محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1843278033
بررسي تطبيقي الگوي توسعه سياسي هانتينگتون با الگوي رشد سياسي در جامعه مهدوي
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: بررسي تطبيقي الگوي توسعه سياسي هانتينگتون با الگوي رشد سياسي در جامعه مهدوي
مؤلفههاي رشد سياسي در جامعه مهدوي عبارت است از: عقلانيت سعادتمحور، انسجام دروني ابعاد زندگي، حاكميت عدالت در تمام ابعاد جامعه، مشاركت ارزشي تكليفمدار و همزيستي مسالمتآميز جهاني كه از طريق توجه به عوامل فرهنگي و انسانسازي محقق خواهد شد.
بخش دوم و پاياني
الگوي رشد سياسي در جامعه مهدوي
مدينه فاضله مهدوي، جامعه مطلوب و توسعهيافتهاي است كه در همزيستي مسالمتآميز انسانها و به دور از مفاسد و مشكلات نظامهاي سياسي موجود، طبق وعده الهي تحقق مييابد. تحقق اين امر يكي از ويژگيهاي مذهب تشيع است و نهتنها آرماني ابدي و جاودان براي تمامي انسانهاست، بلكه نقش الگويي نيز براي جوامع امروز دارد. بازخواني مدام اين آموزه ميتواند راهگشاي بسياري از نيازهاي امروز جامعه اسلامي باشد.
يكي از مسائل پيش روي جوامع اسلامي، مقوله توسعه سياسي است. لزوماً الگوي توسعه سياسي هر جامعهاي، متناسب با نيازهاي اجتماعي و محيطي آن جامعه است. از اينرو، شناخت مدل توسعه سياسي در جامعه و دولت مهدوي و عناصر و فرآيند شكلگيري آن ميتواند راهگشاي الگوي اسلامي و به دور از تنگناها و مشكلات الگوهاي غربي باشد. به طور كلي، الگوي رشد سياسي در جامعه مهدوي، با نگرش هانتينگتون به اين مقوله تفاوتهاي مهم و زيربنايي دارد. اين تفاوتها را در سه قسمت: مباني انسانشناسي، مؤلفههاي توسعه سياسي و روش ايجاد توسعه سياسي در جامعه مهدوي از نظر ميگذرانيم.
الف) مفهوم رشد سياسي در جامعه مهدوي
در فرهنگ معارف اسلامي، بهتر است به جاي واژه «توسعه» از واژه «رشد» استفاده ميشود. لفظ رشد و تركيبات مختلف آن مجموعاً نوزده بار در قرآن مجيد آمده است. آية مباركهاي كه بيشتر از ديگر آيات در اين زمينه كاربرد دارد، آيه 256 سورة بقره است كه در آن، «رشد» در مقابل «غيّ» قرار داده شده است: لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَد تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ. (بقره: 256)
علامه طباطبايي در الميزان مينويسد: كلمه «رشد» به معناي رسيدن به واقع هر نظريهاي است كه خلاف آن يعني به خطا رفتن از واقع را «غي» ميگويند و هدايت قرآن به سوي رشد، همان دعوت اوست به سوي عقايد حق و اعمالي كه عاملش را به سعادت واقعي ميرساند. (طباطبايي، 1377: ج2: 59)
«راه رشد» كه با تعبير قرآني «سبيلالرشاد» در آيات 29 و 38 سورۀ غافر به كار رفته، راهي است كه انسان را به سوي علت غايي وجود خويش كه از آفرينش بشر، مقصود پروردگار متعال بوده است، هدايت ميكند و آن را «راه صلاح» ترجمه كردهاند. (آويني، 1377: 6)
برخي نويسندگان، لفظ «توسعه» (Development) را با معناي «رشد» و «تعالي» در قرآن مرادف ميگيرند. در حالي كه اين دو لفظ داراي يك معنا نيستند و معناي «رشد» و «تعالي» در قرآن با «توسعه» در غرب متفاوت است. كلمه «رشد» هيچگاه به معناي «توسعه» يا «ترقي» به معناي غربي خود نيست.
«رشد» در برخي از وجوه به «توسعه» شباهت دارد، اما از لحاظ مباني و اهداف با هم داراي تفاوتهايي هستند. ضمن اينكه از لحاظ لغوي نيز «توسعه» با «رشد» متفاوت است.«رشد» به معناي به راه راست هدايت شدن، نمو كردن و باليدن است. «توسعه»، مصدر ثلاثي از ريشه «و س ع» و به معناي ايجاد وسع و فراخي است. ضمن اينكه در ترجمة آن، كلمه انگليسي «Development» به كار رفته است.
ب) مباني انسانشناسي جامعه مهدوي
اصولاً هر الگو و مدل توسعه سياسي مبتني بر مباني فلسفي هستيشناسي و انسانشناسي است و هر نظريهپردازي بر اساس نگرش خود به جهان و انسان، توسعهيافتگي را معنا ميكند؛ چون توسعه سياسي در واقع، توسعه انسان و جامعه انساني در بعد سياسي براي زندگي سياسي بهتر است. چنانكه گذشت، نگرش هانتينگتون به انسان و جامعه، نگرشي تاريخي است كه سعادت اصلي آدمي در همين دنيا و در پرتو رفع نيازهاي مادي برآورده ميشود. از اينرو، انسان را موجودي خودبنياد و بينياز از خدا و شريعت الهي تصور ميكند. (هانتينگتون، 1375:
147 - 148)
بر اساس آموزههاي قرآن كريم ـ كه محور اصلي برنامههاي حضرت بقيةالله است و آن حضرت، مجري تام و كمال اين برنامه زندگي به شمار ميرود ـ حقيقت انسان مبتني بر سه اصل اختيار، فطرت و سعادت است. همه ابعاد وجودي و برنامههاي زندگي آدمي مبتني بر اين سه پايه است و بيتوجهي الگوها و برنامههاي زندگي اعم از سياسي، فرهنگي و اقتصادي به اين اصول پايهاي در انسانشناسي موجب ايجاد رخنههاي پر ناشدني در تئوريها و مدلها ميشود.
خداوند در آيات مختلفي از قرآن كريم ميفرمايد:ـ إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِراً وَ إِمَّا كَفُوراً؛ (انسان: 3)ما راه را بدو نموديم؛ يا سپاسگزار خواهد بود و يا ناسپاسگزار.ـ فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفاً فِطْرَةَ اللهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا لَا تَبْدِيلَ لِخـَلْقِ اللهِ ذَلِكَ الدِّينُ الْقَيِّمُ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ؛ (روم: 30)
پس روى خود را با گرايش تمام به حقّ، به سوى اين دين كن، با همان سرشتى كه خدا مردم را بر آن سرشته است. آفرينش خداى تغييرپذير نيست. اين است همان دين پايدار، ولى بيشتر مردم نمىدانند.ـ فَأَلْهـَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا * قَدْ أَفْلَحَ مَنْ زَكَّاهَا * وَقَدْ خَابَ مَنْ دَسَّاهَا؛ (شمس: 8 - 10) سپس پليدكارى و پرهيزگارىاش را به آن الهام كرد * كه هر كس آن را پاك گردانيد، قطعاً رستگار شد * و هر كه آلودهاش ساخت، قطعاً درباخت.
بر اساس اين آيات شريفه، انسان ذاتاً در همه دورههاي حيات، مختار و آزاد است تا مسير زندگي خود را انتخاب كند. اين اختيار و آزادي به معناي رها بودن، سرگردان بودن و بيماهيت بودن وي نيست، بلكه در اعماق دروني خويش به سمت خوبيها و زيباييها گرايش دارد. اين گرايش دروني و فطرت ناب نهفته در وجود آدمي، محرّك اصلي و سرآغاز رشد و پيشرفت اوست و انسان را به سوي سعادت حقيقي و مقصد نهايي فراميخواند.
استاد مرتضي مطهري انسانشناسي مهدوي را اينگونه تبيين ميكند: سير تكاملى بشريت به سوى آزادى از اسارت طبيعت مادى و شرايط اقتصادى و منافع فردى و گروهى و به سوى هدفى بودن و مسلكى بودن و حكومت و اصالت بيشتر ايمان و ايدئولوژى بوده و هست. اراده بشر ابتدايى بيشتر تحت تأثير محيط طبيعى و محيط اجتماعى و طبيعت حيوانى خودش شكل گرفته و متأثر شده است، ولى اراده بشر در اثر تكامل و فرهنگ و توسعه بينش و گرايش به ايدئولوژىهاى مترقى، تدريجاً از اسارت محيط طبيعى و اجتماعى و غرايز حيوانى آزادتر شده و آنها را تحت تأثير قرار داده است. (مطهري، 1382: 44)
از اينرو، خداوند در قرآن كريم، مقصد نهايي و فطرت ذاتي بشر را اينگونه معرفي ميكند:يَا أَيُّهَا الإِنسَانُ إِنَّكَ كَادِحٌ إِلَى رَبِّكَ كَدْحاً فَمُلاقِيهِ؛ (انشقاق: 6)اى انسان، حقّاً كه تو به سوى پروردگار خود به سختى در تلاشى، و او را ملاقات خواهى كرد.
بنابراين، عنصر اصلي در موفقيت حضرت وليّعصر(عج)، تأكيد بر اين سرمايه و سعادت حقيقي است؛ چون رسالت دولت مهدوي، بيش از هر امري، رساندن اختياري انسان به سعادت حقيقي از طريق بيداري فطرت كمالجو و زيباپسند اوست. بر اين اساس، مفهوم توسعه و نوسازي معنايي فطري مييابد و پيش از آنكه به جسم انسان بپردازد، به فطرت و روح الهي و سعادت حقيقي او نظر دارد. استاد مطهري در همين باره مينويسد:
بنا بر تلقى فطرى از انسان، انسان، موجودى است داراى سرشت الهى، مجهز به فطرت حقجو و حقطلب، حاكم بر خويشتن و آزاد از جبر طبيعت و جبر محيط و جبر سرشت و جبر سرنوشت. بنا بر اين تلقى از انسان، ارزشهاى انسانى در انسان اصالت دارد؛ يعنى بالقوه به صورت يك سلسله تقاضاها در سرشت او نهاده شده است.
انسان به موجب سرشتهاى انسانى خود، خواهان ارزشهاى متعالى انسانى است و به تعبير ديگر، خواهان حق و حقيقت و عدالت و مكرمتهاى اخلاقى است و به موجب نيروى عقل خود مىتواند طراح جامعه خود باشد و تسليم سير كوركورانه محيط نباشد و به موجب اراده و نيروى انتخابگرى خود، طرحهاى فكرى خود را به مرحله اجرا درمىآورد. وحى به عنوان هادى و حامى ارزشهاى انسانى، او را يارى ميدهد و راهنمايى مينمايد. (همان: 47)با توجه به اين نگرش انسانشناسانه، سياست و توسعه سياسي در دولت مهدوي، معنا و رسالتي متمايز از الگوهاي غربي همچون الگوي هانتينگتون پيدا ميكند.
امام خميني(ره) از شاگردان مدرسه مهدويت كه در اين عصر، الگوي عملي سياست اسلامي را عرضه كرد، در تعريف سياست ميفرمايد:سياست اين است كه جامعه را هدايت كند و راه ببرد، تمام مصالح جامعه را در نظر بگيرد و تمام ابعاد انسان و جامعه را در نظر بگيرد و اينها را هدايت كند به طرف آن چيزي كه صلاحشان هست؛ صلاح ملت هست، صلاح افراد هست و اين مختص به انبياست. ديگران اين سياست را نميتوانند اداره كنند. اين مختص به انبيا و اولياست و به تبع آنها به علماي بيدار اسلام. (خميني، 1371: ج13: 432)
امام خميني(ره) در اين تعريف از سياست، به همه ابعاد شخصيتي فرد اعم از روحي، ذهني و عملي و نيز همۀ ابعاد جامعه را كه شامل فرهنگ، سياست و اقتصاد ميشود نظر دارد و هدايت به سمت مصالح فردي و اجتماع را برآيند نهايي سياست ميشمرد. در اين مبنا، انبيا، اولياي الهي و عالمان ديني كه همه آنها از منبع علوم الهي بهرهمندند، با علم به مصالح فرد و جامعه، انسانها را به سوي خير و سعادت دنيوي و اخروي هدايت ميكنند.
البته حضرت امام(ره) در تبيين بيشتر سياست، آن را به سه نوع سياست شيطاني، حيواني و الهي تقسيم ميكند و تعريف صحيح از سياست را تعريف ياد شده ميداند و بيان ميكند كه در سياست شيطاني و حيواني، حاكمان به دنبال تأمين منافع مادي و حيواني انسان و جامعه هستند و اين سياست جزء ناقصي از سياست است. (همان: 432) ايشان در سخنان خود بر اين نكته تأكيد دارد كه سياست عين ديانت است (همان) و اسلام، دين سياست است (همان: ج11: 463) و فعل سياسي به سعادت معطوف است. (بهروزلك، 1384: 26)
بدين ترتيب، مفهوم سياست در جامعه مهدوي كه ميتوان آن را «مكتب هدايت» ناميد، در برابر سياست غربي كه ميتوان از آن به «مكتب قدرت» تعبير كرد، به شكل زير قابل تعريف است:تلاش انسانها در جهت تحقق قانون الهي در روي زمين، به رهبري انبيا، اوصيا و اوليا جهت نيل به سعادت قصوا. (لكزايي، 1385: 21)
بنابراين، ساختار نظام سياسي مهدوي از سه عنصر به هم مرتبط قانون، حاكم و رهبر مردم تشكيل ميشود. از اينرو، برخي صاحبنظران، الگوي توسعه مهدوي را اينگونه تعريف كردهاند:الگوي توسعه سياسي در عصر مهدوي(عج) عبارت است از همكاري و مشاركت سياسي فعال و متعهدانه مردم تحت رهبري امام معصوم(عج) بر اساس شريعت و هدايت الهي جهت زمينهسازي سعادت و فضليت اخلاقي در عرصه جهاني. (بهروزلك، 1384: 105)
ج) مؤلفههاي رشد سياسي در جامعه مهدوي
با توجه به مباني ذكر شده و مجموعه آيات و روايات مربوط به مدينه فاضله مهدوي، مؤلفههاي رشد سياسي در جامعه مهدوي را ميتوان چنين برشمرد:
يك. عقلانيت سعادتمحور
چنانكه گذشت، هانتينگتون، خودبنيادي عقلاني و بينيازي از مقدّرات الهي و فروكاستن عقل به عقل جزئي را نشانه جامعه توسعهيافته ميدانست. بر اساس آموزه مهدويت، جامعه توسعهيافته، جامعهاي است كه دولت و جامعه در مسير سعادت حقيقي و فضيلت الهي در حركت باشد. در چنين جامعه متمدن و توسعهيافتهاي، بشر در تمام شئون زندگي به سعادت رهنمون ميگردد. در جامعه توسعهيافته مهدوي، عقل و عقلانيت به عقل جزئي فروكاسته نميشود، بلكه با رشد عقلانيت سعادتمحور، به جنبههاي مختلف حيات آدمي جهت رسيدن به سعادت حقيقي توجه ميشود. معصومان(ع) در توصيف حركت حضرت مهدي موعود(عج) فرمودهاند:
إذا قام قائمنا وضع يده على رءوس العباد فجمع به عقولهم و أكمل به أخلاقهم؛ (مجلسي، 1403: ج52: 336)هنگامي كه قائم ما قيام كند، دست شريفش را بر سر بندگان گذارد و خردهاي آنها را گرد آورد و اخلاق آنها را كامل گرداند. از اينرو، خداوند در قرآن كريم، اين جامعه آرماني و توسعهيافته را چنين توصيف ميكند: وَعَدَ اللهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحـَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُم فِي الأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهـُمْ دِينَهُمْ الَّذِي ارْتَضَى لَهـُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمْ الْفَاسِقُونَ؛ (نور: 55)
خدا به كسانى از شما كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند، وعده داده است كه حتماً آنان را در اين سرزمين جانشين [خود] قرار دهد؛ همانگونه كه كسانى را كه پيش از آنان بودند جانشين [خود] قرار داد، و آن دينى را كه برايشان پسنديده است به سودشان مستقر كند، و بيمشان را به ايمنى مبدل گرداند، [تا] مرا عبادت كنند و چيزى را با من شريك نگردانند، و هر كس پس از آن به كفر گرايد؛ آنانند كه نافرمانند.
در اين زمينه روايات بسياري نيز آمده است.
حضرت علي(ع) ميفرمايد: هنگامي كه قائم ما قيام كند...، كينههاي بندگان نسبت به يكديگر از دلهايشان زدوده ميشود. (ابنبابويه قمي، بيتا: ج2: 254 و 1051)در حديث ديگري از امام صادق(عج) نقل شده است:... ايمانتان كامل نميشود مگر آنكه قائم ما ظهور كند. در آن هنگام، خداوند در شما بردباري و شكيبايي پديد ميآورد و آنگاه مؤمن كامل خواهيد شد. (مجلسي، 1403: ج67: 350)
دو. انسجام دروني ابعاد زندگي
توسعه سياسي بر اساس معارف اسلامي زماني محقق ميشود كه به تمام ابعاد فردي انسان و اجزاي دروني جامعه توجه شود و همه ابعاد و اجزا در سير اعتدالي و منسجم به سمت مقصد نهايي و سعادت حقيقي در حركت باشند. از اينرو، توسعه سياسي از توسعه اخلاقي، فرهنگي و اقتصادي جدا نيست. استاد مطهري مينويسد:رشد اسلامي متضمن رشد اخلاقي و رشد اجتماعي و رشد سياسي هم هست؛ زيرا در اسلام هم اخلاق است و هم مسئوليت اجتماعي و هم مسئوليت سياسي و هم مسئوليت رهبري حزبي و رهبري معنوي. (مطهري، 1386: 473)
استاد مطهرى، قيام و انقلاب مهدى(عج) را يك نظام سياسي جامعالاطراف ميداند كه به همه ابعاد شخصيت فرد توجه دارد. وي مى نويسد: آرمان قيام و انقلاب مهدى(عج) يك فلسفه بزرگ اجتماعى اسلامى است. اين آرمان بزرگ، گذشته از اينكه الهامبخش ايده و راهگشاى به سوى آينده است، آينه بسيار مناسبى است براى شناخت آرمانهاى اسلامى. اين نويد، اركان و عناصر مختلفى دارد كه برخى، فلسفى و جهانى است و جزئى از جهانبينى اسلامى است، برخى، فرهنگى و تربيتى است و برخى، سياسى است و برخى، اقتصادى است و برخى، اجتماعى است و برخى، انسانى يا انسانى طبيعى است. (مطهري، 1382: 5 ـ 7)
جامعه مهدوي ايدهآل و آرمان زندگي بهتر مادي در پرتو فضايل اخلاقي و كمالات انساني و طرح جامعهاي مطلوب و توسعهيافته موجب رشد و حركت انسانها در تمام ابعاد حياتي و انسجام دروني آنها ميشود. در اين جامعه، ميان دنيا و آخرت، اقتصاد و فرهنگ و جسم و روح، جمع ميشود و هيچيك، جدا از ديگري متحول نخواهد شد و انسجام دروني ابعاد فردي انسان و اجزاي دروني جامعه به هم نخواهد خورد. توجه به فضايل اخلاقي همراه با حكومت سياسي، اقتصاد پويا و بهداشت و درمان از ويژگيهاي حكومت بقيةالله(عج) است. (نك: طبسي، 1386: 211 ـ 272)
پيامبر اكرم(ص) مي فرمايد:يكون من أمتي المهديّ... يتنعّم أمتي في زمانه نعيماً لم يتنعّموا مثله قطّ البرّ و الفاجر، يرسل السّماء عليهم مداراً، و لا تدّخر الأرض شيئاً من نباتها؛ (مجلسي، 1403: ج51: 78)از امت من، مهدي قيام كند... و در زمان او، مردم به رفاه و نعمتهايي دست مييابند كه در هيچ زماني دست نيافته باشند، همه، چه نيكوكار و چه بدكار. آسمان باران رحمتش را بر آنان ببارد و زمين چيزي از روييدنيهاي خود را پنهان ندارد.رسول خدا(ص)ميفرمايد:زماني كه حضرت مهدي(عج) قيام كند، خداوند، بينيازي را در دل بندگانش مينهد، به گونهاي كه حضرت اعلام ميكند هر كس به مال و ثروت نياز دارد، بيايد، ولي كسي براي آن پيشقدم نميشود. (ابنطاوس، بيتا: 71)
سه. حاكميت عدالت در تمام ابعاد جامعه
در الگوهاي توسعه سياسي غربي از جمله نظريه هانتينگتون، خوي استعمارگري و تسلط بر كشورهاي جهان سوم همچنان وجود دارد و غربيان همواره درصددند تا نظام ليبرال دموكراسي غربي را بر كل جهان تحميل كنند. پس به تحقق عدالت عمومي براي همه مردم جهان توجه چنداني ندارند. اين در حالي است كه ميان توسعه سياسي و تحقق عدالت اجتماعي رابطة آشكاري وجود دارد؛ چون عدالت، زيربناي مشروعيت حكومت است و عنصر ضروري حيات معقول در عرصههاي سياست، فرهنگ و اقتصاد به شمار ميآيد.
اگر در مفروضات و باورهاي فرهنگي، عدل، قويترين بنيانها معرفي شود و اين باور مورد احترام و تحسين مردم باشد، به گونهاي كه زمينة تحقق ارزشها و تجلي ميل باطني به حقطلبي و عدالتخواهي در مصنوعات فيزيكي، شفاهي و رفتاري مردم فراهم گردد، توسعه سياسي و مشاركت آگاهانة مردم در امور جامعه محقق ميشود. به اين ترتيب، مسير جامعهاي كه بر مبناي قدرت يا سودگرايي شكل گرفته است، با مسير جامعهاي كه بر پايه عدالت شكل گرفته، متفاوت است. عدالت و برقراري مساوات و تقسيم عادلانه ثروت و امكانات جامعه و قرار گرفتن هر چيز و هر كس در جايگاه خود، آثار فراواني در شكلگيري توسعه سياسي دارد.
مشاركت در عرصههاي فرهنگي، اجتماعي و سياسي آنگاه مشاركتي سازنده و اثربخش خواهد بود كه روحيه عدالتخواهي در جامعه وجود داشته باشد تا افراد جامعه به طور زنده و پويا حضور فعال داشته باشند و به واسطه اين روحيه، ارزشها در جامعه ايجاد و مستحكم شود. ايجاد عدالت اجتماعي و دفاع از حقوق خود و ضعيفان ـ كه از مصاديق عدالت است ـ بخشي از حقوق مردم به شمار ميرود.
توانگران و حكومتها پيوسته اين حق را تهديد و محدود ميكنند. خداوند در قرآن، سفارش كرده است كه هرگاه ظلمي بر كسي وارد شد، بايد به مؤمنان پناه ببرد:وَالَّذِينَ إِذَا أَصَابَهُمْ الْبَغْيُ هُمْ يَنْتَصِرُونَ؛ (شوري: 39)و كساني كه زماني بر آنها ظلم ميشود، به مؤمنان پناه ميبرند و از آنها ياري ميطلبند.
از اينرو، در جامعة عدل موعود، عدالتگرايي و اصالت عدل در روابط انساني و پايههاي اجتماعي، مؤلفة محوري است. آنگاه كه روابط سياسي و اجتماعي بر پايه عدالت و امنيت شكل پذيرد، از ناامني و ظلم و تجاوز اثري نخواهد ماند و صلح و صفا و همكاري ميان انسانها رواج خواهد يافت و همه ملل و انسانها به حقوق مسلّم خود خواهند رسيد. (جوادي آملي، 1387: 258)
پيامبر اكرم(ص) فرمود:يملأ الله الأرض به قسطاً و عدلاً كما ملئت ظلماً و جوراً؛ (العروسي الحويزي، 1412: 392؛ محمدي ريشهري، 1377: ج1: 187: ح1244)او زمين را از عدل و داد آكنده ميسازد، چنانكه از جور و ستم پر شده است.اميرمؤمنان علي(ع) نيز در اين مورد ميفرمايد: ... فيريكم كيف عدل السّيرة و يحيي ميّت الكتاب و السّنة؛ (شريف رضي: خ138)او هنگام قيام، عدالت اسلامي و دادگري و روش پيامبر در عدالت را در چشمانداز جهانيان قرار خواهد داد و كتاب و سنت را كه پيش از او مردهاند، زنده خواهد ساخت.
از امام باقر(ع) هم نقل شده است: إذا قام قائم أهل البيت قسّم بالسّويّة و عدل في الرّعيّة...؛ (مجلسي، 1403: ج52: 351: ح103)در حكومت قيامكننده اهلبيت، قسط و عدل (به معناي نبود تبعيض در تقسيم بيتالمال و رعايت حقوق مردم) به طور كامل اجرا خواهد شد.
چهار. مشاركت تكليفمدار
يكي ديگر از مؤلفههاي توسعهيافتگي در جامعه مهدوي، مشاركت همه انسانها در تعيين سرنوشت خويش و نقشآفريني آنان در امور اجتماعي و سياسي است. در الگوي هانتينگتون، مشاركت مردمي در راستاي سود و منفعت مادي شكل ميگيرد، به گونهاي كه اگر مردم زماني احساس كنند نظام سياسي، به منافع مادي آنان توجه نميكند، از مشاركت سر باز ميزنند. در جامعه مهدوي، به مشاركت انسانها در تعيين سرنوشت خويش نه فقط به عنوان يك حق، بلكه به عنوان يك ارزش و تكليف مينگرند.
قرآن كريم، يكي از بزرگترين مشكلات جوامع استبدادي را نفي مشاركت همه مردم بهويژه مؤمنان و مستضعفان ميداند. از اينرو، انسانها بهويژه مؤمنان و مستضعفان را به مشاركت در تعيين سرنوشت و نقشآفريني در عرصههاي مختلف مديريتي و اجرايي جامعه بشارت ميدهد:وَنُرِيدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذِينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمْ الْوَارِثِينَ * وَنُمَكِّنَ لَهـُمْ فِي الأَرْضِ وَنُرِي فِرْعَوْنَ وَهَامَانَ وَجُنُودَهُمَا مِنْهُمْ مَا كَانُوا يَحْذَرُونَ؛ (قصص: 5 و 6)
و خواستيم بر كسانى كه در آن سرزمين فرودست شده بودند منّت نهيم و آنان را پيشوايان [مردم] گردانيم، و ايشان را وارث [زمين] كنيم. و در زمين قدرتشان دهيم و [از طرفى] به فرعون و هامان و لشكريانشان آنچه را كه از جانب آنان بيمناك بودند، بنمايانيم.وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِي الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الأَرْضَ يَرِثُهَا عِبَادِي الصَّالِحـُونَ؛ (انبياء: 105) و در حقيقت، در زبور پس از تورات نوشتيم كه زمين را بندگان شايسته ما به ارث خواهند برد.
قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ اسْتَعِينُوا بِاللهِ وَاصْبِرُوا إِنَّ الأَرْضَ لِلهِ يُورِثُهَا مَنْ يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ؛ (اعراف: 128)
موسى به قوم خود گفت: از خدا يارى جوييد و پايدارى ورزيد؛ كه زمين از آنِ خداست. آن را به هر كس از بندگانش كه بخواهد، مىدهد و فرجام [نيك] براى پرهيزگاران است. در برخي ادعيه و روايات اهلبيت نيز بر مشاركت مردم در امور حكومتي و اجرايي تأكيد شده است:اللّهم إنا نرغب إليك فى دولة كريمة تعزّ بها الإسلام و أهله و تذلّ بها النّفاق و أهله و تجعلنا فيها من الدّعاة إلى طاعتك و القادة إلى سبيلك؛ (قمي: دعاي افتتاح)
پروردگارا، ما آرزو مىكنيم و از تو زندگى در پرتو دولت بزرگوارى را مىخواهيم كه در آنجا اسلام حقيقى را با اهل اسلام عزت خواهى بخشيد و نفاقها و دورويىها را از بين خواهى برد و ذليل خواهى كرد. اين افتخار را به ما مىدهى كه ما در آن دوره دعوتكننده ديگران به طاعت تو باشيم و راهنما و پيشروى ديگران در راه تو باشيم.
پنج. همزيستي مسالمتآميز جهاني
يكي از دغدغههاي بيشتر نظريهپردازان توسعه اين است كه الگويي جهاني عرضه كنند. با اين حال، تنها الگوي توسعه در جامعه مهدوي ميتواند جهان را متحد كند و همزيستي مسالمتآميز را بر پايه فطرت و عدالت استوار سازد. شهيد سيد محمدباقر صدر مينويسد: مهدويت، فرآيند يك عقيده اسلامى كه فقط رنگ دين داشته باشد، نيست. مهدويت، فصل مهمى از خواستههاى بشرى است كه انسانها با داشتن اديان و مذاهب مختلف، رو سوى آن دارند.
مهدويت، تبلور يك الهام فطرى است كه مردم از دريچه آن، علىرغم ديدهاى مختلف و نگرشهاى متفاوت عقيدتى، روز موعود را مى بينند؛ روزى كه رسالتهاى آسمانى با همه اهدافش در زمين تحقق مىيابد و راه ناهموارى كه در طول تاريخ براى انسان دشوار بود، پس از رنج بسيار هموار مىشود. (صدر، 1382: 53)
د) روش حضرت مهدي(عج) در ايجاد توسعه سياسي
بحث از محرّك تغيير و تحول در تاريخ و اجتماع در ميان انديشمندان، بحثي جنجالي و دامنهدار بوده است. فيلسوفان تاريخ و سياست و برخي انديشمندان علوم اجتماعي درباره چگونگي و عوامل تغييرات اجتماعي، فرضيههاي مختلفي عرضه داشتهاند. هر نظريهپردازي با توجه به اصول و مباني فلسفي و جهانبيني خود، به تبيين ماهيت تغيرات اجتماعي و علل و عوامل ايجاد تغيير و تحول در فرد و جامعه پرداخته است. (درباره نظريات و تئوريهاي مربوط به تغييرات اجتماعي نك: روشه، 1383؛ ملكوتيان، 1384؛ مطهري، 1384: ج1؛ رفيعپور، 1377) در يك تقسيمبندي كلي، نظريههاي تحولات سياسي و اجتماعي را به دو دسته ميتوان تقسيم كرد:
يكم. ديدگاههايي كه معتقدند تغيير و تحولات سياسي و اجتماعي به دلايل ساختاري اتفاق ميافتد. اين نظر از اكثريت برخوردار است. دوم. ديدگاه بعضي از دانشمندان علوم اجتماعي كه تغيير و تحولات را ارادي و مربوط به انسان ميدانند. (لكزايي، 1382: 227) هانتينگتون از جمله كساني است كه ايجاد تغيير و دگرگوني در جامعه را به نهاد و نهادسازي فرو ميكاهد. هانتينگتون با بهرهگيري از تعاليم آلكسي دوتوكويل كه ظهور انجمنها را نتيجه ضروري توسعه و مساوات ميديد، (بديع، 1383: 94) معتقد است يك نظام سياسي زماني كارآمد و معتبر است كه از درجه بالاي نهادينگي برخوردار باشد؛ يعني سازمانها و آيينهاي زيربنايي آن متعدد و به اندازه كافي، ثابت و از نظر مردم، ارزشمند باشد.
او ميگويد نهادها، تجلي رفتاري توافقي اخلاقي و بر مبناي مصلحت متقابلند. در جوامع، هرچه نيروهاي اجتماعي، منتزعتر ميشوند، نهادهاي سياسي نيز بايستي پيچيدهتر و مقتدرتر شوند. اين تحول در بسياري از كشورهاي رو به رشد سدۀ بيستم تحقق نيافته است. در اين كشورها، نيروهاي اجتماعي، نيرومند هستند، ولي نهادهاي سياسي سستي وجود دارد. در اين كشورها، قواي مقننه و اجراييه، مراجع عمومي و احزاب سياسي همچنان شكننده و بيسازمان بر جاي ماندهاند. (هانتينگتون، 1375: 18 - 22)
بنابراين، توسعه سياسي با تقويت نهادها تحقق مييابد و الزامات توسعه سياسي را پاسخ ميدهد. هانتينگتون اين ضرورت و الزام را به طور طبيعي، با پيچيدهتر شدن جامعه در ارتباط ميبيند و معتقد است هرچه جوامع و نظامهاي سياسي، پيچيدهتر ميشود، نهادهاي سياسي آن بايد قويتر و مقتدرتر شوند. به باور او، نهادهاي سياسي از جهت تاريخي، از رهگذر كنش متقابل و عدم توافق نيروهاي اجتماعي و تحول تدريجي روشها يا همان پيچيدهتر شدن روشها و تدابير سازماني براي حل اين عدم توافقها پديد آمدهاند. (همان: 21)
بر اساس نگرش متفكران اسلامي، عامل اصلي تغيير و دگرگونيها پيش از آنكه ساختارها و نهادهاي حكومتي باشد، عوامل فرهنگي و خواست و اراده خود انسان است. سيد محمدباقر صدر در بحث سنتهاى الهى در قرآن كريم، با استفاده از آيه: إِنَّ اللَّـهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنفُسِهِمْ؛ همانا خداوند حال هيچ قومي را تغيير نخواهد داد تا زماني كه خود آن قوم، حالشان را تغيير دهند.» (رعد: 11)
اين نظريه را مطرح كرده است كه علتالعلل تمامى تغيير و تحولات، خواست و اراده خود انسان است. اين خواست و اراده هنگامى كه در كنار يك انديشه جديد قرار گرفت، سمت و سويش تغيير مىكند. بر اساس نظريه «محتواى باطنى انسان» شهيد صدر، فكر و اراده، تشكيلدهنده ضمير انسان است كه با آميزش اين دو، هدفهاي انسان تحقق مييابد. بنابراين، پس از آنكه انديشه و باور انسان تغيير كرد، كردار او نيز تغيير خواهد كرد. به اين ترتيب، تغيير در محتواى باطنى انسانها عاملى سرنوشتساز به شمار مىآيد.
وي مينويسد:سازنده حركت تاريخ، محتواي باطني انسان يعني فكر و اراده اوست. ساختمان جامعه در سطح روبنا با همه پيوندها، سازمانها، انديشهها و خصوصياتش روي زيربناي محتواي باطني انسان قرار دارد و هرگونه تغيير و تكاملي نسبت به رو بناي آن، تابع تغيير و تكامل اين زير بناست و با تغيير آن، روبناي جامعه تغيير ميكند. با به هم آميختن فكر و اراده، قدرت سازندگي و نيروي حركتآفريني فعاليت تاريخي بر صحنه اجتماعي تحقق مييابد. (صدر، 1381: 146)
از ديدگاه شهيد صدر، تغيير اوضاع و احوال يك قوم و ملت از تغيير دروني خود آن قوم و ملت تغذيه ميكند. از اينرو، عمل تغيير در ظاهر و باطن بايد دوش به دوش هم پيش رود تا انسان بتواند باطن خود يعني انديشه و اراده و اميال خود را بسازد. هرگاه اين دو عمل يعني تغيير باطن و تغيير ظاهر از ديگري جدا شد، حقيقت خود را از دست ميدهد. صدر با استفاده از آيه 204 بقره مينويسد:
وقتي انسان كار تغيير و دگرگوني بر دلش ننشست و در اعماق روحش اثر نگذاشت و خود را از درون نساخت، هيچگاه نخواهد توانست سخن حق را به كار بندد و در نتيجه، تا وقتي كلمات حق از قلبي شاداب از ارزشهاي انسان كه محتواي سخن حق است، برنيايد، هيچگاه تحولي در بناي جامعه صالح صورت نخواهد گرفت. در غير اين صورت، سخن حق، الفاظي توخالي و بيمعنا و بيمحتوا خواهد بود. (همان: 149)
وي در ادامه، ايدهآل بزرگ انسان را تشكيلدهنده محتوا و مضمون باطني انسان ميداند كه حركتآفرين چرخهاي تاريخ است. ايدهآل بزرگ در مركز همه هدفهاي انسان قرار دارد و بازگشت همه هدفها به سوي اوست. از اينرو، به هر اندازه كه جامعه بشري داراي وسعت، صلاحيت و عظمت بيشتري باشد، به همان اندازه، هدفهايش واجد صلاحيت و وسعت بيشتري است و هر اندازه محدود و پست باشد، هدفهاي ديگر محدود و پست خواهد بود. آرمانها و ايدهآلها مسير جامعهها را مشخص ميكنند و نيروي روحي جامعه نيز متناسب با ايدهآل و آرمان بزرگ مردم آن جامعه به حركت درميآيد.
ايدهآل است كه حركت تاريخ را از خلال وجود ذهني انسان، آميخته با اراده و انديشهاش هدايت ميكند و اين هدفهايي كه به حركتآورنده چرخهاي تاريخ است، به وسيله ايدهآل تنظيم ميگردد. (همان، 150)شهيد صدر در ردّ نظريههايي كه عامل محرّك تاريخ را در ابزار مادي و ساختارهاي اجتماعي جستوجو ميكنند، مينويسد:
اين ابزار و آلات مادى براى كسانى كه روحيه خود را باختهاند و از درون پوسيدهاند، به چه كار مىآيد؟ چهبسا در طول تاريخ كه كاخ يك تمدن بزرگ با اولين تلنگر فرو ريخته است. چرا؟ براى اينكه چنين بنايى در واقع از قبل فرو ريخته بوده است و هيچگونه پشتوانه و تكيهگاهى نداشته است. (صدر، 1382: 109)
با توجه به نقش اصلي عامل انساني در تغييرات اجتماعي، (مطهري، 1379: ج2: ص162) مهمترين ركن در زمينهسازي و تغيير جامعه به سمت آمادگي براي نوسازي، توجه به عوامل فرهنگي و اهتمام به رشد، توسعه و ارتقاي شخصيت انسانها و پرورش كمالات انساني است كه در پرتو گزينش ايدهآل برتر از راه تغيير محتواي باطني امكانپذير ميشود. براي تغيير و نوسازي بايد انسانها آموزش ديده و مهياي پذيرش تحول و نوسازي باشند. (برو، 1370: 53) ساختارها، مؤلفهها، نهادهاي اجتماعي و فرهنگي يك جامعه بدون برخورداري از عناصر فرهنگي و تربيت متناسب، فرو خواهند پاشيد.
برخي صاحبنظران معتقدند براي حل مشكلات موجود جهاني سه راه حل وجود دارد؛ جنگ، انقلاب و تربيت. به اعتقاد اين گروه، جنگ، كابوسي تصويرناپذير است و انقلاب، روش بيمناكانه، ولي تربيت، انسان را به آرامي رو به تكامل ميبرد و او را متوجه امكانات خلاقانه خود ميكند. (ماير، 1374) بنابراين، توجه به شخصيت و آرمانهاي انسان سبب رشد، توسعه و ارتقاي انسان و تغيير و تحولات اجتماعي و سياسي و حركت جامعه به سوي آرمانها ميشود.
از نظر شهيد صدر، تغييرات اجتماعى كه سرچشمه الهى دارد، از نظر پيام، به عوامل خارجى ربطى ندارد؛ زيرا پيامى كه زيربناى اين تغييرات است، الهى و آسمانى است و شرايط خارجى در آن مؤثر نيست. البته از جنبه اجرايى به عوامل بيرونى متكى است و موفقيت و زمان انجامش به آن بستگى دارد. از اينرو، سنت تغييرناپذير الهى بر اين است كه اجرا و ايجاد تغييرات اصلاحى، به عوامل خارجى، فضاى مناسب و افكار عمومى بستگى داشته باشد. (صدر، 1382: 106)
بنابراين، از ديدگاه شيعه، ظهور منجي از جمله تغييرات اجتماعى است كه سرچشمه الهى دارد و انقلاب مهدي موعود(عج) از نظر اجرا همانند همه انقلابها به زمينههاى عينى و خارجى بستگى دارد و بايستى فضاى مناسب براي آن موجود باشد. خداوند توانايى دارد همه مشكلات و سختيها را هموار و به وسيله اعجاز فضاى مناسب ايجاد كند، ولي اين روش را انتخاب نكرده است؛ زيرا امتحان و ابتلا و رنجى كه مايه تكامل انسان مىشود، در صورتى تحقق مىيابد كه تحولات، طبيعى و مطابق با شرايط خارجى باشند.
امام باقر(ع) ميفرمايد:إذا اجتمع للإمام عدّة أهل بدر ثلاثمائة و ثلاثة عشر وجب عليه القيام و التّغيير. (مجلسي، 1403: ج97: 49: ح18؛ محمدي ريشهري، 1377: ج1: 128: ح914) بنابراين، مهمترين ركن در زمينهسازي ظهور و تغيير جامعه به دست حجت خدا، توجه به عوامل فرهنگي و اهتمام به رشد، توسعه و ارتقاي شخصيت انسانها و پرورش كمالات انساني است كه در پرتو گزينش ايدهآل برتر از راه تعليم و تربيت امكانپذير است.
شهيد صدر مينويسد:همه مىدانند كه حضرت مهدى، كارش محدود به يك منطقه و يك بخش از جهان نيست و بايستى همه بشريت را از تاريكى ستم به روشنايى عدل، رهنمون گردد. براى اجراى چنين تحول بزرگى، تنها وجود رهبر صالح كافى نيست، وگرنه در همان زمان پيامبر، اين شرط وجود داشت. پس اين تحول بزرگ، فضاى مناسب جهانى مىطلبد كه همه زمينههاى خارجى لازم براى انقلاب عمومى در آن وجود داشته باشد. (صدر، 1382: 108)
برنامه حضرت در توسعه سياسي بر روشهاي فرهنگي و تربيتي استوار است. از اينرو، حضرت مهدي(عج) به عقل و عقلانيت اصيل و مستحكم و شكوفايى آن توجه ويژه دارد و زمينه گسترش فرهنگ عقلانيت را در جامعه فراهم ميكند:هنگامي كه قائم قيام كند، دست شريفش را بر سر بندگان گذارد و خردهاي آنها را گرد آورد و اخلاق آنها را كامل گرداند. (مجلسي، 1403: ج52، 336)
همچنين دانش را گسترش ميدهد (نك: طبسي، 1386: 227؛ جوادي آملي، 1387: 266) و با احياي دوباره معارف قرآن و سنت رسول اكرم(ص)، مسير هدايت مردم را در پيش ميگيرد و مردم را به رعايت احكام الهي و قوانين زندگي دعوت ميكند. امام صادق(عج) ضمن حديث مفصلي ميفرمايد:هنگامي كه قائم ما ظهور كند و سخنگوي ما به سخن آيد، تعليم قرآن و دستورهاي دين و احكام را از نو به شما بياموزد، به همان شكلي كه بر محمد(ص) نازل شده است. (مجلسي، 1403: ج2: 246)
همچنين با حكومت بر دلها، روحيه وفاداري را در مردمان زنده ميسازد. رسول خدا(ص)فرمود:ساكنان آسمان و زمين از خلافت و فرمانروايي او خشنودند. (قندوزي، 1394: 431، به نقل از: طبسي، 1386: 251) او را دوست ميدارند. (شريف شوشتري، بيتا: ج19: 663، به نقل از: طبسي، 1386: 251) اميرمؤمنان علي(ع) درباره ويژگيهاي ياران آن حضرت مي فرمايد: ياران امام مهدي(عج) او را در ميان ميگيرند و در جنگها، هر جنگي كه باشد، با جانهاي خويش از او حمايت و حفاظت ميكنند و هرچه بخواهد، از جان و دل انجام ميدهند. (ابنطاوس، بيتا: 52)
در روايت ديگري آمده است:... و براي اين زمان (ظهور)، بندگاني را برگزيدم كه دلهاشان را به ايمان آزمودم و آنان را از ورع، اخلاص، يقين، پارسايي، خشوع، راستي، صبر، شكيبايي و وقار، پرهيز و زهد، سرشار كردم. (مجلسي، 1403: ج52: 384) حضرت امام صادق(عج) در روايتى، ويژگيهاي منتظران ظهور را اينگونه برمىشمارد: خوشا به حال شيعيان قائم ما كه در زمان غيبتش، منتظر ظهور او هستند و هنگام ظهورش، فرمانبردار او. آنان دوستان خدا هستند؛ همانها كه نه ترس به دل راه مىدهند و نه اندوهگين مىشوند. (صدوق، 1395: ج2: 645)
نتيجه
با توجه به مجموع مباحث اين نوشتار، هر يك از الگوهاي توسعه سياسي، بر پايه سه محور مباني انسانشناسي، مؤلفههاي توسعه سياسي و روش تحقق توسعهيافتگي سياسي استوار است كه تفاوتهاي زيادي ميان آنها وجود دارد. الگوي توسعه سياسي هانتينگتون بر اين مبناي نظري استوار است كه انسان، موجودي خودبنياد، فعّال و بينياز از خداوند است و سعادتش در همين دنيا و در پرتو رفع نيازهاي مادي برآورده ميشود.
سه مؤلفه عقلانيت اقتدار سياسي، تمايز كاركردي و ساختاري و رشد مشاركت سياسي منفعتمحور، الزامات و شاخصهاي توسعه سياسي است كه از طريق ساختاري نهاد و نهادسازي محقق ميشود. الگوي رشد سياسي در جامعه مهدوي با زيربناي نظري سير تكاملى بشريت به سوى آزادى از اسارت طبيعت مادى و شرايط اقتصادى در اثر تكامل فرهنگ و نور فطرت براي رسيدن به سرمايه و سعادت حقيقي كه همان قرب الهي است، شكل گرفته است.
از اينرو، اطلاق رشد سياسي به جاي توسعه سياسي، معنا و مفهوم برتري دارد؛ زيرا در مفهوم رشد، هدايت شدن، نمو كردن و باليدن در مسير سعادت نهفته است. به اين ترتيب، مؤلفههاي رشد سياسي در جامعه مهدوي عبارت است از: عقلانيت سعادتمحور، انسجام دروني ابعاد زندگي، حاكميت عدالت در تمام ابعاد جامعه، مشاركت ارزشي تكليفمدار و همزيستي مسالمتآميز جهاني كه از طريق توجه به عوامل فرهنگي و انسانسازي محقق خواهد شد.
فهرست منابع
1. آويني، سيد مرتضي، توسعه و مباني تمدن غرب، تهران، نشر ساقي، 1377ش.
2. ابنبابويه قمي، ابوجعفر محمد بن علي بن الحسين، الخصال، قم، انتشارات اسلامي، بيتا.
3. ابنطاوس، علي بن موسي، الملاحم و الفتن، نجف، بينا، بيتا.
4. العروسي الحويزي، عبدعلي بن جمعة، نور الثقلين، قم، مؤسسه اسماعيليان، 1412ق.
5. ايوبي، حجتالله، «نقد نظريههاي غربمحور در توسعه سياسي»، فصلنامه مطالعات راهبردي، پاييز 1377، ش1.
6. بديع، برتران، توسعه سياسي، ترجمه: احمد نقيبزاده، تهران، نشر قومس، چاپ سوم، 1383ش.
7. برو، يان راكس، نظريههاي توسعه نيافتگي، جامعهشناسي توسعه، ترجمه: مصطفي ازكيا، تهران، نشر توسعه، 1370ش.
8. بشيريه، حسين، «از ديالكتيك تمدنها تا ديالوگ تمدنها»، فصلنامه گفتمان، تهران، زمستان1377، ش3.
9. دولت عقل، تهران، نشر علوم نوين، 1374ش.
10. بهروزلك، غلامرضا، سياست و مهدويت، قم، انتشارات مؤسسه آينده روشن، 1384ش.
11. پاي، لوسين، جنبههاي رشد سياسي؛ مفهوم رشد سياسي، ترجمه: عزتالله فولادوند، تهران، نشر ماهي، 1385ش.
12. جوادي آملي، عبدالله، امام مهدي(عج) موجود موعود، قم، انتشارات اسراء، 1387ش.
13. رفيعپور، فرامرز، توسعه و تضاد، تهران، شركت سهامي انتشار، 1377ش.
14. روشه، گي، تغييرات اجتماعي، ترجمه: منصور وثوقي، تهران، نشر ني، 1383ش.
15. سو، آلوين، تغيير اجتماعي و توسعه، ترجمه: محمود حبيبي مظاهري، تهران، انتشارات پژوهشكده مطالعات راهبردي، 1386ش.
16. سيفزاده، سيدحسين، نوسازي و دگرگوني سياسي، تهران، نشر قومس، 1383ش.
17. شريف رضي، نهجالبلاغه، بيجا، بينا، بيتا.
18. شريف شوشتري، نورالله بن سيد، احقاق الحق و ازهاق الباطل، تعليق: آيةالله سيد شهابالدين مرعشي نجفي، قم، مكتبة آيةالله مرعشي، بيتا.
19. صدر، سيد محمدباقر، رهبري بر فراز قرنها، رهبري بر فراز قرون (گفتوگو درباره امام مهدي(عج))، تحقيق: عبدالجبار شراراه، ترجمه: مصطفي شفيعي، تهران، انتشارات موعود، 1382ش.
20. سنتهاي تاريخ در قرآن (تفسير موضوعي)، ترجمه: سيد جمالالدين موسوي اصفهاني، تهران، انتشارات تفاهم، 1381ش.
21. صدوق، محمد بن علي الحسين، كمال الدين و تمام النعمة، تهران، انتشارات دارالكتب الاسلامية، 1395ق.
22. طباطبايي، سيد محمدحسين، الميزان، ترجمه: سيد محمدباقر موسوي همداني، قم، انتشارات جامعه مدرسين، 1377ش.
23. طبسي، نجمالدين، نشانههايي از دولت موعود، قم، انتشارات بوستان كتاب، 1386ش.
24. عالم، عبدالرحمن، بنيادهاي علم سياست، تهران، نشر ني، 1382ش.
25. قمي، عباس، مفاتيح الجنان، بيجا، بينا، بيتا.
26. قندوزي، سليمان بن ابراهيم، ينابيع المودة، قم، منشورات رضي، 1394ق.
27. قوام، عبدالعلي، سياست تطبيقي، تهران، انتشارات سمت، 1373ش.
28. كلمن، جيمز. اس، توسعه سياسي تدريجي، ترجمه: غلامرضا خواجهسروي، تهران، انتشارات پژوهشكده مطالعات راهبردي، 1380ش.
29. لكزايي، نجف، انديشه سياسي آيةاللّه مطهري، قم انتشارات بوستان كتاب، 1382ش.
30. سير تطور تفكر سياسي امام خميني(ره)، قم، انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي، 1385ش.
31. ماير، ف، تاريخ انديشههاي تربيتي، ترجمه: ع. فياض، تهران، انتشارات سمت، 1374ش.
32. مجلسي، محمدباقر، بحارالانوار، بيروت، مؤسسة الوفاء، 1403ق.
33. محمدي ريشهري، محمد، ميزان الحكمة، تهران، انتشارات دارالحديث، 1377ش.
34. مطهري، مرتضي، فلسفه تاريخ، تهران، انتشارات صدرا، 1384ش.
35. قيام و انقلاب مهدي(عج) از ديدگاه فلسفه تاريخ، تهران، انتشارات صدرا، 1382ش.
36. يادداشتها، تهران، انتشارات صدرا، 1386ش.
37. ملكوتيان، مصطفي، سيري در نظريههاي انقلاب، تهران، نشر قومس، 1384ش.
38. موسوي خميني، سيد روحالله، صحيفه امام، تهران، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني(ره)، 1371ش.
39. نقيبزاده، احمد، «جمهوريت و اسلام»، مجموعه مقالات جمهوريت و انقلاب اسلامي، تهران، انتشارات سازمان مدارك فرهنگ وزارت ارشاد، 1377ش.
40. هانتينگتون، ساموئل، سامان سياسي در جوامع دستخوش دگرگوني، ترجمه: محسن ثلاثي، تهران، نشر علم، 1375ش.
41. Huntingtons, Political Develop and Political Decay, world political, xvii, 3 avrill 1965.
42. Varma, S.p, Modem Political Theory, Delni: vikos, 1975.
مسعود معينيپور
منبع: فصلنامه مشرق موعود شماره12
پايان متن/
شنبه 23 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 33]
صفحات پیشنهادی
سکوت در برابر فتنه نشانه حمایت است/ اختلاف سلیقه سیاسی موجب رشد جامعه می شود
حجتالاسلام رفیعی سکوت در برابر فتنه نشانه حمایت است اختلاف سلیقه سیاسی موجب رشد جامعه می شود خبرگزاری رسا ـ استاد حوزه علمیه با اشاره به اینکه برخی از جریانها مخالف حرکات فتنه گران بودند اما در مقابل آنها سکوت کردند اظهار کرد در بسیاری از مواقع سکوت به معنای حمایت است بهمعاون رئيس جمهور در امور زنان:فعاليت سياسي زنان نقش مهمي در رشد جامعه دارد
معاون رئيس جمهور در امور زنان فعاليت سياسي زنان نقش مهمي در رشد جامعه دارد معاون رئيس جمهور در امور زنان و خانواده گفت فعاليت سياسي زنان نقش مهمي در رشد جامعه دارد به گزارش خبرگزاري فارس شهيندخت مولاوردي با همراهي جمعي از خانوادههاي شهدا و فعالان حوزه زنان به ديدار مرضيه دباغتغييرات روساي دانشگاهها بايد با هدف توسعه علمي باشد/تغيير با اهداف سياسي قابل توجيه نيست
تغييرات روساي دانشگاهها بايد با هدف توسعه علمي باشد تغيير با اهداف سياسي قابل توجيه نيست عضو هيأت رئيسه كميسيون آموزش و تحقيقات مجلس درباره تغيير رئيس دانشگاه علم و صنعت گفت هدف از انجام تغييرات در دانشگاه ها بايد مبتني بر توسعه علمي دانشگاهي و نه صرفاً براي تغيير فضاي سياسيبررسي كارنامه جريان سياسي پرسابقه كشور در 4ماه اخير
بررسي كارنامه جريان سياسي پرسابقه كشور در 4ماه اخير سيد صادق روحاني اين روزها انتقادها از او براي محقق شدن مطالبات افزايش يافته است در اين ميان سهم اصولگرايان كمي بيشتر است انتقادهايي كه بيشتر از تريبون مجلس به گوش مي رسد و قطعا با پشتوانه هاي برخي از گروههاي اصولگرا همراه اسقشر جوان بازوي عملي يك جامعه است/ مسجد اولين مركز تعاملات سياسي و مذهبي در طول تاريخ
قشر جوان بازوي عملي يك جامعه است مسجد اولين مركز تعاملات سياسي و مذهبي در طول تاريخ گرمسار – خبرنگار مهر مدير مسئول كانون فرهنگي هنري محراب مسجد جامع گرمسار قشر جوان را بازوي عملي جامعه معرفي كرد و گفت بصيرت و هوشياري قشر جوان در كنار باور و اعتقادات مذهبي شان از آنها نيرويي قدانشگاه نبايد به صحنه تاخت و تاز سياسي تبديل شود/مسئولان نقاط قوت جامعه را تقويت كنند
دانشگاه نبايد به صحنه تاخت و تاز سياسي تبديل شود مسئولان نقاط قوت جامعه را تقويت كنند اصفهان – خبرگزاري مهر مسئول نهاد نمايندگي ولي فقيه در دانشگاه اصفهان با اشاره به اينكه لازم است مسئولان نقاط قوت جامعه را تقويت كنند گفت براي ايجاد يك دانشگاه متعالي و اسلامي بايد دقت كنيم كهبررسي اوضاع سياسي منطقه در نشستهاي مشترك تروئيكاي مجمع آسيايي
بررسي اوضاع سياسي منطقه در نشستهاي مشترك تروئيكاي مجمع آسيايي دبيركل مجمع مجالس آسيايي گفت روئيكاي مجمع مجالس آسيايي يعني روساي فعلي قبلي و بعدي و ساير روساي مجالس علاقهمند و شخصيتهاي ممتاز آسيايي حداقل سهبار در سال در مقر دبيرخانه يا در ساير كشورها نشست مشترك داشته باشندمشروح گفتوگوي كواكبيان با فارس:دولت در 100 روز اقدامات چشمگيري انجام نداد/ دولت روحاني اصلاحطلب نيست/ پيگيري
مشروح گفتوگوي كواكبيان با فارس دولت در 100 روز اقدامات چشمگيري انجام نداد دولت روحاني اصلاحطلب نيست پيگيري توسعه سياسي در قالب حقوق شهروندي ماجراي اعدام سرپرست روزنامه مردم سالاري دبيركل حزب مردم سالاري تهيه منشور حقوق شهروندي توسط دولت را در راستاي پيگيري توسعه سياسي دانست وسلمان فارسی الگوی زندگی شیعی، مهدوی
مروری بر یک کتاب تازه منتشر شده سلمان فارسی الگوی زندگی شیعی مهدوی خبرگزاری رسا ـ کتاب سلمان فارسی الگوی زندگی شیعی مهدوی از سوی انتشارات بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود عجلالله تعالی فرجه الشریف منتشر شده است به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا کتاب سلمان فارسی الگوی زندگی شیبه همت انتشارات بنياد فرهنگي حضرت مهدي موعودكتاب «سلمان فارسي الگوي شيعي، مهدوي» در قم منتشر شد
به همت انتشارات بنياد فرهنگي حضرت مهدي موعودكتاب سلمان فارسي الگوي شيعي مهدوي در قم منتشر شد كتاب سلمان فارسي الگوي شيعي مهدوي به قلم محمد رضايي آدرياني به همت انتشارات بنياد فرهنگي حضرت مهدي موعود عج در قم منتشر شد به گزارش خبرگزاري فارس از قم كتاب سلمان فارسي الگوي شيعجامعه اسلامي اساتيد دانشگاه اميركبير خطاب به فرجي دانا:نشانههايي از نفوذ افرادي براي بهرهبرداري سياسي از دان
جامعه اسلامي اساتيد دانشگاه اميركبير خطاب به فرجي دانا نشانههايي از نفوذ افرادي براي بهرهبرداري سياسي از دانشگاهها مشاهده ميشود جامعه اسلامي اساتيد دانشگاه اميركبير طي نامهاي با بيان اينكه ارزيابي عملكرد دانشگاهها توسط هيئت 3 نفره در تاريخ انقلاب بيسابقه بوده اعلام كرد نمعاون سياسي امنيتي استاندار خراسان شمالي:رسانه مهمترين محور توسعه خراسان شمالي است
معاون سياسي امنيتي استاندار خراسان شمالي رسانه مهمترين محور توسعه خراسان شمالي است معاون سياسي امنيتي استاندار خراسان شمالي با اشاره به نقش رسانهها در دنياي امروز از اين ظرفيت به عنوان يكي از مهمترين محورهاي توسعه ياد كرد به گزارش خبرگزاري فارس از بجنورد محمد رحيم نوروزبرخی از سیاسیون ارشد به دنبال خلع سلاح ما از قدرت دین هستند
حجتالاسلام پناهیان برخی از سیاسیون ارشد به دنبال خلع سلاح ما از قدرت دین هستند خبرگزاری رسا ـ استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه اسلام باید قدرت بگیرد تا زمینه ظهور امام زمان عج فراهم شود از کسانی که معنویت را منهای قدرت میدانند انتقاد کرد و گفت کسانی که به دنبال ترویج جدای-
گوناگون
پربازدیدترینها