تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
مراحل قانونی انحصار وراثت در یک نگاه: از کجا شروع کنیم؟
چگونه برای دریافت ویزای ایران اقدام کنیم؟ مدارک لازم و نکات کاربردی
راهنمای خرید یو پی اس برای مراکز درمانی و بیمارستانی مطابق الزامات قانونی
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
چرا پاسارگاد به عنوان یکی از مهم‌ترین آثار تاریخی ایران شناخته می‌شود؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1821050496
حق با بادبادك باز بود!
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: حق با "بادبادك باز" بود!
بابا گفت: فقط يك گناه وجود دارد. آن هم دزدي است. هر گناه ديگر هم نوعي دزدي است.مي فهمي چه مي گويم؟ مأيوسانه آرزو كردم كاش مي فهميدم و گفتم: نه، باباجون!
عصر ايران؛ سروش بامداد - اگر رمان جذاب " بادبادك باز" نوشته خالد حسيني – نويسنده تواناي افغان و مقيم آمريكا- را خوانده باشيد احتمالا با نويسنده اين سطور هم نظريد كه بيش از هر عبارت و ديالوگ ديگر ديدگاه پدر شخصيت اصلي داستان درباره " دزدي" در يادها مانده است.
بيشتر كساني كه اين داستان را خوانده اند آن بخش را بيش از هر قسمت ديگر در ذهن دارند چندان كه در زمره باورهاي آنان نشسته است:
« بابا گفت: فقط يك گناه وجود دارد. آن هم دزدي است. هر گناه ديگر هم نوعي دزدي است.مي فهمي چه مي گويم؟
مأيوسانه آرزو كردم كاش مي فهميدم و گفتم: نه، باباجون!
بابا گفت: اگر مردي را بكشي يك زندگي را مي دزدي.حق زنش را از داشتن شوهر مي دزدي. حق بچه هايش را از داشتن پدر مي دزدي. وقتي دروغ مي گويي حق كسي را از دانستن حقيقت مي دزدي. وقتي تقلب مي كني حق را از انصاف مي دزدي.مي فهمي؟ »
اين روزها كه كوس رسوايي تخلفات اداري و مالي منتسب به مديريت سابق سازمان تامين اجتماعي از بام به زمين افتاده و عالمگير شده مي توان به مقايسه واكنش افكار عمومي و ابراز انزجار آنان در اين موضوع خاص با رفتارهاي ديگري كه پيش از اين و از او در زمينه هاي مختلف سر زده بود پرداخت و با خالد حسيني داستان نويس، هم داستاني كرد و گفت:" فقط يك گناه وجود دارد. آن هم دزدي است. گناهان ديگر هم نوعي دزدي است."
چرا كه وقتي روزنامه نگاري بي گناه به حبس مي افتاد يا خطايي مرتكب شده بود اما شدت مجازات او با جرم تناسب نداشت نيز حقيقتي ربوده مي شد.
اكنون هم وقتي درباره هديه هاي غير متعارف پرسيده مي شود و در پاسخ مي شنويم امري عادي و معمول بوده است باز انگار به سرمايه اعتماد عمومي دستبرد زده شده است.
اين روزها دوباره رمان بادبادك باز را دست گرفته و مي خوانم.
گويا حق با باباي امير بود... .
يکشنبه 1 دي 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 100]
-
گوناگون
پربازدیدترینها