واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: هر جا که صحبت از زنان خياباني مي کنيم بايد از مردان خياباني هم نام ببريم، زيرا اين معضل، مشکلي است که روي دو پايه بنا شده و وقتي ما يک پايه را از صورت مساله حذف مي کنيم، بديهي است که به نتيجه مطلوب نمي رسيم زنان ايراني قرباني يک فاجعه اجتماعي هميشه و در هر کجا بوده ايم، از زنان خياباني گفته ايم و شنيده ايم، اما هيچ گاه به مردان خياباني فکر کرده ايم و آيا يک بار هم به اين انديشيده ايم که گاهي زنان جامعه ما قربانيان يک فاجعه اجتماعي به نام مردان خياباني هستند؟ اين در حالي است که براساس تحقيقات صورت گرفته، هر زن يا دختري در جوامع شهري در ايران به ميزان مسافتي که طي مي کند يا مدت زمان حضورش در سطح خيابان ها بين يک تا 20 بار به لحاظ مزاحمت هاي کلامي و فيزيکي از سوي برخي مردان مورد آزار و اذيت قرار مي گيرند. سميرا 25ساله در اين رابطه مي گويد؛ يک زن در خيابان انواع و اقسام کلمات رکيک، مزاحمت ها، بوق زدن ها، چراغ زدن ها، ترمز کردن ها، تنه زدن ها و پيشنهاداتي رکيک را بايد تحمل کند و حتي اگر قصد برخورد و مقابله نيز داشته باشد، توسط بسياري از مردم جامعه متهم شده يا به باد استهزا گرفته مي شود تا جايي که ديگر هيچ زن و دختر جوان يا مسني از اين عمل ناپسند که امروز بسيار فراگير و تبديل به يک رفتار اجتماعي شده است، در امان نيست. وي مي افزايد؛ البته با توجه به محدوديت هايي که براي زنان و دختران در اجتماع ما به منظور عدم پيگيري توسط مراجع قضايي و انتظامي يا برخورد با پديده مزاحمت خياباني وجود دارد، زنان روز به روز سرخورده تر و مردان لحظه به لحظه گستاخ تر مي شوند. تر و خشک با هم مي سوزند فاطمه مادري کارگر است. وي در خصوص عدم امنيت دختران در خيابان هاي ايران به خبرنگار ما مي گويد؛ حتي دختران دانش آموز نيز در مسير رفتن به مدرسه از دست آزارهاي مردان خياباني در امان نيستند. البته فقط دختران جوان مورد آزار مزاحمان قرار نمي گيرند، بلکه زنان سالخورده نيز مورد اذيت و آزار قرار مي گيرند به طوري که مزاحمان خياباني هيچ گونه تفکيکي ميان افراد قائل نيستند.مينا دانشجوي کارشناسي ادبيات معتقد است در هر کجا که حضور داريم بايد وجود آنها را تحمل کنيم، بدون آنکه قدرت اعتراض کردن داشته باشيم و در صورت اعتراض احترام خود را در جمع از دست مي دهيم و اگر در محل کار نيز چنين مشکلي با همکاران داشته باشيم، در صورت اعتراض خود متهم مي شويم. وي بيش از 70 درصد پسران را در رواج فساد و ايجاد امنيت و مزاحمت براي دختران مقصر مي داند و مي گويد؛ در حالي که اکثر دختران و زنان به مزاحمت هاي مردان بي توجهند اما پسران و مردان با خودروهاي خود در مقابل هر زني ترمز کرده و او را دعوت به هم صحبتي مي کنند. مسعود رضايي دانشجوي 26ساله مديريت دولتي نيز در اين زمينه مي گويد؛ جوانان نيازهايي دارند که نمي توان با آنها بي تفاوت برخورد کرد. وي مي افزايد؛ برخي از مواردي که باعث ايجاد مزاحمت براي زنان و دختران جامعه ما مي شود، شايد در ابتدا اصلاً به قصد مزاحمت نبوده و تنها نوعي ارتباط برقرار کردن با فرد مقابل بوده است. رضايي با اشاره به بيکاري جوانان ايراني تصريح مي کند؛ وقت گذراني و نيازهاي عاطفي باعث مي شود جوان بدون هيچ دليلي ايجاد مزاحمت کند. وي راهکار اساسي براي حل اين معضل را ايجاد بستري براي اشتغال جوانان مي داند و تاکيد مي کند؛ اين امر ازدواج را آسان تر کرده و جوانان را در مسيري سالم تر هدايت مي کند. دختري جوان نيز مي گويد؛ حضور مردان خياباني در مکان هاي مختلف مانند شرکت هاي خصوصي، خيابان ها، پارک ها، پياده روها و استفاده از سينماها و مراکز تفريحي، زنان را نسبت به جامعه و ديگر مردان بدبين کرده است که حتي گاهي در برابر تهديدات آنان قادر به انجام هيچ واکنشي نيستيم و اين در حالي است که هيچ نهاد يا مرجع قانوني هم تمايلي به برخورد با اين افراد ندارد. يک فعال حوزه زنان نيز معتقد است؛ روش ها و راهکارهايي که تاکنون براي رفع معضل زنان خياباني اعمال شده اند، سليقه يي، مقطعي، سطحي، کوتاه مدت و بدون آسيب شناسي واقعي و همه جانبه بوده اند. مردان خياباني را هم ببينيد ناهيد نامداريان مي افزايد؛ هر جا که صحبت از زنان خياباني مي کنيم بايد از مردان خياباني هم نام ببريم، زيرا اين معضل، مشکلي است که روي دو پايه بنا شده و وقتي ما يک پايه را از صورت مساله حذف مي کنيم، بديهي است که به نتيجه مطلوب نمي رسيم. وي در خصوص راهکارهايي که تاکنون اعمال شده و به نتيجه نرسيده، خاطرنشان مي کند؛ معتقدم اساساً تاکنون هيچ برنامه عملي و استراتژي تدوين شده يي در اين رابطه وجود نداشته و به همين دليل است که روز به روز شاهد پيچيده تر شدن موضوع هستيم. به گفته نامداريان متوليان اين امر بعضي مواقع اين معضل را به صورت يک پديده بررسي کرده و براي آن راهکارهايي اعمال کرده اند و اين در حالي است که معمولاً پديده هاي اجتماعي، چند سببي بوده و بايد علل و فرضيه هاي مختلف را براي آنها در نظر گرفت. وي مي گويد؛ فقر، بيکاري، اعتياد و الگوهاي سنتي براي جامعه در حال گذار، نپرداختن درست مسوولان به مسائل فرهنگي، اقتصاد ناسالم، فاصله طبقاتي و... از جمله عوامل موثر در ايجاد اين معضل اجتماعي هستند. اين فعال حوزه زنان يادآور مي شود؛ بسياري از نهادهاي مرتبط با مساله زنان و مردان خياباني به وظايف خود عمل نکرده و از کنار مسائلي مانند قاچاق دختران و زنان عبور کرده يا براي حل کردن اين مساله تنها مسير پليس، دادگاه و اعدام را در نظر مي گيرند. دکتر زهرا پيراسته روانشناس نيز در مورد مردان خياباني مي گويد؛ مردان خياباني به کساني اطلاق مي شود که بيشترين وقت خود را در خيابان سپري مي کنند. اين افراد خيابان را منبع کسب درآمد تلقي مي کنند يا به عبارت ديگر خيابان را به عنوان منبعي جهت برآورده کردن نيازهاي عاطفي، رواني و جنسي خود مي دانند. وي مي افزايد اين افراد کساني هستند که به نوعي از خانواده خود طرد شده يا خانواده آنها از بافت منسجم و ساختار بهنجار برخوردار نيست و از سوي ديگر اين افراد به گونه يي براي ارضاي نيازهاي خود به محيطي غير از خانه و خانواده متوسل مي شوند. دکتر پيراسته مي گويد؛ مردان خياباني غالباً از لحاظ روانشناسي اجتماعي آسيب ديده و آسيب رسان هستند. اين امر به دليل آن است که اين افراد از نظر جنسي نمي توانند راه حل مناسبي بيابند چون جايي وجود ندارد که حتي اگر بيماري جنسي داشته باشند، خود را مورد مشاوره قرار دهند. از ديگر موارد آشکار فعاليت مردان خياباني وجود برخي موسسات خصوصي است که به مرکز آسيب هاي اجتماعي و پاتوق هاي رواج فساد و فحشا مبدل شده اند. رشد 15درصدي دختران فراري ايران در سال يکي از کارشناسان اجتماعي که نخواست نامش فاش شود، با بيان اينکه ميدان تقاضا است که عرضه را ايجاد مي کند، مي گويد؛ اگر دختران فراري رشد 15درصدي در سال دارند بايد علت آن را در ميان مردان خياباني جست وجو کرد. افرادي که بدون هيچ محدوديتي در لباس ها و شکل هاي مختلف باعث فريب دختران و زنان مي شوند و زمينه سقوط اخلاقي چند نسل را مي توانند فراهم کنند. وي معتقد است؛ اگر مردان خياباني دستگير شوند و با آنها برخورد قاطعي شود، قطعاً زن خياباني هم نخواهيم داشت اما چنين موردي وجود ندارد و مسوولان حکومتي تنها با مواردي چون بدحجابي برخورد کرده و به مسائل ريشه يي توجهي ندارند. بالا رفتن سن ازدواج، افزايش روز افزون موانع ازدواج مانند تورم و افزايش هزينه هاي جاري همچون اجاره و مسکن، بيکاري و همچنين عدم توجه والدين به فرزندان، از عوامل و مشکلاتي است که باعث مي شود مسائلي اين گونه ايجاد شود. مباحثي که هر روزه کشورمان را دچار بحران مي کند و به دليل عدم مديريت درست همواره شاهد قرباني شدن زنان و دختران هستيم.نويسنده:دريا قدرتي پور-اعتماد
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 539]