مادر شد ولي سعي كردم مادرهايي كه ايفا مي‌كنم با هم فرق داشته باشند و متفاوت باشند. هر بار هم سعي كردم كه اين تفاوت‌ها را به شكلي ايفا كنم. البته نقش‌هاي ديگر هم ايفا كرده‌ام ولي ديده نشده است. يا تله‌فيلم بوده كه كمتر ديده شده است يا دلايل ديگر. سينما و سريال بيشتر ديده مي‌شود.
**مخصوصا تلويزيون كه اگر مردم با شما ارتباط برقرار كنند، وقتي اسمتان را در تيتراژ ببينند، حتما كار را مي‌بينند.
-اين مايه خوشحالي من است.
**اين روزها در سينما هم حضور داريد.
-بله. آقاي قربان محمدپور فيلمي را براي جشنواره آماده مي‌كنند كه هنوز تمام نشده است.
**اينجا فضا چطور است؟آن تفاوتي كه به دنبالش بوديد، محقق شده است؟
-كاملا متفاوت است. آنجا درباره مردي است كه زن دوم مي‌گيرد كه قالب طنز بالايي دارد و فكر مي‌كنم كه با استقبال روبرو مي‌شود. موقعيت طنز بالايي در آن وجود دارد.
انتهاي پيام/
چهارشنبه 4 دي 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 48]
-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها