واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > میرفتاح، سیدعلی - مدتهای مدیدی است که مردم به کلیات تاریخی بسنده کردهاند و هر حادثهای که اتفاق میافتد، تاریخ را برایشان تداعی میکند و سعی میکنند که حوادث امروز را در ظرف تاریخ تحلیل کنند. انصاف این است که به مطلب دیروز، چند سطری درباره برنامه تاریخی جناب استاد معتضد اضافه کنم و متواضعانه و برادرانه از این برنامه عامیانه انتقاد کنم. من در حافظه و توانایی جناب خسرو معتضد بحثی ندارم، اما نمیدانم که چرا مردم باید بنشینند و حرفهایی بشنوند که نه به درد دنیایشان میخورد و نه به درد آخرتشان. تاریخ چیز خوبی است و احتمالاً دانستن احوال گذشتگان، چنان که میگویند، چراغ راه آیندگان است، اما اینکه یک نفر کارشناس بنشیند و مثل قصه صفحاتی از تاریخ را بازگو کند معلوم نیست که به چه دردی خواهد خورد. قبل از اینکه به طور خاص درباره این برنامه رادیویی به زور تلویزیونی شده، حرفی بزنم، اجازه بدهید از این تب فراگیر انتقاد کنم که معلوم نیست بنا به چه ضرورتی، همه دست از کار کشیدهاند و به شکل بیمارگونهای به تاریخ رو آوردهاند. فقط تلویزیون دولتی ایران نیست، از انقلابی و ضد انقلابی و ایرانی و خارجی و دوست و دشمن، هر کانال را که میگیری میبینی که یک نفر را آوردهاند که نشسته و دارد تاریخ میگوید. گویی تمام مشکلاتی که امروز گریبان ما را گرفتهاند، ریشهای تاریخی دارند و برای چاره و مداوایش باید سفری به گذشته کرد مشکل را در آنجا حل کرد و ریشه بیماری را در آنجا خشکاند. این رجوع به تاریخ شکل افراطی بدی پیدا کرده و موجب شده که به جای دیدن جلوی پایمان، کورمال کورمال به گذشتهها برویم و داستانهایی نقل کنیم که هیچ به کار امروزمان نمیآیند. ما معمولاً یادمان میرود که تاریخ یک تخصص است و آدم اینکاره حق دارد که با دید انتقادی به گذشته رجوع کند و آنچه به درد میخورد را بیرون بکشد و توضیحی دربارهاش بدهد، وگرنه عوام که تاریخ میخوانند خیلی زود و ناخودآگاه سعی میکنند که برای قصههای گذشته، مابهازاهای امروزی پیدا کنند. مشکل مال این یکی، دو ساله نیست، مدتهای مدیدی است که مردم به کلیات تاریخی بسنده کردهاند و هر حادثهای که اتفاق میافتد، تاریخ را برایشان تداعی میکند و سعی میکنند که حوادث امروز را در ظرف تاریخ تحلیل کنند. ندیدهاید و نشنیدهاید که چطور یکی معاویه میشود و یکی ابوموسی و یکی طلحه و یکی عمر سعد و یکی لیاخوف و یکی قوامالسلطنه و یکی هویدا و یکی. . . ما اگر یک دهم این زحمتی را که میکشیم و به تاریخ رجوع میکنیم، صرف فهمیدن وضعیت فعلیمان میکردیم، حال و روزمان به از این بود که هست. آیا واقعاً مسائل امروز ما دقیقاً طابق النعل با گذشته است؟ اگر این چنین است پس چرا عبرت نمیگیرید یا اولیالالباب؟ من یک چیزی را قبول دارم که مسائل ما لااقل طی این صد و چند سال گذشته تغییری نکرده و مطالباتمان جز از حیث صورت، عوض نشده. این حرف درست است اما نه به این معنی است که کلید حل و رفع و رجوع این مطالبات و مسائل را هم الزاماً باید در گذشته پیدا کرد. تاریخ به جای خودش محترم، حتی شاید به عنوان مقدمه و پیشنیاز هم بد نباشد که به آن مراجعه کنیم، اما نیاز اصلی این است که امروز را بشناسیم و بدانیم کجا ایستادهایم و چه باید بکنیم و چه باید بگوییم و. . . با این همه اما تبی که بین ایرانیجماعت اپیدمی شده این است که به شکل افراطی سر در تاریخ فروکرده و عوامانه در جستوجوی معادلسازی و این همانی و بازخوانی و... است. در واقع برنامههای تاریخی تلویزیون خودمان هم علیالخصوص برنامه آقای معتضد از این دست است. این حرفها به چه درد مردم عامه میخورد و با این قصهها چه دیدی میتوانند پیدا کنند و چه تصمیمی میتوانند بگیرند، خدا میداند. باز حرفی بود اگر خسرو معتضد میآمد و فکری برای جذابیت برنامهاش میکرد و سعی میکرد که دهانش گرمتر شود و شیرینسخنیاش بیشتر شود؛ آن وقت پذیرفتنی بود که تلویزیون برنامهای جذاب تولید کند و مخاطب از دیدن و شنیدنش لذت ببرد. اما متأسفانه اینچنین نیست و بارها دیدهایم که مثلاً مورخ محترم صفحهای از یک کتاب خاطره را میخواند و بعد بلافاصله نتیجه میگیرد که فلان آدمی که الان این حرف را زده بهمان است و بیسار است و. . . همین چند روز پیش شنیدم از زبان مبارک ایشان که میگفتند: «انگلیسیهای شرکت نفت حاضر نبودند که بچهشان در خاک ایران به دنیا بیاید و گاو شیریشان را هم مستقیماً از بریتانیا میآوردند و. . .» و بعد هم بلافاصله نتیجه گرفتند که «فلان شبکه دروغگو، معاند و استعماری است.» سلمنا. این شبکه بد است و نیت پلید دارد و دلسوز نیست، اما آخر این چه مقدمه و چه نتیجهای است؟ این دوتا چه ربطی به هم دارند؟ مگر اینکه شیخ ما قائل به ربط نباشد که ظاهراً نیست.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 314]