تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 16 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):حق و باطل به مردم (و شخصيت افراد) شناخته نمى شوند بلكه حق را به پيروى كسى كه از آن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805063575




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

نقش دانش‌هاي قرآني در روش اجتهاد


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نقش دانش‌هاي قرآني در روش اجتهاد
به باور شهيد اول، استناد به عموم آيات در صورتي درست است كه دليلي بر تخصيص يا دليلي ناسازگار با عام وجود نداشته باشد كه در صورت نخست دليل خاص بايد مورد استناد قرار گيرد و در صورت دوم بايد ميان دو دليل جمع گردد.


بخش اول

چكيده

شهيدين در شمار فقهايي قرار دارند كه در جاي جاي آثار خويش شماري از دانش هاي قرآني را به بحث گرفته اند. برخي از اين دانش ها عبارتند از:دانش اعجاز قرآن در ابعاد نظم، فصاحت، بلاغت وروش دانش نسخ از قبيل: نسخ حكم، نسخ حكم و تلاوت و نسخ تلاوت دانش عام و خاص و دانش تفسير شهيدين در تفسير آيات وحي از تفسير قرآن به قرآن ، قرآن به سنت و قرآن به عقل سود مي برند.

كليد واژه‌ها: شهيدين/ اعجاز قرآن/ نسخ/ عام و خاص

تفسير نويسان و قرآن پژوهان بسياري، خصوصيات و ويژگي هاي قرآن را به بحث و بررسي نشسته اند. برخي مفسران در مقدمه و در جاي جاي تفسير خويش، دانش هاي قرآني را به بحث گرفته اند و شماري ديگر تنها در تفسير آيات وحي از علوم قرآني سخن گفته اند. قرآن پژوهان نيز به دو گروه تقسيم مي شوند: گروه نخست به صورت تخصّصي كار مي كنند و با انتخاب يك موضوع و صرف وقت بسيار، يك اثر درباره آن موضوع منتشر مي كنند، مانند واحدي با كتاب اسباب نزول و باقلاني با كتاب اعجاز القرآن.

گروه دوم به صورت عمومي فعاليت مي كنند و تمامي علوم قرآني را بحث مي‌گيرند، مانند زركشي با كتاب البرهان في علوم القرآن و سيوطي با كتاب الاتقان في علوم القرآن. افزون بر قرآن پژوهان، مفسران نيز در جاي جاي آثار خويش به صورت پراكنده به برخي مباحث قرآني اشاره مي كنند. براي نمونه شهيد اول و دوم كه از برجسته‌ترين فقهاي شيعه در قرن هشتم و دهم مي‌باشند، در شمار اين افراد قرار دارند.

شهيدين به صورت گسترده از آيات قرآن بهره مي برند و در مقام استنباط احكام از آيات وحي، گاه به خصوصيات و ويژگي هاي آيات اشاره مي كنند، چنان كه در برخي موارد از دانش هاي قرآني در مقام صدور حكم سود مي برند. بنابراين شايسته است در اين نوشتار نگاهي داشته باشيم به نظريات شهيدين و تفاوت نظرگاه ايشان با ديگر قرآن پژوهان و مفسران.

دانش اعجاز قرآن

يكي از دانش هاي مهم قرآني، دانش اعجاز است. بر اساس آيات تحدي، قرآن معجزه پيامبر(ص)است و هيچ كس توان آوردن يك سوره، ده سوره و مانند قرآن را ندارد؛ (وَإِنْ كُنْتُمْ فِي رَيْبٍ مِمَّا نَزَّلْنَا عَلَى عَبْدِنَا فَأْتُوا بِسُورَهٍ مِنْ مِثْلِهِ وَادْعُوا شُهَدَاءَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ فَإِنْ لَمْ تَفْعَلُوا وَلَنْ تَفْعَلُوا فَاتَّقُوا النَّارَ الَّتِي وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَهُ أُعِدَّتْ لِلْكَافِرِين)(بقره/ 24-٢3)

«و اگر درباره آنچه بر بنده خود نازل كرده ايم شك و ترديد داريد، يك سوره همانند آن بياوريد؛ و گواهان خود را ـ ‌غير خدا ‌ـ براي اين كار فرا خوانيد اگر راست مي گوييد. پس اگر چنين نكنيد ـ‌ هرگز نخواهيد كرد‌ ـ از آتشي بترسيد كه هيزم آن، بدن‌هاي مردم و سنگ‌هاست و براي اين كافران آماده شده است.»

(أَمْ يَقُولُونَ افْتَرَاهُ قُلْ فَأْتُوا بِعَشْرِ سُوَرٍ مِثْلِهِ مُفْتَرَيَاتٍ وَادْعُوا مَنِ اسْتَطَعْتُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ فَإِنْ لَمْ يَسْتَجِيبُوا لَكُمْ فَاعْلَمُوا أَنَّمَا أُنْزِلَ بِعِلْمِ اللَّهِ وَأَنْ لا إِلَهَ إِلا هُوَ فَهَلْ أَنْتُمْ مُسْلِمُون) (هود/ 14-13) «آنها مي گويند: او به دروغ اين را نسبت داده! بگو: اگر راست مي گوييد، شما هم ده سوره ساختگي همانند اين قرآن بياوريد و تمام كساني را كه مي توانيد دعوت كنيد. و اگر آنها دعوت شما را نپذيرفتند، بدانيد تنها با علم الهي نازل شده؛ و هيچ معبودي جز او نيست! با اين حال تسليم مي شويد؟»

(قُلْ لَئِنِ اجْتَمَعَتِ الإنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى أَنْ يَأْتُوا بِمِثْلِ هَذَا الْقُرْآنِ لا يَأْتُونَ بِمِثْلِهِ وَلَوْ كَانَ بَعْضُهُمْ لِبَعْضٍ ظَهِيرًا) (اسراء/٨٨) «بگو: اگر انسان‌ها و پريان اتفاق كنند كه همانند اين قرآن را بياورند، همانند آن را نخواهند آورد؛ هر چند يكديگر را كمك كنند.» (أَمْ يَقُولُونَ تَقَوَّلَهُ بَلْ لا يُؤْمِنُونَ فَلْيَأْتُوا بِحَدِيثٍ مِثْلِهِ إِنْ كَانُوا صَادِقِين) (طور/34-33) «يا مي گويند قرآن را به خدا افترا بسته، ولي آنان ايمان ندارند. اگر راست مي گويند سخني همانند آن بياورند.»

وجوه اعجاز قرآن

قرآن پژوهان و مفسران و كلام نويسان بسياري وجوه اعجاز قرآن را به بحث و بررسي نشسته و وجوهي چند براي اثبات اعجاز قرآن برشمرده اند. براي نمونه باقلاني، خبرهاي غيبي، امّي بودن پيامبر، نظم بي مانند و تأليف عجيب را از وجوه اعجاز قرآن مي‌شمارد. (باقلاني،/59-57) نظام معتزلي اعجاز قرآن را در صرفه بودن قرآن مي شناسد (اشعري،/118؛ شهرستاني،1/58؛ قاضي عبدالجبار، 16/318) و علي بن عيسي رماني وجوه اعجاز قرآن را تا هشت وجه شمارش مي كند. (رماني،/75) در اين ميان شهيدين كه از برجسته ترين فقيهان شيعه در سده هشتم و دهم به شمار مي روند، در جاي جاي آثار و كتاب‌هاي خويش به برخي از وجوه قرآن اشاره مي كنند:

الف) نظم قرآن

يكي از وجوه اعجاز قرآن در نگاه شهيدين، نظم قرآن است. شهيد اول در بحث قرائت نماز و فراموشي يك واژه سوره حمد، حكم به اعاده قرائت سوره حمد مي‌دهد و اين حكم را به نظم قرآن مستند مي سازد. به باور شهيد فراموشي يك واژه سوره حمد سبب فروپاشي نظم قرآن به عنوان يك وجه از وجوه اعجاز قرآن مي شود. بنابراين بايد سوره را اعاده كرد تا اعجاز قرآن از ميان نرود. (شهيد اول، البيان،/232) هم ايشان در بحث قرائت نماز به زبان غير عربي، حكم به عدم جواز اين نماز مي دهد و مستند خويش را ناسازگاري اين شكل از نماز با نظم قرآن مي خواند و نظم قرآن را از وجوه اعجاز قرآن مي شناسد. (شهيد اول، ذكري،3/302، 304، 309)

شهيد ثاني نيز نظم قرآن را از وجوه اعجاز قرآن مي شناسد و بر اين اساس نمازي را كه در آن قرآن به قصد افهام ديگري خوانده شده، صحيح مي خواند. به باور شهيد اين حكم از آن جهت است كه اعجاز قرآن در نظم و اسلوب آن است و قصد نمازگزار در‌ آن هيچ تأثيري ندارد. (شهيد ثاني، روض الجنان،/332)

شهيد ثاني در بحث بهره گيري از قرائت قاريان قرآن در نماز نيز حكم به عدم جواز قرائتي مي دهد كه از جهت ترتيب آيات، كلمات و جملات با قرائت متواتر ناسازگار است و مستند اين حكم را از ميان رفتن نظم قرآن به عنوان يك وجه از وجوه اعجاز قرآن معرفي مي كند. (همان،/264)

ب) فصاحت و بلاغت قرآن

يكي ديگر از وجوه اعجاز قرآن، فصاحت و بلاغت قرآن است. به باور شهيد اول، الفاظ قرآن مانند نظم قرآن از وجوه اعجاز قرآن شناخته مي شود. بر اين اساس شهيد اول قرائت نماز به زبان فارسي را برنمي تابد و اين شكل از نماز را با اعجاز قرآن ناسازگار مي بيند. (شهيد اول، الدروس، 1/172-171)

در اين عبارت، شهيد تنها از ناسازگاري اين شكل از نماز با اعجاز قرآن سخن مي گويد و روشن نمي سازد كه كدام يك از وجوه اعجاز قرآن با اين شكل از نماز ناسازگار است، اما در كتاب «ذكري» دو دليل براي عدم جواز قرائت نماز به زبان فارسي عرضه مي‌دارد كه دليل دوم، مراد شهيد از اعجاز را روشن مي كند.

دليل نخست آنكه قرآن به زبان عربي فرود آمده است. دليل دوم ناسازگاري اين نوع از قرائت با لفظ و نظم قرآن به عنوان يك وجه از وجوه اعجاز قرآن. (شهيد اول، ذكري، 3/302) اين دليل به قرينه دليل نخست نشان از آن دارد كه مراد شهيد از اعجاز قرآن در كتاب «دروس»، لفظ قرآن است و منظور وي از لفظ قرآن، عربي بودن آن نيست؛ چه اينكه عربي بودن دليل نخست شهيد است و در اين دليل هيچ اشاره اي به معجزه بودن قرآن نشده است. بنابراين مراد شهيد از «لفظ» همان فصاحت و بلاغت قرآن است كه شمار بسياري از قرآن پژوهان آن را به عنوان اصلي‌ترين وجه اعجاز قرآن مي شناسند.

ج) اسلوب قرآن

يكي ديگر از وجوه اعجاز قرآن، اسلوب قرآن است. شهيد ثاني اين وجه را به عنوان دليل جواز قرائت قرآن در نماز با قصد افهام ديگري مي آورد. (شهيد ثاني، روض الجنان،/332) بر اين اساس، شكل و محتواي قرآن متفاوت با ديگر آثار بشري است. شكل قرآن نه در قالب شعر مي گنجد و نه در قالب نثر، اما با اين همه، محاسن شعر و نثر در آيات وحي مشهود است. چنان كه محتواي قرآن نيز معارف بسيار بلندي را در خود جاي داده است و يك موضوع در قالب هاي گوناگون به مخاطب عرضه مي شود.

دانش تفسير

شهيدين دانش تفسير را بسيار پراهميت و مهم مي شناختند. شهيد ثاني براي آشنايي بيشتر با شيوه اهل سنّت در تفسير آيات قرآن به مصر سفر مي كند و در درس تفسير ابوالحسن البكري و ناصرالدين ملقاني مالكي، مدرس «تفسير بيضاوي» حضور مي يابد و با شيوه بكري، ملقاني و بيضاوي در تفسير آيات وحي آشنا مي‌شود. (شهيد ثاني، شرح لمعه، 1/178) به باور شهيد ثاني، فهم آيات وحي به ميزان دانش هاي مفسر و صفاي قلب او بسته است. هر اندازه دانش مفسر و صفاي قلب او بيشتر باشد، فهم او از آيات وحي بهتر و عميق‌تر خواهد بود. (شهيد ثاني، رسائل، /129) شهيدين در تفسير فقهي خويش از آيات قرآن، از روش هايي سود مي برند كه برخي ريشه در آيات وحي دارد و شماري ديگر آبشخور روايي دارند.

تفسير قرآن به قرآن

فهم متن به متن از روش هاي مهم دريافت مراد و مقصود پديد آورنده متن است. دلايل اعتبار و حجيت اين روش در قرآن و روايات در خور دست يابي است. در قرآن، آيه شريفه (هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَاب) (آل عمران/7) بر تفسير بخشي از آيات قرآن كه متشابهات ناميده مي شوند، به كمك گروهي از آيات كه محكمات خوانده مي شوند، دلالت دارد و در روايات، روايت «فان القرآن يفسر بعضه بعضا» (فيض كاشاني،1/75) از تفسير مطلق به مبين، عام به خاص و ... حكايت دارد. در آثار شهيدين اين روش تفسيري بيش از هر روش ديگري مورد استفاده قرار گرفته است. در اين آثار از سياق، اسباب نزول، مبين، مقيد براي تفسير آيات قرآن سود گرفته شده است:

الف) تفسير آيه به كمك سياق

سياق، از منابع و مصادر مهم تفسير بهينه آيات قرآن در آثار شهيدين شناخته مي-شود. براي نمونه شهيد اول در تفسير آيه شريفه (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلاهِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْن) (مائده/6) و بيان حكم مقدار مسح از سياق پيشيني سود مي برد. ايشان مي نويسد: «از آن جهت كه در سياق (وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُم)مسح بخشي از سر مراد است، بنابراين در مورد بحث نيز مسح مقداري از پا كفايت مي كند و مسح تمام پا واجب نيست.» (شهيد اول، ذكري، 2/151)

در نظرگاه وي، حجيت سياق مشروط به نبود دليل ناسازگار است. بر اين اساس استناد برخي از اهل سنت به سياق آيه شريفه (إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا) (احزاب/٣٣) و اختصاص آيه به همسران پيامبر درست نيست، چه اينكه: 1. ضمير «كُم» نشان از پايان يافتن بحث همسران پيامبر دارد. 2. رواياتي كه در متون روايي اهل سنت آمده و بيانگر سبب نزول آيه است، با استناد اين گروه به سياق ناسازگار است. 3. خروج از يك حكم و ورود به حكمي ديگر در آيات قرآن فراوان است. (همان،1/56)

ب) تفسير آيه به كمك سبب نزول

شهيدين، در جاي جاي آثار خويش از اسباب نزول قرآن سود مي برند و سبب نزول آيات را در فهم و تفسير آيات بسيار تأثير گذار مي بينند. براي نمونه شهيد اول، وجوب تمسك به مذهب اماميه را به آيه(فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَهَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِين) (آل عمران/٦١) مستند مي كند و در تفسير و تبيين مستند خويش از سبب نزول سود مي برد. (همان) هم ايشان در تفسير آيه شريفه (إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا) (احزاب/٣٣) نيز از اسباب نزولي كه در متون روايي اهل سنّت آمده است بهره مي گيرد. (همان،/56-54)

ج) تفسير مجمل به مبين

به باور شهيد اول، آيه شريفه (وَالْمُطَلَّقَاتُ يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ ثَلاثَهَ قُرُوء) (بقره/228) از جهت مقدار عده و تعيين معتده مجمل است (همان، /47) و آيات ديگري از قرآن مبين اين اجمال هستند: (وَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَهَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا) (بقره/٢٣٤) «و كساني كه از شما مي ميرند و همسراني باقي مي گذارند، بايد چهار ماه و ده روز انتظار بكشند (و عده نگه دارند).»

(وَاللائِي يَئِسْنَ مِنَ الْمَحِيضِ مِنْ نِسَائِكُمْ إِنِ ارْتَبْتُمْ فَعِدَّتُهُنَّ ثَلاثَهُ أَشْهُرٍ وَاللائِي لَمْ يَحِضْنَ وَأُولاتُ الأحْمَالِ أَجَلُهُنَّ أَنْ يَضَعْنَ حَمْلَهُن) (طلاق/٤)«و از زننانتان، آنان كه از عادت ماهانه مأيوسند، اگر در وضع آنها (از نظر بارداري) شك كنيد، عده آنان سه ماه است، و همچنين آنها كه عادت ماهانه نديده اند؛ و عده زنان باردار اين است كه بار خود را بر زمين بگذارند.»

د) تفسير مطلق به مقيد

شهيد اول آيه شريفه (وَالَّذِينَ يُظَاهِرُونَ مِنْ نِسَائِهِمْ ثُمَّ يَعُودُونَ لِمَا قَالُوا فَتَحْرِيرُ رَقَبَه) (مجادله/3) را مجمل مي شناسد و در تفسير آن از آيه (وَمَا كَانَ لِمُؤْمِنٍ أَنْ يَقْتُلَ مُؤْمِنًا إِلا خَطَأً وَمَنْ قَتَلَ مُؤْمِنًا خَطَأً فَتَحْرِيرُ رَقَبَهٍ مُؤْمِنَه)(نساء/92) بهره مي گيرد. (همان، /46-45) بر اين اساس شهيد در بحث از شرايط اعتبار عتق، اسلام را شرط نخست مي‌خواند. او در مورد قتل، حكم به عتق رقبه مؤمنه مي دهد و آن را اجماعي مي‌خواند و در مورد غير قتل، عتق رقبه مؤمنه را اقوي مي خواند. (شهيد اول، الدروس، 2/181)

تفسير قرآن به روايت

شهيدين، سنت را دومين منبع يا مصدر احكام مي شناسند و سنّت معصوم(ع)را در حكم سنّت پيامبر(ص)معرفي مي كنند. (شهيد اول، ذكري، 1/47) بر اين اساس در جاي جاي آثار شهيدين سنّت پيامبر(ص)و معصومين:در تفسير آيات وحي به كار رفته است. نمونه نخست: شهيدين در كتاب شهادات از روايت امام صادق(ع)در تفسير آيه شريفه (وَلا يَأْبَ الشُّهَدَاءُ إِذَا مَا دُعُوا)(بقره/٢٨٢) سود مي برند و حكم به وجوب كفايي تحمل شهادت در صورت فراخوان شهود مي دهند. (شهيد اول، الدروس،2/174؛ شهيد ثاني، شرح لمعه،3/137) نمونه دوم: فهم امام صادق(ع)از آيه(يَخِرُّونَ لِلأذْقَانِ سُجَّدًا)(اسراء/١٠٧) در بحث سجده نماز مورد استفاده شهيد اول قرار گرفته است. (شهيد اول، ذكري،3/390)

نمونه سوم: شهيد اول از رواياتي كه دلالت بر سهم الارث خنثي دارد، در تفسير آيه (لِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ يَهَبُ لِمَنْ يَشَاءُ إِنَاثًا وَيَهَبُ لِمَنْ يَشَاءُ الذُّكُور)(شوري/٤٩) سود مي برد و مخالفت ابن ادريس با نظريه مشهور و استناد به آيه ياد شده را برنمي تابد، چه اينكه آيه شريفه، حكم اكثريت افراد را بيان مي كند، نه آنكه دلالت بر حصر افراد به مؤنث و مذكر داشته باشد. (شهيد اول، الدروس،2/379) نمونه چهارم: شهيد اول براي روشن ساختن مصداق(وَالصَّلاهِ الْوُسْطَى) در آيه شريفه(حَافِظُوا عَلَى الصَّلَوَاتِ وَالصَّلاهِ الْوُسْطَى وَقُومُوا لِلَّهِ قَانِتِين)(بقره/ ٢٣٨) از روايت امام باقر(ع)سود مي برد و نماز ظهر را همان «صلاه وسطي» مي خواند. (شهيد اول، ذكري،2/288)

تفسير قرآن به عقل

شهيدين عقل را يكي از ادله احكام مي شناسند (شهيد اول، ذكري،1/52؛ شهيد ثاني، شرح لمعه،3/62) و در جاي جاي آثار خويش از عقل به عنوان دليل حكم بهره مي گيرند. براي نمونه وجوب امر به معروف و نهي از منكر را مستند به دليل عقل مي كنند (شهيد اول، الدروس،2/47) و عقل را به عنوان يكي از ادله حرمت غصب مي شناسند. (شهيد ثاني، شرح لمعه،8/18)

هم ايشان از دليل عقل در تفسير آيات بهره مي گيرند. براي نمونه در تفسير آيه شريفه (فَأَوْحَيْنَا إِلَى مُوسَى أَنِ اضْرِبْ بِعَصَاكَ الْبَحْرَ فَانْفَلَق)(شعرا/٦٣) از عقل بهره مي گيرند و «ضرب» را به عنوان لحن الخطاب در تقدير مي گيرند؛ «فضرب فانفلق». (شهيد اول، ذكري،1/53).

دانش نسخ

يكي ديگر از دانش هاي قرآني، دانش نسخ است. اهميت اين دانش، بسياري از قرآن پژوهان، مفسران و فقيهان را به بحث درباره موضوعات زير مجموعه اين دانش وا داشته است. تا آنجا كه برخي اثري مستقل در اين موضوع عرضه داشته، شماري ديگر در ذيل آيه نسخ و آيات ناسخ و منسوخ به بررسي مقوله نسخ پرداخته و شرايط آن را ياد آور مي شوند و گروهي چون فقيهان در فهم و استنباط احكام ناگزير از طرح نسخ و مباحث زير مجموعه آن مي شوند. در اين ميان شهيدين در شمار فقهايي قرار دارند كه در مستند سازي نظريات فقهي خويش يا در مقام نقد مستندات قرآني مخالفان به برخي از مباحث نسخ اشاره دارند.

از جمله موارد نسخ در آثار شهيدين عبارت از نسخ در اديان مي‌باشد. يكي از مباحث زير مجموعه نسخ، رخداد نسخ در اديان الهي است. در اين بحث اكثريت مسلمانان از رابطه نسخ ميان كتاب‌هاي آسماني مي گويند و اين رابطه را شرط صحت نبوت پيامبر اسلام(ص)مي خوانند. در برابر ايشان، گروهي اندك نسخ ديگر كتاب‌هاي آسماني را باور ندارند و صحت نبوّت پيامبر اسلام(ص)را منوط به نسخ ديگر كتاب‌هاي آسماني نمي بينند. به باور ايشان موسي‌ و عيسي(ع)مردم را به پيروي از شريعت خويش تا زمان ظهور پيامبر اسلام(ص)فرا خواندند.

بنابراين با آمدن دين جديد و نزول قرآن تكليف مردم به پيروي از كتاب‌هاي آسماني از درجه اعتبار خواهد افتاد و در اين صورت، رابطه نسخ ميان كتاب‌هاي آسماني برقرار نخواهد شد. (فخر رازي،3/227) در اين ميان شهيد اول همچون ديگران، از رابطه نسخ ميان كتاب‌هاي آسماني سخن مي گويد و ديگر كتاب‌هاي آسماني را منسوخ مي خواند. او در جاي جاي آثار و تأليفات خويش عبارت «الكتب السماويه المنسوخه» را به كار مي برد و در مورد احكام اين كتاب‌ها به بحث و بررسي مي پردازد.

براي نمونه در بحث احكام جنابت، حكم به جواز مس كتاب‌هاي منسوخ مي دهد؛ «و يجوز مسّ الكتب المنسوخه» (الدروس،1/96 و3/163؛ ذكري،1/266) و در بحث از مكاسب حرام، نسخه برداري، تعليم و تعلم كتاب‌هاي منسوخ را در شمار مكاسب حرام مي آورد. (الدروس،3/163) بنابراين شهيد اول نيز ديگر كتاب‌هاي آسماني را منسوخ مي شناسد و با اين فرض به بحث در مورد احكام آنها مي پردازد.

اهميت و جايگاه بحث نسخ

بحث نسخ يكي از مباحث مهم و بسيار تأثير گذار در استنباط و فهم احكام قرآن است. بر اين اساس حضرت علي(ع)آن واعظي كه ناسخ و منسوخ قرآن را نمي-شناخت، از موعظه مردم باز داشت و خواهان خروج او از مسجد شد و به او فرمود: «هلكت و اهلكت» (قرطبي،2/62؛ سيوطي،1/106) و امام صادق(ع)از ميزان آشنايي ابوحنيفه با دانش نسخ پرسيد. (حر عاملي، 27/48-47)

دانش نسخ در آثار و تأليفات شهيد اول نيز اهميت بسيار يافته است، تا آنجا كه شهيد در جاي جاي آثار خويش از نسخ آيات سخن مي گويد و بحث نسخ را يكي از مباحث مهم قرآني مي خواند (الدروس،2/66) و آن را يكي از دانش هاي مهم و مورد نياز فقيه در استنباط و فهم آيات معرفي مي كند. (ذكري،1/43) شهيد ثاني نيز از اهميت شناخت ناسخ و منسوخ قرآن مي گويد و فهم آيات وحي را بدون شناخت ناسخ و منسوخ ناممكن مي‌خواند. (شهيد ثاني، شرح لمعه،3/64)

منابع و مآخذ:

1. الآمدي، علي بن محمد؛ الاحكام في اصول الاحكام، دمشق، المكتب الاسلامي، 1406ق.

2. ابن الجوزي، عبدالرحمن؛ نواسخ القرآن، بيروت، دارالكتب العلميه، بي‌تا.

3. اشعري، علي بن اسماعيل؛ مقالات الاسلاميين و اختلاف المصلين، ترجمه: محسن مؤيدي، تهران، امير كبير، 1362ش.

4. باقلاني، محمد بن طيب؛ اعجاز القرآن، بيروت، دار الكتب العلميه، 1421ق.

5. جصاص، احمد بن علي؛ الفصول في الاصول، تحقيق جاسم النمشي، بيروت، دار الكتب العلميه، 1420ق.

6. حر عاملي، محمد بن حسن؛ وسائل الشيعه، قم، مؤسسه آل البيت، 1409ق.

7. حلي، جعفر بن حسن؛ معارج الاصول، قم، مؤسسه آل‌البيت، 1403ق.

8. خويي، ابولقاسم؛ البيان في تفسير القرآن، بيروت، دارالزهرا، 1395ق.

9. دارمي، عبدالله بن بهرام؛ سنن دارمي، دمشق، مطبعه الاعتدال، 1349ق.

10. رماني، علي بن عيسي؛ النكت في اعجاز القرآن(ثلاث رسائل في اعجاز القرآن)، مصر، دارالمعارف، بي‌تا.

11. زركشي، محمد بن عبدالله؛ البرهان في علوم القرآن، بيروت، دار احياء الكتب العربيه، 1376ق.

12. سجستاني، ابن الاشعث؛ سنن ابي داود، بيروت، دارالفكر، 1410ق.

13. سرخسي، ابوبكر؛ اصول سرخسي، بيروت، دارالكتب العلميه، 1414ق.

14. المبسوط، بيروت، دارالمعرفه، 1406ق.

15. سيوطي، جلال الدين؛ الاتقان في علوم القرآن، بيروت، دارالفكر، 1416ق.

16. الدر المنثور في التفسير بالمأثور، بيروت، دارالمعرفه، بي‌تا.

17. شافعي، محمد بن ادريس؛ كتاب المسند، بيروت، دارالكتب العلميه، بي‌تا.

18. شهرستاني، محمد بن عبدالكريم؛ الملل و النحل، قاهره، بي‌نا، بي‌تا.

19. شهيد اول؛ البيان، قم، مجمع الذخائر الاسلاميه، بي‌تا.

20. الدروس الشرعيه في فقه الاماميه، تهران، مؤسسه نشر اسلامي، 1412ق.

21. ذكري الشيعه في احكام الشريعه، قم، مؤسسه آل البيت، 1419ق.

22. شهيد ثاني؛ روض الجنان في شرح ارشاد الاذهان، قم، مؤسسه آل البيت، بي‌تا.

23. شرح اللمعه، قم، داوري، 1410ق.

24. مسالك الافهام الي تنقيح شرايع الاسلام، قم، مؤسسه المعارف الاسلاميه، 1413ق.

25. طبرسي، فضل بن حسن؛ مجمع البيان في تفسير القرآن، بيروت، مؤسسه الاعلمي للمطبوعات، 1415ق.

26. طوسي، محمد بن حسن؛ التبيان في تفسير القرآن، بي‌جا، مكتب الاعلام الاسلامي، 1409ق.

27. تهذيب الحكام، تهران، دارالكتب الاسلاميه، 1364ش.

28. فخر رازي، محمد بن عمر؛ تفسيرالكبير، بيروت، دار احياء التراث العربي، بي‌تا.

29. فيض كاشاني، مولي محسن؛ التفسير الصافي، صدر، تهران، 1374ش.

30. قاضي، عبدالجبار؛ المغني، بيروت، دار الكتب العلميه، 1380ق.

31. قرطبي، محمد بن احمد؛ الجامع لاحكام القرآن، بيروت، دار احياء التراث العربي، 1405ق.

32. النووي، محي الدين؛ المجموع، بيروت، دارالفكر، بي‌تا.

محمّد بهرامى،

منبع: فصلنامه پژوهشهاي قرآني شماره 58

ادامه دارد............

شنبه 30 آذر 1392





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 139]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن