واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: نجوم آماتوري در ايران (1)
عده اي دل مشغول آسمان اند، سرزنده از لحظه لحظه يک شب پرستاره، شيفته خواندن هر آنچه درباره ماوراي زمين است و خواهان يک عمر تماشاي آسمان. چنين افراد عاشقي در کشورهاي مختلف جهان به نام منجم آماتور به صورت انفرادي يا گروهي علاقه خود را به آسمان دنبال مي کنند. بيشتر آن ها علاقه اي عميق اما تفنني دارند اما برخي نيز پيگير فعاليت هاي علمي خاص در کارهاي خود هستند. آماتور واژه اي لاتين به معني شيفته است که بسياري به اشتباه آن را به معني تازه کار تصور مي کنند. بديهي است که بسياري ازعلاقه مندان آماتور به رشته هاي علمي به اندازه پژوهشگران دانشگاهي آن رشته در موضوعات عميق نمي شوند يا دانش خود را قانون مند و سنجيده شده نمي آموزند و دست به تحليل هاي پيچيده نمي زنند اما برخي از علم پيشگان آماتور گاهي فعاليت هايي چنان جدي را دنبال مي کنند که به ياري پژوهش هاي دانشگاهي مي آيد. در دنياي نجوم بهترين رصدگران آسمان آماتورها هستند، بسياري از اخترشناسان دانشگاهي نيازي به آشنايي تجربي با آسمان ندارند و شايد چند ستاره اي را بيشتر نشناسند. اما آسمان شب براي منجمان آماتور شهري است که به هر کوچه پس کوچه آن سفر کرده اند؛ صحرايي است که تک تک تپه ها و کوه هاي آن را به نام مي شناسند. و چه لذت بي نظيري است با آسمان بودن. نجوم آماتوري گرايشي است که فرد به جاي آموختن دانشگاهي نجوم (در رشته هايي مانند اختر فيزيک و کيهان شناسي که در مقطع کارشناسي ارشد در ايران نيز ارائه مي شود) به صورت خودآموز يا غيردانشگاهي پيش مي رود و بيشتر مبني بر فعاليت هاي عملگرا همچون رصد آسمان تجربه کسب مي کند. از سوي ديگر منجمان آماتور معمولاً از اين راه زندگي خود را نمي گذرانند. آن ها حرفه ديگري دارند و پس انداز زمان و سرمايه خود را براي لذت بردن از آسمان مي گذارند و چه لذت بي نظيري است با آسمان بودن.
در اغلب کشورهايي که جامعه نجومي فعال و با قدمتي دارند ميان منجمان آماتور و علاقه مندان عمومي نجوم تفاوتي وجود دارد. آماتورها گرچه از سر علاقه وارد نجوم شده اند اما پس از مدتي مطالعات، مشاهدات و فعاليت هاي جسته و گريخته، اغلب گرايش يا گرايش هاي خاصي را بيشتر دنبال مي کنند تا در آن موضوعات عميق تر شوند، برخي به رصد دنباله دارها يا سيارک ها مي گرايند و حتي اجرام تازه اي را مي يابند. برخي بر رصد و ثبت تغيير نورانيت متغيرها متمرکز مي شوند. عده اي از ثبت اختفاها داده هاي علمي تهيه مي کنند. بسياري به رصد و ثبت بارش هاي شهابي مشغول اند و گروه پرشماري نيز دوستداران رصد اجرام ژرف آسمان يا عکاسي نجومي اند. برخي منجمان آماتور نيز به ساخت ابزارهاي نجومي مانند تلکسوپ و اجزاي آن يا طراحي و ساخت ابزارهاي نجوم قديم علاقه مندند. ترويج نجوم، آموزش، طراحي نرم افزارهاي نجومي يا محاسبات نجومي از ديگر گرايش هاي متداول اند. نجوم در ايران قدمت بسياري دارد. در منابع تاريخ نجوم باستان همواره از رصدگران دقيق بابل و بين النهرين صحبت مي شود که اوج شکوفايي نجوم بابلي، دوران تعلق اين منطقه به امپراتوري هخامنشي بوده است و بنابر عرف روحانيان زرتشتي، مُغان ايراني رصدگران دقيق آسمان بوده اند. در دوران ساسانيان نيز نشانه هاي ديگري از نجوم ايراني در دست است و سپس شکوفايي علم در تمدن اسلامي فرا مي رسد که جلوه هاي بسياري از آن را در کارهاي منجمان ايراني همچون ابوريحان بيروني، عبدالرحمن صوفي، و بعدها خواجه نصيرالدين توسي و غياث الدين جمشيد کاشاني مي بينيم. اکنون هشت قرن از دوران خواجه نصير و رصدخانه بي نظير مراغه مي گذرد و دوباره نجوم در ايران جان گرفته است. بيش از صد منجم حرفه اي در دانشگاه هاي ايران و چند هزار منجم آماتور به صورت انفرادي يا در قالب فعاليت هاي گروهي دل مشغول آسمان اند.
نجوم آماتوري در ايران جامعه اي جوان اما پويا و در حال گسترش است. قدمت کم آن در مقايسه با بسياري از کشورهاي توسعه يافته سبب کاستي هايي در فعاليت هاي کيفي منجمان آماتور شده که تهيه و انتشار منابع آموزش دهنده راه حل مناسبي است. رصد تلسکوپي آسمان در ايران به سال هاي دوري برمي گردد. در اواخر قرن هفدهم ميلادي، فقط چند سالي پس از فوت گاليله، درباريان صفوي با تلسکوپ يکي از مستشاران انگليسي آسمان را رصد مي کردند. در دوران ناصرالدين شاه، منجم ايراني بازگشته از فرنگ، مشاورالملک، با تلسکوپ هاي متعددي از شمس العماره تهران آسمان را رصد مي کرد. در دهه هاي معاصر افزايش علاقه عمومي به نجوم و فضا يک بار در دهه 1330 اوج گرفت. ويژه برنامه هاي تلويزيوني گزارش ماموريت هاي آپولو به ماه و مجموعه برنامه هاي دانش در دهه 1330 و 1340 با حضور چند منجم ايراني آن دوران آغازگر علاقه بسياري شد. در سال هاي دهه 1340 انتشار ماهنامه اي به نام فضا که بخشي نيز درباره نجوم داشت توجه عمومي را به اين زمينه جلب مي کرد. در دهه 1350 چند کتاب، از جمله «آسمان شب» از محمد حيدري ملايري (اکنون اخترشناس رصدخانه پاريس) منبعي براي علاقه مندان به نجوم آماتوري شد. در اين دهه رصدخانه بيروني دانشگاه شيراز براي کارهاي تحقيقاتي ساخته شد اما خواه ناخواه به رشد نجوم آماتوري نيز کمک کرد. در آن دهه با انتشار يافته هاي کاوش رصدخانه مراغه شور بيشتري در جوانه نجوم نوين ايران ايجاد شد و نخستين گردهمايي ستاره شناسي ايران در آبان 1353 در دانشگاه تبريز برگزار شد که ترکيبي از نجوم حرفه اي و آماتوري بود. در همان سال ها انجمن ملي ستاره شناسي ايران تاسيس شد که مدتي کوتاه فعاليت کرد.
در دهه 1360 کتاب هاي نجومي بيشتري به فارسي ترجمه شد که برخي از آنها مانند شناخت مقدماتي ستارگان و نجوم به زبان ساده هنوز هم از منابع بسيار پرطرفدارند. در ماهنامه دانشمند مقاله هاي بيشتري درباره نجوم آماتوري منتشر مي شد و در سري برنامه هاي تلويزيوني «گوناگون» نيز توجه خاصي به نجوم و فضا مي شد. با ساخت رصدخانه خواجه نصيرالدين توسي متعلق به دانشگاه تبريز و کنار هم آمدن جمعي از حرفه اي ها و آماتورهاي نجوم، تبريز و زنجان به کانون فعاليت هاي نجومي تبديل شدند. در اواخر دهه 1360 تاسيس رصدخانه کانون پرورش فکري در زعفرانيه تهران آنجا را به نخستين مرکز دائمي آموزش نجوم آماتوري و دانش آموزي تبديل کرد. اما دهه 1370 دوران بزرگي براي نجوم ايران بود. مهر 1370 انتشار ماهنامه نجوم آغاز شد. نخستين نشريه نجوم در ايران و در کل خاورميانه، با هر شماره اين ماهنامه علاقه مندان تازه اي به جرگه آسمان دوستان ايراني مي پيوستند. در همان سال ها آسمان نماي تهران افتتاح شد و کمي بعد نسل دوم آسمان نماي کوچک چتري طراحي شده در کانون پرورش فکري در کتابخانه هاي کانون در سطح کشور پخش شد. در تهران نيز انجمن نجوم دانشجويان تهران فعاليت هاي گسترده اي را آغاز کرد و تا نيمه دهه 1370 فعال ماند. ادامه دارد ... نويسنده: بابک امين تفرشي (ويژه نامه نجوم آماتوري مجله نجوم) تنظيم براي تبيان: م.ح.اربابي فر
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 288]