محبوبترینها
آشنایی با سایت قو ایران بهترین سایت آگهی و تبلیغات در کشور
بهترین شرکت‌های مهندسی در آلمان
صفر تا صد حق بیمه 1403! فرمول محاسبه حق بیمه
نقش هدایای سازمانی در افزایش انگیزه و تعهد کارکنان
کلینیک پروتز و ساخت اندام مصنوعی دکتر اجرائی
چگونه می‌توانیم با ترانسفر وایز پول جابجا کنیم؟
بهترین مدل‌های [صندلی گیمینگ] براساس نقد و بررسی کاربران
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
مشاوره حقوقی تلفنی با کمترین هزینه
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1803971662
يادداشت/مسعود يارضويفتنه آينده؛ از محتواي اوكرايني تا مدل تايلندي
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: يادداشت/مسعود يارضويفتنه آينده؛ از محتواي اوكرايني تا مدل تايلندي
استعداد حلقه انحراف به روايت اخبار محرمانه، چند صد نفر بيشتر نبود كه منحرفين توانستند آنها را در ميدان امام و خيابان فردوسي تهران و به بهانه گراني نرخ ارز (بخوانيد گراني!) كه خودشان عاملش بودند، به خيابانها بكشانند.
از حوالي سال 90 به روشني و با دلايل بسيار زيادي مي‌شد به اين تحليل رسيد كه آمريكا و دشمنان قسم خورده ما، پس از حوادث سال 88 و فهم اين معنا كه عناصر ظاهراً متعلق به طبقه متوسط و بالاي ايران توانايي براندازي ندارند؛ به دنبال بهانه‌هاي جديدتري غير از سياست بازي! در جهت تلاش هميشگي براي براندازي نظام ايران دست خواهند زد و البته در اين راه، نگاهشان را نيز معطوف به طبقات پايين تر از متوسط جامعه اسلامي ايران خواهند كرد.
عامل مقوم اين تفرّس نيز آن بود كه در ساير فرآيندهاي تحليلي، اين مسئله قابل كشف بود كه دشمنان ما در حال حاضر و در مواجهه با ما، چاره اي غير از تلاش براي "براندازي داخلي" ندارند و مقولاتي مثل تهديد نظامي و تحريم نه تنها سبب انقياد ايران اسلامي نخواهد شد بلكه كارايي لازم را بعنوان عامل اصلي ايجاد براندازي نيز ندارد.
روزها گذشت و سويداي اقدامات ناآرام ساز حلقه انحرافي در عرصه اقتصاد تا آنجا پيش رفت كه به نيمه مهرماه سال 91 رسيديم.
استعداد حلقه انحراف به روايت اخبار محرمانه، چند صد نفر بيشتر نبود كه منحرفين توانستند آنها را در ميدان امام و خيابان فردوسي تهران و به بهانه گراني نرخ ارز (بخوانيد گراني!) كه خودشان عاملش بودند، به خيابانها بكشانند.
غائله اي كه با كارسازي نيروهاي امنيتي و بسيج در كمتر از نصف روز رفع شد.
با اينهمه اما من هرگز به اين نتيجه نرسيدم كه تمام چرك اين زخم خارج شده است و يا "فتنه اقتصادي" و "فتنه يقه آبي ها" كه رسانه هاي آمريكايي از يكسال قبل پيرامون آن حرفهايي را مطرح كرده بودند؛ با گسسته شدن چنبره حلقه انحرافي بر اركاني از دولت تمام شد و رفت!!!
و گذشت تا به دولت يازدهم رسيديم و ترس ناگهاني عده اي از تحريمهاي 35 ساله! و حرفهاي كساني مثل آقاي حجاريان مبني بر اينكه بايد به قشرهاي پايين جامعه هم توجه كرد! و روشنفكران نبايد در مقابل تحريمها سكوت كنند! و غيره، در مقابل چشمهاي ما آشكار شد.
و بوي رخدادهاي شوم بيشتر و نزديكتر به مشام رسيد.
پازل ناآرام سازي يقه آبي ها يا همان مردم طبقات پايينتر از متوسط به آرامي و بهانه تحريمها، سطح معيشت و ارتباط با فرآيند جهاني سازي متأسفانه در حال تكميل شدن است و منهاي اينكه اساساً بتواند بروز پيدا كند يا خير اما خزندگي چسبناكي را به سمت مراحل بلوغ خود طي مي كند.
تحريمهايي كه روزگاري هيچكس به آنها وقعي نمي گذاشت؛ به يكباره ظرف دو سال اخير و با اينكه هنوز هم فقط اثري 25 يا 30 درصدي بر اقتصاد ايران دارند، تبديل به موضوع اول برخي چهره ها و رسانه هاي اصلاح طلب شده اند.
و در عين حال نيز راه شفاي آنها از سوي عده اشاره شده، الّا و لابد در مذاكره با غرب و آمريكا خلاصه مي شود.
وانگهي، وعده لغو "تمام تحريمها"!!! نيز از سوي عده بالا به مردم داده مي شود و كساني از همين جماعت و يا سمپاتهاي آنها، تنها چند ساعت پس از توافق ژنو بود كه بلافاصله فعالان اقتصادي را به صحنه فراخواندند كه بشتابيد كه وقت حماسه اقتصادي فرا رسيد و اينك هيچ مشكلي در كار نيست. و اگر مشكلي هم باشد ظرف شش ماه آينده! حل خواهد شد.
از مقولات ريزتر به دليل اطاله كلام مي گذريم.
به سخن ديگر اينكه دشمن به بهانه تحريم ها و با وعده غير ممكن لغو تمام آنها و همچنين با رواج دادن تحليل هاي غلطي نظير اينكه عده اي پس از توافق ژنو گفتند اكنون دريافتهاي ارزي كشور به ميزان 50 تا 100 درصد!!! افزايش خواهد يافت؛ قصد دارد غائله هاي سوئي را در ايران برنامه ريزي كند.
غائله هاي سوئي كه البته ان شاء الله رخ ندهند و يا در صورت رخداد هم نظام اسلامي مثل هميشه سر به سلامت از ميان آنها عبور خواهد كرد اما با اِماره هايي تحليلي و از باب بيان احتمال خطر، مي شود اينطور نتيجه گرفت كه اين رخدادهاي سوء قابل تفرّس، همان خواهرخوانده هاي حوادث سال 88 و 78 هستند.
در ادامه اين فرايند اما دو اتفاق قابل تأمل نيز در دو كشور اوكراين و تايلند بروز يافته است كه به نظر من مداقّه و تفكر در آنها مي تواند به تكوين و تنقيح اين تحليل كمك شاياني داشته باشد.
اتفاقاتي كه اولي به بهانه مشكلات اقتصادي شكل گرفته و دومي نيز به دلايلي كه در ادامه شرح خواهم داد مورد استقبال گسترده رسانه هاي اصلاح طلب در ايران قرار گرفته است.
*اغتشاشات اوكراين؛ مشكلات اقتصادي و نبود ويزاي شينگن!
ماجرا از اين قرار است كه تعدادي از گروه هاي سياسي اوكراين با حمايت اپوزيسيون اين كشور، به بهانه مشكلات اقتصادي و نيز امتناع مقامات دولت از امضاي توافقنامه تجاري با اتحاديه اروپا، به كف خيابان ها آمده اند و ضمن زد و خورد با پليس اوكراين خواهان استعفاي دولت هستند.
مقامات آمريكا و اتحاديه اروپا نيز يكصدا از اين اغتشاشات با عنوان "تظاهرات آزادي بيان"! نام مي برند و طي روزهاي اخير، ضمن ديدار با سران اغتشاشگران، تأكيد كرده اند كه مطالبات مردم اوكراين بايد عملي شود!(يعني دولت مردمي اوكراين بايد سرنگون شود)
مقامات دولت اوكراين هم البته ملاحظاتي براي امضاي توافقنامه اشاره شده دارند.
آنها در وهله اول به صلاح نمي دانند كه از متحد اصلي خود يعني روسيه دست بكشند و در گام دوم هم پذيرش برخي شروط امضاي توافقنامه مثل آزادي خانم يوليا تيموشنكو (بانوي انقلاب نارنجي) از زندان براي آنها تاكنون ناممكن تلقي شده است.
مقامات اوكرايني منهاي اينكه در پايان اين غائله به چه تصميماتي تن در دهند اما تاكنون عنوان كرده اند كه اگرچه امضاي توافقنامه با اروپا و به تبع آن عضويت اوكراين در اتحاديه اروپا برخي مثبتات اقتصادي و اجتماعي را براي كشور اوكراين به همراه دارد اما مضارّ آن بسيار تا بسيار بيشتر است.
شبكه صهيونيستي رسانه هاي جهاني نيز در اين گيرودار، ضمن آتشباري بي وقفه بر روسيه به عنوان مدافع دولت اوكراين؛ مطالبات اصلي اغتشاشگران اوكرايني را مقولاتي مثل تلاش براي تحصيل در كالج هاي اروپا با شرايط بهتر، برخورداري از آپارتمان و معيشت بهتر و برخورداري از ويزاي شينگن براي مسافرت راحت تر عنوان كرده اند.
همچنين بايد براي انطباق بيشتر به اين مسئله نيز توجه كنيم كه اوكراين در سال 2004 شاهد انقلاب نارنجي به رهبري يوشچنكو و تيموشنكو بود.
انقلابي كه نسخه سبز آن در سال 88 در ايران هم اجرا شد با اين تفاوت كه سبزها در ايران بر خلاف آقا و خانم نارنجي! موفق به ابطال انتخابات نشدند و دروغ بودن مدعاي آنها نيز به اثبات رسيد.
جالب آنكه آمريكا و اروپا هم اكنون نيز دولت اوكراين را تهديد كرده اند كه در صورت عدم آزادسازي خانم تيموشنكو، تحريمهاي جديدي را عليه اوكراين اعمال مي كنند! (بروز اين مدل براي ايران هم قابل فرض است)
در حال حاضر نگاهي به رسانه هاي جهان به وضوح بيان مي كند كه دشمنان مردم و دولت اوكراين چگونه با وعده و وعيد مشغول دميدن بر آتش مطالبات اقتصادي حق و ناحق مردم اين كشور هستند و از سوي ديگر با رامشگري هاي فراواني مثل با اهميت جلوه دادن مسئله ويزاي شينگن!!! و يا تحصيل در كالج هاي اروپا؛ در حال طرح آنها به عنوان مطالبه اصلي مردم اوكراين هستند.
وقايع اوكراين انطباق فراواني دارد با فرض من مبني بر اينكه عده اي در حال تلاش براي فرآيند ناآرام سازي اقتصادي در ايران هستند. انطباقي تا آن اندازه كه به نظر من تدبّر در چگونگي آغاز اغتشاش اقتصادي در اوكراين، فرآيند آن، موضع آمريكا و اروپا در قبال آن و همچنين فرجام اين ماجرا، مي تواند حقايق بيشتري را پيرامون فتنه احتمالي آينده و خطراتي كه ايران اسلامي را تهديد مي كند در مقابل چشمان ما به تصوير بكشد.
در اينجا بايد به اين نكته هم اشاره كرد كه نحوه انعكاس وقايع اوكراين در برخي رسانه هاي اصلاح طلب داخلي و تكرار برخي خواسته هاي اغتشاشگران اوكرايني در كلام عددي از عناصر داخلي نيز تا آن اندازه قابل تأمل هست كه فرض اين تحليل مبني بر الگوگيري عمدي كساني از حوادث اوكراين را قوي تر مي سازد.
آنجا كه يكي از همين رسانه ها اين تيتر را براي حوادث اوكراين برگزيد كه: "معترضان دولت اوكراين را به عقب راندند"!
و آنجا كه يكي از چهره هاي نزديك به اصلاح طلبان، دائماً از ضرورت برخورداري مردم ايران از ويزاي شينگن! سخن مي راند و برخورداري آنرا دليلي بر احترام غربيها به ايران تلقّي مي كند!
*اغتشاش به روش تايلندي
آنچه در تايلند نيز گذشت و هم اينك نيز به سردي گراييده، به دليل روش خاصّ پوشش اخبار و همچنين حقايق نهفته در وقايع تايلند حائز اهميت است.
اهميتي كه البته دو چندان مي شود وقتي متوجه شويم برخي رسانه هاي اصلاح طلب داخلي تا آن اندازه به روزهاي آخر حوادث تايلند توجه نشان دادند كه حتي از آن با عنوان "تجمع معترضان تايلندي در دفتر نخست وزيري"! ياد كردند و يا تصاويري از اين رخداد وارونه را نيز برگزيده و منتشر كردند.
به راستي چرا اصلاح طلبان به يكباره و تا اين اندازه وافر به روش برخورد دولت خانم شيناواترا با معترضان تايلندي كه به غلط به روش مسالمت جويانه! مشهور شد علاقه نشان دادند؟!
حوادث تايلند كه به نوعي، اعتراضاتي دوره اي محسوب مي شود در روزهاي آخر خود تحت تأثير اين حركت قرار گرفت كه نخست وزير به معترضان اجازه داد در ساختمان هاي دولتي حضور يابند و پليس تايلند نيز از برخورد با آنها منع شد.
همين يك مسئله بود كه به ناگاه به كانون توجه برخي رسانه هاي اصلاح طلب بدل گشت و آنها بدون بيان حقايقي مثل انقياد معترضين از فرامين پادشاه تايلند مبني بر اتمام اعتراضات، مواضع همسوي سران معترضين با حكومت تايلند و همچنين كشته و زخمي شدن ده ها معترض تايلندي توسط پليس در روند چند روزه اعتراضات؛ تنها و تنها به تصاوير و اخبار مربوط به رد و بدل شدن "گل"! بين عددي از معترضين و پليس تايلند توجهي كنايه آميز و جهت دار نشان دادند.
به نظر مي رسد اين تعريف و تقديس هاي نيشدار از يك تاكتيك خاموش سازي معترضين در يك كشور خارجي، با اين هدف صورت مي گيرد كه تئوريسين هايي كه در سال 88 كلمه "مقاومت" را در تيتر اول يكي از رسانه هاي خود و با هدف ترغيب اغتشاشگران به ادامه خرابكاري ها چاپ كردند؛ باز هم هدفي ديگر را در دسترس خود قرار دهند و با تلاش براي عمليات فريب، اينطور اِلقا كنند كه تظاهرات هاي خياباني بدون مجوز لزوماً منظور خرابكاري ندارند و در ادامه چهره ها و نهادهايي هم كه با برگزاري اين اقدامات اغتشاش برانگيز مخالفت مي كنند جملگي فهم درستي از معناي اعتراض به روش مدني ندارند!!!
*جمع بندي
كسان زيادي در ايران به مردم اين وعده را داده اند كه فقط با توافقنامه ژنو، سطح معيشت افزايش مي يابد.
كسان ديگري هم دائم در حال بيان اين مطلب هستند كه طي 6 ماه آينده تمام تحريم ها را لغو خواهيم كرد.
دشمن نيز با استفاده از تحليلهاي غلط بدفهمان و ديرفهمان داخلي، مكرراً در حال كوبش بر طبل اغراق گويي پيرامون آثار تحريم ها در ايران است.
برخي از گروه هاي سياسي و رسانه هاي داخلي نيز تعمداً از بيان اينكه اثر واقعي تحريم ها بر اقتصاد ايران چقدر است خودداري مي كنند.
از سوي ديگر، مردم و فضاي عمومي كشور تحت بمباراني قرار گرفته كه مي گويد اوضاع اقتصادي ايران به دليل تحريمها مشوّش شده است.
همه اين گزاره ها به غلط در حال تلاش براي بيان كلي اين مطلب هستند كه شرايط بد اقتصادي امروز نه به دليل مديريت داخلي كه بدليل تحريم ها هستند و يگانه راه خلاصي از اينهمه نقمت معيشتي! نيز لغو تمام تحريم ها خواهد بود.
اين در حالي است كه معناي اشاره شده و طرح كنندگان آن همگي به خوبي مي دانند كه اين لغو تمام تحريم ها به هزار دليل كه يكي از واضح ترين آنها ذات آمريكا و تقابل آن با ايران اسلامي است؛ هرگز ممكن نخواهد بود اما اينكه چرا همچنان بر آن الحاح مي كنند تنها يك دليل مي تواند داشته باشد!
دليلي كه مي گويد آنها دانسته يا نادانسته در حال جرقه زني براي بروز دادن ناآرامي اقتصادي به منظور هدفي هستند كه در سال هاي 78 و 88 به آن دست نيافتند.
ناآرامي و اغتشاشي كه نمونه واضح و عيني آن را امروز در اوكراين مشاهده مي‌كنيم.
انتهاي پيام/
يکشنبه 24 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 40]
-
گوناگون
پربازدیدترینها