واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: منجمان آماتور در تاریخ
ابرنواخترها از تماشایی ترین رویدادهای آسمان اند. ستاره ی معمولی و کم فروغ، در پی انفجاری عظیم، به قدری پُرنور می شود که شانه به شانه ی کهکشانی بزرگ می ساید. اما، شمار این رویدادها اندک است. آخرین ابرنواختری که ما در کهکشان خودمان شاهدش بودیم در حدود چهارصد سال پیش منفجر شد که کپلر، گزارشگر این واقعه بود.ابرنواخترها اگرچه دولتی مستعجل دارند، ولی به روایت اختر فیزیک جدید دارای اهمیتی خاص در تحول عالم اند. در هنگام انفجار سوزان ابرنواخترهاست که عنصرهای سنگین شیمیایی به وجود می آیند؛ کاری که حتی ازعهده ی کوره ی گدازان ستاره ها هم ساخته نیست.منجمان، هر ساله تعدادی از این انفجارها را در کهکشان های دور دست رصد می کنند. اما بعد فاصله، اطلاعاتی را که با پیک نور به ما می رسد، محو و مبهم می کند. مدت هاست که منجمان چشم انتظار ظهور ابرنواختری در همسایگی ما، در همین کهکشان خودمان اند. از این رو وقتی که اسکار دوهالده، اهل استرالیا، در شب 24 فوریه 1987 (5 اسفند 1365) چشمش به ابر بزرگ ماژلان (قمر کهکشان ما) افتاد و چیزی را دید که قبلاً ندیده بود، باخود گفت که تیرش به هدف نشسته است.ابرنواخترها از تماشایی ترین رویدادهای آسمان اند. ستاره ی معمولی و کم فروغ، در پی انفجاری عظیم، به قدری پُرنور می شود که شانه به شانه ی کهکشانی بزرگ می سایددوهالده منجمی آماتور است، ستاره های ریز و درشت آسمان را مثل کف دستش می شناسد، با خلق و خوی این دوستان قدیمیش به قدری آشناست که خیلی زود به تغییر حالشان پی می برد. در آن شب، ابرنواختری را در ابر بزرگ ماژلان کشف کرده بود. اما روز بعد وقتی سعی کرد دفتر مرکز تلگرام های نجومی در کمبریج و ماساچوست را از کشف خود مطلع کند، متوجه شد که یان شلتون کانادایی، منجم حرفه ای رصدخانه ی لاس کامپاناس در آمریکای جنوبی، قبل از او این کار را کرده است. برای این ابرنواختر نام SN1987A انتخاب شد. دوهالده با آنکه آماتور است منجم کهنه کاری است، تا به حال چندین ابرنواختر و نواختر در کهکشان های دور دست کف کرده و به موقع هم اکتشاف های خود را به اطلاع همکاران حرفه ای اش رسانده است تا بررسی اخترفیزیکی آنها را دنبال کنند.
ابرنواختر برای منجم های آماتور لقمه ی بزرگی است. رقبایشان در این کار، حرفه ای هایی هستند که وسایلشان دقیق تر، امکاناتشان بیشتر و دانششان وسیع تر است. نواخترها هدف های مناسب تری اند. زیرا تعدادشان بیشتر است و بعضی از آنها تکرار می شوند. یعنی به دفعات ظاهر می شوند. با وجود همه ی اینها، کشف این قبیل وقایع تصادفی، بیش از آنکه محتاج وسایل دقیق تر باشد، مستلزم برنامه ریزی و شکیبایی است. مینورو هوندا (1913-1990)، اهل کوراشیکی در ژاپن، از این بابت مشهور بود. او حتی در سن هشتاد سالگی 200 شب در سال رصد می کرد. در شب 27 ژانویه 1982 (7 بهمن 1360)، که سرما کولاک می کرد، سرپایی های گرم الکتریکییش را به پا کرد و پشت دوربینش نشست. سال ها بود که به شکار نواختر می رفت. این بار بر بال عقاب، این صورت فلکی زیبای آسمان سوار بود. پیش از آنکه سپیده بدمد شکارش را به دام انداخته و از آن عکس گرفته بود: نواختر عقاب 1982.هوندا، آماتور با سابقه ای بود که در ابتدا به جستجوی دنباله دارها می پرداخت. در جوانی، اندک زمانی پس از جنگ جهانی دوم موفق شد که چند دنباله دار کشف کند. آوازه ای که در آن زمان یافت، جوانان ژاپنی را راهی آسمان کرد. امروزه کوشندگی و خستگی ناپذیری گروه های آماتور ژاپنی زبانزد منجمان است.ادامه دارد ... تالیف:محمدرضا خواجه پورمنبع:مجله نجوم، شماره 180تهیه و تنظیم برای تبیان:ا.م.گمینی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 209]