واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: تقويت ذهن بهجاي فيلتر آثار
فرشته احمدي ميگويد، عرضه انواع متنوع كارها در فيسبوك ذاتا بد نيست و بايد براي تشخيص كار خوب از ميان ساير كارها ذهن را تقويت كرد؛ نه اينكه فيلتر گذاشت.
اين نويسنده در گفتوگو با خبرنگار ادبيات خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، درباره فعاليت ادبي در فيسبوك گفت: به نظرم فيسبوك فضايي است براي معرفي كتاب و تبليغ كارهاي منتشرشده. در اين فضا ميتوان با مخاطب ارتباطي رودررو و سريع برقرار كرد. من هم گاهي بخش كوتاهي از كاري را منتشر ميكنم و بازخوردها را ميبينم. ديدهام كه بعضي از نويسندهها حتا يك داستان را به طور كامل در فيسبوك منتشر ميكنند، اما نميدانم افراد در اين فضا حوصله خواندن يك داستان كامل را دارند يا نه. فكر ميكنم به مطالب كوتاه و مطالب حاوي عكس بيشتر واكنش نشان ميدهند.
او در ادامه افزود: به نظرم نميتوان از اين فضا انتظار داشت كه با منتشر كردن مطلبي نظرات جدي دريافت كنيم، اما ميتوان حدودي از عكسالعملها را ديد. براي من جنبه معرفي و تبليغ كتاب را دارد و اين بد نيست؛ چون ما فضاي زيادي براي ارتباط با مخاطب در اختيار نداريم و ميتوانيم از فضاي فيسبوك براي اين كار استفاده كنيم.
احمدي درباره تفاوت فعاليت ادبي در فيسبوك و وبلاگ اظهار كرد: در وبلاگ هم مطلب ارائه ميشد، اما در فضاي وبلاگ دستهبندي آدمها مشخصتر بود، تعداد مخاطبان وبلاگ محدود بود و بيشتر آنها هم به ادبيات علاقهمند بودند. من قديمها كه وبلاگ داشتم از آن براي گذاشتن تكههايي از داستانهايم استفاده ميكردم تا نظرات ديگران را بدانم. بعد برعكسِ فيسبوك حلقه مخاطبان وبلاگ مدام محدودتر ميشد و من با حلقهاي از علاقهمندان ارتباط وبلاگي داشتم كه به وبلاگهاي يكديگر سر ميزديم و نظر ميداديم. در آن فضا ميشد جديتر حرف زد و خواننده جدي پيدا كرد. در فيسبوك همه چيز عاميانهتر شده است. آدمها در اين فضا بيشتر در حال خبرگرفتن از يكديگرند نه دنبال كردن مطلب. شكل استفاده از فيسبوك متفاوت است. حتا فضا خانوادگي شده و آدمها براي خبر گرفتن از حال همديگر از فيسبوك استفاده ميكنند. ما هم بايد توقعاتمان را با اين فضا تنظيم كنيم.
اين داستاننويس با اشاره به امكاني كه شاعران و نويسندههاي تازهكار در فيسبوك براي معرفي آثارشان دارند، گفت: براي خيلي از ما پيش آمده كه آدمي را نميشناسيم و كار منتشرشدهاي از او نديدهايم، اما در فيسبوك با او و كارهايش آشنا ميشويم و درواقع فيسبوك زمينهاي ميشود كه كارهاي آن فرد ديده شوند و نامش نيز براي همه آشنا شود. بخصوص در حال حاضر كه خيلي از كارها مجوز نميگيرند و امكان انتشار بسياري از آنها در مجلات هم فراهم نيست، خيلي وقتها طيفي از نويسندههايي كه كار منتشرشده نداشتهاند در فضاي فيسبوك شناخته ميشوند. هرچند بايد درباره اينكه كار اين افراد به علت نداشتن كيفيت چاپ نشده يا به دليل مميزي قضاوت كرد، اما به هر حال فضاي فيسبوك مؤثر است. آدمي كه به صورت جدي و در زمينه معيني در فيسبوك فعاليت كند حتما اين فضا كمك ميكند كه اذهان آماده پذيرش او به عنوان شاعر، نويسنده يا منتقد بشوند. اينها كاملا به نحوه عملكرد خود افراد بستگي دارد.
او همچنين درباره ارائه انواع مطالب به نام كار ادبي در فيسبوك و سردرگمي كه ممكن است براي مخاطب ايجاد شود، اظهار كرد: وجود تنوع و ارائه انواع و اقسام كارها چه از نظر كيفيت كارها و چه از نظر نگاه متنوع به دنيا ذاتا نميتواند بد باشد، اما مخاطب بايد خود را تقويت كند و كار خوب را از ميان ساير كارها تشخيص بدهد. ما بايد ذهن خود را براي آثار ادبي خوب تقويت كنيم نه اينكه فيلتر بگذاريم. بايد همه چيز ارائه شود و سليقهها و معيارها و ملاكها درست باشند. با ارائه سنجيدهشده اثر هم ملاكها درست نمي شوند بلكه اين مخاطب است كه بايد به سراغ آثاري برود كه با ملاكهايي كه ميشناسد متناسب هستند. حتا در فضاي نشر هم ما اين مشكل را داريم؛ با اينكه ويراستاراني در اين فضا هستند، مگر چند درصد از كتابهايي كه ارائه ميشوند قابل توصيهاند؟
احمدي در ادامه متذكر شد: مخاطب اگر موضوع برايش جدي باشد به جمعآوري اطلاعات در اين فضا بسنده نميكند. جستوجوگر واقعي به يك منبع اكتفا نميكند، بلكه اطلاعات را از منابع مختلف جمعآوري و مقايسه ميكند. كسي كه آنقدر حوصله ادبي ندارد كه به استاتوسهاي چندخطي اكتفا ميكند، اگر فيسبوك هم نباشد در جاي جديتري دنبال ادبيات نميرود، اما كسي كه هم اين استاتوسها را ميبيند و هم كتاب ميخواند ميتواند اينها را در كنار هم مقايسه كند.
او سپس درباره امكان سرقت ادبي در فيسبوك گفت: تا به حال اين اتفاق براي كارهاي من نيفتاده؛ چون من بخشهاي كوتاهي از آثارم را منتشر ميكنم كه قابل سرقت نيستند، اما در مورد شعر قضيه كمي متفاوت است. البته به حساسيت آدمها هم بستگي دارد. ما در جمعهاي داستانخوانيِ كمجمعيت هم كه شركت ميكنيم بعضي دوستان كارهاي منتشرنشده را نميخوانند و چنين وسواسهايي دارند، شايد هم تجربههاي ناخوشايندي داشتهاند. به هر حال فيسبوك هم جايي است كه مخاطب در آن نامحدود و غيرقابل كنترل است و ممكن است مسائلي پيش بيايد. بنابراين افراد ميتوانند آثار منتشرنشدهشان را در اين فضا عرضه نكنند.
انتهاي پيام
سه شنبه 3 دي 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 43]