تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 13 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):نماز شب، موجب رضايت پروردگار، دوستى فرشتگان، سنت پيامبران، نور معرفت، ريشه ايم...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

خانه انزلی

تجهیزات ایمنی

رنگ استخری

پراپ فرم رابین سود

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799268231




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي امروز روزنامه‌ي هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه برخي از آنها در زير مي‌آيد. رسالت: واكاوي اهانت نفرت انگيز به قرآن«واكاوي اهانت نفرت انگيز به قرآن» عنوان سرمقاله‌ روزنامه‌ رسالت به قلم محمد كاظم انبارلويي است كه در آن مي‌خوانيد؛ مقام معظم رهبري در پيام روشني بخش خود به مناسبت هتك حرمت قرآن كريم نكته سنجي‌هاي دقيقي در تبيين پديداري اين رويكرد نفرت انگيز مطرح فرمودند كه در خور دقت است. علت پديده قرآن سوزي و اهانت به ساحت مقدس قرآن چيست؟از بازخواني پيام مقام معظم رهبري نكات زير در پديداري اين واقعه به خوبي واكاوي مي‌شود.1- امروز همه سران كفر و استكبار در برابر اسلام ايستاده‌اند.2- قرآن سوزي يك مرحله از اسلام ستيزي به سركردگي صهيونيسم و رژيم آمريكاست.3- مي‌خواهند ملت‌هاي مسلمان را از مسائل و تحولات دنياي اسلام و خاورميانه غافل كنند.4- اهانت به قرآن يك اقدام محاسبه شده از سوي مراكزي است كه اسلام هراسي و اسلام ستيزي را در دستور كار دارند.5- قرآن سوزي محصولي از اتاق فكرهاي صهيونيست‌هاست.چرا دشمن به اين روز افتاده است؟ چرا دانش و دستاوردهاي علمي غرب طي سه قرن اخير عاجز از هماوردي فكري و نظري با اسلام و قرآن است؟چرا عقلانيت ليبرال در برابر عقلانيت اسلام فاقد يك رژيم علمي و منطقي است؟ واقعيت اين است كه غرب در تعامل با اسلام كم آورده است و كارش به فحش و ناسزا و اهانت و آتش زدن انديشه وحياني قرآن رسيده است. ملت‌هاي مسلمان بايد خود را آماده شرايط حساس كنوني بنمايند. حال كه غرب مواجهه فكري خود با اسلام را به"انديشه سوزي" فرو كاهيده است، نخبگان دنياي اسلام و متفكران الهي اسلام بايد فرصت "انديشه سازي" را از دست ندهند. امروز غرب بيش از هر زماني تشنه انديشه‌هاي "وحياني" بويژه انديشه آسماني قرآن است.از اين پس مسلمانان جهان به فهرست جنايات غرب بويژه آمريكا در دنياي متمدن امروز بايد جرم و جنايت "قرآن سوزي"و اهانت به ساحت مقدس قرآن را بيفزايند. قرآن به عنوان كتاب آسماني آخرين فرستاده الهي حاوي فرامين همه انبياي الهي از جمله حضرت مسيح(ع) است. كساني كه به اين رويكرد زشت و نفرت انگيز رسيده‌اند مي‌خواهند تعاليم همه انبياي الهي را به آتش بكشند. آنها به خدا و قيامت اعتقادي ندارند آنها نمي‌دانند آخرت خود را به آتش كشيده‌اند و اين آتش افروزي دامنشان را در همين دنيا خواهد گرفت.مقام معظم رهبري با يادآوري نكاتي در پايان پيام خود قرآن سوزي را اثبات دشمني استكبار با اسلام و قرآن تلقي فرمودند و دو نكته مهم را نيز مطرح فرمودند.1- نزاع بين اسلام و مسيحيت طراحي دشمن است. پديده قرآن سوزي ربطي به كليسا و مسيحيت ندارد نبايد مسلمانان به چنين دام خطرناكي بيفتند.2- دولت آمريكا اگر صداقت دارد عوامل اصلي اين جنايت را مجازات كند.اين دو نكته مشفقانه راه حل صلح آميزي براي برون رفت از اين فاجعه نكبت بار است.مسلمانان به نكته اول و سران غرب بويژه آمريكا به نكته دوم بايد توجه كنند تا جلوي فجايع ديگر را بشود با عقلانيت گرفت والا غرب بايد منتظر خشم مقدس مسلمانان براي پاسخگويي به اين جنايت باشند.غرب با اهانت به قرآن پاي در وادي آتش افروزي‌هاي جديد نهاده و به طور جدي صلح جهاني را تهديد مي‌كند. آنها با اين كار آتش به ريشه خود زده‌اند.جمهوري اسلامي:دفع الوقت در "شرم الشيخ"«دفع الوقت در شرم الشيخ»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي جمهوري اسلامي است كه در آن مي‌خوانيد؛كشتار وحشيانه‌اي كه ارتش رژيم صهيونيستي در "بيت حانون" به راه انداخته، نشانه‌هاي بي‌پروائي اين رژيم اشغالگر در پرتو عقب‌نشيني‌هاي طيف "محمود عباس" است كه دشمن را براي گستاخي بيشتر به منظور كسب امتيازات افزون‌تر وسوسه كرده است.اين نكته از آن جهت اهميت دارد كه دقيقاً در آستانه شروع دور دوم مذاكرات با صهيونيستها در "شرم الشيخ" صورت گرفته و اشتهاي سيري‌ناپذير اسرائيل براي كسب امتياز را به نمايش مي‌گذارد.جنبش‌ حماس نيز با صدور بيانيه‌اي ضمن محكوم‌ساختن ذلت‌پذيري تشكيلات خودگردان هشدار داده است كه حضور در شرم‌الشيخ نشانه اهانت به خون شهدا، ناديده‌گرفتن حقوق ملت فلسطين و تسليم در برابر باج‌خواهي دشمن است.براي آنكه ديدگاه بهتري در اين مورد داشته باشيم لازم است بدون هيچگونه پيشداوري به ارزيابي شرايط گذشته و حال بپردازيم. بررسي اجمالي مذاكرات سازش ميان تشكيلات خودگردان و رژيم صهيونيستي به خوبي نشان مي‌دهد كه آنهمه عقب‌نشيني‌هاي طيف مذاكره‌كننده از مواضع فلسطيني، فقط باعث گستاخي روزافزون صهيونيستها شده و تقريباً بدون استثنا هيچگونه دستاورد مثبتي براي طرف فلسطيني بهمراه نداشت.به راستي جمع‌بندي مذاكرات و تفاهمات مادريد، اسلو و آناپوليس چه دستاوردي براي فلسطيني‌ها داشته و چه گرهي از كار آنها گشوده است؟با وجود آنكه صهيونيستها در تمامي چانه‌زني‌هاي سياسي - تبليغاتي خود مدعي بوده‌اند كه نبايد هيچگونه پيش شرطي براي شروع مذاكرات وجود داشته باشد، اما عمداً در آستانه شكل‌گيري هر دور از مذاكرات فيمابين، فهرستي از پيش‌شرطهاي خود را به عنوان "بستر شكل‌گيري مذاكرات" مطرح كرده‌اند كه برخي از آنها را مي‌توان به اين صورت مرور نمود.الف - به رسميت شناختن موجوديت رژيم صهيونيستيب - به رسميت شناختن بيت‌المقدس به عنوان مركز رژيم صهيونيستي و غيرقابل مذاكره‌بودن آنج - كنارگذاشتن اصل بازگشت 5/4 ميليون مهاجر فلسطيني به سرزمين‌هاي اشغاليد - كنارگذاشتن خط‌مشي مبارزه مسلحانه عليه رژيم اشغالگر صهيونيستيهـ - پذيرش اينكه دولت فلسطيني بايد حتماً فاقد ارتش و نيروهاي مسلح بويژه نيروي هوائي، دفاع ضدهوائي، و سلاحهاي سنگين ازجمله تانك و توپخانه باشد و نيروهاي پليس آن در حد دفاع شهري و‌ آنهم زيرنظر رژيم صهيونيستي باشد.و - به رسميت شناختن و تأييد تمامي تفاهمات قبلي ازجمله توافقات محرمانه‌اي كه هيچگاه مفاد آن اعلام نشده و نمي‌شود.ز - سلب حق هرگونه تجديدنظر در مفاد توافقات قبليبه اين شروط صهيونيستي كه در واقع پيش‌شرط اصلي تمامي مذاكرات نيز هست ، بايد فهرست طولاني‌تري را افزود كه "حاكميت يكطرفه اشغالگران" باعث تحميل آنها برطرف فلسطيني شده و مي‌شود كه مي‌توان آنرا اينگونه بيان كرد.الف - تبديل تشكيلات خودگردان به ابزار سركوب فعالان اسلاميب - تبديل تشكيلات خودگردان به عوامل اطلاعاتي اشغالگران بمنظور لودادن نيروهاي مقاومت اسلامي و مشخصاً همدستي سرويسهاي اطلاعاتي طيف محمود عباس در تعقيب و قتل نيروهاي ضدصهيونيستي.ج - ارائه گزارش كامل و جامع از تحولات و اقدامات و حوادث درون سرزمين‌هاي اشغالي به اشغالگران كه در واقع طيف محمود عباس را به مجريان طرحهاي صهيونيستي تبديل نموده است.د - ادامه شهرك‌سازيها و تصرف اراضي فلسطيني در بيت‌المقدس و كرانه باختريشدت و دامنه عقب‌نشيني محمود عباس و دستيارانش به حدي رسيده كه حتي طرفهاي اروپائي را به واكنش و اعتراض واداشته و كار به جائي رسيد كه رژيم صهيونيستي طي روزهاي اخير از ورود نمايندگان وزيران امور خارجه اسپانيا، فرانسه، انگليس، آلمان و ايتاليا به فلسطين اشغالي را نداده و در واقع صهيونيستها اين كشورها را بخاطر اتخاذ سياستهاي مغاير منافع خودشان، تنبيه كرده‌اند. مقامات امنيتي تل‌آويو تصريح كرده‌اند تا اروپا سياستهاي خود را با سياستهاي تل‌آويو هماهنگ نسازد، نمي‌توان از آنها استقبال نمود. اين در حالي است كه اروپا عليه شهرك‌سازيها و تصرف اراضي فلسطيني موضع گرفته است.موضوع مهمتر اينكه انتخابات آزاد گذشته به خوبي نشان داد گرايش نيرومند مردم فلسطين به سوي گروههاي مقاومت اسلامي ازجمله جنبش حماس و سازمان جهاد اسلامي است. در واقع مذاكرات شرم‌الشيخ در غياب نمايندگان واقعي ملت فلسطين صورت مي‌گيرد و اكنون سالها است كه ثابت شده محمود عباس و طيف خائن "فتح"‌، نمايندگان ملت فلسطين محسوب نمي‌شوند. اما چرا رژيم كمپ‌ديويدي قاهره و جناح سازشكار عرب در اين زمينه اصرار دارند مذاكرات بي‌حاصل، همچنان ادامه يابد؟ پاسخ اين سئوال روشن است: آنها مايلند حاكميت غيرقانوني محمود عباس را تثبيت كنند و بر فقدان پايگاه مردمي وي سرپوش بگذارند. قاهره اصرار دارد زمينه‌هاي عملي براي تحقق هرگونه تفاهم ميان جناحها و گروههاي فلسطيني را از ميان ببرد و آنرا عقيم بگذارد و به طور همزمان به تقويت موقعيت ناپايدار محمود عباس بپردازد تا از اين طريق، فرصتي براي تحقق طرحهاي مشترك آمريكا و رژيم صهيونيستي پديد آيد.با قطع نظر از اين مسائل، هدف مشترك آمريكا و رژيم صهيونيستي، موضع‌ ديگري است كه مشخصاً در چارچوب "سياست دفع‌الوقت" قابل رديابي است. سران رژيم صهيونيستي از موقعيت بي‌ثباتي در صحنه داخلي در پرتو شكست سنگين در دو جنگ عليه لبنان و غزه، رنج مي‌برند و به همين خاطر نيازمند يك "فرصت سه ساله" براي بازسازي سياسي - نظامي در جبهه داخلي هستند. اصرار به مذاكره و البته بدون دستيابي به هيچ نتيجه مثبتي، از اهداف مقطعي اشغالگران در شرايط كنوني است و به همين دليل، هيچ يك از طرحهاي مذاكره، كمترين اميدي به توافق و تفاهم در مذاكرات شرم‌الشيخ ندارند.ابتكار:از فرو ريختن بودا تا قرآن سوزي در آمريکا«از فرو ريختن بودا تا قرآن سوزي در آمريکا»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي ابتكار به قلم  جاماسب محمدي بختياري است كه در آن مي‌خوانيد؛وقتي که سراسر افغانستان به تصرف طالبان درآمد وسايه ي شوم طالبانيسم بر سرزمين دره‌ها سيطره افکند، آنها در يازدهم مارس 2001به بهانه مبارزه بابت پرستي مجسمه سنگي بودا را در دل کوههاي باميان هدف قرار دادند.تمام توجهات جهاني به سمت آن جلب شدوجهان به تکاپو افتاد تا از اين اقدام جلوگيري شود.وقتي مجسمه درحال فروريختن بود تقريبا اکثر رسانه‌هاي مهم خبري جهان لحظه‌هاي فرو ريختن آن را توام با نگراني منعکس مي‌کردند اين در حالي بود که در همان سالها هر پنج دقيقه يک نفردر افغانستان بر اثر جنگهاي خانمانسوز به علت جنگ،بيماري،ويا گرسنگي جان مي‌دادند.اما توجه جهاني به سمت مجسمه بودا بود چرا که اولا اثرهنري گذشته تعدادي از انسانها بود و ثانيا به اعتقاد بيش از يک ميليارد بودايي سراسرجهان اهانت شد.اين اقدام غير انساني باعث رنجش وآزردگي خاطر آنها شد .در همه اين گزاره هايک چيز مشترک بود وآن انسان وانسانيت. حال با ذکر اين مقدمه به بررسي اقدام حتاکانه گروهي افراطي به مناسبت حادثه 11سپتامبر مي‌پردازيم.اقدام جنون آميز کشيش آمريکايي(تري جونز)اهل ايالت فلوريدا در فراخوان براي آتش زدن قران کريم به مناسبت حادثه 11سپتامبرباعث رنجش خاطر يک ميلياردونيم مسلمان سراسر جهان گرديدوموجي از خشم ومحکوميت رسمي وغير رسمي رادرپي داشت، گرچه مقامات آمريکايي اين حرکت رادرابتدامحکوم وخواستارانصراف آنها از اين عمل شدنداما هيچ اقدام عملي در اين راستاصورت نگرفت وبه رغم انصراف کشيش عده‌اي به فراخوان اوپاسخ دادند.بي توجهي عملي به اين اقدام وعدم جلوگيري ازآن به بهانه پاسداشت آزادي واحترام به بنيانهاي آزادي عينا ضدآزادي است چرا که مطابق همان مباني ليبراليسم، آزادي افراد تا جايي حرمت دارد که به آزادي ديگران لطمه نزند وحرمت واعتقاد افراد پاس داشته شود.امروزه دين اسلام به عنوان يکي از اديان بزرگ جهان هم به لحاظ استحکام وعمق انديشه وهم به لحاظ وسعت جمعيت پيرو، داراي يک ونيم ميليارد طرفدار مي‌باشد که بي حرمتي به کتاب مقدس آنها بي حرمتي به اعتقادات انسانهاست.اقدام جامعه آمريکايي در اين عمل حتاکانه نشانه عمق نفوذ صهيونيسم نه تنها در نهادهاي رسمي و سيستم سياسي آمريکا، بلکه نشان دهنده عمق نفوذ آنها در بدنه اجتماعي است که ازحمايت رسانه‌اي و تبليغاتي رسمي و غير رسمي غرب برخوردار است . دستگاههاي تبليغاتي غرب ابتدا با دامن زدن به پديده اسلام هراسي و جلوگيري از نفوذ و گسترش اسلام در جامعه جهاني و ناکامي در پيشبرد اين پروژه به اسلام ستيزي روي آوردند .چرا که نمي‌توان هيچ توجيهي براي عدم اقدام عملي حکومت ايالات متحده در اين راستا يافت . اقدام سانتي مانتاليستي و احساسي دولت آمريکا در عبور از کنار اين اقدام نشان از نوعي سطحي نگري سياسي و غلطيدن در مسير ارتجاع مي‌باشد .جامعه سياسي و رسانه‌اي غرب به بهانه مبارزه با تروريسم و خشونت امروز کليت اسلام را هدف قرار داد، در حالي که آنها حادثه 11 سپتامبر را به گروه القاعده به رهبري اسامه بن لادن نسبت دادند، که قرائتي خشن و بيرحمانه از اسلام را نمايندگي مي‌کند . نگارنده صرف نظر از صحت وسقم قضيه و قضاوت در اين مورد از زواياي ديگري مطلب را پي مي‌گيرد . قرائت بن لادنيسم وطالبانيسم از اسلام يک برداشت از اسلام است و آن خشونت جاهليت عربي است که در قرائتي غير منصفانه از اسلام تحت عنوان «جهاد» کاناليزه و عملياتي مي‌شود نه همه اسلام.در نظامهاي کاپيتاليستي و سرمايه داري اين توده‌هاي مردم عادي نيستند که تصميم ميگيرند و عمل مي‌کنند، بلکه نوعي ديکتاتوري پيچيده و مدرن حاکم است تحت عنوان ديکتاتوري سرمايه و رسانه که به افراد بصورت انتزاعي اجازه تفکر و ورود به مسائل را نمي‌دهند، ذهنيات زير سيطره رسانه‌اي و بمباران تبليغاتي جريانهاي وابسته به سرمايه سالاران است که جامعه را تحت کنترل خود دارند .مسئولين سياسي، نظريه پردازان و آکادميسين‌هاي جامعه آمريکايي به خوبي واقفند که اسلام يک صداي واحد نيست، بلکه صدا‌هاي متفاوت با مشربهاي گوناگون و نحله‌هاي فکري مختلف،که چنان از درون با هم در ستيزند که گاه هر يک به نفي ديگري مي‌انجامد.هيچ قرائت و گروهي نمي‌تواند کليت آن را نمايندگي کند . متن مقدس محور مشترک تمام اين قرائتها و مشربهاست. حادثه 11 سپتامبر في نفسه امر مذمومي بود . اولين کسانيکه اين فاجعه را محکوم کردند خود مسلمانان بودند زيرا که پيام و گوهر دين مبين اسلام، نفي خشونت و ايجاد برابري و عدالت است، حتي شان نزول قرآن کريم نيز مبارزه با جنگ و خونريزي مبتني بر جاهليت عربي است.سکوت و يا بي تفاوتي محافل و مجامع جهاني نه تنها به فروکش کردن تنش‌ها و روند برقراري آرامش و صلح در جامعه بين المللي کمکي نميکند بلکه خشم توده‌هاي مسلمان را شعله ور تر ميکند.اگر دو رخداد ذکر شده را در کنار هم بگذاريم و بين وسعت دامنه حتاکان،مقايسه‌اي تطبيقي شود به خوبي ميتوان دريافت که اين حادثه کاملا با جهت گيري خاص سياسي بوده است.گرچه مقايسه اين دو با هم تفاوت ماهوي و فرسنگ‌ها فاصله دارند، مجسمه بودا توسط کساني فرو ريخت که قرائتي خشن از اسلام را نمايندگي مي‌کنند .بودا در جامعه‌اي فرو ريخت که مسيرهاي اوليه توسعه را نپيمودند و در موج اول زندگي بشر زيست ميکنند .اما حتاکان به قرآن مقدس کدام قرائت از دين مسيح را نمايندگي مي‌کنند؟در جامعه‌اي که از بالاترين سطح توسعه برخوردار است و مدعي پرچم داري تمدن بشري است چرا؟اگر در حادثه 11سپتامبر انسانهاي بي گناهي کشته شدند نفس اين عمل چه تفاوتي با کشتن انسانها در افغانستان و ساير نقاط جهان دارد اگر در 11 مارس به اعتقادات بسياري از انسانها اهانت شده است آن انسان‌ها چه تفاوتي با مسلمانان دارند؟ اين پرسش‌ها و ده‌ها پرسش ديگر مسائلي است که هر انسان منصف و بي طرفي را به تامل وا مي‌دارد.كيهان:آتش ترس!«آتش ترس!» عنوان يادداشت روز روزنامه‌ كيهان به قلم حميد اميدي است كه در آن مي‌خوانيد؛ روزي يكي از متفكرين معروف غربي در واتيكان-مركز مسيحيت جهان- گفته بود كه؛ تورات و انجيل چيزي ندارند و آنچه امروز دنيا از تعاليم آسماني در اختيار دارد متعلق به اسلام است و روزي اين دين همه دنيا را فرا خواهد گرفت.فاجعه اهانت به قرآن كريم در آمريكا طي چند روز گذشته به مهمترين مسئله جهان اسلام تبديل شده است. هر چند اين اهانت دامنه گسترده اي نداشته و توسط چند افراطي ديوانه صورت گرفته، ولي سانه هاي غربي پوشش گسترده اي به آن دادند و از سوي ديگر، نفس اهانت به كتاب آسماني مسلمانان آنقدر اهميت دارد كه موجب خشم و خروش آنان شود. مسلمانان طبق آموزه هاي وحياني و توحيدي شريعت مقدس اسلام، به همه اديان احترام گذاشته و روابط آنها با ملت ها بر پايه دوستي و برادري است اما به يقين هيچگونه اهانت و جسارتي را نسبت به معجزه عظيم و جاودان پيامبراسلام(ص) برنمي تابند.اين گونه اهانت ها به مقدسات اسلامي تازگي ندارد. ماجراي كتاب آيات شيطاني سلمان رشدي - كه هنوز از ترس جانش تحت مراقبت و در خفا زندگي خفت بار خود را سپري مي كند- از ياد مسلمانان نرفته است. چاپ كتابهاي گوناگون، مقالات، فيلم و... كه طي آن نظرات دروغين خود را درباره اسلام ترويج مي كنند و يا كاريكاتورهايي كه طي چند سال اخير عليه پيامبر عظيم الشأن اسلام(ص) در مطبوعات غرب درج شده و اتفاقاتي از اين دست، همه نشان از ترس و واهمه غربي ها و سران سلطه جوي آنان از اسلام و گسترش اين دين حيات بخش در سراسر جهان دارد.يك شبكه تلويزيوني آمريكا، اخيراً طي گزارشي اعلام كرده كه عليرغم تلاش هاي سرسختانه واشنگتن در اجراي پروژه اسلام ستيزي و ترويج و بسط اسلام هراسي، سالانه بيش از 20 هزار نفر از مردم اين كشور به آيين اسلام مي گروند.حقيقت آن است كه غرب ديگر تاب سكوت در مقابل گسترش و نفوذ اسلام را ندارد و با رفتارهاي وقيحانه اي چون اهانت به قرآن كريم اوج عجز و ناتواني- و البته نگراني و هراس- خود را فرياد مي زند. اين اقدامات مذبوحانه، نشانه هاي روشني از فروپاشي غرب سلطه طلب است كه در برابر منطق و جذابيت هاي اسلام و تفكر نوراني قرآن، مستأصل شده و در مقابل خود چاره اي جز اهانت به كتاب آسماني مسلمانان نمي بيند. به يقين اسلام ستيزي آمريكا آن هم با نمايش پاره كردن صفحات و يا آتش زدن قرآن، دستاوردي جز افزايش نفرت جهاني نسبت به آنان، آن هم از سوي 5/1 ميليارد مسلمان و موحدان و خداپرستان بي شمار دنيا، نخواهد داشت.صورت گرفتن اين جسارت در 11سپتامبر نشان دهنده آن است كه استكبار همچنان اصرار دارد تا با ايجاد اختلاف ميان اديان الهي و با نسبت دادن انفجار برج هاي دو قلو به مسلمانان، تروريسم و اسلام را معادل سازي كرده و با دستمايه قرار دادن آن و به بهانه مبارزه با تروريسم همچنان به جنايات و غارتگري خود در منطقه ادامه دهد. هرچند كه ديگر امروز بنابر ادله و شواهد انكارناپذير، همه دنيا- حتي مردم آمريكا- نيز پذيرفته اند كه در واقعه 11 سپتامبر، عناصر صهيونيستي و آمريكايي دخالت مستقيم داشته اند.اما، بسياري از تحليل گران معتقدند كه موضوع برگزاري مراسم «قرآن سوزي» از سوي يك كشيش آمريكايي، آن هم در يك كليساي كوچك مسيحي در ايالت فلوريدا، طرحي بوده كه از سوي كاخ سفيد اجرا شده است. اين ماجرا دنباله بلوايي است كه مقامات آمريكايي در موضوع ساخت مركز اسلامي نيويورك به راه انداخته بودند، طرحهايي كه همه در راستاي پيشبرد پروژه اسلام ستيزي به اجرا درمي آيد. اين از شگردهاي قديمي و نخ نما شده آمريكايي هاست كه براي رسيدن به مقصد خود در گوشه اي از دنيا مسئله اي را مطرح كرده و بعد با استفاده از رسانه ها به بزرگ نمايي آن مي پردازند تا از اين رهگذر بتوانند اهداف خود را محقق سازند.طرح قرآن سوزي آن هم از سوي يك كليساي كوچك معلوم بود كه در برابر اعتراض جهاني موحدان و يكتاپرستان عملي نمي شود، اما اين كار آن هم در آستانه 11 سپتامبر 2 خاصيت براي سران كاخ سفيد داشت؛ اول آنكه به اين بهانه مجدداً اوباما توانست ژست دموكراتيك خود را در قبال مسلمانان به رخ بكشد. وي در جمع بازماندگان قربانيان حمله 11 سپتامبر بار ديگر انگشت اتهام اين حادثه را به سوي القاعده گرفته و با تاكيد بر اين امر خاطر نشان مي كند كه اين حمله ارتباطي با مسلمانان نداشته و ما به عنوان شهروندان آمريكايي هيچ جنگي با اسلام نداريم. جالب آنكه دولت آمريكا و پليس اين كشور در مقابل اهانت تعداد انگشت شماري از افراطيون مسيحي هيچ اقدام بازدارنده اي انجام نداده و آنها را در اين كار آزاد مي گذارد!بهره برداري ديگري كه آمريكايي ها از ادعاي آن كشيش ديوانه بردند، شكستن قبح اين عمل جسارت آميز بود كه اتفاقاً به نتيجه نرسيد و دولت آمريكا مجبور شد اين ماموريت را به چند تن از اوباش بسپارد و نهايتا كاري كه نبايد، صورت گرفت. اظهارات چند روز اخير مقامات آمريكايي، ديگر كشورهاي غربي و همينطور برخي از سازمان هاي بين المللي درباره آتش زدن صدها قرآن توسط يك كليسا كه در رسانه هاي جهان منعكس شد، جنبه تبليغاتي داشته تا ضمن ايجاد جو رواني عليه دين مبين اسلام، افراد تندرو را به كاري كه ظاهراً منع شده بود، ترغيب نمايند. حال آن كه فقط معدودي از افراد به اين اقدام نفرت انگيز دست زده بودند و قاطبه مردم در غرب با آن مخالفت كردند، بدون ترديد عدم عكس العمل پليس آمريكا در مقابل اين جنايت، نشانه موافقت ضمني دولت آمريكا با اين كار است. دولت آمريكا بايد مسئوليت تمامي عواقب اين فاجعه را بپذيرد. اوباما در حالي، ادعا مي كند با اسلام سرجنگ ندارد كه دولتش در قبال اين اهانت آشكار و بزرگ هيچ واكنشي نشان نداده و حتي نيروهاي امنيتي حاضر در محل حادثه، كوچكترين منعي براي ارتكاب اين جنايت نداشته اند.مردم جهان به ياد دارند كه بوش- رئيس جمهور وقت آمريكا- پس از حادثه 11سپتامبر بلافاصله از آغاز جنگ صليبي سخن گفت و به دنبال آن، با لشكر كشي به منطقه و حمله به عراق و افغانستان باعث قتل و آوارگي هزاران مسلمان شد. امروز نيز اوباما كه ظاهر صلح طلبي دارد عليرغم شكست در جنگ افغانستان باز هم بر ادامه قتل و غارتگري خود در اين كشور مسلمان و محروم اصرار داشته و با وجود خروج از عراق دنبال راهكاري مي گردد تا با استمرار حضور بخشي از نيروهاي نظامي خود، حوزه نفوذ نيروهاي امنيتي اين كشور در عراق را بيشتر كرده و به مداخله در امور داخلي مردم مظلوم عراق ادامه دهد.امروز در سايه روشنگري جمهوري اسلامي، مردم منطقه به خوبي دست آمريكا را خوانده اند و با موج بيداري مسلمانان جهان، آمريكا روز به روز عرصه را بر خود تنگ تر مي بيند. ريشه جنايت اخير در اهانت به قرآن را بايد در انزواي جهاني آمريكا ناشي از بيداري ملت هاي مسلمان پيدا كرد. ملت ها بيدار شده اند. سران كشورهاي اسلامي نيز بايد به خود بيايند و از سازش و كرنش در مقابل سلطه گران دست بكشند.سوزاندن قرآن كريم قبل از آنكه پاره هاي اين كتاب مقدس و آسماني را به آتش بكشد، هژموني آمريكا و خوي سلطه و قدرت طلبي آن را بين ملت هاي مسلمان، خصوصاً مردم منطقه آتش زد. مسلماً آمريكاييها در قبال اين جنايت شرم آور، هزينه هاي سنگيني پرداخت خواهند كرد. آمريكا بهتر است به جاي سر دادن شعارهاي دروغين دفاع از حقوق بشر، آزادي بيان و... به فكر اصلاح ساختار سياسي و فكري كشورش باشد، تا اجازه اهانت به اديان توحيدي و آسماني در آن داده نشود.قرآن؛ هديه و معجزه آسماني پيامبر اسلام(ص) براي بشريت، كتاب عدالت و رحمت، صلح و آرامش و مبين راه هدايت انسان است و تا ابد جاودانه خواهد ماند. رفتارهاي ابلهانه عده اي مزدور در اهانت به قرآن هرگز نخواهد توانست جلوي موج فزاينده بيداري اسلامي و نفوذ شريعت نجات بخش اسلام در ميان مردم جهان را بگيرد. به قول خود قرآن در سوره توبه؛ يريدون ان يطفئوا نورالله بافواههم و يابي الله الا ان يتم نوره و لو كره الكافرون (كافران مي خواهند كه نور خدا را به نفس تيره خود خاموش كنند و خدا نگذارد تا آنكه نور خود را در منتهاي ظهور و حد اعلاي كمال برساند، هر چند كافران ناراضي و مخالف باشند.)تهران امروز:در ستايش احياي برنامه‌پذيري«در ستايش احياي برنامه‌پذيري»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي تهران امروز به قلم سيدجواد سيدپور است كه در آن مي‌خوانيد؛مرحوم دكتر حسين عظيمي مي‌گفت: «معيار صحت سياست اقتصادي آن نيست كه سياست با مكتب اقتصادي مورد قبول سياست‌گذار تطبيق داشته باشد، صحت سياست اقتصادي وقتي تاييد مي‌شود كه در نهايت رضايت نسبي بيشتر مردم و جامعه را فراهم كند.»مبتني بر همين گزاره مي‌توان گفت معيار اصلاح صحيح ساختار و تشكيلات سازمان‌ها اين نيست كه لزوما با نظر مدير ارشد همخواني داشته باشد بلكه معيار درستي تحولات ساختاري اين است كه روند اتخاذ تصميم‌گيري «روان»، «پويا»، «اثربخش» و «كارآمد» شود و از هرز رفتن انرژي و از دست رفتن فرصت‌هاي كشور جلوگيري گردد تا در نهايت جامعه‌اي فعال‌تر و كارآمدتر داشته باشيم.تغيير در اصلاح ساختار سازمان مديريت سابق و معاونت نظارت و برنامه‌ريزي كنوني رئيس‌جمهور و احياي برخي دفاتر براي عمق بخشي بيشتر به نظارت از آنگونه تصميماتي است كه شايسته تحسين و تقديرند چرا كه مي‌تواند به تسهيل بيشتر فرآيند تصميم‌سازي و شفاف‌سازي مسائل كلان اقتصاد كشور بپردازد. تشكيلاتي همچون سازمان مديريت و برنامه‌ريزي سابق در همه جاي دنيا نقش «اتاق فكر» و «طراحان كلان اقتصاد» را برعهده دارند و اگر از اعتباري برخوردارند نه از اشخاص كه از برنامه‌هايي است كه پيشنهاد و براي اجراي آنمهيا مي‌شوند. توسعه در ايران همواره نيازمند اتاق فكري براي «بينش»، «تفكر» و «انديشه» بوده و هميشه از اين ضعف رنج مي‌برده چرا كه فاصله‌اي بين «فرهنگ توسعه» و «توسعه فرهنگي» به معناي عام آن وجود داشته است.درست به دليل همين افتراق بود كه رهبر معظم انقلاب از ضرورت تدوين الگوي اسلامي – ايراني پيشرفت سخن گفتند و فرمودند: «مدل پيشرفت بايد براي ايران اسلامي، براي اين جغرافيا، با اين تاريخ، با اين ملت، با اين امكانات، با اين آرمان‌ها ترسيم و تعيين شود و براساس آن، حركت عمومي كشور به سوي پيشرفت در بخش‌هاي مختلف شكل بگيرد.» (بيانات رهبر معظم انقلاب 25 /2 /86)رسيدن به چنين الگويي و دستيابي به چنين فرمولي هم بخشي از پيشرفت است و هم تسريع‌كننده شرايط دستيابي به اهداف عالي و متعالي است.اما چگونه مي‌توان به يك الگوي علمي، متقن و صحيح رسيد؟رسيدن به چنين نقشه‌اي نيازمند خرد جمعي و «هسته برنامه‌ريز خط‌دهنده» است، وظيفه‌اي كه معمولا برعهده دستگاه‌هاي برنامه‌ريزي و ناظر همچون سازمان مديريت سابق گذاشته مي‌شود. برنامه‌ريزي و نظارت، لازم و ملزوم هم‌ هستند و نمي‌توان با جداسازي اين دو به نتايج درستي دست يافت زيرا هرگاه نظارت نباشد، برنامه از هيچ‌گونه ضمانت اجرايي برخوردار نخواهد بود.از اين نظر احياي برخي دفاتر بخشي در معاونت نظارت و برنامه‌ريزي رئيس‌جمهور مي‌تواند نقش بسزايي در تدوين و گسترش راهكارهاي نظارتي داشته باشد و به طريق اولي مي‌تواند خلأ موجود در تهيه گزارش عملكرد برنامه توسعه را بپوشاند و رفع كند زيرا عمده‌ترين دليل عدم ارائه گزارش عملكرد نظارتي سال‌هاي برنامه چهارم توسعه تعطيلي همين دفاتر بخشي است كه پيش‌ از اين وظيفه گزارشگري و نظارت بر دستگاه‌ها را برعهده داشته‌اند.از ياد نبايد برد كه هدف اصلي برنامه‌هاي توسعه كمك به ايجاد محيط و فضاي مناسب براي شكوفايي خلاقيت و نوآوري در سطوح مختلف براي اقشار متنوع و متكثر است، پس ضرورت است به گفته مرحوم دكتر عظيمي: «صحنه اقتصادي جامعه را به هيچ وجه به آزمايشگاه برخي سياست‌ها تبديل نكنيم.»  مردم سالاري:از آتاتورک تا دموکراسي«از آتاتورک تا دموکراسي»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي مردم سالاري به قلم مهدي قوامي پور است كه در آن مي‌خوانيد؛تحولات چند دهه اخير ترکيه روندي شتابان را به سمت دموکراسي و توسعه يافتگي نشان مي دهد.  اين در حاليست که در اين کشور نظاميان که خود را ميراث دار آتاتورک مي دانسته اند هرگاه که روند تحولات را به سود خود نديده اند دست به اسلحه برده و اقدام به کودتا و يا انحلال احزاب و محاکمه سياست مداران اسلامگرا کرده اند.  ليکن رشد نيروها و نهادهاي مدني  و مقاومت و پيگيري نيروهاي اسلام گرا در نهايت نظاميان را مجبور به عقب نشيني و پذيرش خواست مردم کرده است.ترکيه اولين کشور مسلمان است که اقدام به لغو مجازات اعدام کرده و اتفاقا اين کار به دست و حمايت نيروهاي اسلامگراي ترک صورت گرفته است تا جايي که حکم اعدام بزرگ ترين مخالف و دشمن دولت ترکيه يعني عبدالله اوجالان تبديل به حبس ابد شد. در عرصه منطقه اي نيز به رغم داشتن روابط ديپلماتيک با اسرائيل و تلاش در جهت سازش بين اسرائيل و سوريه آنگاه که مسئله کشتار مردم فلسطين مطرح مي شود با قاطعيت در مقابل اين کشور ايستادگي مي کند و با اين عمل ضمن کسب محبوبيت داخلي موجب کسب وجاهت منطقه اي نيز مي گردد.و حالا با برگزاري يک رفراندوم جهت تغيير و اصلاح قانون اساسي که با راي مثبت 58 درصد مردم مهر تاييد خورده است نشان داده که دموکراسي نهاليست که حتي در يک کشور مسلمان مي تواند به بار نشيند اگر فعالان سياسي از شکست ها نااميد نشده و با تکيه و تاکيد بر ظرفيت هاي داخلي و اجتماعي خود عمل کنند.بايد اعتراف کرد که اسلامگرايان ترک با عملگرايي و تکيه بر منافع ملي به فعالان سياسي کشورهاي  منطقه اين پيام روشن را داده اند که اگر خواهان رشد و توسعه کشور خويش و تحقق دموکراسي هستند بايد به جاي صرف نيرو و توان خود در جدال هاي بي پايان نظري با رويکردي عملگرايانه و مبتني بر منافع ملي در چارچوب هاي عرفي و قواعد پذيرفته شده حرکت کنند و البته به اين نکته نيز بايد اعتراف کرد که نظام لائيک اين امکان را به اسلامگرايان داده است تا با کم ترين تنش هاي تئوريک مطالبات خويش را دنبال کنند و نظام لائيک و نظاميان اين کشور عليرغم انحلال گاه و بي گاه احزاب اسلامگرا و يا حتي کودتا هيچ گاه به حذف کامل نيروهاي اسلامگرا نپرداخته اند و در واقع احزاب و نيروهاي اسلامگرا پيش چشم آنان رشد کرده اند تا جايي که حالا با اقدامي کاملا دموکراتيک آنان را مجبور به عقب نشيني و پذيرش مطالبات مردم کرده اند. حالا ديگر ترکيه صرفا يک کشور مسلمان نيست که به دنبال توسعه و پيشرفت است بلکه در حال تبديل شدن به الگويي براي نيل به اهداف و مطالبات دموکراسي خواهانه در منطقه نيز هست. کشوري که به سرعت در حال عبور از مرزهاي منطقه اي و ايفاي نقشي فعال و موثر در سطح بين المللي است.آفرينش:تغيير و تزلزل در مديريت ها، درس عبرتي از تاريخ«تغيير و تزلزل در مديريت ها، درس عبرتي از تاريخ»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي آفرينش به قلم حميدرضا عسگري است كه در آن مي‌خوانيد؛ورق زدن برگ هاي تاريخ و نگاه به گذشته عمق ديد آدمي را براي دست يابي به تجربيات و مقايسه وقايع گذشته با حال افزايش مي دهد. اينکه چه کساني در گذشته سبب کسب پيروزي و افتخار براي کشورها شده اند و چه کساني باعث خفت وخواري کشورها وملتها گرديده اند. بايد ديد افرادي که در گذر تاريخ نامي از خودشان و نسلشان باقي مانده است چه کار کرده اند که تا امروز مورد توجه مردمان و دولتمردان قرار گرفته اند. براي مصداق بحث بايد برگرديم به سال 1328 شمسي و به آقاي "نوبل گس" نماينده شرکت نفت انگلستان در قرارداد الحاقي 1933 م . در آن قرارداد آقاي گس نماينده طرف انگليسي و عباسقلي گلشائيان وزير دارايي دولت ساعد ; نماينده ايران در اين قرارداد نفتي بود که منجر به تعديلاتي در مبالغ پرداختي از سوي دولت بريتانيا به ايران شد و به  قرارداد«گس-گلشائيان » معروف گرديد.اما بحث ما در مورد نحوه عملکرد و بررسي تاريخي سياست هاي خصمانه و امپرياليستي دولت انگلستان نيست. بلکه در مورد شيوه مديريتي آن و بعضي ديگر از کشورهاي اروپايي است که در حفظ نيروهاي خدوم و وفادار خود مي باشد. در اين مورد به سخني از حضرت علي عليه السلام اشاره مي کنيم که مي فرمايند: " خردمند و عاقل کسي است که تجربه ها به وي پند بياموزد " . و ما هم در اينجا به ذکر تجربه اي تاريخي  مي پردازيم وهرگز به تاييد سياست هاي مزورانه انگلستان نمي پردازيم.آقاي نوبل گس در آن مقطع به عنوان فردي لايق وسياستمداري قابل اعتماد از سوي دولت وقت انگلستان براي انعقاد اين قرارداد به ايران فرستاده شد. اما نکته قابل توجه اينجاست که در حال حاضر با گذشت بيش از 60 سال از آن قضيه هنوز از خاندان آقاي گس در عرصه سياسي دولت انگلستان نمايندگاني حضور دارند و حضور آقاي سايمون گس به عنوان سفير فعلي انگلستان در ايران بيان گر اين مدعاست. اين ماندگاري و پايداري خاندان گس در شاکله دولت انگلستان ; علاوه بر نحوه مديريت و نگرش اين دولت ، به نيروهاي تربيت شده نظام سياسي انگلستان نيز برمي گردد. به طوري که باگذشت بيش از نيم قرن از سير تحولات سياسي در جهان هنوز دولت انگلستان به حفظ نيروهاي شايسته و لايق خود مبادرت ورزيده و حاضر به از دست دادن اين پتانسيل هاي ارزشمند نشده است. اين امر نشان دهنده ديد باز سياستمداران انگليسي نسبت به حفظ نيروهاي شايسته و ارج نهادن به آنها مي باشد.اين نحوه عملکرددولت انگلستان مي تواند به عنوان تجربه اي تاريخي و عبرت انگيز براي سياسيون امروز کشورمان تلقي گردد. مسئولان و سياسيون کشور مي توانند با نگاهي عبرت انگيز به تاريخ; نمونه ذکر شده را آينه عبرت خويش قرار دهند. و مانع از دست دادن  نيروهاي تربيت شده انقلابي وپتانسيل هاي ارزشمند ملي شوند که به علت بازي هاي سياسي و درگيري هاي حزبي پوچ و بي ارزش از صحنه اصلي سياست کشور کنار رفته اند و اين تغيير مديريت ها که در مواردي هم بي دليل انجام مي گيرد باعث هدر رفت نيروي انساني و تزلزل در مديريت ها مي شود.  در کشور ما نيروهاي متخصص و لايق در عرصه هاي مختلف سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي کم نيستند اما براي استفاده از قابليت ها و تخصص اين افراد لازم است تا مسولين با نگاهي منصفانه و به دور از جانبداري از منافع گروهي و حزبي زمينه لازم را براي حضور و فعاليت اين ذخيره هاي ملي را فراهم آورند.   قدس: ايمان بشر قابل سوزاندن نيست«ايمان بشر قابل سوزاندن نيست»عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي قدس به قلم يوناتن بت کليا است كه در آن مي‌خوانيد؛يوناتن بت کليا-نماينده مسيحيان آشوري و کلداني در مجلس شوراي اسلامي انتشار خبر تلاش يک کشيش براي سوزاندن قرآن، نه تنها عواطف مذهبي مسلمانان را جريحه دار کرد، بلکه توهيني به همه اديان ابراهيمي و توحيدي بود. به جرأت بايد گفت، اين حرکت ناجوانمردانه،زشت ترين اقدام عليه ميليونها دين باور خداپرست و محکوم به فناست.باور اين موضوع که بشر امروز در عصر فضا و فتح آسمانها دست به رفتارهاي دوران جاهلي و بربريت بزند، بسيار دشوار است. اکنون با تأسفي دردانگيز از فاجعه اي مي شنويم که فردي در جامه يک کشيش تصميم گرفت تا در حادثه اي تأسف بار و تکان دهنده به باور خود، قرآن سوزان به راه اندازد، در حالي که در قرآن 11 بار نام مسيح، 34 بار نام حضرت مريم، 23 بار نام عيسي، 3 بار نام روح ا...، 5 بار نام نصاري و انبوهي از نامهاي خداوند متعال آمده است.کتاب سوزان به دوراني تعلق دارد که جاهليت و بربريت بيداد مي کرد. پيش از عصر روشنايي و دگرگوني که جاهلان به باور غلط خود گمان مي کردند با به آتش کشاندن جلوه هاي فرهنگ مانده از دوران بيداري، انديشه بشر را به محاق مي کشانند، در حالي که ايمان هرگز ازفطرت آدمي پاک نمي شود و قابل سوزاندن نيست.اکنون حدود دو هزار سال است که ما آشوريان به دين مسيحيت گرويده و از اين زمان حدود 1400 سال آن را با مسلمانان در صلح و دوستي و برادري سپري کرده ايم و گواه آن نيز عهدنامه اي است که در زمان امام علي(ع) با اجداد ما بسته شد. اين عهد نامه اکنون در موزه چهل ستون اصفهان نگهداري مي شود و به خوبي بيانگر احترام دو دين الهي به يکديگر و زندگي آنها با هم بر اساس برادري و مهرباني است.اين آيين اسلام و مسيحيت است و همه ما سالها با مسلمانان زندگي کرده ايم. حتي در دوران خلفاي عباسي نيز دانشمندان هر دو دين، جلسات بحث و گفتگوي زيادي با هم داشتند که در صلح و آرامش و توأم با احترام متقابل برگزار مي شد. لذا اکنون اين سؤال مطرح است که اين کشيش مسيحي که اساساً بايد در مسيحي بودن او شک کرد، بر مبناي کدام دليل موضوع به آتش کشيدن کتاب مقدس مسلمانان را مطرح کرده است؟آيا هيچ مسيحي معتقدي دست به اين اقدام شرم آور خواهد زد، هرگز. در واقع، سوزاندن قرآن، سوزاندن انجيل است و به درستي تمام علماي اسلام و مسيحيت در مقابل اين رفتار وقيحانه موضعگيري کردند.هيچ عقل سليمي سوزاندن کتب اديان الهي را نمي پذيرد و به روشني پيداست که بايد در پس اين رفتار دستهاي جنايتکار سياستمداران امپرياليسم و صهيونيست را جستجو کرد. آنها همان طور که بوش نيز در دوران رياست جمهوري اش گفت، به دنبال ايجاد جنگ بين مسلمانان و مسيحيان هستند و سوداي جنگهاي صليبي را در سر مي پرورانند و گرنه همان طور که دختر آن کشيش ملعون آمريکايي گفت: تري جونز ديوانه است و عقلش را از دست داده است.کسي هم که عقلش را از دست بدهد، به راحتي بازيچه دستهاي پليد سياستمداران جنگ طلب مي شود و در راه هدفهاي آنها قدم بر مي دارد، و گرنه چه کسي است که نداند مسيحيان سالهاست در سرزمينهاي اسلامي به راحتي زندگي مي کنند و از آزاديهاي فراوان برخوردارند. مسلمانان هيچ گاه به دنبال ايجاد جنگ نبوده اند و کتاب آسماني آنها همه را به وحدت الهي دعوت کرده و از ظلم برحذر داشته است.آيا کساني که قرآن را به آتش کشيدند، مي دانند که در ميان 70 ميليون مسلمان ايراني 25 هزار آشوري با برادري و آزادي زندگي مي کنند و حتي در مجلس اين کشور نماينده دارند، ولي ميليونها مسلمان در اروپا، کانادا و حتي آمريکا از چنين حقي برخوردار نيستند؟به نظر ما 11 سپتامبر و برجهاي دوقلو بهانه اي بيش نيستند تا دستهاي پنهان سياست بتوانند از اين فرصت استفاده کرده و در ميان مسلمانان و مسيحيان کينه توزي کنند، و گرنه حتي خود آمريکاييها هم دست داشتن مسلمانان در حوادث 11 سپتامبر را قبول نداشته و سندي بر اين مدعا ندارند.دنياي اقتصاد:واقع‌بيني، خوش‌بيني و بدبيني«واقع‌بيني، خوش‌بيني و بدبيني»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي دنياي اقتصاد به قلم محمد صادق جنان‌صفت‌ است كه در آن مي‌خوانيد؛رييس مجلس خبرگان رهبري روز گذشته ضمن تشريح ديدگاه‌هاي خود درباره مسائل مهم روز ايران، نكاتي را درباره تحريم ايران توسط غرب و كشورهاي متحد غرب يادآور شد كه واجد اهميت است.روز گذشته همچنين ارسلان فتحي‌پور، رييس كميسيون اقتصادي مجلس قانون‌گذاري ايران خبر داد كه اين كميسيون سياست‌هاي كلي مقابله با تحريم‌هاي غرب را تدوين كرده و به زودي به رييس مجلس تقديم خواهد كرد.در هفته‌هاي گذشته برخي مقام‌هاي ارشد سياسي و اقتصادي كشور نيز درباره چگونگي مقابله با تحريم اقتصادي غرب و كشورهاي متحد مثل ژاپن، كره‌جنوبي، استراليا و برخي ديگر از كشورها نكاتي را يادآور شده‌اند. اين حرف‌ها و نوشته‌ها نشان مي‌دهد كه مسوولان ايراني موضوع تحريم‌ را به عنوان يك واقعيت در دستور كار قرار دادند كه بايد تدابيري براي خنثي‌سازي آن اتخاذ كرد.در رويارويي ايران با اعمال تحريم‌هاي اقتصادي سه عقيده و نظر وجود دارد كه به سه ديدگاه برمي‌گردد. يك ديدگاه نادرست و بسيار بدبينانه اين است كه اعمال تحريم گسترده‌، شيرازه كسب و كار در ايران را از هم مي‌پاشاند و دست ايرانيان را مي‌بندد.اين ديدگاه بدبينانه توجهي به تجربه‌هاي جهاني ندارد و قدرت تحريم‌كنندگان در معاملات جهاني را بيش از حد تصور مي‌كند. تجربه دهه‌هاي اخير و نيز چالش رقابت در بازارهاي جهاني نشان مي‌دهد كه بازيگران و فعالان اقتصادي در دنياي امروز هرگز از نيات رهبران سياسي به طور كامل اطاعت نكرده و منافع سهامداران خود را در بلندمدت قرباني هدف‌هاي سياسي دولت‌ها نمي‌كنند. افزايش قدرت چانه‌زني مديران شركت‌هاي بزرگ در دهه‌هاي اخير در برابر سياستمداران چيزي است كه نبايد آن را ناديده گرفت.ديدگاه ديگر، اما خوش‌بينان افراطي هستند كه موضوع تحريم را از حد خوش‌بيني عبور داده و نتيجه مي‌گيرند كه هيچ تدبيري براي مقابله لازم نيست؛ چراكه تاثيرگذاري از اين كانال بر كسب‌و‌كار داخلي غيرممكن است. اين گروه عموما افراد و شخصيت‌هايي هستند كه معناي تجارت و كسب‌وكار را به صورت كامل درك نكرده و فقط از دور دستي بر آتش دارند. خوش‌بيني افراطي اگر بر اركان و اجزاي تصميم‌گيري استيلا پيدا كند، شرايط را براي مقابله و تدبير كه امكان عملي آن وجود دارد، سخت خواهد كرد.نگاه سوم، اما از طرف واقع‌بينان است كه ضمن جدي دانستن موضوع تلاش مي‌كنند با تدبير و استفاده از روش‌هاي اقتصادي دامنه آن را كاهش دهند و ميان تحريم‌كنندگان شكاف ايجاد كنند. واقع‌بينان مي‌دانند كه رقابت دروني شركت‌هاي بزرگ براي حفظ بازار خود در مناطق گوناگون و همچنين رقابت ميان مديران و سهامداران شركت‌ها و مديران دولتي، روزنه‌اي است كه بايد از آن استفاده كرد. واقع‌بيني حكم مي‌كند در اين مقطع از تاريخ اقتصادي ايران، دست بخش خصوصي را براي تعامل با تحريم‌كنندگان به ويژه مديران و سهامداران بخش خصوصي كشورهاي گوناگون باز بگذاريم.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 466]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن