واضح آرشیو وب فارسی:برنا نيوز: برگي از خاطرات سفر تاريخي مقام معظم رهبري به استان قزوين؛ اين هواپيما تا شب نبايد اينجا باشد
آقا وحيد با همان شوخ طبعي و خنده هميشگي گفتند خلاصه ببم جان اين هواپيما تا شب نبايد اينجا باشد.
به گزارش خبرگزاري برنا از قزوين؛ در آستانه سالروز سفر تاريخي مقام معظم رهبري به استان قزوين اين خبرگزاري در نظر دارد خاطرات جذاب اين سفر را به صورت گزيده به نظر مخاطبان برساند؛
گفتني است، رهبر فرزانه انقلاب در تاريخ 25 آذرماه سال 82 به منظور سفري چهارروزه وارد قزوين شدند.
قسمت اول
خاطرات سيد محمد مهدي شهروش(مديركل وقت بنياد شهيد قزوين):
در شوراي اداري استان كه با حضور اعضاي دفتر رهبري برگزار شده بود نظرات مختلفي درباره مراسم استقبال و ديدار عمومي مردم با حضرت آقا مطرح ميشد. از ورزشگاه شهيد رجايي گرفته تا ميدان مينودر(فلكه غريب كش) كه بعد از كلي كش و قوس و با نظر نماينده دفتر رهبري مزار مطهر شهداي قزوين براي مراسم ديدار عمومي انتخاب شد البته با مخالفت تعدادي از اعضاي شوراي اداري! بعد از جلسه هم براي بازديد از محل برگزاري برنامه همگي به مزار مطهر شهدا رفتيم.
تقريبا دو سه هفتهاي به سفر آقا مانده بود كه محل كليه جلسات و بررسي مسائل مزار شهدا شده بود و ما هم شبانه روز در آنجا مستقر بوديم. عصر يكي از آن روزها با آقا وحيد مشغول قدم زدن در مزار بوديم و به سمت يادمان سابق شهيد بابايي مشغول به حركت كه هم آنجا به ذهنم رسيد تا مطلبي را پيرامون اين مساله به ايشان بگويم.
داستان از اين قرار بود كه ما و خانواده شهيد بابايي و بسياري از دوستان ايشان چندين بار براي تغيير اين هواپيما به نيروي هوايي مراجعه كرده بوديم كه اين هواپيماي متعلق به جنگ جهاني اول را از اينجا برداريد تا ما يك المان جديدتر براي آن طراحي و نصب كنيم كه هميشه با كلي توجيه نمي شود و نميتوانيم و ... مواجه ميشديم و من هم از اين فرصت نهايت استفاده را كردم و داستان را براي آقا وحيد تعريف كردم و ايشان همان موقع با تلفن همراهشان به شخصي زنگ زدند و داستان را تعريف كردند. اواسط صحبتهايشان فهميدم كه با امير پرديس فرمانده وقت نيروي هوايي ارتش هستند و به آقا وحيد يادآوري كردم كه ايشان هم اصالتا قزويني هستند. آقا وحيد با همان شوخ طبعي و خنده هميشگي به ايشان گفتند خلاصه ببم جان اين هواپيما تا شب نبايد اينجا باشد كه همان هم شد. حول هوش ساعت 9 شب بود كه يك ماشين پاترول و چند نفر نظامي درجه دار ارتشي وارد محوطه مزار شدند و خود را نماينده آقاي پرديس معرفي كردند و همان شب با اجاره كردن دو دستگاه جرثقيل و كارگر با تلاش فراوان اين هواپيما را از آن محل كه حقيقتا هم جلوي ديد مردم براي ديدار عمومي مي گرفت برداشتند و به گوشه اي از مزار انتقال دادند.
و چند وقت بعد هم يك المان با يك هواپيماي جنگنده نظامي در ضلع شرقي مزار شهيد بابايي نصب شد.
خاطره دوم:
شبي كه قرار بود حضرت آقا صبحش به قزوين تشريف بياورند هوا خيلي سرد بود و با آقا وحيد قرار گذاشته بوديم تا از محوطه محل ديدار و كارهاي صورت گرفته مثل تزئينات جايگاه و صوت و ... بازديدي داشته باشيم.
به سمت جايگاه سخنراني آقا كه رسيديم احساس كردم الان است كه آقا وحيد مطلبي را بگويد كه مطلب تند آقا وحيد همانا و كندن نوشته خير مقدم جلوي جايگاه همانا!
بالاخره از ديرباز قزوين مهد خوشنويسي بوده و اين خيلي بد بود كه نوشته جلوي جايگاه رهبري با يك خط نامطلوبي تزئين شده باشد.
خوب آن موقع هم تجهيزات مدرن امروز به اين صورت نيامده بود كه مثلا در عرض چند دقيقه طراحي كني و در عرض چند ثانيه چاپ شده آن را تحويل بگيري!
بيشتر كارها با دست انجام ميشد. خلاصه آقا وحيد من را صدا زد و گفت اين نوشته بايد تا فردا قبل از رسيدن آقا به قزوين با يك خط بسيار خوش نوشته و در جايگاه نصب شده باشد. من هم راهي جز اينكه تماسي با آقاي استاد احمد پيله چي داشته باشم نداشتم. با احمداقا از دوران مدرسه دوست بودم و روحياتش را مي دانستم كه يك همان موقع شب ماجرا را به ايشان گفتم و ايشان هم قبول كردند و آمدند نمازخانه بنياد شهيد و دوباره نوشتند اما همش نگران اين بوديم كه چطور اين نوشته خشك شود تا بتوانيم آن را دوباره نصب كنيم كه خلاصه با زياد كردن شوفاژها و از هر راهي كه بود آن نوشته خشك شد و تا صبح اول وقت جلوي جايگاه نصب كرديم.
اما همه اين كارها و خستگي آن چند روز با يك بوسه بر دستان مبارك مقام معظم رهبري در همان روز استقبال به شيريني زايدالوصفي براي من تبديل شد كه هيچ وقت فراموش نخواهم كرد.
آقاي شهروش حرفهايش را اينگونه با من تمام كرد كه: من در آن ايام هميشه به اين موضوع فكر ميكردم كه اين مردم از نائب امام زمانشان اينگونه استقبال كردند و سنگ تمام گذاشتند حال اگر خود حضرت تشريف بياورند مردم چگونه به استقبالشان خواهند رفت...
ناگفته نماند كه آقاي شهروش در ميان صحبتهايشان خيلي از بچههاي با اخلاص مزار شهدا و سيستم صوت و مرحوم پيله وري(مديركل وقت صدا و سيماي قزوين) و همينطور استاندار فقيد قزوين مرحوم امامي ياد كردند كه بعدها آقا در يك جمع خصوصي از ايشان به عنوان فردي زحمت كش و خدوم نام برده بودند.
ادامه دارد...
شنبه 23 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برنا نيوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 70]