واضح آرشیو وب فارسی:مردم سالاری: دكتر معتمدنژاد و اكسير اميدواري بيپايان
پروفسور كاظم معتمدنژاد تحولي جدي در زمينه كليات دانش ارتباطات، روزنامهنگاري، جامعه اطلاعاتي، نظريههاي ارتباطات، ارتباطات توسعه، تاريخ ارتباطات و حقوق ارتباطات در كشورمان ايجاد كرد. اگر كسي بخواهد نام دكتر معتمدنژاد را از ارتباطات در ايران حذف كند، ديگر چيز چنداني باقي نميماند. ايشان هيچ وقت نااميد نشدند. ايشان فكر نميكردند كه رويدادها بايد در بازه زماني كوتاه اتفاق بيفتد. دانشجويان ايشان بارها اين موضوع را از زبان استاد معتمدنژاد شنيدند كه تحولاتي كه در زمينه آزادي بيان در غرب رخ داده است در بازه زماني حدود 300 سال رخ داده و يك شبه اين اتفاقها نيفتاده است. دكتر معتمدنژاد در طرح مسايل علمي، با وجود نگاه آرماني، واقعيتها و مقتضيات ايران را نيز هميشه درك ميكرد. به همين دليل هم بود آنچه ما را در كوتاهمدت اذيت ميكرد، براي ايشان به دليل نگاه بلندمدت، لحظهاي گذرا بيش نبود. ايشان به ما ميگفت دوران ناملايمتها سپري ميشود و بايد منتظر دوران بهتر بود. بزرگترين ويژگي اخلاقي دكتر معتمدنژاد اين بود كه به آنچه اعتقاد داشت عمل ميكرد. او وقتي ميگفت استاد بايد دانشجوي خوبي باشد، خودش قطعا يكي از دانشجويان طراز عالي در تمام طول زندگيشان بود. وقتي ميگفت استاد بايد همكار دانشجويش باشد همين شيوه را در پيش ميگرفت. ايشان هيچ وقت به دانشجويان خودش نميگفت دانشجويان من! بلكه ميگفت همكاران من! يعني وي هيچگاه از پژوهش و آموختن باز نايستاد و هيچ وقت خودش را برتر از دانشجويانش نميدانست. صبر و شكيبايي يكي ديگر از ويژگيهاي بارز معتمدنژاد بود. ايشان كسي بود كه تمام ناملايمات را با صبوري، شكيبايي، حكمت و ادب تاب ميآورد. من ياد ندارم و فكر نميكنم كسي ياد داشته باشد كه جناب دكتر معتمدنژاد با كسي درشتي كرده باشد يا با صداي بلند صحبت كرده باشد. كسي نديده كه دكتر معتمدنژاد كسي را تنبيه يا تحقير كرده باشد. معتمدنژاد چهرهاي بود كه با وجود آنكه ميدانست خطاهاي دانشجويانش چيست، با اين وجود رويكرد خطاپوشانهاي داشت. تمام تلاشش را ميكرد كه دانشجويان، همكاران و...از همه ظرفيتهايشان بهره بگيرند. خودش را گشاددستانه بخشش ميكرد و هرچه داشت را در اختيار ديگران ميگذاشت؛ فرصت ميداد ديگران از ايشان بهره بگيرند و خودشان را بروز دهند. معتمدنژاد هيچ وقت از پا ننشست؛ هميشه تلاش ميكرد جامعه اي كه در آن زندگي ميكند را بهتر كند. در اين راه از هيچ اصل اخلاقي عدول نكرد. هميشه همه را به رعايت موازين اخلاق اجتماعي، حرفهاي و آكادميك توصيه ميكرد و خودش هم نماد چنين روحيهاي بود. ما در هيچ يك از زمينهها به آرمانهاي دكتر معتمدنژاد نزديك نيستيم اما ويژگي ايشان اين بود كه اين آرمانها را جلوي چشم ما قرار بدهند و به نظر من مثل چراغي باشند كه ما در زمان تاريكيها به اميد آن حركت بكنيم. بنابراين ما اگر در بسياري از زمينهها از جمله آزادي مطبوعات، رعايت اخلاق حرفهاي و بهرهگيري از تكنولوژيها مشكل داريم، ايشان اين مسايل را ميديد و نسبت به آن حساس بود اما از نظر ايشان نميتوان انتظار داشت كه اين اشكالات يك شبه سر و سامان بگيرند. ايشان معتقد بود اين اشكالات داراي ريشههاي فرهنگي و اجتماعي، اقتصادي و سياسي هستند و بايستي به مرور ظرفيتهايي ايجاد كرد كه اين مسايل حل شود. دليل اينكه ايشان همواره اكسير اميدواري بي پايان را در اختيار داشت نيز همين بود كه نگاهي عميق به جامعه ايران داشت و ميدانست كه مسايل يك شبه به وجود نيامده كه يك شبه از بين برود.
پنجشنبه 21 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مردم سالاری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30]