تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 10 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هرگاه انسان چهل ساله شود و خوبيش بيشتر از بديش نشود، شيطان بر پيشانى او بوسه م...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819514656




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ابراهيم فياض:حجاريان با اظهارنظر راديكالي‌اش به دنبال ايجاد آشوب است


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: ابراهيم فياض:حجاريان با اظهارنظر راديكالي‌اش به دنبال ايجاد آشوب است
يك جامعه شناس گفت: اظهارات سعيد حجاريان مبناي راديكالي دارد، اين ادبيات و اظهارات تنها خواهان بازگشت جامعه به فضاي دوم خرداد و ايجاد آشوب در ميان مردم است.


به گزارش سرويس فضاي مجازي خبرگزاري فارس،‌ روزنامه وطن امروز نوشت: ابراهيم فياض، پژوهشگر است و مي‌توان او را يك جامعه‌شناس اصولگرا دانست. انتقادات اين استاد دانشگاه تهران به دوره بازسازي، يكي از عوامل مطرح‌شدن نام او بود. با فياض درباره عقبه تئوريك دولت يازدهم و آسيب‌هاي آن در حوزه اجرا به گفت‌وگو پرداختيم. در اين گفت‌وگو به اظهارات جنجالي سعيد حجاريان، تئوريسين جريان اصلاحات درباره دادن اختيار به دولت براي انحلال مجلس هم اشاره شد. فياض معتقد است جريان اصلاحات به دنبال حاشيه‌سازي براي دولت روحاني است.

* آقاي دكتر! آقاي حجاريان چرا اينطور حرف مي‌زند؟ انحلال مجلس كجا و انديشه مدرن و جامعه مدني كجا؟ چرا اينها تحمل چند انتقاد محدود در مجلس را ندارند؟ انگار دوباره ايشان به فكر همان استراتژي‌هاي فشار و چاني‌زني افتاده‌اند؟

ببينيد! اينجور اظهارات مبناي راديكالي دارد. اين ادبيات و اظهارات تنها خواهان بازگشت جامعه به فضاي دوم خرداد و ايجاد آشوب در ميان مردم است. قوه مقننه ‌شأن قابل‌توجهي دارد. حتي در زمان بازبيني قانون اساسي يك عده‌اي پيشنهاد دادند موضوع انحلال مجلس نيز در قانون گنجانده شود و اختيار آن نيز به بالاترين جايگاه قانوني و ديني حكومت يعني ولي‌فقيه داده شود كه در آن زمان رهبر انقلاب با اين امر مخالفت كردند و فرمودند همه قوا بايد مستقل باشند. يعني ايشان چنين گزاره‌اي را حتي در قالب اختيارات ولي‌فقيه قبول نداشتند و معتقد به حفظ جايگاه و استقلال قوا بودند.

* آقاي حجاريان البته مدتي است اظهارات عجيبي مطرح مي‌كند اما احساس مي‌شود اينطور صريح و بي‌پرده حرف‌زدن درباره مناسبات دولت و مجلس خيلي هم بي‌حساب و كتاب نباشد.

بله! اصلاح‌طلبان براي دولت آقاي روحاني برنامه دارند. آنها مي‌خواهند دولت را تحت فشار قرار دهند. امثال حجاريان به دنبال انحصارطلبي هستند و اين نوع اظهارات كه دولت تحت انقياد مجلس در بيايد از نوعي تفكر ديكتاتوري نشأت مي‌گيرد.

* نسبت دولت با اين حرف‌ها چيست؟

آقاي روحاني همراهي نمي‌كند. دولت روحاني به هيچ وجه با اينگونه اظهارات موافق نيست. دولت مي‌خواهد در فضايي آرام كار كند و به حل مشكلات اقتصادي بپردازد اما برخي اصلاح‌طلبان با برخي اظهارات راديكالي به دولت فشار مي‌آورند.

* خب چرا؟ اينها كه بايد دنبال اثبات كارآمدي دولت باشند.

ببينيد! محاسبات اينها با روحاني متفاوت است. اصلاح‌طلب‌ها به اين دولت فشار مي‌آورند تا اين دولت تنها چهارسال دوام بياورد و بعد، خودشان به سكان اجرايي كشور برسند. ضمنا اين تصور كه اصلاح‌طلبان و روحاني همفكر و هم‌مسير هستند، تصور نادرستي است. فاصله ميان اصلاح‌طلبان و دولت روحاني بسيار زياد است. فاصله ميان دولت و اصلاح‌طلبان خيلي بيشتر از فاصله ميان اصلاح‌طلبان و برخي اصولگرايان است.

* بگذاريد به دولت بپردازيم. شما پيش از انتخابات در مصاحبه‌اي گفته بوديد جرياني كه در انتخابات بخواهد بگويد من نه اصلاح‌طلبم و نه اصولگرا و از اين طريق بخواهد رأي بياورد، در عمل چارچوب تئوريك نداشته و دچار مشكل مي‌شود. به نظر مي‌رسد اين پيش‌بيني شما در حال حاضر محقق شده است.

دقيقا همينطور است. دولت آقاي روحاني چارچوب تئوريك ندارد و همين قضيه موجب مي‌شود تا دولت فعلي در آينده نه‌چندان دور با بن‌بست‌هاي استراتژيك مواجه شود.

وقتي هم كه دولت به بن‌بست استراتژيك برسد مجبور مي‌شود تمامي اضطرارها را از روي ناچار بپذيرد. مثل قضيه‌اي كه در دوران جنگ رخ داد و به قطعنامه منجر شد و ما به عقيم بودن اقتصادي رسيديم و مجبور شديم قطعنامه را قبول كنيم. علت پيدايش اين وضعيت نيز برداشت اشتباه از اقتصاد سوسياليستي بود كه آقايان در آن زمان مدنظر داشتند. مثلا مي‌خواستند همه چيز را ملي كنند يا حتي زمين‌هاي ملاكان بزرگ را تقسيم كنند كه آيت‌الله گلپايگاني گفت در اعتراض به اين قضيه كفن مي‌پوشم و در نهايت هم با مداخله حضرت امام اين قضيه منتفي شد. همين نگاه‌هاي التقاطي و بدون چارچوب در نهايت اقتصاد كشور را رانتي كرد و شرايطي را به‌وجود آورد كه درحالي كه كشور درگير جنگ بود، برخي ميلياردر شدند. اين وضعيت باعث شد تا اقتصاد جنگ بخوابد و منجر به قضيه جام زهر شود.

* اين نداشتن چارچوب‌هاي تئوريك چه پيامدهاي اجتماعي و سياسي دارد؟

دولتي كه چارچوب تئوريك ندارد به بن‌بست استراتژيك مي‌رسد و به همين‌خاطر مجبور مي‌شود در برابر تمام خواسته‌هاي غربي‌ها تسليم شود. بدتر اينكه چنين دولتي زمان را از دست خواهد داد و از اجراي برنامه‌هاي خود جا خواهد ماند. در اين وضعيت دولت به بهانه اينكه «ضرورت است» و «چاره‌اي نداريم»، در برابر تمام خواسته‌هاي غرب تسليم شده و وضعيتي نظير دوران قاجار و پهلوي تكرار مي‌شود.

* اينكه رهبر حكيم انقلاب اخيرا بر استحكام دروني نظام تاكيد داشته‌اند، ناظر بر همين مقوله است؟

بله! اتفاقا همين است. در دوران رياست‌جمهوري خاتمي كشور براي چه آن همه ذلت را در موضوع هسته‌اي پذيرفت؟ چون در داخل كشور به واسطه اختلافات و كش ‌مكش‌هاي دروني منهدم شده بوديم و دولت‌هاي غربي هم از اين خلأ براي پيشبرد برنامه‌هاي خود حداكثر استفاده را بردند.

* به‌نظر شما از چه طريقي مي‌شود به استحكام دروني مدنظر رهبري رسيد؟

يك مؤلفه اصلي در اين باره بحث هويتي است كه شما مي‌بينيد در روزهاي اخير برخي به بهانه نقل خاطرات از حضرت امام دارند همه ارزش‌ها را زير سوال مي‌برند تا اين حلقه اصلي مفقود بماند. اين مباحث دقيقا از سوي طيفي مطرح مي‌شود كه استحكام دروني كشور قطعا به سود آنها نخواهد بود و تاكنون نيز از اين قضيه ضربه خورده‌اند. اينها در نهايت خواستار تسليم ايران مقابل غرب هستند و فعلا دارند زمينه‌سازي مي‌كنند.

* در كدام دوره ما توانستيم اين راهبرد اساسي را بيشتر پيگيري و در كشور پياده كنيم؟

در دوره 4 ساله اول رياست‌جمهوري آقاي احمدي‌نژاد ما در بالاترين حد استحكام و انسجام دروني بوديم و توانستيم از اين طريق بيشترين برد را در عرصه‌هاي مختلف نظير سازندگي و هسته‌اي و... داشته باشيم اما به‌واسطه آشوب‌هاي پس از انتخابات 88 غربي‌ها توانستند تا حدي بر اوضاع مسلط شوند و وضع تحريم‌هاي سخت از آن دوره كليد خورد. در نتيجه هر چقدر كه ما در درون كشور از اين ناحيه آسيب‌پذير باشيم غربي‌ها به همان ميزان جلو مي‌آيند و از اين نظر كساني كه آشوب‌هاي سال 88 را رهبري كردند به هر بهانه‌اي؛ خائن به كشور و ملت هستند و متاسفانه خود احمدي‌نژاد در برهه‌اي به كساني پيوست كه انسجام دروني كشور را تهديد كردند. آن حركتي كه دكتر احمدي‌نژاد در مجلس انجام داد ضربه بدي به انسجام كشور بود كه غرب بيشترين استفاده را از آن برد. حتي مي‌خواهم بگويم كه احمدي‌نژاد در اواخر دوران رياست‌جمهوري‌اش عمدتا در مسير غرب حركت كرد.

* شما قبل انتخابات گفته بوديد اولين آسيب نداشتن چارچوب تئوريك براي يك دولت، به انحراف رفتن آن دولت است؛ اين پيش‌بيني را درباره دولت فعلي با مختصات خودش قبول داريد؟

در اين دوره وضعيت خيلي بدتر هم خواهد شد. بنده خودم وقتي با برخي تئوريسين‌هاي دولت فعلي صحبت مي‌كردم آنها تصريح مي‌كردند كه در برهه فعلي ما بر مبناي رئاليسم سياه عمل مي‌كنيم؛ يعني نمي‌دانيم بايد چه‌كار كنيم و به همين خاطر است كه رئيس‌جمهور در رسانه‌ها حرف از خالي‌بودن خزانه مي‌زند. اينها براي دولت خطر است. براي چه اين چيزها را علني مي‌كنند؟ مگر در زمان جنگ خزانه كشور پر بود؟ نگراني بنده اين است كه دولت فعلي طي يك سال آينده دچار تسليم‌هاي وحشتناك در مقابل غرب شود. البته رهبري هستند و عزت و حكمت كشور را حفظ خواهند كرد.

* مبناي نظري برخي تصميمات عجيب دولت مثل برگزاري نظرسنجي درباره رابطه با آمريكا چيست؟

از اينها بعيد نيست كه در اين موضوعات نظرسازي كنند. اصلا وقتي مي‌روند و با آمريكا مذاكره هم مي‌كنند مگر آمريكا به اينها جواب مثبت مي‌دهد؟ چرا آمريكا بايد به اينها امتياز بدهد؟ در قبال چه چيزي؟ آمريكا تا حالا به كدام كشور و ملت رحم كرده كه حالا ما بياييم و به آنها اعتماد كنيم. متاسفانه برخي كه عاشق غرب‌اند خيال مي‌كنند غربي‌ها هم عاشق آنها هستند! در حالي كه اين‌طور نيست. اين مسير يكطرفه است و اگر خيلي در اين موضوع خوش‌خيالي كنيم به ننگ و بي‌اعتباري دچار مي‌شويم.

* برخي معتقدند اعتدال براي دولت فعلي صرفا يك استراتژي است و نه يك گفتمان؛ نظر شما چيست؟

من زماني كه آقاي روحاني در مركز استراتژيك مجمع تشخيص بود براي همايشي به آنجا دعوت شدم و آنجا گفتم كه مي‌شود اعتدال را به‌عنوان يك گفتمان در نظر گرفت. الان هم اگر خود دولت واقعا به آن اعتقاد داشته باشد، مي‌تواند به عنوان يك گفتمان تازه آن را مطرح كند. من فكر مي‌كنم باندهاي خارج از دولت نظير كارگزاران و مشاركتي‌ها مخالف اين رويكرد هستند. تاثير اين جريانات را شما در تعامل دولت با توده مردم هم مي‌بينيد كه در آينده ضربه اين رويكرد خود را خواهند خورد. يا برخي اقدامات هيأت ايراني در نيويورك كه رهبري از آن به‌عنوان كارهاي نابجا ياد كردند با هدايت افراد كارگزاراني صورت گرفته بود.

* يعني شما ماهيت آقاي روحاني را جدا از كارگزاران مي‌دانيد؟

دقيقا همين‌طور است و اصولگرايان هم نبايد او را به سمت آن جريانات هل دهند. مثلا هاشمي مي‌خواست خود را پدرخوانده دولت جا بزند؛ نظير حرف‌هايي كه درباره انتصاب استانداران زد اما دولت زير بار آن نرفت. يا سخناني كه از سوي آقاي هاشمي درباره حذف شعار مرگ بر آمريكا مطرح شد هدفش اين است كه اين پيام را به غرب بدهد كه ما را هم جزو اقتصاد جهاني معتقد به ولايت آمريكا به حساب آوريد. به‌عبارتي همان نقشي كه در قضيه قطعنامه ايفا كرد.

* در چند ماهي كه دولت فعلي سر كار بوده، رابطه آن با غرب تحت كدام چارچوب تئوريك قابل بحث است؟ اينها در اين قضيه از كدام مكتب پيروي مي‌كنند؟

تا اينجا نشان داده‌اند ظاهرا نمي‌خواهند مثل دوران خاتمي رفتار كنند و حدي از عزت اسلامي را در مناسبات رعايت مي‌كنند. حالا بايد به انتظار نشست تا ببينيم به كجا مي‌روند. رسانه‌هايشان كه دوست دارند مناسبات زمان خاتمي تكرار شود و دولت خيلي از ذلت‌ها را خصوصا در موضوع هسته‌اي تحت عنوان تعامل با دنيا بپذيرد.

* به نظر مي‌رسد افكار عمومي هم به‌خاطر فشار معيشتي خيلي به رفتارهاي اينچنين دولتي‌ها واكنش نشان نمي‌دهد.

جامعه فعلا دارد با آرامش كارها را دنبال مي‌كند. ايراني‌ها انسان‌هاي بزرگي هستند؛ بر عكس آنچه رسانه‌هاي غربگراي داخلي مطرح مي‌كنند، مردم بر سر آرمان‌ها ايستاده‌اند.

* يعني قبول نداريد با گره زدن حل مشكلات معيشتي به رابطه با آمريكا، جامعه كمي خنثي شده است؟

من اينطور فكر نمي‌كنم. در شرايط فعلي بايد به دولت كمك كرد و بهترين كمك هم تلاش براي احيا و رونق اقتصاد مقاومتي است. الان اين قضيه در خود غرب هم مورد‌توجه قرار گرفته؛ البته منهاي توجه مطلوب به عدالت. تا آنجايي كه من مي‌فهمم خود دولت هم اولويت خودش را براي رونق اقتصادي گذاشته است. يك نكته‌اي كه بايد به آن خيلي توجه كرد اين است كه غربي‌ها دوست دارند اينطور جلوه دهند كه دولت فعلي تسليم ماست و حاضر است همه منافع ملي ايران را پاي ما قرباني كند؛ براي اينكه اين دولت را در مخمصه بگذارند. من نظير اين تحليل را اخيرا در روزنامه كيهان خواندم و خيلي هم نگران شدم از اينكه برخي رسانه‌ها ناخواسته در مسير غربي‌ها حركت كنند. به‌عبارتي خود غربي‌ها احتمال داده‌اند كه ممكن است اين دولت در يك جايي مقابل آنها بايستد؛ به‌همين خاطر از الان دارند اين‌طور القا مي‌كنند تا دولت را در افكار عمومي فشل كنند. ما نبايد مثل غربي‌ها درباره سياست خارجي قضاوت كنيم.

* پيش از اين شما بحثي پيرامون خطرات حاكميت جريان بازار بر دولت مطرح كرده بوديد؛ با توجه به برخي انتصابات در دولت فعلي، تبعات حاكميت اين جريان در جامعه و اقتصاد چه مواردي مي‌تواند باشد؟

وقتي اين جريان بر جامعه حاكم شود، اولين نتيجه آن رشد و تقويت بورژوازي تجاري است. قبلا گفته بودم كه جنگ آينده ميان اقتصاد بورژوازي و اقتصاد مقاومتي است. هر چقدر مباني اقتصاد تجاري در كشور و ميان مردم تحكيم شود، جامعه ديگر پذيرش اعمال اقتصاد مقاومتي را در شرايط بحراني نخواهد داشت. الان دوران دارد با اين جريان همراهي مي‌كند و اتفاقا غرب هم همين را مي‌خواهد كه نفت برود و كالاهاي خارجي كشور را پر كند. در اين صورت دستيابي كشور به استقلال صنعتي امري محال به نظر مي‌رسد. دولتي كه غربگرا باشد تلاش براي پياده‌سازي اقتصاد مقاومتي را بي‌معنا و بدون نتيجه مي‌داند. يك علت آن اين است كه مسؤولاني كه حاصل طبقه اشرافيت سياسي باشند، خيلي نمي‌توانند منويات رهبري را درك و در جامعه پياده كنند. از ابتدا هم همين‌طور بود. شما فكر مي‌كنيد اين طبقه پيشرفت‌هاي جمهوري اسلامي را هيچ‌وقت باور مي‌كنند؟ بني‌صدر در ابتداي انقلاب اصلا باور نداشت كه مي‌توان جنگ را با بسيج مردمي پيش برد.

* نسبت انتخابات 24 خرداد با اين افراد چگونه تعريف مي‌شود؟

انتخابات رياست‌جمهوري اخير جايگاه اشرافيت سياسي را در كشور تقويت كرد. شما مي‌دانيد كه جريان بازار همواره و از زمان مشروطه در اين كشور نقش‌آفرين بوده؛ مثلا وابستگي بازار ايران به تاجران رانتخوار موجب شد تا مشروطه به سود انگليس تمام شود. ساختار فعلي اقتصاد ايران ساختار بسيار وحشتناكي است. اگر ما بتوانيم اين ساختار وابسته‌گرا را از بين ببريم، مطمئن باشيد خيلي زود به توليد و رونق اقتصادي عظيم خواهيم رسيد. هرچند متاسفانه ما به اين ساختار عادت كرده‌ايم. چين هم وقتي مي‌خواست از اقتصاد تجاري به اقتصاد صنعتي برسد، يكسري مشكلات را تحمل كرد تا اينكه شد يك قدرت اقتصادي. اگر اين اتفاق بيفتد مردم از توليدات داخلي استفاده مي‌كنند؛ من ثروتمنداني را مي‌شناسم كه صدها ميليارد ثروت دارند اما پرايد و ساير خودروهاي ساخت داخل را سوار مي‌شوند.

* با توجه به تعاريف شما از ايستادگي مردم از سويي و همچنين آسيب‌شناسي جريان پيروز انتخابات، اين سوال پيش مي‌آيد كه چرا نتيجه انتخابات اينگونه رقم خورد؟

نتيجه انتخابات24خرداد، هم به‌خاطر بد عمل كردن نامزدهاي اصولگرا و هم رويكرد تخريبي احمدي‌نژاد بود. بدترين ضربه‌اي كه به اصولگرايان وارد شد، توسط آقاي احمدي‌نژاد بود. احمدي‌نژاد به‌خاطر تئوري‌پردازي‌هاي اشتباه اطرافيانش موجب شد تا امروز به اينجا برسيم.

بازگشت به صفحه نخست گروه فضاي مجازي

انتهاي پيام/

پنجشنبه 28 آذر 1392





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 43]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن