واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: تنها فرصت برای انتخاب
انسان، گاهى از «هیچ» به «همه» مىرسد و گاهى از همه به «هیچ»! خوب محض است، شر محض مىگردد. منحرف است، به حقیقت مىرسد و صالح مىشود. عالم و داناست، اما « غرور علمى» او را بر زمین مىزند. گنهكار و عاصى است، اما « توبه »، او را « عبد صالح » مىسازد. اینها همه ممكن و شدنى است و از انسان بعید نیست كه هرگونه تحولى را در خود ایجاد كند. این نكته ، از یك سو امیدوار كننده و الهامبخش است، از سویى همخطرناك و لغزاننده، تا انسان چگونه از امانت « انتخاب» استفاده كند! چه دلهاى سنگى كه یكباره همچون موم، نرم شده است، و چهدیدههاى خشك و جامد ، كه با یاد خدا و تاثیر موعظه، متاثر شده و به اشكنشسته و چشمهسار خوف و خشیت گشته است. تضمینى نیست كه یك انسان نیك، تا ابد نیكو بماند. چنان هم نیست كه یك فرد تبهكار و زشتخو ، تا پایان در تباهى وآلودگى باقى بماند و درهاى هدایت و رشد ، به رویش بسته باشد. مگر نهاینكه پیامبران آمدهاند تا بدان را خوب كنند و بردگان هوس و بندگان دنیارا ، صاحبان خرد و سروران آخرت سازند؟ انسان كه كمتر از حیوانات نیست! وقتى سگ و طوطى و اسب و مار و باز شكارى تحول پذیرند ، انسان كه اشرف مخلوقات و مورد تكلیف الهىاست، چرا نباشد؟... كه هست! دل انسان سختتر از سنگ و فولاد كهنیست، پس مىتواند شكلپذیر باشد. اگر به تربیت جان و تصفیه دل بپردازیم، مىتوانیم خود را از « چاهبردگى » تا « اوج برازندگى » بالا بكشیم. نقش « محیط » ، « مربى » ، « تذكر » و « تفكر » را نمىتوان انكار كرد ، چرابه « تربیتخود » كمتر مىپردازیم؟ تربیت پخته كند هر خام را یك سازد بختبد فرجام را وا رهاند مرد را از بندگى مغز و معنى مىدهد بر زندگى انسان، در گیر و دار دو جاذبه قرار دارد: «الهى» و « نفسانى». « نفس»، به گناه و پیروى از هوسها و عمل به خواسته ی دل مىخواند و... «خدا»، به ترك هواى نفس و تمایلات حیوانى. از هر كدام اطاعت كنى، باید دیگرى را نافرمانى كنى و به هر یكنزدیك شوى، از دیگرى دور مىگردى. مقتضاى بندگى، اطاعت فرمانخداست و تسلیم امر و اراده «مولى» بودن. اگر « بنده»ایم، طاعتمان باید. و اگر «مطیع» مولاییم، اطاعت و تسلیم ،باید در عمل و زندگى آشكار شود. و گرنه، چه فرقى میان آنكه «مولا» ندارد و آنكه مولایش خداست؟ « گناه»، معلول لحظات غفلت انسان و «خدا فراموشى» است. وقتىعقل، مغلوب نفس اماره شود ، محصولى جز گناه به بار نمىآورد. كسى تنبه گناه مىدهد و دل به معصیت مىسپارد كه از عواقب آن نیز غافل باشد ، یا بى خبر. امام باقرعلیه السلام مىفرماید: «شگفتا از كسى كه از ترس بیمارى، از غذا پرهیز مىكند، اما از ترسآتش، از معصیت ناپرهیزكار است!». اما آنكه به عبودیتخود و ربوبیتخالق، معترف است، خود را در قیدطاعت مقید مىداند و در بند « بندگى خدا» حس مىكند ، نه یله و رها كه هرچه مىخواهد بكند و هر چه مىخواهد بگوید و هرگونه كه مىخواهد باشد!مگر مىتوان خدا را عالم و بصیر و شاهد و حاضر و ناظر دید و گناه كرد؟ در لحظه گناه، شعله ایمان در دل فروكش مىكند و گاهى هم بهخاموشى مىرسد. ...این چراغ را، روشن نگه داریم. منبع : برگرفته از كتاب " گامی در مسیر " – جواد محدثیتنظیم برای تبیان : داوودی :عشق تو و بی مهری من! زندگی تان را هدایت کنید! امروز، آخرین روز دنیاست کدام راه را انتخاب می کنی؟ زندگی به روشی متفاوت؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 207]