واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: حقوق متقابل همسران
اسلام ازدواج را بر يك پايه و هدف مقدس و الهي قرار داده و از اين رو دينداري و ايمان را نخستين شرط همسر شمرده است.اسلام ترجيح مي دهد كه زن و مردي كه با هم ازدواج كرده اند هر طور هست با اخلاق يكديگر بسازند و چنانچه هر يك از طرفين از ديگري ناراحتي ديد از آن چشم پوشي كند.رسول خدا صلي الله عليه و آله مي فرمايند:هيچ بنايي در اسلام نزد خداوند عزوجل محبوب تر از ازدواج نيست.من تزوج فقد احرز نصف دينه فليتق الله في النصف الباقي.كسي كه همسر اختيار كند نيمي از دين خود را محفوظ داشته و بايد مراقب نيم ديگر باشد.از آنجا كه بسياري از مردان و زنان براي فرار از زير بار اين مسئوليت الهي و انساني عذرهايي مي تراشند از جمله نداشتن امكانات مالي، قرآن مي فرمايد: فقر نمي تواتد مانع راه ازدواج گردد بلكه چه بسا غنا و بي نيازي مي شود.دليل آن هم با اندكي دقت در اين زمينه روشن مي شود زيرا انسان تا مجرد است احساس مسئوليت نمي كند. نه ابتكار و نيرو و استعداد خود را به اندازه كافي براي كسب درآمد مشروع بسيج مي كند و نه هنگامي كه درآمدي پيدا كرد، در حفظ و بارور ساختن آن مي كوشد و به همين دليل مجردان غالبا خانه به دوش و تهيدست اند.اما بعد از ازدواج، شخصيت انسان تغيير پيدا مي كند و رفته رفته تبديل به يك موجود اجتماعي مي شود و خود را شديدا مسئول حفظ همسر و آبروي خانواده و تامين وسايل زندگي فرزندان آينده خويش مي بيند و به همين دليل تمام هوش و ابتكار و استعداد خود را به كار مي گيرد تا ضمن كسب درآمدهاي مشروع بيشتر و صرفه جويي در هزينه ها و خودداري از هرگونه اسراف و تبذير، بتواند در مدت كوتاهي بر فقر چيره شود.نكته جالب توجه در اين ميان، دوستي و مهرباني و احساس آرامش عميقي است كه به وسيله ازدواج كانون خانواده را فرا مي گيرد و زندگي را شيرين مي سازد.ولي بايد توجه داشت كه ازدواج نبايد تنها به خاطر ارضاي غريزه جنسي صورت بگيرد بلكه بايد بيشتر وسيله اي باشد تا نسل صالح و مفيدي به وجود آيد و پيروان حق و حقيقت زياد شوند.داستان پدر و مادر مقدس اردبيلي"گفته اند كه پدر جناب مقدس اردبيلي آمده بود از آب جاري مشك را پر كند، ديد سيبي برآب روان است، گرفت و ميل كرد.بعدا پشيمان شد كه: اين سيب البته مالك داشته، بي اجازه او چرا تصرف كردم؟حركت كرد، مسير آب را گرفت به بالا، رفت تا رسيد به جايي كه آب از باغي كه درخت سيب داشت بيرون مي آمد.صاحب باغ را گفت: سيبي كه بر آب روان بود من خوردم. از من راضي باش.گفت: ابدا راضي نيستم.گفت: قيمتش را مي دهم.گفت: راضي نمي شوم.بالاخره بسيار كه طلب رضايت كرد، صاحب باغ گفت: من به يك شرط از تو راضي مي شوم كه دختري دارم كور و كچل و لال و گنگ و مفلوج از پا.اگر حاضري با او ازدواج كني، من از تو راضي مي شوم والا راضي نمي شوم.پدر مقدس اردبيلي چون ديد چاره ا ي ندارد از غايت ايمانش قبول كرد و تن به اين ازدواج داد.صيغه عقد را جاري كردند، سپس با مشاهده كردن دختري زيبا بر خلاف گفته هاي صاحب باغ به نزد آن رفت و گفت: آن دختري كه براي من وصف كردي اين نيست.گفت: اين همان است، چون ديدم جديت داشتي كه رضايت بگيري براي خوردن يك سيب، و من مدتها انتظار داشتم كه اين دختر را به مثل شما شخصي شوهر دهم.اما گفتم كور است يعني هنوز چشمش نامحرم را نديده، و گفتم كچل است يعني مويش را نامحرم نديده، و گفتم لال است يعني با مرد بيگانه سخن نگفته، و گفتم مفلوج است از پا يعني تنها از خانه بيرون نرفته.پس چنين پدري و مادري بايد هم پسرشان مقدس اردبيلي شود.از مادرش سئوال كردند سبب مقام ارجمند مقدس اردبيلي در چيست؟ گفتند من هرگز لقمه اي شبهه ناك نخوردم و قبل از شير دادن بچه وضو مي گرفتم و ابدا چشم نامحرمي نينداختم و در تربيت او بعد از شير بازگرفتن كوشيدم و نظافت و طهارت را مراعات كردم و او را با بچه ها ي خوب مي نشاندم." اين كتاب شامل 6 فصل است كه عناوين فصل هاي آن به شرح زير است:فصل اول: دستور به ازدواج در كلام معصومين( عليه السلام )فصل دوم: داستانهايي درباره ازدواجفصل سوم: حق مرد بر زن در كلام معصومين( عليه السلام )فصل چهارم: داستانهايي درباره زنانفصل پنجم: حق زن بر مرد در كلام معصومين( عليه السلام )فصل ششم: داستانهايي درباره مرداننام كتاب: حقوق متقابل زن و شوهرناشر: انتشارات سبحانتاليف: حاج يدالله بهتاشتعداد صفحات: 102 صفحهبراي تهيه اين كتاب از طريق فروشگاه اينترنتي تبيان كليك كنيد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 360]