واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران جوان: روابط مستحكم مثلث "ايران، پاكستان و افغانستان"
رابطه سه كشور ايران ، پاكستان و افغانستان از استحكام بالايي برخوردار است.
به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران، در روابط دو جانبه ايران و پاكستان فراز و نشيبهاي فراواني را شاهد بودهايم. پس از يك دوره طولاني از ناخرسندي- بيشتر به دلايل اقتصادي- روابط دو كشور به حالت عادي بازگشت. حسن روحاني رئيس جمهور ميانهروي ايران بلافاصله پس از انتخاب شدن، افزايش روابط سازنده با كشورهاي همسايه را، به ويژه پاكستان،در دستور كار قرار داد.
در اين بين موضوع پروژه خط لوله انتقال گاز، كه از آن به عنوان منادي صلح ياد ميشد،از اهميت ويژهاي برخوردار است.
بحث و گفتگو پيرامون پروژه خط لوله گاز ايران و پاكستان (IP) در سال 1994 آغاز و توافقات اوليه آن نيز در سال 1995 به امضا رسيد. (توافقنامه ساخت خط لوله پارس به كراچي)
پس از آن، ايران گسترش اين پروژه به هند را پيشنهاد داد و در همين راستا با هند نيز در سال 1999 توافق نامهاي را هم به امضا رساند.
در آوريل سال 2008، ايران علاقه خود به مشاركت چين در پروژه گاز مذكور را هم اعلام داشت. در سال 2009، هند پس از آنكه معامله هستهاي غير نظامي با ايالات متحده آمريكا را در سال 2008 به امضا رساند،از اين پروژه به بهانه نحوه قيمتگذاري و مسائل امنيتي عقب نشيني كرد! در ژانويه 2010، ايالات متحده از پاكستان خواست تا از پروژه انتقال گاز ايران كنارهگيري كند و در عوض كمك براي ساخت يك پايانه گاز طبيعي مايع و واردات برق از تاجيكستان از طريق افغانستان را پيشنهاد داد. با اين حال، در تاريخ 16 مارس 2010، پاكستان و ايران در آنكارا توافق نامهاي را براي از سرگيري اين پروژه امضا كردند. در ژوئيه 2011، ايران پايان پروژه خط لوله در داخل ايران را اعلام كرد و از پاكستان خواست تا دسامبر 2014 تعهدات خود را اجرا كند،در غير اينصورت جريمه يك ميليون دلاري به ازاي هر روز تاخير در تعهدات لازم الاجرا خواهد بود.
در تاريخ 15 آوريل 2012، بنا به گزارشهاي موجود، عربستان سعودي بسته جايگزيني را به پاكستان در صورت كنار گذاشتن "پروژه ايراني" اعلام داشت!
براساس توافقات صورت گرفته قبلي( در تاريخ 4 سپتامبر سال 2012 )،بايد قبل از اكتبر 2012 پروژه انتقال گاز ايران شروع و در دسامبر 2014 نيز به پايان ميرسيد. در ديدار محمود احمدي نژاد و زرداري،قرار بر اين شد كه اين خط لوله در 22 ماه با كمك طرف ايران به پايان برسد. اين خط لوله از عسلويه به بندر عباس و سپس به ايرانشهر در خاك ايران كشيده خواهد شد. از آن منطقه،خط لوله به خطوط لوله پاكستان متصل خواهد شد. طول خط لوله از نقطه عبور 785 كيلومتر خواهد بود و هزينه كل پروژه نيز حدود 7.5 ميليارد دلار برآورد شده است. گاز وارداتي از ايران به پاكستان به ازاي هر متر مكعب حدود 11 دلار در مقايسه با 13 دلار براي هزينه گاز از طريق تركمنستان، افغانستان، پاكستان و هند (TAPI) و 18 دلار ال ان جي وارداتي، قيمت كمتري خواهد داشت.
هنگامي كه پاكستان عدم استطاعت مالي خود براي تكميل بخش داخلي اين پروژه را به دليل بحران مالي اعلام داشت، ايران اعطاي وام به طرف پاكستاني را پيشنهاد داد. ادامه اين پروژه، همراه با جابجايي قدرت در اين دو كشور، وارد فاز جديدي شد. ترس از تحريمهاي ايالات متحده كه پيشتر هيلاري كلينتون به آن اشاره داشت، پاكستان را در گفتار و عمل دچار تزلزل كرد. آصف خواجه وزير پاكستان در 11 نوامبر 2013 اتمام پروژه خط لوله گاز را تعهد قراردادي دانست. اسحاق وزير دارايي نيز در 13 نوامبر اظهار داشت:"تهران از پيشنهاد حمايت مالي خود از اين پروژه برگشته است".
در ادامه موضوع قيمتگذاري مجددا مطرح شد، در حالي كه برخي كارشناسان امكان اين موضوع را بنا بر دلايل فني و مالي امكانپذير نميدانستند. درخواست براي كمكهاي مالي در واقع يك تاكتيك "تاخيري" به حساب ميآمد. مسئله اين بود كه پاكستان از سوي ايالات متحده و عربستان سعودي در آن زمان تحت فشار بود و ايران نيز ديگر تمايلي به پرداخت وام به پاكستان نداشت.
متعاقبا به پيشنهاد ايالات متحده آمريكا، پاكستان به اجبار به ادامه پروژه تاجيكستان افغانستان پاكستان TAPI روي آورد، كه اجراسازي آن به طور كامل وابسته به بازگشت شرايط صلحآميز در افغانستان بود. "جاده ابريشم جديد" به منظور تسهيل حضور هند خود در افغانستان و متعاقبا در منطقه آسياي مركزي با استفاده از مسيرهاي حمل و نقل پاكستان طراحي شده است. با يك ديدگاه منطقي، وضعيت امنيتي بد و بي ثبات در افغانستان،و امكان بازگشت صلح به اين كشور جنگ زده،همكنون غير ممكن مي باشد. تنها با توافق سياسي و با همكاري كليه طرفهاي درگير،ممكن خواهد شد.
پاكستان با كسري بيش از 2.5 ميليارد فوت مكعبي در روز ،با احتساب ثابت ماندن توليد 4.2 ميليارد متر مكعب خود،مواجه است. فقر انرژي به مشكلات چالش برانگيز پاكستان تبديل شده است. از سال 2008، مردم و بخش صنعتي پاكستان در تهيه سوخت مورد نياز خود با مشكلات عديدهاي مواجه است. پاكستان به يك برنامه كوتاه مدت، نه يك راهكار طولاني براي غلبه بر بحران انرژي خود نياز دارد. پاكستان به منابع نفت و گاز مستمر، براي رفع نيازهاي داخلي و روشن نگه داشتن موتورهاي اقتصادي خود،نياز مبرم دارد.
پاكستان به جاي اميد واهي بستن به پروژه تاجيكستان-افغانستان ،بهتر است به فرصت مغتنمي كه همسايه امن و با ثبات خود-ايران- براي تامين انرژي فراهم كرده است،نگاه جدي داشته باشد. پاكستان يا بايد معامله هستهاي شبيه به آنچه كه به هند از سوي ايالات متحده اعطا شده چشم بدوزد، و يا جايگزين انرژي زنده و پايدار ايران را انتخاب كند. راهاندازي اين پروژه ايراني،به استحكام بيشتر روابط برادرانه پاكستان با ايران كمك شاياني خواهد كرد.
پاكستان بايد به جايگاه تاثير گذار منطقهاي ايران نيز اذعان كند و اكنون در پي توافق هسته اي موقت ايران در ژنو در تاريخ 24 نوامبر سال 2013، به سرعت بحث پيرامون چگونگي اتمام اين پروژه را آغاز كند.
رابطه ايران و پاكستان در منطقه، ژئو استراتژيك است، كه به نوعي به يكديگر (اين رابطه)تنيده شده است. پروژه انتقال گاز ايران به پاكستان پتانسيل لازم براي استحكام بيشتر روابط ايران و پاكستان را دارا است. پاكستان بايد براي گسترش اين پروژه به هند و همچنين به چين به لحاظ منافع مالي آن از طريق هزينه حمل و نقل،اهتمام داشته باشد.
بعلاوه، ايران و پاكستان ميتوانند نقش مهمي را در ثبات افغانستان ايفا كنند. در واقع با ظهور روابط مثلثي بين افغانستان و پاكستان و ايران و با حمايت چين و روسيه، ثبات پايدار در منطقه امكان پذير خواهد بود.
انتهاي پيام/
جمعه 22 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران جوان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 35]