تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 2 فروردین 1404    احادیث و روایات:  امام علی (ع):راستى عزّت است و نادانى ذلّت.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

خرید پرینتر سه بعدی

سایبان ماشین

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

بانک کتاب

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

خرید از چین

خرید از چین

خرید محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

خودارزیابی چیست

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

مهاجرت به استرالیا

ایونا

تعمیرگاه هیوندای

کاشت ابرو با خواب طبیعی

هدایای تبلیغاتی

خرید عسل

صندوق سهامی

تزریق ژل

خرید زعفران مرغوب

تحصیل آنلاین آمریکا

سوالات آیین نامه

سمپاشی سوسک فاضلاب

بهترین دکتر پروتز سینه در تهران

صندلی گیمینگ

سررسید 1404

تقویم رومیزی 1404

ویزای توریستی ژاپن

قفسه فروشگاهی

چراغ خطی

ابزارهای هوش مصنوعی

آموزش مکالمه عربی

اینتیتر

استابلایزر

خرید لباس

7 little words daily answers

7 little words daily answers

7 little words daily answers

گوشی موبایل اقساطی

ماساژور تفنگی

قیمت ساندویچ پانل

مجوز آژانس مسافرتی

پنجره دوجداره

خرید رنگ نمای ساختمان

ناب مووی

خرید عطر

قرص اسلیم پلاس

nyt mini crossword answers

مشاوره تبلیغاتی رایگان

دانلود فیلم

قیمت ایکس باکس

نمایندگی دوو تهران

مهد کودک

پخش زنده شبکه ورزش

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1867277860




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

قاب عکست به من لبخند می زند


واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: قاب عکست به من لبخند می زند
قاب عکست به من لبخند می زند
دلم پر می کشد، دلم می خواهد بروم بیرون، باز امشب در هیئت چای پخش کنم، کفش های میهمانان امام حسین(ع) را مرتب کنم. نگاه می کنم به قاب عکست که دارد به من لبخند می زندپارسال کنارم بودی، یادت هست؟ می گفتی آرزو داری مرا جای خودت ببینی. ببینی که سینی چای را به دست گرفته ام و از عزاداران پذیرایی می کنم، این را توی بیمارستان هم گفته بودی، پیش از عمل.شاید برای همین بود که کنار مزارت وقتی شانه های لرزان مادر را می فشرم تا آرام شود عهد کردم تا زمانی که می توانم و جان در بدن دارم هیئت را سر پا نگه دارم.
قاب عکست به من لبخند می زند
عکست محو می شود، پلک می زنم، گونه هایم خیس شده اند، یک قطره از اشکم می چکد روی آستین پیراهنم، دست می کشم به روی سیاهیش، خودت برایم خریده بودی، می گفتی برای امام حسین باید عزیز ترین چیزهایت را بدهی، مثل او که برای حفاظت از دین و آئین ما با عزیزانش راهی سفری شد بی بازگشت.همیشه نام حسین را که می شنیدی یا حتی وقتی که صدایم می کردی، اشک را می دیدم که چگونه در چشمانت جمع می شود. نمی دانی وقتی به مادر گفتم امسال همه سعیم را می کنم تا هیئت را سرپا نگه دارم چه قدر خوشحال شد، پیشانیم را بوسید و گفت که بوی تو را می دهم، از لای آلبوم، پیشانی بندت را به من داد، گفت که چقدر دوستش داشتی، گفت یک لحظه هم از خودت دورش نمی کردی، مخصوصا شب های عملیات. یادت هست وقتی می پرسیدم توی جبهه چه طور عزاداری می کردی، چه گفتی؟
قاب عکست به من لبخند می زند
می گفتی اونجا یه صفای دیگه ای داشت وقتی امام حسین رو صدا می زدین، می گفتی اونجا سینه زدن برای امام حسین باعث می شد دل همه پر بکشه، می گفتی انگار اونجا از همیشه بهش نزدیک تر بودین. برای همین تا این سؤال رو می پرسیدم، آهی می کشیدین و می رفتین سراغ آلبومتون و همین پیشونی بندی که گذاشته بودینش لای اون رو می بوییدین.شاید منظور مادر از دادن این پیشونی بند به من همین بوده؟ شاید می خواسته بهم بگه چه مسئولیتی رو قبول کردم؟ شاید می خواسته منو بسپره به صاحب نامی که روی این پیشونی بند قرمز نوشته؟ شاید برام دعا کرده تا بتونم پامو جای پای شما و همرزماتون بگذارم؟ولی چه طوری؟ آخه مادر همیشه می گه شما به دنبال امام حسین رفتین، می گه راه امام حسین همیشه بازه، فقط باید بلد راه باشی تا بی راهه نری.من چه طوری باید بلد راه امامی بشم که از دینم با خون خودش و عزیزانش حفاظت کرد؟آه چقدر دلم پر می کشد، دلم می خواهد بروم بیرون، باز امشب در هیئت چای پخش کنم، کفش های میهمانان امام حسین(ع) را مرتب کنم. نوشته: مریم فروزان کیا************************************مطالب مرتبطنوحه ای که امیرمحمد خواند حر شهید به زبان کودکی دعوت اهل کوفه از امام حسین(علیه السلام) دوران کودکی حضرت عباس(ع) راز و رمز تعالی حضرت عباس (ع) چرا امام حسین علیه السلام از یاد نمی رود ؟ درد و دل با مادر شش گوشه مهربان دو گل خوشبوی پیامبر دانه های گردنبند مرد ناشناس





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 320]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن