تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 29 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هر كس خداى عزوجل را اطاعت كند خدا را ياد كرده است، هر چند نماز خواندن و روزه گرفتن...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1830903794




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

اتهام به کليت نظام شايسته مجازات است


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: اتهام به کليت نظام شايسته مجازات است گفتگو با رسول منتجب نیا رسول منتجب‎نيا يکي از فعالان سياسي اصلاح‎طلب است که از ابتداي تشکيل حزب اعتماد ملي توسط آقاي مهدي کروبي، قايم‎مقامي اين‎ حزب را بر عهده داشته. او معتقد است نظام جمهوري اسلامي مقدس‎تر از آن است که با اتهام‎زني‎‎هاي برخي زير سئوال برود. او مي‎گويد اگر کسي اتهام تقلب را متوجه کليت نظام کند، بايد بازخواست و مجازات شود. در عين حال به نظر آقاي منتجب‎نيا اتهام به افراد مرتبط با نظام نبايد با اتهام به نظام اشتباه گرفته شود.در جايگاه قايم‎مقام آقاي کروبي در حزب اعتماد ملي، بفرماييد که انتخابات دهمين دوره رياست جمهوري را چطور ديديد؟انتخابات دهم رياست جمهوري از نظر ميزان مشارکت مردم اتفاق بسيار نادر و مبارکي براي کشور، ارکان نظام، علما، روحانيت، مراجع، در رأس همه مقام معظم رهبري بود. اگر از اين‎ فرصت خوب استفاده مي‎شد يک جهش قابل توجهي درانقلاب و نظاممان به وجود مي‎آمد و ارتباط تنگاتنگي بين مردم و مسئولان نظام بيش از گذشته برقرار و تقويت مي‎شد و فضا براي فعاليت و تلاش بسيار مهياتر از گذشته فراهم مي‎شد. حضور مردم در صحنه انتخابات، قبل از روز اخذ رأي به‎صورت فوق‎العاده‎ چشمگير و بي‎نظير بود و همين حضور گسترده و چشمگير را ما پاي صندوق‎‎هاي رأي هم شاهد بوديم.اين‎ فرصت را مي‎شد مديريت، کنترل و هدايت کرد و بهترين بهره‎برداري را از آن مي‎شد انجام داد. اما متأسفانه ما نتوانستيم اين‎ فرصت را مديريت کنيم تا جايي‎که تبديل به يک تهديد شد و اين‎ رخداد که مي‎توانست عامل وحدت و انسجام و عظمت کشور باشد، به يک مخاطره بدل گشت و هنوز بعد از گذشت چند ماه، آثار اين‎ فرصت‎سوزي را مشاهده مي‎کنيم.روشن هم نيست که عوارض و آثار اين‎ مخاطره تا کي قرار است در کشور ما ديده شود. همه کساني که در استفاده نکردن از اين‎ فرصت دخيل بودند، در پيشگاه خداي متعال و مردم بايد پاسخگو باشند. مردم به وظيفه خودشان خوب عمل کردند و اين‎ ما بوديم که به تکليف خودمان خوب عمل نکرديم و اين‎ يک نوع کفران نعمت و ناسپاسي است.شما با آن‎که قايم ‎مقام حزب آقاي کروبي هستيد و کانديداي مورد نظر شما در انتخابات پيروز نشد، اما برخلاف آقايان موسوي و کروبي و ساير اصلاح‎طلب‎ها که مشي تند و تيزي را در واکنش به اين‎ عدم پيروزي در پيش گرفتند، مشي متعادل و معقولي را اتخاذ کرديد و از اظهارنظر‎هاي تند فاصله گرفتيد. دليل اين‎ کار شما چه بود؟من معتقدم که برتر از هر منفعت و مصلحتي، «وظيفه ديني و الهي» ما قرار دارد و بعد «وظيفه ملي و تاريخي» انسان که منتهي مي‎شود به حفظ وحدت و انسجام مردم و خدمت به خلق‎ا... . از نظر من «منافع حزبي و جناحي» در مرتبه سوم و «منافع شخصي» در مرتبه چهارم و بعد از «وظيفه الهي» و «وظيفه ملي» قرار دارند. اين‎ منافع و مصالح در عرض هم نيستند، بلکه رابطه آن‎ها طولي است.ما نبايد به‎خاطر منفعت شخصي، منافع حزبي و جناحي را ناديده بگيريم و يا به خاطر منافع حزبي و جناحي، منفعت‎‎هاي ملي را زير پا بگذاريم و يا بالاتر از همه اين‎‎ها به خاطر منافع ملي، بخواهيم مصالح الهي و ديني را پايمال کنيم. اين‎‎ها سلسله مراتبي است که بايد مورد توجه قرار‎گيرد.من علي‎رغم اين‎‎که جزو منتقدين انتخابات بوده و هستم، ولي هميشه معتقدم که بايد به‎گونه‎اي عمل کنيم که مسايل به شيوه منطقي و عاقلانه‎اي حل شود و خداي نکرده با رفتار نسنجيده خودمان حوادث تلخ و تلخ‎تري را ايجاد نکنيم. لذا اين‎ مشي را انتخاب کردم و به دوستان اصلاح‎طلب هم سفارش داده و مي‎دهم که با مشي منطقي و اصولي با مسايل برخورد کنند.رهبر انقلاب بعد از انتخابات چندين سخنراني در جمع‎‎هاي مختلف مردمي داشتند؛ يکي در نماز جمعه بيست‎ونهم خرداد، يکي در نماز عيد فطر و يک سخنراني ديگر در جمع نخبگان. ايشان به‎شدت از روند در پيش گرفته شده از سوي اصلاح‎طلبان انتقاد کردند و اتهام تقلب و ساير اتهامات طيف اصلاحات را سبب هتک حرمت و حيثيت نظام دانستند. ايشان در جمع نخبگان اعلام کردند که مخدوش دانستن نتيجه انتخابات يک جرم بزرگ است. تحليل شما از فرمايشات رهبري و تداوم اعتراض‎‎هاي ساختارشکنانه اصلاح‎طلبان چيست؟به هر حال فرمايشات رهبري براي همه ما واجب‎الاتباع است. منتهي صحبت‎‎هاي رهبري در هر زمينه‎اي بايد به‎صورت جامع تحليل شود نه گزينشي. ايشان ضمن اين‎که بعضي از حرکت‎‎هاي جناح اصلاحات را محکوم کردند در مقابل، در مورد ماجراي اعترافات که از تلويزيون پخش مي‎شد بحث‎هايي را مطرح کردند. قضيه اعترافات تا پيش از صحبت‎‎هاي رهبري در يک مسير افراطي افتاده بود و به‎صورت يک پرونده‎سازي، توهين و اختلاف افکني پيش مي‎رفت، اما ايشان به اين‎ قضايا خاتمه داد. بنابراين صحبت‎‎هاي رهبري را بايد همه‎جانبه در نظر بگيريم تا بتوانيم مسير صحيح را انتخاب کنيم. ولي متأسفانه روش همه ما اين‎ بوده که هر جمعي يا گروهي يک بعد از صحبت‎‎هاي رهبر را که به نفعشان است انتخاب مي‎کنند و ابعاد ديگر را کنار مي‎گذارند. البته اين‎ مسئله تنها در مورد رهبري صدق ندارد، بلکه درباره پيشوايان، بزرگان دين و آيات قرآن هم همين‎گونه عمل مي‎شود؛ يعني برداشت شخصي، محدود و گزينشي از رهنمودها صورت مي‎گيرد.مقام معظم رهبري تصريح کردند که تقلب در اين‎ سطح و در حد 11 ميليون امکان‎پذير نيست و جمهوري اسلامي به آراي مردم خيانت نمي‎کند و از طيف معترض خواستند که به اين‎ اتهام‎ها پايان بدهند، چرا اصلاح‎طلب‎ها و در رأس آن‎ها آقايان موسوي و کروبي هنوز هم بر بحث مخدوش بودن انتخابات اصرار دارند و حرف خودشان را مي‎زنند؟حرمت فرمايشات رهبري را همه بايد حفظ کنند. بعد از اعلام نتايج انتخابات و اتفاقات و اعتراضاتي که صورت گرفت، مقام رهبري گروهي را دعوت کردند که بنده هم جزو آن‎ها بودم.در جلسه‎اي که با رهبري داشتيم بنا به درخواست ايشان بحث‎ها و صحبت‎هايمان را بي‎پرده گفتيم. دوستاني که حاضر بودند پيشنهاد‎هاي مختلفي را براي برون‎رفت از اين‎ مسايل ارايه دادند و آخرين پيشنهاد را هم بنده خدمت ايشان عرض كردم. مقام معظم رهبري فرمودند که پيشنهاد بنده را مي‎پسندد. پيشنهاد من اين‎ بود که کميته‎اي مرکب از شوراي نگهبان، وزارت کشور و نمايندگان کانديدا‎هاي معترض به‎صورت متعادل نه اين‎‎که کفه ترازو به نفع يک طرف خاص سنگين باشد تشکيل شود تا حرف‎ها و اعتراض‎ها را بشنوند و در نهايت حکميت کنند. پيشنهاد را که مطرح کردم، رهبري اسم بنده را در جمع بردند و گفتند پيشنهاد فلاني پيشنهاد خوبي است. اما اين‎‎که چرا اين‎ پيشنهاد عملي نشد در جريان نيستم. من فکر مي‎کنم اگر به اين‎ پيشنهاد که مورد تأکيد برخي از مراجع هم بود عمل مي‎شد، تمام اين‎ قضايا خاتمه پيدا مي‎کرد. برخي معتقدند که طرح مسئله تقلب، مدت‎ها پيش در محافل اصلاح‎طلبان برنامه‎ريزي شده بود و تشکيل کميته صيانت از آرا هم در راستاي همين برنامه‎ريزي بوده. چقدر با اين‎ تحليل موافقيد؟ببينيد؛ تشکيل کميته صيانت از آرا يک عمل ستادي بود که هيچ مشکل قانوني هم نداشت و هر گروهي مي‎تواند در هر انتخاباتي اين‎ کميته را در ستاد خودش تشکيل بدهد.من نمي‎دانم چرا دولت اين‎ همه نسبت به تشکيل اين‎ کميته در ستاد اصلاح‎طلبان واکنش منفي نشان داد و اعتراض کرد. در حالي‎که در بعضي انتخابات ديگر هم ما چنين کميته‎اي را داشته‎ايم. شما هم اگر کانديدا باشيد مي‎توانيد در ستاد خودتان هر کميته‎اي تشکيل بدهيد، حتي کميته «تسخير کره ماه» را هم مي‎توانيد در ستاد خودتان داشته باشيد! اين‎ موضوع به‎جايي لطمه نمي‎زند.اعتراض دولت به کميته صيانت از آراي اصلاح‎طلبان آن‎چنان شديد شد که کميته صيانت از آرا را به عکس‎العمل وادار کرد و در نهايت هم نتوانست آن‎گونه که بايسته و شايسته بود شکل بگيرد و فعاليت کند. به نظر من اگر مي‎گذاشتند اين‎ کميته روال طبيعي خودش را طي کند، مي‎توانست يک بازوي کمکي براي شوراي نگهبان و وزارت کشور باشد و وقتي اين‎ کميته در کنار شوراي نگهبان و وزارت کشور اعلام مي‎کرد انتخابات سالم است، راه انتقاد و اعتراض کانديدا‎هاي معترض اصلاح‎طلب هم بسته مي‎شد.آقاي سيد مرتضي نبوي مديرمسئول روزنامه رسالت اخيرا در مصاحبه‎اي که با ايشان داشتم گفتند که اصلاح‎طلب‎ها پيش از هر انتخاباتي يک بازي «ننه من غريبم» راه مي‎اندازند و با طرح اين مسئله که «اگر انتخابات سالم باشد اصلاح‎طلب‎ها پيروز مي‎شوند» به‎نوعي پيش‎دستي مي‎کنند که اگر شکست خوردند شکستشان قابل توجيه باشد. عموم سياسيون اصول‎گرا معتقدند اصلاح‎طلب‎ها از چند ماه قبل از انتخابات، با شبهه‎افکني در سلامت برگزاري انتخابات در جاده‎اي قدم گذاشتند که اگر نتيجه به نفعشان نبود، بازي را به هم بزنند. به‎عنوان يک فعال سياسي اصلاح‎طلب اظهارنظر آقاي نبوي و اين‎ دسته از اصولگراها را قبول داريد؟من واقعا از بعضي دوستان انقلابي و با سابقه مثل آقاي نبوي که فرهنگي هم هستند تعجب مي‎کنم كه چنين تعابيري را به کار مي‎برند که با ادبيات فرهنگي و اخلاقي اسلام تضاد دارد. اين‎ کار شايسته‎اي نيست که ما کليت يک جريان را که در بدنه جامعه پايگاه‎‎هاي اجتماعي دارد، با چنين تعابيري متهم کنيم و زير سئوال ببريم. اين‎ يک «غيبت جمعي» است و گناهش به‎مراتب از تهمت و غيبت فردي بيشتر است. اما اين‎‎که چرا بعضي از فعالان سياسي اصلاح‎طلب و حتي غير اصلاح‎طلب مسئله تقلب در انتخابات را مطرح کردند، بايد به پيشينه و پيش‎فرض‎‎هاي اين‎ موضوع مراجعه کنيم. وقتي که ما مي‎بينيم از دوازده نفر عضو شوراي نگهبان هفت نفر به نفع يک کانديدا در سخنراني‎ها و نوشته‎هايشان موضع‎گيري مي‎کنند، نشان مي‎دهد که اکثريت اين‎ شورا داراي يک موضع خاص است. وقتي مي‎بينيم وزير کشور، معاونين وزير کشور و حتي معاونين رييس جمهور و ساير وزرا به شهر‎هاي مختلف سفر مي‎کنند و ضمن تبليغ براي رييس جمهور، رقباي سياسي را به انواع اتهام‎ها متهم مي‎کنند، اين‎ نشان مي‎دهد که يک عزم هماهنگ براي ماندن در قدرت شکل گرفته است و اين‎ ايجاد شايبه مي‎کند. اين‎ رفتار‎هاي خود اطرافيان دولت بود که سبب ايجاد اين‎ شايبه در ذهن اصلاح‎طلب‎ها و غير اصلاح‎طلب‎ها شد.البته اين‎‎که اعضاي شوراي نگهبان نسبت به يک کانديدا نظر خاص داشته باشند، دليل و سند براي اين‎‎که به آن‎ها تهمت دست بردن در آراي مردم زده شود نيست.بله حق با شماست اين‎ دليل نمي‎شود که آن‎ها مرتکب اين‎ عمل شده باشند، اما بر اساس اصول اسلامي، قاضي و داور بايد کاملا بي‎طرف باشد و حتي در نگاه کردنش به شاکي و متشاکي بايد عدالت و مساوات را رعايت کند. شوراي نگهبان قاضي انتخابات و آخرين پناهگاه همه کانديداهاست؛ بنابراين بايد کاملا بي‎طرف باشد. اين‎ جزو بديهيات است.بله، من هم قبول دارم که دوستان شوراي نگهبان نبايد تمايلات قلبي‎شان را در حمايت از يک کانديداي خاص اظهار مي‎کردند، اما باز هم تأکيد مي‎کنم که اين‎ اشتباه آن‎ها دال بر دستکاري آرا از سوي آنان نمي‎شود و خود حضرت‎عالي هم اين‎ موضوع را‎پذيرفتيد.قصد دفاع از شخص خاصي را ندارم، اما اين‎ هم که فرموديد معاونان رييس جمهور و وزراي دولت نهم براي آقاي احمدي‎نژاد تبليغ مي‎کرده‎اند، به نظر من کاملا طبيعي است. مگر وزرا و معاونين آقاي خاتمي در دوره دوم کانديداتوري ايشان برايش تبليغ نمي‎کردند؟ مگر وزرا و معاونين آقاي‎هاشمي در دوره دوم نامزدي ايشان در انتخابات رياست جمهوري سال 1372 برايش تبليغ نمي‎کردند؟بله قبول دارم که اين‎ مسئله در کشور ما امري طبيعي شده، اما کاملا خلاف شرع و قانون است.در قانون اساسي و ‎انديشه حضرت امام(ره) براي نظام جمهوري اسلامي جايگاه بسيار رفيعي ترسيم شده و از آحاد مردم به‎ويژه نخبگان و سياسيون خواسته شده که در راستاي تحکيم پايه‎‎هاي قدرت و اعتبار نظام قدم بردارند.با اين‎ وصف، اگر گروهي از سياسيون يک اتهام بزرگ را به نظام وارد کنند که در حد هتک حرمت و حيثيت نظام باشد، اما سند و مدرکي براي اثبات آن نداشته باشند و اين‎ مسئله دستاويزي براي کشور‎هاي مخالف شود و از آن به‎عنوان اهرمي براي بازي با اعتبار نظام استفاده کنند، تکليف چيست؟ نفس «اتهام به نظام» را چگونه مي‎بينيد؟ببينيد يک وقتي کسي مي‎گويد که نظام جمهوري اسلامي اين‎ کار را کرده، اما يک وقتي کسي مي‎گويد که يک کارمند نظام اين‎ عمل را انجام داده و مثلا يک سيلي توي گوش من زده. بين اين‎ دو مورد تفاوت اساسي وجود دارد. اگر کسي بگويد يک کارمند، يک پليس، يک بسيجي يا يک‎طلبه به من ظلم کرده، اين‎ اتهام به اصل نظام نيست. ما نبايد همه انتقادها و اعتراض‎هايي را که به افراد مي‎شود را به‎سمت نظام برگردانيم.اين‎ دقيقا مثل اين‎ مي‎ماند که شما به بنده انتقاد يا توهين کنيد و من فرياد بزنم که به خدا و پيغمبر انتقاد و توهين شد! من از اول هم با اين‎ موضوع مخالف بودم و هستم که انتقادها و اعتراض‎ها به افراد يا مسئولين را متوجه نظام بکنيم.به نظر من اين‎ يک فرافکني است. نظام جمهوري اسلامي به‎مراتب شأنش بالاتر و مقدس‎تر از اين‎ حرف‎هاست که با اشتباه يک‎طلبه، کارمند يا پليس زير سئوال برود. نظام جمهوري اسلامي چکيده انقلاب اسلامي است. اشکال از نظام و قانون اساسي نيست، بلکه اشکال از عملکرد ماست. به‎گفته شاعر: «اسلام به ذات خود ندارد عيبي؛ هر عيب که هست ز مسلماني ماست.» اما رهبر انقلاب، اتهام تقلب را متوجه شخص يا اشخاص ندانستند، بلکه آن را متوجه کليت نظام دانسته و فرمودند که اين‎ اتهام بزرگ سبب هتک حيثيت نظام شد.روي صحبت مقام رهبري با کساني است که با طرح مسئله تقلب در انتخابات، اين‎ اتهام را به کليت نظام وارد کردند. ما نبايد اين‎ واقعيت را ناديده بگيريم که رسانه‎ها و کشور‎هاي بيگانه از اين‎ موضوع عليه جمهوري اسلامي سوء استفاده کرده و اين‎ اتهام را متوجه کليت نظام دانستند.رسانه‎ها و شبکه‎‎هاي ماهواره‎اي بيگانه با بزرگ‎نمايي مسايل پس از انتخابات به‎گونه‎اي القا کردند که ماهيت جمهوري اسلامي همين است و سي سال است که در انتخابات تقلب مي‎کند! من کاملا با اين‎ قضيه موافقم که اگر کسي اين‎ اتهام را به کليت نظام زد بايد بازخواست و مجازات شود.تعدادي از اصلاح‎طلبان در طرح اين‎ اتهام و بزرگ‎نمايي آن کاملا با رسانه‎‎هاي بيگانه هم‎نوا بودند.مثلا آقاي مهاجراني با حضور در بي‎بي‎سي فارسي رسما به اين‎ مسئله دامن زد. خانم زهرا رهنورد در مصاحبه با بي‎بي‎سي نتيجه انتخابات را غير واقعي خواند و مدعي شد که تقلب صورت گرفته، اين‎‎ها چگونه قابل توجيه است؟ببينيد؛ اگر مسئله انتخابات به‎خوبي تدبير و مديريت مي‎شد، ميدان دست مخالفان نظام و مخالفان اسلام نمي‎افتاد. اشکال در مديريت قضيه بود.با خيلي از دو‎آتشه‎‎هاي عضو جنبش سبز گفت‎وگو داشته‎ام. حقيقت اين‎ است که اين‎ افراد عموما به حاکميت ديني اعتقادي ندارند. براي اين‎ افراد، مسئله مهندس موسوي يا آقاي کروبي و خاتمي و احمدي‎نژاد مطرح نيست. اين‎ افراد به نقطه‎اي رسيده‎اند که در تقابل ‎آشکار با دکترين حاکميت ديني قرار گرفته‎اند و از اين‎ منظر، مخالف استمرار نظام جمهوري اسلامي هستند.از شعار‎هاي آن‎ها هم اين‎ مسئله هويداست. مثلا شعار «نه شرقي، نه غربي، جمهوري ايراني» در روز قدس. به نظر شما با اين‎ افراد و ديدگاه‎هايشان که زير لوا و نام اصلاحات و آقاي موسوي، خاتمي و کروبي ساختارشکني مي‎کنند، چه‎ بايد کرد؟من قبول دارم که يک موجي راه افتاده که ديگر آقاي موسوي و خاتمي و کروبي بر آن کنترلي ندارند و حتي اگر خود اين‎ آقايان هم توقف کنند اين‎ موج آن‎ها را کنار زده و مسير خودش را پي مي‎گيرد.البته اين‎ کاملا طبيعي است که در يک جرياني، گروهي هم وارد بشوند که افراطي‎گري کنند. به اعتقاد من بايد اين‎ موج را هدايت و کنترل کرد.کنترل اين‎ موج با سرکوب و قوه قهريه امکان‎پذير نيست. هرچه ما بيشتر فشار بياوريم، اين‎ شکاف عميق‎تر مي‎شود و راه برگشت دشوارتر خواهد شد. اگر ما در مواجهه با اين‎ موج، عقل و تدبير را جايگزين زور، احساس و تهديد کنيم بهتر مي‎توانيم تدبير کنيم. آقايان خاتمي، موسوي و کروبي از آن‎‎جا که شخصيت‎‎هاي تأثيرگذاري در جريان اصلاحات هستند، مي‎توانند با تدبير و عقلانيت، موج سبز را هدايت کنند.جريان اصولگرايي بايد از اين‎ سه شخصيت بخواهد که موج سبز را کنترل کنند و اين‎ موج را رها نکنند. اگر آقايان موسوي و خاتمي و کروبي، موج سبز را رها کنند، نه تنها خودشان به حاشيه مي‎روند، بلکه اين‎ موج به‎صورت افسارگسيخته عمل خواهد کرد و مشکلات بيشتري را ايجاد مي‎کند.افرادي که در درون موج سبز، شعارهايي مثل «جمهوري ايراني» سر مي‎دهند، اين‎‎ها جزو جريان‎‎هاي انحرافي هستند.ما در جريان انقلاب اسلامي هم از اين‎ گروه‎ها داشته‎ايم که وقتي مردم شعار مي‎دادند «استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي»، آن‎ها شعار‎هاي انحرافي ديگري سر مي‎دادند. به‎طور طبيعي، اين‎ گروه‎ها که هميشه در اقليت هم هستند به حاشيه رانده مي‎شوند و موج جمعيت مردمي و مسلمان آن‎ها را کنار مي‎زند. از طرف ديگر، عقلاي اصولگرا هم بايد وارد صحنه بشوند و از تندروي‎‎هاي برخي اصولگرايان جلوگيري کنند. جريان دولتي هم که نه اصول‎گراست نه اصلاح‎طلب بايد به اصل وحدت ملي تن بدهد و از حاشيه‎سازي پرهيز کند.شما سابقه و تجربه کانديدا شدن در انتخابات مختلفي را داريد. هيچ‎وقت تا حالا اتفاق افتاده که در انتخاباتي نامزد باشيد و پيش از آن که رأي‎گيري تمام شده و آرا شمارش بشود اعلام کنيد که پيروز انتخابات هستيد؟!نه، هيچ‎وقت تا پيش از اعلام نتايج، نگفته‎ام که پيروزم. اما گاهي شواهد و ميزان استقبال مردم گواهي مي‎داده که من پيروزم.اما با اين‎‎که شواهد هم دال بر پيروزي شما بود باز هم تا اعلام رسمي نتايج، خودتان را برنده اعلام نکرديد.نه، تا زماني‎ که نتيجه رسمي اعلام نشده، خودم را برنده ندانسته‎ام.با اين‎ حال، به نظر شما چرا در شرايطي که عرف انتخابات و معيار‎هاي قانوني انتخابات در سراسر دنيا به‎گونه‎اي است که تا نتيجه رسمي اعلام نشود، هيچ کانديدايي حق ندارد خودش را پيروز اعلام کند، آقاي موسوي پيش از اعلام رسمي نتايج و حتي پيش از شروع شمارش آرا خودش را برنده قطعي انتخابات اعلام کرد؟!ببينيد؛ من کاري به اشخاص ندارم. انتخابات به‎طور کلي يک چارچوب و قواعدي دارد که لازم‎الاجراست. اما کانديداها مي‎توانند پيش‎بيني کنند که مثلا پيروز مي‎شوند يا شکست مي‎خورند.البته بعد از اتمام رأي‎گيري بايد تمام کانديداها دم فرو مي‎بستند تا آرا شمارش شود و نتيجه قطعي اعلام بشود. اما متأسفانه پيش از برگزاري انتخابات، پيشگويي‎هايي انجام شد که به‎نظر من کار درستي نبود.منبع: هفته نامه پنجره




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 193]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن