واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: نقدهايي براي خودنمايي!
عليرضا محمودي ايرانمهر معتقد است، نقدهايي كه اكنون نوشته ميشوند، اصول مشخصي ندارند و جنبه خودنمايي دارند.
اين نويسنده در گفتوگو با خبرنگار ادبيات خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، درباره وضعيت نقد ادبي در كشور گفت: وضع نقد هميشه در ايران خراب بوده و الآن هم اتفاقي نيفتاده است كه تغيير كند. اما در سالهاي اخير يكسري اتفاقات رخ داده كه دارد اثرش را نشان ميدهد. يكي از اين اتفاقها آمدن تئوريهاي نقد ادبي و فلسفي بود كه وارد گفتمان ادبي ما شد و به شدت از سوي منتقدان استفاده شد. اما بعد اين موج فروكش كرد و كم كم دارد مفاهيم آن نهادينه ميشود و ما داريم ياد ميگيريم چگونه از اين مفاهيم استفاده كنيم. من معتقدم در نهايت اين وضع بهتر خواهد شد. اين به اين معني نيست كه وضع نقد اكنون بهتر شده، به نظر من وضعيت نقد هميشه فاجعهبار بوده و الآن هم هست. چون نقدهايي كه نوشته ميشوند، اصول مشخصي ندارند و تنها جنبه خودنمايي دارند.
او در ادامه اظهار كرد: مسأله مهمتر اين است كه نقدهاي ادبي ما آن چيزي را كه ادبيات به راستي هست، نميشناسند. نقدها دنبال نوعي گفتمان سياسي يا فلسفي هستند، اما گفتمان ادبيات و شناخت مفهوم جوهري ادبيات در آنها خيلي كم وجود دارد. ولي اتفاقات گذشته نشانههاي شكلگيري نقدي روشن، معطوف به ادبيات، منصفانه و به دور از خودنمايي را نشان ميدهد.
محمودي ايرانمهر در پاسخ به اين سؤال كه منتقداني كه امروز نقد مينويسند، تا چه اندازه حرفهيي هستند، گفت: ما منتقدان زيادي داريم. اما اگر منظور از منتقد حرفهيي كسي باشد كه از اين راه امرار معاش ميكند، ما چنين منتقداني نداريم. اما بايد گفت بيش از آنكه نقدهاي ما مشكل داشته باشد، گفتمان نقد دچار مشكل است. نقد در ارتباط با مدرنيته است، چيزي كه هستي بشر را زير سؤال ميبرد تا هر خطايي را بيابد و به دنبال بازشناسيي خود است و در جامعهاي كه اين نگاه شكل نگرفته باشد، نقد هم در آن جامعه جاي رشد نمييابد. اما اتفاقي كه اكنون در ايران در حال رخ دادن است، شكلگيري همين فرايند اجتماعي است كه فراتر از ادبيات است.
اين نويسنده سپس درباره اينكه گفته ميشود فضاي نقد ادبي ما رفاقتزده است، اظهار كرد: اين موضوع يكي از مسائل مهم ماست. وقتي اصول روشن نباشد، نتيجه همين ميشود. نقدها اكنون به خواستهها بازميگردند تا به معيارهاي روشن. وقتي در جامعهاي گفتمان نقد شكل نگيرد، وضعيت به همين صورت خواهد بود و منتقدها بيشتر از اعتبار خودشان استفاده ميكنند و ميگويند من اين هستم و ميگويم اين كتاب خوب است. آنها يك اعتبار مصنوعي به كتاب ميدهند.
او درباره تأثير نقد بر ادبيات هم گفت: ادبيات بدون نقد نميتواند باشد. اينها قطعات به هم پيوسته و متصل به هم يك ماشين هستند كه هيچيك بدون ديگري نميتوانند كار كنند و يكي از دلايلي كه ماشين ادبيات در كشور ما حركت نميكند، وجود نداشتن گفتمان نقد در ايران است.
انتهاي پيام
چهارشنبه 27 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 42]