تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 23 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هرگاه سفره پهن مى‏شود، چهار هزار فرشته در اطراف آن گرد مى‏آيند. چون بنده بگويد...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1828759149




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

تنها تو مسئول انتخاب هايت هستي


واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی:
قبول مسووليت در قبال خويشتن با اين فرض شروع مي‌شود كه من در نهايت مسوول شرايط وجودي خود هستم، اين بدان معناست كه كسي نيست در اينجا به من خدمت كند، از من مراقبت كند يا نيازهايم را برطرف سازد. اين در ضمن بدان معناست كه اگر من به همكاري ديگران نياز داشته باشم تا به هدف‌هايم برسم بايد به آن دلايلي معني‌دار و منطقي بدهم كه سود و نيازهاي آنها را رعايت كند و خواسته‌هاي من باري بر دوش ديگران نيستند. مسووليت در قبال خود يعني بايد پاسخگوي انتخاب‌ها، تصميمات و رفتار خود باشم. من مسوول اعمال و رفتار خود هستم. مسوول نتايج اعمال خود هستم. وقتي اقدامي را انتخاب مي‌كنم كه بتوانم پيامدهاي آن را پيش‌بيني كنم، نتايج را هم انتخاب كرده‌ام و اين حقيقت را مي‌پذيرم. اگر بدرستي رفتار كنم، مسووليت در قبال خود بدين معناست كه من پاسخگوي نقطه‌نظرها و ارزش‌هايي هستم كه از آنها در زندگي خود استفاده مي‌كنم. شايد برخي افراد تصور كنند پذيرفتن مسووليت در قبال خود اين است كه همه نيازها و خواسته‌هايمان را شخصا برآورده سازيم. بايد گفت پذيرفتن مسووليت در قبال خود با خودكفايي كامل و بي‌چون و چرا يكي نيست. ما در بسياري از موارد به يكديگر احتياج داريم و نمي‌توانيم اين نياز را منكر شويم. در واقع افراد همان طور كه بايد بدانند در قبال چه چيزي مسوول هستند اين را هم بايد بدانند كه در قبال چه چيزي مسوول نيستند. انسان‌ها مسوول انتخاب‌ها و اعمال خود هستند. اما مسوول انتخاب‌ها و اعمال ديگران نيستند. همه ما در مواقعي تحت تاثير نيروهاي (سياسي، اقتصادي، محيطي و ژنتيكي) هستيم كه ما آنها را انتخاب نمي‌كنيم و اين نيروها بر شرايط ما تاثيرگذارند، براي نمونه، در شرايط نامناسب اقتصادي نمي‌توانيم درباره اخراج خود از كار تصميم بگيريم، اما درباره اين‌كه بعد از اخراج چه مي‌خواهيم بكنيم امكان انتخاب‌هاي فراوان داريم. مي‌توانيم دنبال شغل ديگري بگرديم، مي‌توانيم تلاش كنيم براي خودمان كار كنيم يا مي‌توانيم تسليم ياس و نوميدي شويم و غيره. به همين شكل مي‌توان تاكيد كرد كه گاه وقايعي براي اشخاص اتفاق مي‌افتد كه اشخاص بي‌آن‌كه تقصيري داشته باشند، آسيب مي‌بينند و متضرر مي‌شوند بنابراين نمي‌توان گفت من مسوول همه آن چيزهايي هستم كه تجربه مي‌كنم و اين درست نيست كه ادعا كنيم افراد داراي كنترل نامحدود درباره زندگي‌شان هستند. مسوول در برابر تحقق خواسته‌هاي خود ما انسان‌ها وقتي كم‌سن و سال هستيم، به طور طبيعي پدر و مادر را مسوول مراقبت از خود مي‌دانيم. ما خواسته‌هاي خود را مطرح مي‌كنيم و اميد داريم پدر و مادرمان اين خواسته‌ها را برآورده سازند. اما وقتي بالغ مي‌شويم، اغلب به اين نتيجه مي‌رسيم كه مسوول دست‌كم برخي از خواسته‌ها و اميال خود هستيم. اغلب ما مي‌آموزيم اگر خواهان غذا، لباس يا حتي يك خودروي جديد هستيم بايد درآمدي كسب كنيم تا بتوانيم آن را خريداري كنيم. بالغي كه هرگز اين مطلب را نياموزد، در واقع نابالغ است زيرا قرار بر اين است. كه بزرگ‌ترها بتوانند خود را تامين كنند. البته نمي‌توان منكر اين شد كه اغلب اوقات دستيابي به خواسته‌هاي ما بستگي به همكاري و مشاركت ديگران دارد. براي مثال، فردي ممكن است بدون همكاري و مشاركت شريك زندگي‌اش به نتايج دلخواه نرسد. در اينجا بايد به اين مهم توجه داشته باشيم كه اگر هدف ما لازمه‌اش مشاركت و همكاري ديگران باشد بايد به منافع و علايق آنها هم احترام بگذاريم. بايد ارزش‌هايي را ارائه كنيم كه براي ديگران معني‌دار و انگيزه‌دهنده باشد چرا كه كسي صرفا براي خدمت كردن به ما زندگي نمي‌كند. شايد بتوان گفت يكي از دلايل اصلي ناراحتي و ناخشنودي اشخاص اين است كه دنبال يك ناجي مي‌گردند تا مسائلشان را حل كند و خواسته‌هاي آنان را برآورده سازد. ما بايد ياد بگيريم و به خود بقبولانيم كه كسي قرار نيست از راه برسد، كسي قرار نيست ما را نجات بدهد، كسي قرار نيست مسائل ما را حل كند و زندگي را مطابق ميل ما سازد. اگر ما كاري نكنيم، چيزي بهتر نمي‌شود. در واقع امتياز بزرگ اين مطلب كه كسي از راه نمي‌رسد اين است كه قدرت را به ما باز مي‌گرداند. تا زماني كه ما به ديگران قدرت بيش از اندازه بدهيم و آنها را بزرگ كنيم و فرض را بر اين بگذاريم كه ديگران قادرند ما را نجات دهند، از قدرت و توانمندي خود كاسته‌ايم و با اجتناب ورزيدن از قبول مسووليت در قبال خود، خود را در شرايط انفعالي و ياس و درماندگي قرار مي‌دهيم. كاملا مشخص است كساني كه در قبال موفقيت خود مسووليت بيشتري به عهده مي‌گيرند ، زندگي بهتري پيدا مي‌كنند و از كساني كه مسووليت‌ها را به گردن ديگران مي‌اندازند به موفقيت‌هاي بيشتري دست پيدا مي‌كنند. پس بايد بدانيم كه: ما مسوول باورها و ارزش‌هاي خود هستيم: معناي اين جمله اين است كه قبل از هر چيز ما مالكيت باورها و ارزش‌هاي خود را مي‌پذيريم. به عبارت ديگر مي‌پذيريم كه آنها از آن ما هستند. بسياري از ما، از منطق واقع در پس اعمال خود بي‌اطلاع هستيم.اگر فكر نكنيم، اگر افكارمان را وارسي نكنيم، نمي‌‌توانيم در سطح آگاهي مطلوب به سر ببريم، به همين سبب برايمان دشوار است كه براي باورها و ارزش‌هايمان قبول مسووليت كنيم و آنها را معين شده ارزيابي نماييم. انسان مسوول در اين زمينه سعي مي‌كند باورها و ارزش‌هاي هوشمندانه داشته باشد به طوري كه بتواند درباره آنها فكر كند و در شرايط كنترلي بيشتري قرار بگيريد. پذيرفتن‌ مسووليت در‌قبال‌خود با خودكفايي كامل و بي‌چون و چرا يكي نيست. ما در بسياري از موارد به‌يكديگر احتياج داريم و نميتوانيم اين‌نياز را منكر شويم. ما مسوول احساسات و عواطف خود هستيم: اصولا وقتي براساس احساسات و عواطف خود رفتار مي‌كنيم، اغلب معتقديم كاري كه كرده‌ايم كم‌وبيش از سر ناچاري بوده است و اين كه آن احساس و عاطفه رفتار ما را مشخص مي‌كند. ممكن است متوجه نباشيم يا نخواهيم بدانيم كه در اين جا هم با وجود احساسات و عواطف باز هم پاي يك انتخاب يا تصميم‌گيري در ميان بوده است. اگر بدانيم و متوجه باشيم يا بياموزيم كه ما در قبال اعمال و رفتار خود مسووليت داريم، اين امكان وجود دارد كه رفتار كمتر تكانه‌اي را به نمايش بگذاريم و بيشتر روي رفتارمان فكر كنيم؛ اما اگر بر اين باور باشيم كه صرفا براساس احساسات خود بايد رفتار كنيم، اگر براين باشيم كه بايد بدون داوري و انديشه مطابق احساسات خود رفتار كنيم، در اين صورت تبديل به يك انسان بدون توجه و تابع احساسات مي‌شويم. ما مسوول رفتار با ديگران هستيم: در واقع ما بايد به ياد داشته باشيم كه مسوول رفتار عقلاني يا غيرعقلاني خود با ديگران هستيم، مسوول احترام گذاشتن يا بي‌احترامي كردن به ديگران هستيم، مسوول رفتار منصفانه يا غيرمنصفانه، مسوول مهرباني يا نامهرباني، مسوول ايستادن بر سر قول و قرار يا شكستن قول و قرارهاي خود با ديگران و مسوول سخاوت و خست خود در قبال ديگران هستيم. اگر ما از شأن و مقام فرزندمان حمايت مي‌كنيم يا به اين دليل كه از سروصداي فرزندمان كه در حال بازي است، خوشمان نمي‌آيد، ‌بر صورت او سيلي مي‌زنيم، مسووليتش به عهده خود ماست. اگر در اين حالت بگوييم «او مرا وادار كرد چنين كاري بكنم» از زير بار مسووليت شانه خالي مي‌كنيم. در واقع اينها دروغ‌هايي هستند كه اشخاص براي توجيه رفتار خود از آن استفاده مي‌كنند. ما به عنوان انسان بالغ در اغلب موارد درباره كاري كه مي‌كنيم و رفتاري كه با ديگران داريم، امكان انتخاب داريم و نمي‌توانيم براي توجيه رفتار خود مثلا بگوييم «او پا روي اعصاب من گذاشت» يا «تقصير او بود كه من...» اگر ما نخواهيم حق انتخاب خود را به رسميت بشناسيم،‌ به خود و به ديگران اين پيام را مي‌دهيم كه مسوول نبوديم، اين كه امكان انتخاب نداشتيم و مجبور بوديم آن كار را بكنيم. ما در قبال اولويت‌هاي زماني خود مسوول هستيم: شايد بتوان گفت مسووليت در برابر زمان، اصولي‌ترين موضوع در زندگي ماست كه بيش از همه مورد سوءاستفاده قرار مي‌گيرد. گاه ما وسوسه مي‌شويم با زمان مانند يك دشمن رفتار كنيم و به اين نياز خود كه حق انتخاب داشتن است بهايي نمي‌دهيم .حال آن كه در اين مورد مسووليت داريم. انتخاب‌ها و تصميمات ما مشخص مي‌كنند آيا زمان و انرژي ما منعكس‌كننده ارزش‌هاي مورد نظر ما هستند يا با آنها غيرهمخوان مي‌باشند. براي مثال ممكن است مادري بگويد فرزندانش براي او بسيار باارزشند، اما بخش اعظم وقت خود را صرف خريد با دوستانش بكند يا با آنها تفريح داشته باشد و تنها اندك زماني از فرصت خود را صرف فرزندانش بكند. اگر ما بروشني بدانيم كه اولويت‌بندي كردن زمان به انتخاب خود ماست و مسووليت خود ما به حساب مي‌آيد، بهتر مي‌توانيم كشمكش‌ها را اصلاح كنيم. منبع : روزنامه جام جم





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 184]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن