تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833323261
ستاره هاي آسمان به کمک فرشتگان کوچک آمده اند
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: علي ، 11 ساله يکي از 6500 نفري است که تحت حمايت و مراقبت هاي موسسه خيريه حمايت از کودکان سرطاني است که با همه کودکي خود مي تواند اميد را جايگزين نا اميدي کند و حرف هاي زيبايي بزند. حرف هاي زيبايي که به سادگي و صميميت مي گويد و مهمتر از همه با ياد خدا: وقتي حالم بد مي شد به من مي گفتند با ياد خدا دل ها آرام مي گيره . اما با خودم مي گفتم آدم با ياد مادرش هم دلش آرام مي گيره ، مادر از همه بيشتر بچه هاشو دوست داره، هيچ مادري موقع سختي و گرفتاري و سختي بچه اش رو تنها نمي گذاره. من مي گم مادر از همه مهربان تره، هيچ صورتي زيباتر از صورت مادر نيست ، هيچ لبخندي شيرين تر از لبخند مادر نيست، هيچ چشم هايي نگران تر از چشمان مادر نيست ، هيچ آغوشي گرم تر از آغوش مادر نيست و هيچ دستي پر مهر تر از دستان مادر نيست. مادر! از تو تشکر مي کنم چون من با وجود تو خدا را بهتر مي توانم بشناسم. به علي مي گويم مي خواهم گزارشي در مورد شماها که گرفتار سرطان شده ايد بنويسم . تو که اينقدر زيبا در مورد مادر صحبت مي کني و همان نشان مي دهد که چقدر قدردان زحمت هاي همه مادران هستي ، اگر دوست داشته باشي مي تواني در نوشتن آن به من کمک کني . مثلا اينکه اگه پيامي،صحبتي براي کودکاني که مثل خودت هستند داري بگويي تا بنويسم. از من فرصتي مي خواهد تا کمي فکر کند و حرفهايش را مرتب و جمع بندي کند.در اين فرصت به چند اتاق کودکان و اتاق بازي بچه ها ( هر بخش يک اتاق بازي دارد) سر مي ز نم و بعد به سراغ علي مي روم . صحبت هايش را آماده کرده بود: هميشه دوست داشتم براي کودکاني که مبتلا به سرطان هستند، بخصوص اونهايي که تازه از بيماري خود با خبر شده اند و نااميدند مطلب بنويسم تا به اونها بگم بايد زندگي کنيد، از زندگي لذت ببريد و تومور خودرا دوست داشته باشيد. خيلي عميق تر از سن و سالش حرف مي زند، در تک تک کلماتش احساسي قوي نهفته است. حرف هايش را مي شنوم که چه زيبا و پراميد ..به دوستانش مي گويد: واسه هر کدوم از ما موقع درمان اتفاق افتاده که موهاي سرمون بريزه که خيلي هم نارحتمون مي کنه، مخصوصا اون بچه هايي که کمي بزرگتر شدن اين موضوع بيشتر اذيتشون مي کنه.حق دارن يه دفعه قيافه آدم عوض مي شه و يه آدم ديگه اي مي شن ما نمي تونيم جلوي اونو بگيريم ، پس بهتره زياد به اين موضوع فکر نکنيم. ولي خودمونيم بعضي ها بدون مو واقعاً قيافه خوشگلي دارند، خيلي قشنگتر از اون موقعي که مو داشتند.! مثل وقتي که تازه به دنيا آمده بوديد مي شيد. حمام کردن هم خيلي راحت تر مي شه . تازه شکل بعضي هنرمندها و فوتباليست ها مي شيد! ادامه مي دهد: بعضي از ماها شکل موهامون تغيير مي کنه و موهاي قشنگتر به جاي موهاي قبلي در مي آيد و جنس مو بهتر مي شه. مي تونيد فکر کنيد با اين قيافه از همه خوشگل تر شده ايد. تا چشم به هم بزنيد موهاتون در مي آد و دوباره از دست شون کلافه مي شيد.! حالا بريد جلوي آينه . يک لبخند قشنگ بزنيد و دست تون را رو سرتون بکشيد و بگيد: من سر بدون مو خيلي دوست دارم و يک چشمک خوشگل بزنيد. مجيد نوجوان 15 ساله همداني که روياي هاي شيرينش را در زمين هاي کشاورزي يک روستا باقي گذاشته و در طبقه چهارم بيمارستان فوق تخصصي محک بستري است . مثل يک مرد از روستاي خود سوار اتوبوس مي شود. تک و تنها به محک آمده است. اما در همين شهر شلوغ (تهران) 15 ساله ها هنوز کودکاني هستند که با يک سرماخوردگي ساده همه خانواده جمع مي شوند تا او روزهاي کسالت بار بيماري را تنها سپري نکند ولي مجيد تنها مي آيد و بعد از شيمي درماني هم به روستاي خود باز مي گردد حدود دوسال است که به سرطان مبتلا شده است . پدرش خيلي پير است و مادرش بايد در خانه بماند تا از پدر مواظبت کند. برادرش هم بايد سرکار برود تا خرج خانواده را بدهد. خواهر ها هم کوچکتر از او هستند. رويايي جز سلامتي و کار کشاورزي ندارد. مددکارش مي گويد: روزهاي اول شرم و حياي نوجواني مانع حرف زدن او با مددکارها مي شد به اتاق بازي بچه ها که در هر بخش وجود دارد نمي رفت. به نظر مجيد اتاق بازي براي بچه هاست نه براي او که خود را يک مرد مي داند. دختر جوان ديگري هم اينجا آمده که دانشجوي معماري است، پس از سال ها مهرباني و حمايت پزشکان ، پرستاران ، مددکاران و همه کارکان موسسه خيريه حمايت از کودکان مبتلا به سرطان حالا خوب خوب شده است. از روز هاي آغازين بيماريش مي گويد : 12 ساله بودم . شاد و سرشار از انگيزه زندگي ، انگار همين ديروز بود، مانند درختي نوپا که شاخ و برگ هايش را بادي سهمگين مي برد و بي سايه مي شود ، بيمار شدم، لکه هايي کبود نشانه هايي براي آغاز يک بيماري بود ، زماني که تنها آشنايي من با سرطان به شيمي درماني ريزش مو و بعد هم مرگ ختم مي شد. تبعات رواني بيماري در آن زمان به حدي بود که بعد از ريزش موهايم با ديدن خانواده و آشنايان پنهان مي شدم و گاهي فکر مي کردم تمامي آنچه را که در روياهايم تصور مي کردم نقش بر آب شده است. با گذشت زمان و سپري کردن دوره اوليه بيماري و بروز اتفاقاتي در مسير زندگي ام ، تحقق روياهايم به گونه اي ديگر رقم خورد. اما به قول او ظهور انسان هاي بزرگ و با باورهاي عميق و با همه دردها و رنج هايي که خود داشتند ستاره هاي آسمان زندگي تاريکش را روشن کردند و زندگي را ادامه مي دهد. و با نگاهي نو و متفاوت به زندگي مي گويد که مي خواهد يک محک ديگر براي کودکان معصوم بسازد و به نشانه قدرداني از محک ارتباطش را با آنجا قطع نکرده و داوطلبانه يک عضو فعال اين موسسه خيريه شده است. حسين يکي ديگر از کودکاني بوده است که بعد از طي کردن مراحل درمان با سلامتي کامل مشغول تحصيل در دانشگاه است. به نشانه قددراني از محک ، ارتباطش را با آنجا قطع نکرده است و داوطلبانه عضوي و ياري براي اين موسسه خيريه شده است. مادر حسين از روز هاي سخت بيماري کودکش مي گويد ، روزهايي که شاهد خشک شدن نهال نوپاي زندگيش بوده است. اينکه چگونه شب ها بر بالين دلبندش تا صبح بيدار مي مانده و صبح که مي ديد دوباره کودکش نفس مي کشد دستان نيازش را بر آسمان خدا دراز مي کرده تا بگويد: خداوندا سپاسگزارم که روزي ديگر را به فرزندم فرصت دادي تا در دنياي تو زندگي کند. روزها را به شب و شب ها را به صبح مي رساندم و تمامي عشقم در گوشه بيمارستان خلاصه مي شد و چشمانم چيزي جز فرزندم حسين را نمي ديد که هر روز نحيف تر از ديروز مي شد ، اما شنيده بودم اگر شاخه اي خشک را با اميد آب بدهي ، سبز خواهد شد و همين گونه هم شد. خدا را شکر آرام جانم ، حالش بهتر شده بود درمان ها نتيجه بخش بودند و غنچه ام آرام ، آرام قد بر افراشت. حسينم باليدن گرفت. با عنايت خداوند و بعد تلاش پزشکان و حمايت هاي پرستاران و مددکاران و همه کساني که دلسوزانه و عاشقانه درمحک کار مي کنند باليدن گرفت. حسين خوب شد و اکنون دانشجوي کارشناسي حسابداري است ، مادرش برايش دنبال همدمي مي گردد تا او نيز در باغچه زندگيش گل بپروراند. همين کودکان که دنيا را با لبخند معصومانه خود معناي ديگري مي بخشند به خوبي ، قدر اين مادران را مي دانند و اشک ها و بيداري ها و دلواپسي هاي آنها را با عمق وجود حس مي کنند و شايد به خاطر شادي دل آنها هم که شده است سعي مي کنند زودتر خوب شوند. آن دختر جوان دانشجوي معماري و حسين دانشجوي حسابداري جز 53 جواني هستند که با حمايت هاي محک و پس از پشت سر گذاشتن دورههاي درمان بيماري ،وارد دانشگاه هاي کشور شده اند و به تحصيل مشغولند. * تاريخچه محک فکر اوليه تشکيل موسسه خيريه حمايت از کودکان مبتلا به سرطان را بانويي به نام سعيده قدس بود که خود رنج بيماري فرزند را چشيده بود ارايه داد و اين موسسه در سال 1370 فعاليت رسمي خود را جهت تسکين بخشيدن به دردهاي کودکان مبتلا به سرطان و خانواده هاي آنها شروع کرد. در سال 1386 بيمارستان فوق تخصصي محک در کنار اين موسسه راه اندازي شد که داراي 120 اتاق تک تخته است که در هر کدام از اين اتاق ها تخت هايي براي همراهان (مادران) اين کودکان وجود دارد و هم اکنون 6500 کودک از سراسر کشور تحت حمايت هاي اين موسسه خيريه قرار دارند و علاوه بر اين حدود 200 کودک پناهنده افغاني و عراقي نيز از خدمات اين موسسه در بخش هاي مختلف بهره مند هستند محک، با مراجعه خانواده هاي کودکان مبتلا به سرطان ، کودک مبتلا را تحت حمايت هاي مددکاري و روان شناسي خود قرار مي دهند و براي اولين بار در کشور، اين موسسه علاوه بر مساله درمان ، طراحي و ترميم فضاي زندگي و حال و هواي خانواده و پشتيباني رواني والدين و ساير فرزندان آن خانواده را مد نظر قرار داده است. آراسب احمديان مديرعامل موسسه خيريه حمايت از کودکان مبتلا به سرطان با اشاره به اينکه محک در حوزه هاي مختلف حمايتي ، درمان و تحقيقات فعاليت مي کند مي افزايد: منابع مالي اين موسسه از محل کمک هاي مردمي در بخش هاي مختلفي همچون فعاليت فرهنگي - هنري، قلک ها و شماره حساب هايي از جمله بانک تجارت نياوران، 72826000 و بانک ملت مطهري 9-71405155 تامين مي شود. احمديان در خصوص طرح هاي تحقيقاتي محک اظهار داشت: محک با درک اهميت تحقيقات در پيشگيري و درمان بيماري با همکاري مرکز تحقيقات سرطان دانشگاه تهران فعاليت هاي تحقيقاتي همچون ثبت سرطان تهران و طرح پراکندگي جغرافيايي سرطان اطفال را انجام داده است و علاوه بر اين نسبت به انعقاد قرارداد دو جانبه تحقيقات سرطان با انستيتو گووستاوروسي فرانسه (معتبرترين مرکز تحقيقات سرطان در اروپا) اقدام نموده است. وي در خصوص ديگر فعاليت هاي تحقيقاتي محک گفت: طرح هاي تحقيقاتي در خصوص حفظ توان باروري کودکان مبتلا به سرطان با همکاري پژوهشگاه فناوري هاي نوين علوم پزشکي ابن سينا انجام شده است و در خصوص سلول هاي بنيادي وپيوند مغز استخوان دردرمان کودکان سرطاني با پژوهشگاه رويان فعاليت هايي انجام شده است. *بخش هاي مددکاري و روان شناسي موسسه محک بخش مددکاري محک يکي از زير مجموعه هاي بخش خدمات حمايتي است که عهده دار ارايه خدمات مادي و معنوي به کودکان بيمار و خانواده هايشان است. نخستين اقدام اين بخش بيمه کردن کودک مبتلا به سرطان است. هزينه هاي درماني شامل دارو، بستري شدن ، عمل جراحي، شيمي درماني، راديوتراپي، پروتز و اورتز، تشخيص هاي طبي و ساير هزينه هاي مرتبط است و هزينه هاي غير درماني شامل رفت و آمد ، کمک هزينه تحصيلي و پوشاک است. يکي از وظايف مهم مددکاري مشاوره و راهنمايي است . مددکاران اين فرشته هاي سپيد پوش ، همواره در کنار کودک بيمار و خانواده او هستند و در هنگام اعلام کد 99 که منظور خبر فوت کودک است در کنار کودک بيمار و خانواده اش هستند. * سالانه بين 1500 تا 2000 کودک مبتلا به سرطان مي شوند آمار قطعي و دقيقي از شمار کودکان مبتلا به سرطان در کشور وجود ندارد اما بنا بر جديدترين آماري که در اين زمينه در کنگره اخير سرطان هاي کودکان عنوان شد، سالانه بين 1500 تا 2000 کودک زير 15 سال در کشور مبتلا به سرطان مي شوند. کنگره سرطان هاي کودکان کنگره اي است که به صورت هر دوسال يکبار در سطح بين المللي برگزار مي شود و ششمين کنگره آن (اسفند ماه 1388) براي اولين بار در ايران و در جزيره کيش برگزار شد. دکتر حسن ابوالقاسمي رييس انجمن خون و سرطان کودکان ايران در گفت و گو با ايرنا گفت: به طور تخميني ، سالانه بين 1500 تا 2000 کودک زير 15 سال در کشور مبتلا به سرطان مي شوند که بيشتر اين سرطان ها يعني يعني حدود 20 درصد آنها را سرطان خون شامل مي شود. رييس سازمان انتقال خون ايران با بيان اينکه ميزان سرطان در دنيا رو به افزايش است گفت: تماس با آلاينده هاي موجود در هوا و از جمله دود سيگار اطرافيان، در بروز سرطان در کودکان موثر است. وي با اشاره به ضرورت انجام معاينات دوره اي در کودکان گفت: والدين بايد کودکان خود را در فواصل زماني مشخصي که پزشک به آنها توصيه مي کند مورد معاينات منظم قرار دهند تا در صورت بروز سرطان در مراحل ابتدايي آنان را درمان کنند. دکتر ابوالقاسمي درباره ميزان موفقيت درمان اين بيماران اضافه کرد: با تربيت نيروي‌هاي متخصص سرطان، هم‌اکنون تقريباً دسترسي به افراد متخصص سرطان براي تمامي کودکان مبتلا در کشور وجود دارد و 80 درصد موارد ابتلا تا حد زيادي قابل درمان شده است. براي نشاندن گل لبخند به صورت اين کودکان معصوم دريغ نکنيم و با ياري کردن از محک به کمک ستاره هاي آسمان و فرشتگان کوچک برويم . موسسه اي که بر بالاي اساسنامه آن اين بيت نقش بسته است که : بر سر آنم که گر ز دست بر آيد دست به کاري زنم که غصه سرآيد گزارش از: مهري ميردريکوند
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 618]
-
گوناگون
پربازدیدترینها