واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: نگرانی علی منتظری از وضعیت جهاد دانشگاهی «بايد مواظب باشيم كه از اهداف اوليه جهاد فاصله نگيريم، ما برخاسته از انقلاب فرهنگي هستيم و بايد بر آرمانهاي آن پايبند بمانيم.» پنجره: متولد 1337 قم، داراي دكتراي بهداشت عمومي با گرايش اپيدميولوژي از دانشگاه گلاسكو انگلستان و فلوشيب بهداشت عمومي از كالج سلطنتي پزشكان انگلستان(FFPH)، عضو جهاددانشگاهي از سال 1360 و رياست بر اين نهاد در سه دوره، از سال 1376 تا 1385.«سردرد» حاصل يك ساعت و نيم گپ و گفتم با دومين رييس جهاد دانشگاهي در يك روز سرد پاييزي بود. علي منتظري سرش درد گرفت، نه از صحبت كردن زياد، بلكه از سخن نگفتن. اين درد كه با آه و حسرت فراوان همراه بود از آنچه بر اين روزهاي جهاددانشگاهي ميگذرد، نشأت ميگرفت و مهمتر از آن، از چيزي که در انتظار آن در آينده است.دكتر علي منتظري از سال 1376 تا 1385 به مدت 9 سال رييس جهاددانشگاهي بود. دوراني كه به اعتقاد جهادگران «در مسير بالندگي» بود و دوران تثبيت جايگاه جهاد بهعنوان نهادي برخاسته از انقلاب فرهنگي و تدوام بخش آن. او كه اكنون رييس پژوهشكده علوم بهداشتي جهاددانشگاهي است، ميگويد؛ طي اين سالها يك دغدغه بيشتر نداشته و آن اين بوده است كه «انقلابي بماند» و اينك هم تاكيدش بر همين موضوع است و ميگويد جهاد زماني جهاد خواهد بود و جهادي خواهد ماند كه تنها از يك راه عبور كند و آن اين است كه «انقلابي بمانيم.»صحبت كردن در شرايط كنوني را به صلاح نميدانست و اصرار داشت كه درباره جهاد و آنچه که «سياسيكاري» مينامند، سخن نگويد. ميگفت بهجاي مصاحبه بنويس: «حالم خوش نيست و صلاح نميدانم حرف بزنم»، اما در نهايت اصرارهاي ما كارساز شد و گفت تنها بهدليل ديني كه به جهاددانشگاهي و اعضاي آن دارد و نگراني شديدي كه نسبت به آينده آن ميرود، چند جملهاي سخن خواهد گفت؛ بسياري از جملاتش را با آه نيمهتمام ميگذاشت و عنوان ميكرد كه در شرايط امروز سخن گفتن در اينباره نه تنها دردي را دوا نميكند، بلكه خوف آن دارد كه به دردها بيفزايد.او هم به عملكرد امروز جهاددانشگاهي نقد دارد و هم آنچه در خارج از جهاد بر آن ميگذرد؛ ميگويد:«بايد مواظب باشيم كه از اهداف اوليه جهاد فاصله نگيريم، ما برخاسته از انقلاب فرهنگي هستيم و بايد بر آرمانهاي آن پايبند بمانيم.» دومين رييس اين نهاد، اكنون جهاددانشگاهي را در شرايط ايدهآلي نميداند و معتقد است كه مسير، مسير شناختهشدهاي است و طي حدود سي سال رهنمودهاي روشني پيش روي مديران جهاد است و تاكيد ميكند: «اگر از ريل انقلابي ماندن خارج نشويم، كسي نميتواند به جهاد آسيبي برساند.» اما او علاوهبر نگراني از چگونگي حركت در مسير جهادي بودن، از فشارهايي كه از بيرون به مجموعه وارد ميشود و نادانسته جهاد را از مسير اصلياش دور ميكند، متاثر و نگرانتر است.آقاي دكتر تعريفتان از جهادي بودن و انقلابي ماندن چيست؟ـ پيروي از خط امام(ره) و رهبري تنها راهي است كه موجب ميشود، جهاد انقلابي بماند و از آرمانهاي انقلاب فرهنگي دفاع كند. يك نهاد انقلابي كه بايد نيازهاي انقلاب را برآورده كند، نبايد خود را در معرض جريانهايي قرار دهد كه باعث فراموشي مسئوليتها ميشوند. جهاد نبايد خود را به ديوانسالاري و مسايل اقتصادي آلوده كند و به بهانه درآمد و امور مادي روزمره خود را از جوهره خويش تهي سازد. اين يك هشيار باش است و چنانچه دوستان ما اين توصيه را جدي نگيرند، خود با دست خود جهاد را ويران خواهند كرد!آيا وجود جهاد پس از سي سال همچنان براي كشور ضرورت دارد؟جهاد در شرايط انقلابي به وجود آمد، اما اين بدان معنا نيست كه اكنون ضرورت آن كمرنگ شده باشد، مگر اينكه معتقد باشيم آن ضرورتها و نيازها از بين رفته است. جهاددانشگاهي ثابت كرده است كه توانايي برطرفكردن نيازهاي انقلاب را داشته و دارد؛ چون انقلاب اسلامي ماهيتا توقفناپذير است، بنابراين فعاليت جهاد كماكان ضروري است.مسئولان نظام بهخصوص مقام معظم رهبري بارها در بياناتي از جهاد دفاع كرده و از آن سخن گفتهاند، برداشت شما از اين گفتهها چيست؟من معتقدم مديران ارشد نظام بهويژه رهبر معظم انقلاب اسلامي، باور دارند كه جهاد از جمله معدود نهادهايي است كه علاوهبر علمي و تخصصي بودن، توانسته است همچنان در مسير آرمانهاي انقلاب گام بردارد. به همين منظور، نسبت به آن همواره لطف داشتهاند. از سوي ديگر، به نظر من سخنان ايشان تنها تعارف و يا تمجيد نيست، بلكه راه را هم نشان ميدهند. وقتي ميفرمايند كه جهاد «شركت» تاسيس نكند، منظورشان اين است كه ورود مستقيم جهاد به اين مسايل آن را از هدف اوليه دور ميكند. يا اينكه وقتي تاكيد ميكنند كه جهاد مستقل باشد، به دولتها اين پيام را ميدهند كه بگذاريد جهاد در مسير خودش حركت كند.طي سالهاي گذشته و در تغييرات چند بارهاي كه در اساسنامه جهاد به وقوع پيوسته، برخي بهدنبال اين بودهاند كه جهاد را به زير مجموعه دولت ببرند، نظرتان در اين باره چيست؟در دوران رياستجمهوري جناب آقاي خاتمي وزير علوم پيشنهاد داشت كه جهاد زيرمجموعهاي از وزارت شود كه با مخالفت آقاي خاتمي روبهرو شد. طي سالهاي بعد هم همواره بسياري احساس ميكردند كه ميتوانند با جهاد مانند يك دستگاه دولتي يا وزارتخانه برخورد كنند. متاسفانه آنها فكر ميكنند كه جهاد هم مثل بقيه سازمانهاست در حاليكه اينگونه نيست. استقلال جهاد به نفع دولتهاست. يك جهاد مستقل بهتر ميتواند حامي دولتها باشد.اين روزها درباره تغيير رييس جهاد دانشگاهي در رسانهها اخبار گوناگوني منتشر ميشود، چرا به اين موضوع اين قدر توجه ميشود؟اين اتفاق از دو جهت تاسفبار است؛ اول اينكه جهاد بهعنوان نهادي علمي ـ تخصصي و در عين حال انقلابي به روزگاري دچار شده كه هر كس به خود اجازه ميدهد درباره آن نظر دهد و هر روز براي آن رييسي تعيين كند؛ در حاليكه در دوران گذشته اينگونه نبود. از بعد ديگر بايد به حال افرادي تاسف خورد كه فكر ميكنند جهاددانشگاهي هم مانند سازمانهاي دولتي ديگر است و بايد آن را فتح كنند! توصيه برادرانه من اين است كه اين افراد بهجاي آنكه بخواهند جهاد را فتح كنند به استقلال آن كمك كنند تا جهاد كماكان انقلابي بماند.اگر مديران جهاد مانند ديگر سازمانهاي دولتي با تغيير دولتها عوض شوند چه اتفاقي ميافتد؟هيچ! فقط ديگر جهادي باقي نميماند. جهاد به تغييرات نياز دارد، اما بر اساس داشتهها و تحولات درونش كه در راستاي اهداف انقلاب است، نه اينكه الزاما با تغيير دولتها رييس و مديران آن هم تغيير كنند. اصلا مگر جهاد نهادي دولتي است كه همه فكر ميكنند بايد با تغييرات در دولت جهاد هم تغيير كند؟ همانطور كه اطلاع داريد، جهاددانشگاهي يك نهاد عمومي غير دولتي است كه زير نظر شورايعالي انقلاب فرهنگي فعاليت ميكند و فقط حدود بيست درصد هزينههاي آن به صورت كمك از سوي دولت پرداخت ميشود و مابقي هشتاد درصد هزينههاي آن از دسترنج جهادگران تامين ميشود. لذا انتظار اين است كه در مورد سرنوشت جهاددانشگاهي هيئت امناي اين نهاد، اعضاي محترم شورايعالي انقلاب فرهنگي و رييسجمهور محترم و رييس شورايعالي انقلاب فرهنگي با حساسيت لازم برخورد كنند.شما چرا اين قدر نسبت به اين موضوع اظهار نگراني ميكنيد؟براي آنكه خوف دارم اين نهاد برآمده از انقلاب دچار هرج و مرج و در نهايت از هم پاشيدگي و اضمحلال شود يا پوسته آن باقي بماند و از محتوا تهي گردد. من نگران دهها و صدها جوان مومن، پاك و با اخلاصي هستم كه با هزاران اميد در مراكز گوناگون علمي و فرهنگي در اين نهاد انقلابي مشغول بهكار شدهاند و اكنون حيران ماندهاند كه ماجرا چيست؟ من نگران رفتن و آمدن افراد نيستم چرا كه بالاخره هر كس روزي ميآيد و روزي ميرود. هيچگونه دغدغه شخصي هم ندارم. اتفاقا در حال حاضر بسيار راحت هستم و در اين گوشه نشستهام و بهكار علمي كه آن هم نوعي جهاد است، مشغولم و نه در كاري دخالت ميكنم و نه با كسي كاري دارم!بسياري از گفتههاي منتظري در همان گفتوگوي دوطرفه در حد ناگفتهها ماند و او مايل نبود كه حتي صحبتهايش ضبط شوند. منتظري كه انگار نميخواست حرفهايش را به بيرون بريزد، در حاليكه زير لب مرتب ميگفت «سرم درد گرفت از اين اوضاع» با بيان اين جمله مصاحبه را به پايان برد و همچنان اصرار ميكرد اين صحبت در حد صحبت بماند!منتظري در واپسين روزهايي كه در جهاددانشگاهي بهعنوان رييس خدمت ميكرد، در يادداشتي به بررسي دگرگونيهاي اين نهاد در دوران خود پرداخته است. در بخشي از اين يادداشت او به چالشهاي پيشروي جهاد اشاره داشته كه بخشهايي از آن در ادامه ميآيد:«راه پيشرفت جهاددانشگاهي مشخص است؛ درسآموزي از تجربههاي پيشين. جهادگران بايد بدانند هر گاه از خط امام و رهبري فاصله بگيرند، روز سقوط آنان فرار ميرسد. جهادگران بايد مراقب وعدههاي شيرين (كه در اصل از زهر نيز تلختر است) و دهان پركن(پوچ است و هيچ نيست) باشند. آنان بايد يك لحظه هم از مسيري كه تاكنون پيمودهاند و نتيجه آن را نيز در عمل ديدهاند، غافل نشوند. رمز اين موفقيت يك چيز بيش نيست: انقلابي بمانند و به نام مقدس جهادانشگاهي تمسك بجويند. هر گاه نيروهاي مومن و انقلابي به چرب و شيرين دنيا دلمشغول شوند، بدانند كه راه را براي دشمنان خود باز ميكنند و با دست خويش خود را به گور خواهند سپرد. جهادگران جهاد دانشگاهي بايد هدف عمده خود را ترويج آرمانهاي انقلاب، انديشه و سيره امام و راه شهيدان سرافراز اين نظام مقدس بدانند و تحقق اين آرمانهاي والا و ارجمند را در صحنههاي علمي و فرهنگي به نمايش بگذارند. نميتوان هم جهادي بود و هم فكر و ذكر، رفاه مادي باشد. رفاه خوب است، اما تا چه حد و تا چه ميزان؟»
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 237]