واضح آرشیو وب فارسی:برنا نيوز: بزرگمرد كوچك
«تنهاي تنهاي تنها» نمونهاي قابل ارجاع براي اثبات اين نظر است كه تنها يك فيلمنامه خوب براساس شخصيتپردازيهاي بديع است كه سرنوشت يك اثر سينمايي را تعيين ميكند و ميتواند سرانجام نيك و بد يك فيلم در نگاه مخاطب را رقم بزند.

بن مايه اصلي فيلمنامه تنهاي تنهاي تنها بر پايه كشمكش دروني رنجرو، پسرك شيرين بوشهري از يك سو و كشمكش بيروني او با محيط پيراموني و مراودات خشك، خشن و بي رحم دنياي اطراف شكل گرفته است. تضاد ميان دنياي كودكانه و سرخوشانه رنجرو و تحميل رنج و نامرادي ناشي از تضاد با هنجارهاي درست و غلط دنياي پيراموني اين شخصيت اساس شكل گيري موقعيت هاي داستاني و پيشبرد درام را سامان داده است.
رنجرو در اين فيلم در قامت پسر بچه اي ظاهر مي شود كه در عين غرق بودنش در دنياي كودكانه و لذت بردن صادقانه از آرزوها و لذت هاي سرخوشانه و خيال آميز، به اجبار درگير مراودات سرد و بي رحم دنياي بزرگ ترها مي شود. موتور محرك داستان تنهاي تنهاي تنها درگيري و تضاد دغدغه هاي كودكانه رنجرو با حجم غريب مشكلات و آسيب هايي است كه تخاصم ساري و جاري در دنياي بزرگ ترهاست. كلنجارهاي بيروني ناشي از بدبيني ها و نامهرباني هاي دنياي بزرگ ترها در قامت رفتار بوميان منطقه بوشهر و البته سران كشورهاي غربي و... به شيوه اي متجاوزانه به دنياي رنجرو وارد شده است. رنجرو يكباره خودش را در منجلاب از دست رفتن تنها دوست و همدم روزهاي تنهايي اش مي يابد و فارغ از دغدغه هاي نخراشيده دنياي بزرگ ترها، براي برنگشتن به دنياي تنهايي هاي قبلي اش دست به هر كاري مي زند حتي سر و سامان دادن به اوضاع جهان تا امكان ديدار دوباره رفيقش را بيابد و به تنهايي بر كابوس تنهايي غلبه كند. همين تلاش و تقلاهاي رنجرو است كه نقاط عطف داستان را شكل مي دهد و موقعيت هاي بديع و به يادماندني فيلم را شكل مي دهد. حال و هوايي كه در نگاه نخست ايرادات ريز و درشت فيلمنامه را به عقب مي راند و موجبات همراهي مخاطب با اثري ساده و صميمانه را باعث مي شود.
تنهاي تنهاي تنها اثري پر از تازگي، سرشار از سكانس هاي به ياد ماندني، براساس شخصيت پردازي بديع و فيلمنامه اي متوسط ولي دوست داشتني است. درواقع در بهترين حالت اگر بپذيريم كه موضوع اصلي فيلم يعني تلاش ايران براي رسيدن به تكنولوژي استفاده از انرژي هسته اي و مخالفت هاي جامعه جهاني، صرفا به عنوان دغدغه شخصي كارگردان ـ فيلمنامه نويس براي دستمايه قرار دادن داستاني از بطن جامعه ايراني انتخاب شده است، نمي توان پرداختن به اين موضوع را در مسير ميسر شدن ساخت فيلم بي اهميت دانست.
هر آنچه كه دلنشين و جذاب به نظر رسيدن تجربه تماشاي تنهاي تنهاي تنها را باعث شده ريشه در تازگي تنيده شده در دل تماشاي داستان زندگي پسرك داستان فيلم دارد. تنهاي تنهاي تنها هر آنچه دارد را در سبد شخصيت پردازي بديع و همراهي برانگيز پسرك داستان فيلم بنا گذاشته است. شيوه نگاه اين شخصيت به رخدادهاي دنياي اطراف و مدل واكنش نشان دادنش به اين رخدادها است كه باعث خلق موقعيت هاي داستاني و سر و سامان گرفتن روابط علي و معلولي در روايت داستان مي شود.
به بيان ديگر اين فيلم را مي توان به سياق همه آثار سينمايي مجموعه از موقعيت هاي كنش مند دانست كه كنش و واكنش هاي حول محور شخصيت پسرك داستان در عين پيشبرد داستان و گره زدن سكانس قبلي به سكانس بعدي به خودي خود نيز حائز جذابيت هاي داستاني و البته بصري هستند. به بيان بهتر هر يك از سكانس هاي مستقل فيلم در عين اين كه وظيفه عرفي اتصال معنايي سكانس هاي قبلي به سكانس هاي بعدي را به عهده دارند تا ريتم و ضرباهنگ پيشبرد درام حفظ شود، واجد اين خصوصيت هستند كه صرفا نقش حلقه اتصال ميان سكان ها را نداشته باشند و ماهيت مستقل خودشان در جميع جهات را حفظ كنند. براي نمونه مجموعه سكانس هايي كه پسرك بازي هاي رواني اش با سربازهاي مستقر در پايگاه ضدهوايي مرزي را به راه مي اندازد در عين اين كه موقعيت رويا پردازي براي ذهن خيال پرداز پسرك را فراهم مي آورد و در ادامه تصميم نهايي او براي رفتن به سازمان ملل را باورپذير مي كند، به تنهايي اين قابليت را دارد تا به عنوان يك سكانس نمونه بارها ديده و در ذهن ماندني شود. كم نيستند از اين نوع سكانس ها كه بر پايه كمدي موقعيت و براساس برهم زدن عادات منطقي مخاطب شكل گرفته شكل گرفته اند. براي نمونه شايد يكي از كليدي ترين اين سكانس ها مربوط به موقعيتي شود كه رنجرو چمدانش را بسته و اعلام مي كند كه قصد رفتن به سازمان ملل را دارد. بررسي لايه لايه فيلمنامه تنهاي تنهاي تنها در اين مجال امكان پذير نيست، اما اين نكته را نبايد از ياد برد كه اين فيلم بخش عمده اي از جذابيت هايش را از تازگي گويش بوشهري شخصيت ها و آداب و سنت هاي بكر اين منطقه و سبك تعامل ميان بوميان و تضاد موقعيت زندگي و آداب و رسوم آنها با خارجي هاي مقيم در منطقه وام گرفته است. البته ناگفته پيداست كه من حقيقي پسرك داستان فيلم كه بشدت با آنچه در فيلم به نمايش گذاشته شده همخواني دارد، به تنهايي بار همراه كردن مخاطب را بر دوش كشيده است. در نهايت بايد تاكيد كرد كه تنهاي تنهاي تنها حتما آن حجم از قابليت ها را داراست كه بتوان با ناديده گرفتن برخي ايرادات، تماشاي حداقل يكباره آن را تجربه اي خوب توصيف كرد.
محمدرضا مقدسيان / جام جم
سه شنبه 26 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برنا نيوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 47]