تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):هر كس رابطه اش را با خدا اصلاح كند، خداوند رابطه او را با مردم اصلاح خواهد نمود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821139543




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

خون خدا


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: خون خدا
امام حسین، محرم
نمی‌دانم تو را در ابر دیدم یا كجا دیدمبه هر جایی كه رو كردم فقط روی تو را دیدمتو را در مثنوی، در نی، تو را در‌ های و هو، در هیتو را در بند بند ناله‌های بی صدا دیدمتو مانند ترنم، مثل گل، عین غزل بودیتو را شكل توسل، مثل ندبه، چون دعا دیدمدوباره لیلة القدر آمد و شوریدگی‌هایمتب شعر و غزل گل كرد و شور نینوا دیدمشب موییدن شب آمد و موییدن شاعرشكستم در خودم از بس كه باران بلا دیدمصدایت كردم و آیینه‌ها تابید در چشممنگاهم را به دالان بهشتی تازه وا دیدمنگاهم كردی و باران یك ریز غزل آمدنگاهت كردم و رنگین كمانی از خدا دیدمتو را در شمع‌ها، قندیل‌ها، در عود، در اسپنددلم را پَرزنان در حلقه پروانه‌ها دیدمتو را پیچیده در خون، در حریر ظهر عاشوراتو را در واژه‌های سبز رنگ ربنا دیدمتو را در آبشار وحی جبرائیل و میكائیلتو را یك ظهر زخمی در زمین كربلا دیدمتو را دیدم كه می‌چرخید گردت خانه كعبهخدا را در حرم گم كرده بودم، در شما دیدمشبیه سایه تو كعبه دنبالت به راه افتادتو حج بودی، تو را هم مروه دیدم، هم صفا دیدمشب تنهای عاشورا و اشباحی كه گم گشتندتو را در آن شب تاریك، «مصباح الهدی» دیدمدر اوج كبر و در اوج ریای شام ـ ‌ای كعبه ـتو را هم شانه و هم شان كوی كبریا دیدمدمی كه اسب‌ها بر پیكر تو تاخت آوردندتو را‌ ای بی‌كفن، در كسوت آل عبا دیدمدلیل مرتضی! شبه پیمبر! گریه زهرا(س)تو را محكمترین تفسیر راز «انما» دیدمهجوم نیزه‌ها بود و قنوت مهربان توتو را در موج موج ربنا در «آتنا» دیدمتو را دیدم كه داری دست در دستان ابراهیمتو را با داغ حیدر، كوچه كوچه، پا به پا دیدمتو را هر روز با ‌اندوه ابراهیم، همسایهتو را با حلق اسماعیل، هر شب همصدا دیدمهمان شب كه سرت بر نیزه‌ها قرآن تلاوت كردتو را در دامن زهرا(س) و دوش مصطفی(ص) دیدمتنور خولی و تنهایی خورشید در غربتتو را در چاه حیدر همنوای مرتضی دیدمسرت بر نیزه قرآن خواند و جبرائیل حیران ماندو من از كربلا تا شام را غار حرا دیدمبه یحیی و سیاوش جلوه می‌بخشد گل خونتتو را ‌ای صبح صادق با امام مجتبی(ع) دیدمتو را دلتنگ در دلتنگی شامی غریبانهتو را بی‌تاب در بی‌تابی طشت طلا دیدمشكستم در قصیده، در غزل، ‌ای جان شور و شعرتو را وقتی كه در فریاد «ادرك یا اخا» دیدمتمام راه را بر نیزه‌ها با پای سر رفتیبه غیرت پا به پای زینب كبری تو را دیدمدل و دست از پلیدی‌های این دنیا شبی شستمكه خونت را حنای دست مشتی بی حیا دیدمچنان فواره زد خون تو تا منظومه‎ی شمسیكه از خورشید هم خون رشیدت را فرا دیدممصیبت ماند و حیرت ماند و غربت ماند و عشق توولا را در بلا جستم، بلا را در ولا دیدمتصور از تفكر ماند و خون تو تداوم یافتتو را خون خدا، خون خدا، خون خدا دیدم «علیرضا قزوه»گروه دین و اندیشه تبیان، هدهدی 





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 217]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن