واضح آرشیو وب فارسی:برنا نيوز: چرا اوكراينيها با انقلابهاي زيادي روبرو هستند؟
"براي يك ناظر بيتفاوت و بياعتنا، ممكن است به نظر برسد كه اوكراينيها همواره با انقلاب مواجهند. تظاهرات اعتراضي گسترده خياباني در سالهاي 2004 و 2005 ميلادي، كه به انقلاب نارنجي معروف است، باعث تغيير در روند انتخاباتي شد كه با تقلب همراه بود و پس از آن رهبران اوكرايني متعهد شدند تا دولتي به مراتب بهتر و پاكتر به وجود بياورند. هماكنون، صدها هزار اوكرايني بار ديگر به خيابانهاي كييف، پايتخت و ساير شهرها آمده و خواهان يك انتخابات جديد و دولتي پاكتر (درميان ساير خواستهها) هستند. اعتراضات گستردهاي پيش از برگزاري انقلاب نارنجي به وقوع پيوسته بود و درگيريهاي خياباني عادي و منظمي پيش و پس از بروز انقلاب رخ داد. حال بايد به اين نكته پرداخت كه مشكل اوكراين چيست؟"
مجله اكونوميست در گزارشي مي نويسد: «براي برخي از افرادي كه از خارج به اين قضيه نگاه مي كنند (به ويژه روسيه) مشكل، خود اوكراين است. اين كشور كه جزو اصلي شوروي سابق است، در سال 1991 ميلادي و پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي سابق، استقلال يافت.
سرزمين هايي كه هم اكنون به عنوان اوكراين خوانده مي شوند، پيشتر در ميان روسيه، لهستان، امپراتوري اتريش-مجارستان، قلمروي دوك ليتواني و خانات كريمه (خانات كريمه دولتي بود كه تاتارهاي كريمه از ۱۴۴۱ تا ۱۷۸۳ ميلادي بر آن حكومت مي كردند. خاقان هاي كريمه همگي نوادگان توغا تيمور، هيجدهمين پسر جوچي فرزند بزرگ چنگيزخان، بودند. اين خانات در ميان بازماندگان اردوي طلايي مغولان، بيشترين مدت حيات را داشتند. اين خانات سرانجام در ۱۷۸۳ ميلادي به دست امپراتوري روسيه فتح شدند) قرار داشت.
اين تاريخ گسسته و متلاشي، به اين معناست كه اوكراين بيش از آنكه يك كشور منسجم و طبيعي باشد، يك سرزمين مصنوعي و ساخته دست بشر است. همچنين در ميان مردم اين كشور شرق اروپا، ما شاهد تفاوت هاي گسترده فرهنگي و سياسي به ويژه ميان مردم در غرب كه به زبان اوكرايني سخن مي گويند و افرادي كه در جنوب و شرق به زبان روسي تكلم مي كنند، هستيم (مناطق آخري به ويژه بسيار صنعتي هستند).
اوكراين كشوري است پيچيده و حتي شكننده. با اين حال، علت اصلي و اوليه اين انقلاب هاي دوره اي، ساده است: فساد و دولت بد.
تنش هاي بسيار شديد، گهگاه درباره موضع دولت كي يف و استفاده از دو زبان اوكرايني و روسي در اين كشور به وجود مي آيد. علاوه براين، سرسپردگي ها و تبعيت هاي سياسي نيز به نظر مي رسد كه با اختلافاتي همراه است؛ به عنوان نمونه مي توان به انتخابات رياست جمهوري سال 2010 ميلادي اشاره كرد كه اكثر سكنه در جنوب و شرق اوكراين، به ويكتور يانوكويچ، رييس جمهوري اين كشور راي دادند درحاليكه در غرب (و كي يف) آراي مردمي به يوليا تيموشنكو، نخست وزير سابق و محبوس اين كشور، بود. حتي امروز هم و علي رغم تعدد ناكامي هاي يانوكوويچ چون زنداني كردن مخالفان و شيوع پارتي بازي، او همچنان از حمايت قابل توجهي از سوي مردم در جنوب و شرق برخوردار است.
به نظر مي رسد مداخله قدرت هاي خارجي براي تاثيرگذاري و تقويت اين مضمون و احساس، مبتني بر عينيتي منفصل و بدون اميدواري و نااميدكننده است. ولاديمير پوتين، رييس جمهوري روسيه تلاش كرده تا اوكراين را براي پيوستن به اتحاديه جديد گمركي تحت رياست مسكو اغوا و تهديد كند و اين عقيده با توجه به اين مساله است كه اوكراين را بخشي از محدوده قدرت روسيه مي داند. درضمن، اتحاديه اروپا، اميدوار بوده است كه توافقنامه تجارت آزاد و همكاري را با اوكراين در ماه گذشته ميلادي به امضا برساند. تصميم يانوكوويچ در امتناع از امضاي اين توافقنامه باعث بروز تظاهرات اخير در اوكراين شده است.
رسانه هاي دولتي روسيه اين تظاهرات را به گونه اي جلوه دادند انگار كه در نتيجه تمهيدات غرب بوده است. البته اين نوع پوشش خبري غيرمنصفانه است؛ اگرهم ديپلمات هاي غربي با اهداف معترضان اوكرايني همدردي كرده باشند، آنها به صورت خودجوش و طبيعي دست به اين تظاهرات زده اند.
اوكراين، پيچيده و شكننده با دولتي فاسد
بنابراين، اوكراين كشوري است پيچيده و حتي شكننده. با اين حال، علت اصلي و اوليه اين انقلاب هاي دوره اي، ساده است: فساد و دولت بد. در دو دهه گذشته از زمان استقلال اوكراين، اين كشور به صورت نامطلوب اداره شده و اين مساله فراتر از مناقشه و گمانه زني است.
ناظراني از سازمان همكاري و امنيت در اروپا و ساير ناظران از گروه هاي ديگر مكررا نسبت به برگزاري انتخابات در اوكراين انتقاداتي را بيان كرده اند. مقام هاي اروپايي به شدت سيستم قضايي اين كشور را مورد انتقاد و شماتت قرار داده اند. شفافيت بين الملل كه يك گروه ناظر است، مي گويد فساد در اوكراين بسيار بد و وخيم است و علت آن عدم حمايت از توليدات داخلي و ادغام سياست و منافع اقتصادي است. اين گروه نظارتي در نظرسنجي هاي صورت گرفته از 177 كشور، رتبه 144 را در مورد فساد به اوكراين داده است.
اقتصاد در اين كشور در وضعيت خطرناكي واقع شده است و به سرعت نيازمند وام از سوي صندوق بين المللي پول يا ساير موسسات مالي جهاني است. پارلمان اوكراين يا "رادا" همچون باغ وحشي است كه اكثر اوقات در آن زد و خوردهايي ميان اعضاي پارلمان صورت مي گيرد. به نظر مي رسد كه عامل تحريك قيام اخير در اوكراين به واسطه تاثيرات اتحاديه اروپا باشد؛ چراكه در اين مورد، تنها معترضان عليه دولت كي يف دست به اعتراض زدند.
اين مشكلات – فساد، سياست و اقتصاد تحت سلطه يك گروه معدود و انتخابات توام با تقلب – شباهتي را ميان اوكراين و ساير كشورهاي استقلال يافته شوروي سابق به وجود مي آورد. در بسياري از اين كشورها (جمهوري آذربايجان، قزاقستان و ازبكستان) نخبگان فاسد كنترل و اداره كشور را در سال هاي دهه 1990 ميلادي به دست گرفتند و اين مساله را به اثبات رساندند كه بيرون راندن و از كار بركنار كردن شان كاري بس دشوار است. بنابراين، از اين جهت هم، انقلاب هاي اوكراين را بايد احتمالا به عنوان درخواستي براي خلاصي يافتن از عادات ذهني و فكري و ميراث امپراتوري شوروي سابق ديد؛ به عبارتي نبردي نهايي كه هنوز پيروزي براي آن رخ نداده است.» (ايسنا)
سه شنبه 26 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برنا نيوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 58]