واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: قاليباف: نامردها حق ندارند از جبهه بگويند اگر زندگي اين مرد بزرگ و الهي را نگاه كنيد از اين غافل نميشويد و به جاي خدامحوري، خودمحوري را مبناي كار قرار نخواهيد داد. به گونهاي زندگي نكنيم كه بين خود و خداي خود گيركنيم و عمدتا به نظر خودمان عمل كنيم و خودمحوري را مبنا قرار دهيم. همشهری: دكتر محمدباقر قاليباف شهردار تهران در مراسم كلنگزني حسينيه و مجتمع فرهنگي- ورزشي شهداي كرمانشاه طي سخناني در باره دفاع مقدس گفت : در آستانه دفاع مقدس كه يكي از ايامالله است بايد دقت كنيم كه براي انتقال فرهنگ جبهه و جنگ و شهادت از ياوهگويي، گزافهگويي و خرافهگرايي بپرهيزيم.متن كامل سخنان دكتر قاليباف بدين شرح است : جنگ ما نياز به تعريف ندارد، نياز به گزافهگويي هم ندارد، اگر بتوانيم هماني را كه هست بگوييم كفايت ميكند. در بعضي جاها از زبان كساني كه خودشان در جنگ نبودهاند شنيدهام صحبتهايي ميكنند كه درست نيست؛ آنها كه در جنگ بودند كمتر به اين بخش آلوده هستند.نكته ديگري كه بايد به آن توجه كنيم اين است كه بچههاي رزمنده و ايثارگر حق منتگذاشتن بر سر مردم را ندارند، چرا بايد اين كار را بكنيم؟ اين كار با فرهنگي كه ما در جنگ داشتيم همخواني ندارد. يك وقتي در مورد بسيج حرف ميزدم، عزيزي بلند شد و گفت: آقاي قاليباف تو حق نداري از بسيج حرف بزني، كسي بايد حرف بزند كه يك شب در يك پايگاه بسيج خوابيده باشد نه شما. من عكسالعمل نشان ندادم، او را ناراحت نكردم و نگفتم خود شما كجا بودي؟ من در اينجا عكس شهيد چمران را ديدم و به ياد اين جمله شهيد افتادم كه ميفرمود: وقتي شيپور جنگ نواخته ميشود فرق بين مرد و نامرد، تشخيص داده ميشود.اين حرف به آن جبههنرفتهها هم هست كه روزي كه سفره خون پهن بود، شما كجا بوديد؟ خطاب من به آن بخش از كساني كه سن آنها اقتضاء نميكرد در جبهه باشند و شرايط جنگ را نداشتند نيست، به آنهايي است كه ادعايشان گوش آسمان را كر ميكرد و امروز هم طلبكارند. بايد به اينها گفت روزي كه سفره خون پهن بود شما جزو كساني بوديد كه وقتي ميگفتيم كجا هستيد، جواب ميداديد ما توفيق نداريم، الحمدالله شما هستيد به جاي ما. فردا روزي اگر دومرتبه سفره خون پهن شود اينها در همان دسته نامردها هستند. تا سفره نان هست آنها هم هستند ولي بر سر سفره خون حاضر نميشوند.30 سال از عمر انقلاب اسلامي گذشته است، دهه اول يا 5-4سال اول انقلاب نيست كه تاريخ افراد روشن نباشد كه در كجا قرار داشته و دارند. خيلي از كساني كه ادعايشان گوش مردم را كر كرده و هر جا هستند از فرهنگ دفاع مقدس حرف ميزنند اگر به تاريخ زندگي آنها نگاه كنيد ميبينيد يك روز هم براي انقلاب آماده قبول يك خطر نبودند و حتي يك سيلي هم نخوردهاند. بعضي از آنها ميگويند ما در جنگ حاضر بوديم. وقتي از آنها ميپرسيم كجا بوديد و پيگيري ميكنيم، ميبينيم يكسري به اهواز آمده و برگشتهاند. گفتم اگر آنجاجبهه جنگ بوده خانم من هم 8 سال در جبهه بوده است. وقتي ميگوييد جنگ، بايد بگوييد در كدام گردان و تيپ بوديد؟ كدام معبر را باز كرديد؟ در كدام عمليات شركت كرديد؟كدام تير را زديد؟ كدام تير را خورديد؟ به اين جنگ ميگويند.همانطور كه رزمندگان حق ندارند از موضع طلبكاري حرف بزنند، آنهايي هم كه جزو نامردها بودند امروز نميتوانند خودشان را در جبهه مردها بياورند و بايستند و بگويند ما ميخواهيم از فرهنگ جنگ و جبهه دفاع كنيم. جالب است وقتي آدم زندگي اينها را نگاه ميكند، در عوالم مختلف اينها اداي جنگ را درميآورند. فرهنگ جنگ را ميخواهند بهصورت كاريكاتوري درآورند و ارائه بدهند. جلوي اين روند را بايد بگيريم.بعضيها هم جنگ را آنچنان ميخواهند نشان دهند كه انگار بچههاي جبهه و جنگ فرشتگاني بودند كه از آسمان نازل شدند و اصلاً مثل آدمها زندگي نميكردند، هيچ احساسي هم نداشتند؛ يعني كسي كه شهيد ميشد خانواده و دوستان برايش مهم نبوده است. فكر ميكنند تافتهجدابافتهاند، درحالي كه اينطوري نبوده، چرا گزافهگويي ميكنيد؟ همه شهدا و رزمندگان حس داشتند، عاطفه داشتند. جنگ محل انديشه و شجاعت بوده، محل عقل و گذشت بوده، محل تدبير بوده. جنگ تركيبي از عشق و عقلانيت بوده و به همين گونه هم اداره ميشد.عدهاي ديگر هم هستند كه تحت عنوان جنگ اقداماتي انجام ميدهند كه آدم غصه ميخورد. اينها كساني هستند كه احساس ميكنند همه جنگ را لاتها اداره ميكردند، درحالي كه هر كسي با هر گرايش و سليقهاي وقتي در محيط و فضاي جبههها قرار ميگرفت چون آن محيط، محيطي بود كه براساس مباني اسلام اصيل و فرهنگ اهلبيت اداره ميشد، تحتتأثير قرار گرفته و مانند يك انسان كامل وارد ميدان جنگ ميشد.عزيزان 2 چيز انقلاب ما را بدينجا رسانده است؛ يعني از 15خرداد سال 1342 كه مبارزه علني شروع شد (من معتقدم كه انقلاب ما ريشه در تاريخ اسلام و در تاريخ تشيع دارد) ولي اگر آغاز مبارزات علني را روز 15خرداد بگيريم تا پيروزي انقلاب و تا امروز 2موضوع توانسته است ما را به اينجا برساند؛ يك موضوع كلمه توحيد و در مدار خدا حركت كردن، براي خدا گام برداشتن است كه در رأس اين خدامحوري حضرت امام رضوانالله تعالي عليه قرار داشتند.اگر زندگي اين مرد بزرگ و الهي را نگاه كنيد از اين غافل نميشويد و به جاي خدامحوري، خودمحوري را مبناي كار قرار نخواهيد داد. به گونهاي زندگي نكنيم كه بين خود و خداي خود گيركنيم و عمدتا به نظر خودمان عمل كنيم و خودمحوري را مبنا قرار دهيم. نكته دوم توحيد كلمه و وحدت بود. عزيزان من، امروز در سيامين سالگرد انقلاب، دشمنان انقلاب مركز اصلي ما را كه وحدت بين جامعه بوده مورد هدف قرار دادهاند و ما امروز در بين دو گروه قرار گرفتهايم، بچههاي رزمنده بايد اين مسئله را با پوست، گوشت و خون خود درك كنند. ما اهل مسائل سياسي و جناحي و اين دسته و آن گروه در عمرمان تا به امروز نبودهايم و در آينده هم انشاءالله نخواهيم بود.ما معتقد به انقلاب و روحانيت و اساس يك نظام ولايي هستيم و هيچ دلبستگي به جريانات سياسي از اين جنس هم نداريم و اين را بارها و بارها صريح و روشن گفتهام. درست است كه امروز يك عنصر فعال سياسي هستم ولي هرگز از روحيه رزمندگي دست برنميدارم. روحيه رزمندگي ما و روحيه مجاهدت ما به ما اجازه نميدهد كه چنين وابستگيهايي داشته باشيم ولي من امروز حس ميكنم كه گرفتار دشمنان قسمخوردهاي شدهايم كه هميشه با امام و انقلاب و نظام ولايي در مخالفت بودند ولي فرصت نداشتند دشمنيشان را بروز دهند ولي امروز فرصت پيدا كردهاند و دارند به وحدت ما ضربه ميزنند و دوستان نادان ما هم با ندانم كاري و بيتوجهي فرصت را براي ضدانقلاب فراهم ميكنند وگرنه اين روزها، روزهايي مثل روز قدس تبلور وحدت اين ملت بوده است.به چه جرأتي ما ميخواهيم اين تبلور وحدت را در جامعه اسلامي خدشهدار كنيم؟ رزمندگان بايد حواسشان باشد كه ما از اين دو منظر ضربه نخوريم: كلمه توحيد و توحيدكلمه؛ اساس پيروزي انقلاب و تداوم انقلاب در رمز اين دو عبارت است. تلاش كنيم با اين دو عبارت راه شهدا، راه امام و نظام ولايي را حفظ كنيم. حضرت امام رضوانالله تعالي عليه فرمودند: اگر ميخواهيد كشورتان را حفظ كنيد و آسيبي به آن نرسد، نگذاريد آسيبي به ولايت فقيه برسد. اين خيمه اصلي نظام ماست. رزمندگان بايد توجه كنند، بچههاي دوران جنگ بايد توجه كنند، بايد اين صلابت، صميميت، شفافيت و صداقت را به نسل بعدي منتقل كنيم.خيلي از شما يادتان هست روزهاي اول انقلاب صف انقلابيها و ضدانقلابيها خيلي شفاف بود حركت خالصانه بچههاي سپاه كه در متن انقلاب بودند آنقدر خالصانه بود كه حتي افرادي كه با انقلاب مخالف بودند در مقابل اين صف و صميمت تسليم ميشدند. من بارها و بارها خودم ديدم كه وقتي جايي ميرفتيم و يا ميآمديم، زماني كه كسي هم ما را نميشناخت و راحت هر جا ميرفتيم در صحبت و حرفها ميديديم كه مردم چقدر محبت ميكردند، مردم وقتي صفا و اخلاص ببينند، چون با فطرتشان سازگاري دارد تسليم هستند و همه اينها مشخصههاي فرهنگ ايثارگري است، نبايد از اين فرهنگ فاصله بگيريم، مرتب به هم متذكر شويد كه حول اين محور حركت كنيد.هفته دفاع مقدس يادآور اين فرهنگ در جامعه ما بوده و خواهد بود. امروز كه براي افتتاح اين مركز كلنگ زديم و انشاءالله در آينده احداث خواهد شد بايد اين مراكز به محلها و چشمههاي جوشاني تبديل شود كه فرهنگ جبهه و جنگ را توسط يكايك شما و خانواده شما گسترش دهد تا آثار دوران جنگ در نسلهاي بعدي تداوم يابد تا نسلي كه آن روزها را نديدهاند، آثار آن را ببينند. شما مطمئن باشيد نسل آينده شيفته اين فرهنگ خواهند شد؛ زيرا اين فرهنگ ما در همه اعصار و همه مكانها خريدار دارد. در اين ترديد نكنيد به شرط اينكه ناخالصي وارد آن نكنيم.از اينكه تصميم گرفتيد مكاني را به ياد شهدا و همسنگران و همرزمان خود در استان كرمانشاه احداث كنيد تشكر ميكنم، اين مكان انشاءالله مكاني براي تذكر ايام الله، برايياد بود شهدا و انتقال فرهنگ ايثارگري به نسل جديد باشد. قدم بسيار ميمون و مباركي است. بنده هم به سهم خود با شما عزيزان در اين كار همراهي و همكاري خواهم داشت.من هميشه گفتهام دو نقطه هست كه بهترين دوران عمر خود را در آنها گذراندهام؛ يكي كرمانشاه و ايلام يكي هم اهواز و خرمشهر، شايد بهترين دوران زندگي من در اين مناطق بوده است. ميخواهم بگويم واقعا علاقه من به غرب كشور كمتر از علاقه من به شهر خودم مشهد نيست. شايد آنقدر كه من در اين مناطق زندگي كردهام در مشهد زندگي نكردهام، من هم خودم را در اين كار خير با شما شريك ميدانم و انشاءالله در خدمت شما عزيزان هستم.متن كامل سخنان آقاي دكتر محمدباقر قاليباف در مراسم كلنگزني حسينيه و مجتمع فرهنگي- ورزشي شهداي كرمانشاه
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 151]