واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: نمی گذاریم به حراج برود
تقدیم به كسانی که كوشیدهاند از طریق فاصله انداختن میان ارزشها با روش تحقّق عینی آنها، میان حجاب با عفاف، تفكیك نموده و حجاب را غیر ضروری بخوانند و حفظ عفّت را بدون حجاب نیز ممكن میدانند. اینك ما این تلاش را ارزیابی میكنیم:1ـ معنای لغوی: عفاف از ریشه "عفّت" است و راغب اصفهانی در مفردات(1) خود، عفّت را معنی میكند: عفّت، پدید آمدن حالتی برای نفس است كه به وسیله آن از فزون خواهی شهوت جلوگیری شود. پایه عفاف، خویشتنداری است و ردّپایی از جنسیّت یا اختصاص به جنس خاص (زن) در معنی لغوی عفاف، وجود ندارد.معنای اصلاحی: در تفكّر اسلامی، عفاف، گونهای منش است همراه با كُنِش رفتاری و گفتاری.عفاف در قرآن: در قرآن چهار بار از ریشه عفاف، استفاده شده است:1ـ سوره بقره ـ 273: كنش بزرگ منشانه، عفاف است.2ـ سوره نساء ـ 6: خویشتنداری از دست یازی به اموال یتیمان عفاف است. 3ـ سوره نور ـ 32: در این آیه خویشتنداری (استعفاف) را به رام كردن قوّه جنسی اطلاق فرموده است.4ـ سوره نور ـ 60: فروگذاردن جامه به معنای عفاف تلقی می شود.عفاف از منظر تفكّر اسلامی، هم رویه درونی دارد كه حالتی نفسانی جهت كنترل و جهتدهی به شهوت (كشش و اشتیاق) است و هم رویهای بیرونی كه نشانههایش در رفتار و گفتار هویدا میشود تا حالت درون را به نمایش گذارد. در روایات اسلامی نیز "عفاف" به معنی "خویشتنداری" است كه در كردار و گفتار آشكار باشد.در اسلام از نشانههای برجسته «عفاف» میتوان به پوشش اسلامی (حجاب) اشاره نمود.(5) نشانه بودن «حجاب» برای «عفاف» گریزناپذیر است. معنای اصطلاحی شهوت: غالبا به خواهش و اشتیاق جنسی انسان، شهوت گفته میشود و شهوترانی را در بخش كوچكی از گستره امیال نفس به كار میبرند حال آنكه در تحلیل قرآن و روایات، «شهوت به معنی عام» در برابر «عفّت به معنی عام» قرار دارد. خواهش نفس و تلاش برای برآوردن آن میل، در برابر خویشتنداری در طاعت خواهشهای نفسانی است. شهید مطهری در "تعلیم و تربیت در اسلام" میگویند: «عفاف یعنی آن حالت نفسانی یعنی رام بودن قوّه شهوانی تحت حكومت عقل و ایمان. عفاف و پاكدامنی یعنی تحت تأثیر قوّه شهوانی نبودن، این معنی عفاف است.»ویژگیهای مفهوم عفاف:1ـ خصلتی انسانی است. 2ـ حالتی درونی است. 3ـ نشانههای بیرونی دارد. 4ـ در رفتار و گفتار بروز میكند. 5 ـ با رفتار و نشانههای متناقض، سازگار نیست. 6ـ نه از موضع ناتوانی بل از بلندای عزّت و اقتدار، صورت میبندد. حفظ عفاف بدون رعایت نشانههای آن ممكن نیست. عفّت نمیتواند یك امر صرفا درونی باشد و هیچ علامت بیرونی نداشته باشد. و یكی از نشانههای عفاف، پوشش است. عفاف بدون رعایت پوش ش، قابل تصوّر نیست. نمیتوان به زن یا مردی، «عفیف» گفت در حالی كه عریان یا نیمه عریان در انظار عمومی ظاهر میشود . پوشش، نشان عفاف است. در خصوص اندازه وابستگی پوشش با حجاب، استاد مطهری مینویسند: «حیا و عفاف از ویژگیهای درونی انسان است و حجاب به شكل و قالب و نوع و چگونگی پوشش بر میگردد. استاد حجاب و پوشش را نشانه عفاف میداند: ایشان در تحلیل آیه 59 سوره احزاب، خداوند به پیامبر دستور میدهد كه به همسران و دختران و زنان مؤمن فرمان دهید جلباب (پارچهای كه تمام بدن را بپوشاند) به خود گیرند، مینویسند: «بنابراین در این فراز قاعدهای كلّی بیان شده كه زن مسلمان چنان رفت و آمد كند كه علائم وقار و عفاف از او هویدا باشد.»(2)
تفكیك "عفاف" از "حجاب"!گفتیم كه پوشش، ارتباط بنیادی با عفاف داشته و نمیشود كسی طرفدار حیا و عفاف باشد ولی با اصل پوشش مخالف باشد. پوشش اسلامی كاملترین گونه رعایت عفاف است. اگر بین حجاب و عفاف، جدایی اندازیم دو مشكل عمده رخ مینماید:(3) 1ـ جدایی بین عفاف و حجاب تا كجا میتواند پذیرفتنی باشد؟ و «اگر زنان بدون حجاب، عفیف و پاك هستند، آیا مردان نیز چنیناند، و هوسبازی نمیكنند و از هرزگی دست برمیدارند.»(4) قانونگذار ضمن توجه به حال و روانشناسی مردان، برای زنان در باب پوشش بدن، قانونگذاری میكند و با همهجانبهنگری و نگاهی متعالی به زن و مرد، خویشتنداری را برای هردو توصیه میكند .خودنمائی و تحریك مردان (تبرّج) آیا تمایل و گرایش به زیبا نمایی در جمع مردان و بیمیلی در زیبا نمایی در كانون گرم خانواده، میتواندنشانه عفّت باشد؟! این دیدگاه كه بدون حجاب و با آرایش و جلوهگری میتوان حضوری انسانی (و نه جنسی) در جامعه داشت و عفیف بود، به شوخی بیشتر شبیه است تا سخنی قابل دفاع.امكان ندارد كسی با تمام توان، دیده دیگران را به زنانگی و صفات جنسیاش فرابخواند و در همان حال از آنها بخواهد كه به ظاهر من ننگرید و به درون من بنگرید كه انسانی عفیف و خویشتندار هستم!! فریبكاری مردانه، بردگی زنانهروزگاری نه چندان دور، زن را به جرم زن بودن در خانه حبس میكردند و شاید سختگیری آنچنانی در گذشته، سهلانگاری این چنین در روزگار جدید را فرا روی بشر قرار داده و زنان را در انظار عمومی به حراج گذارده است. در گذشته، جسم زن، دربند خشونتطلبی مرد بود و این بار، روح زن در اسارت فریبكاری او است، مگر همین مرد مدرن نبود كه نیروی كار مردان را برای فن آوری و صنعت پیشرفتهاش كافی نمیدید و با فریب كاری و نیرنگ نیروی كار زنان و مصرف بیاندازه استعدادهای زنانه آنان دست یافت.بنیانهای فلسفی "عفاف"1ـ نگاهی انسانی به انسان: انسان میتواند تعالی پیدا كند و خردگرای فرهیخته شود یا سقوط كند و به لذّتگرای نابخرد، تبدیل گردد و یا در نهایت به حیوانی خشونتطلب، تغییر هویّت دهد. نگاه اسلام به انسان، نگاهی متعالی است و از منظر خردگرایی شرافتمندانه و خداجویی عزّت مدارانه، انسان را مینگرد و میخواهد كه نگاه من به تو، تحت تأثیر مؤلّفههای دیگری، غیر از برابری انسانی و تقوا، قرار نگیرد. عفاف، هوشمندانهترین حالت كنترل نفس و اعمال قدرت در حوزه شخصیت خویش است كه تلاش در برجسته و شفاف كردن انسانیّت انسان دارد و از جلوهگری و عشوهگری جنسیّتمدار جلوگیری مینماید..«خویشتنداری»، توانایی برجسته روحی به انسان میدهد تا وی در برابر هجوم سركش هوی و هوس پایداری كند و در فراز و فرود زندگی، به كمال رسد. 2ـ كمالگرایی انسان: خصلت انسانی "خویشتنداری"، باید حفاظت شود و اساسیترین فلسفه معنوی "پوشش" در میان اقوام، ملل، تمدّنها و ادیان، حفظ همین خصلت انسانی حیا و عفّت است. اسلام، طرفدار این ویژگی انسانی است و زن و مرد را به رعایت آن برای رسیدن به كمال و فضیلت فرامیخواند، در كانون خانواده نیز زن و شوهر را توصیه به رفتاری انسانی میكند و كُنِش جنسی میان زن و شوهر و لذتگرایی مشروع و قانونمند را نیز در همین راستا توصیه میكند. آثار "عفاف"«خویشتنداری»، توانایی برجسته روحی به انسان میدهد تا وی در برابر هجوم سركش هوی و هوس پایداری كند و در فراز و فرود زندگی، به كمال رسد. انسانی كه اعتقاد به اصول و ارزشها دارد؛ در واقع، به سرچشمه همه مهربانیها، لطافتها، عاطفهها، عشقها، زیبائیها و هنرمندیها و ابداعها ایمان دارد. برخی دیگر از بركات عفاف عبارتند از: آرامش روحی فرد و جامعه (بهداشت روانی): با عفاف و خویشتنداری میتوان از هرز رفتن استعدادها، توانها و امكانات جلوگیری نمود . پایبند نبودن به حجاب، آرامش خانواده و جامعه را برهم زده و به التهاب دامن میزند: «فلسفه پوشش و منع كامیابی جنسی از غیر همسر مشروع از نظر اجتماع خانوادگی اینست كه همسر قانونی شخص از لحاظ روانی عامل خوشبخت كردن او به شمار میرود؛ »پاورقیها:1ـ راغب اصفهانی ـ معجم مفردات الراغب ـ ص 350 2- شهید مطهری ـ مسئله حجاب ـ ص 52 الی 57 3-همان4- همان5- شهید مطهری ـ تعلیم و تربیت در اسلام ـ ص 106 ـ انتشارات الزهراء مرکز امور زنان با تلخیصتنظیم برای تبیان:کهتری زنان به بهشت نمی روند!؟ حیا، فطری یا اکتسابی؟ زنان با مردان برابرند؟ حجاب ، فراتر از پوشش ظاهری خود نمایی»چرا و چگونه؟ زن ،آرامش دل است یا شیطان؟ زن، مظهر تحقق آرزوها چادر چه ربطی به حجاب دارد؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 444]