واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: ساده اما پیچیده!
یكی از كوتاهترین نمایشهایی كه تئاتر شهر و تماشاگرانش به خاطر دارند - با نام هدیه مرموز - از 13 مرداد در كارگاه نمایش به اجرا در آمده و قرار است یك هفته پس از جشنواره تئاتر عروسكی هم روی صحنه باشد. نمایش 20 دقیقهای هدیه مرموز تلفیقی از تئاتر عروسكی و پانتومیم است كه توسط یاسر خاسب طراحی، نوشته و كارگردانی شده است. او در سالهای 86 و 87 این نمایش را در كشورهای آلمان، فرانسه و هلند اجرا كرده كه با استقبال نیز مواجه شده است و البته قرار است، هدیه مرموز شهریور ماه به ایتالیا هم برود. این نمایش پیش از این با اجرا در نهمین جشنواره تئاتر عروسكی دانشجویان موفق به كسب جایزه ویژه هیات داوران به خاطر خلاقیت و نوآوری شده بود و در یازدهمین جشنواره بینالمللی تئاتر عروسكی تهران مبارك روی صحنه رفت و آنجا هم مورد توجه قرار گرفت. هدیه مرموز كه یك بازیگر دارد و دو شخصیت، داستان تولد تا مرگ انسان را در تعامل با یك عروسك روایت میكند.نمایش با حركات مبهم بازیگر شروع میشود. او چنان بهخود پیچیده كه گویی موجودی فضایی است و حركات آرام دست و پا كه نوعی جوانه زدن را تداعی میكنند، تماشاگر را از تولد یك موجود خبردار میكنند. شخصیت اصلی این نمایش بیكلام، تازه اندام خود را كشف كرده و چهار دست و پا رفتن و ایستادن را تمرین كرده كه هدیهای با طناب از بالا به دستش میرسد. این هدیه مرموز عروسكی است كه تنها با دست راست بازیگر جان میگیرد و البته چنان جان میگیرد كه در مقابل شخصیت اصلی نمایش قد علم میكند و با او دست به گریبان میشود. ارتباط و برخورد شخصیت اصلی و هدیه مرموز یا همان عروسك به كمك حركات دقیق بدن یاسر خاسب به اجرا درمیآید كه گمان میرود عروسكی در كار نیست و آنچه در صحنه میبینیم موجودی جاندار است كه میتواند تعابیر مختلف داشته باشد. نمایش با حركات مبهم بازیگر شروع میشود. او چنان بهخود پیچیده كه گویی موجودی فضایی است و حركات آرام دست و پا كه نوعی جوانه زدن را تداعی میكنند، تماشاگر را از تولد یك موجود خبردار میكنند.خاسب میگوید: «برخی گمان میكنند این عروسك فرشته مرگ است كه آمده جان شخصیت نمایش را بگیرد. عدهای میگویند او همزاد شخصیت است و عدهای او را نمادی از آدمهای جامعه میدانند و برخی منتقدین هم او را كودك درون شخصیت فرض میكنند، اما من برای او تعریف روشنی قائل نشدم. از ابعاد مختلف به این عروسك پرداختهام و چنان او را به نمایش میگذارم كه مخاطب دستش برای دریافت دلخواه از این موجود باز باشد.» مهمترین جذابیت این نمایش توانایی بازیگر در باوراندن عروسك به مخاطب با محدودترین امكانات است. خاسب تنها میتواند از یك دستش برای هدایت عروسك استفاده كند و با دست دیگرش باید خودش را بازی كند. در حقیقت هر حركت او باید طوری طراحی میشد كه دو شخصیت متفاوت و البته در تقابل با یكدیگر را تداعی كند و البته او بیآنكه بتواند از بیرون به بازیگر و عروسك تسلط داشته باشد، خوب از پس این كار برآمده است. خودش میگوید كه از هر ابزاری بهره برده و دو سال وقت گذاشته است. انگار به همین دلیل است كه همه حركات و موقعیتهای او و عروسك حساب شده از كار درآمده است. خاسب توضیح میدهد: «من در رشته ووشو و ژیمناستیك فعالیت دارم و به همین دلیل تمام تلاشم را كردهام كه روی بدنم تسلط داشته باشم. در تمام دوران تمرین نمایش هم از همه دوستان و آشنایان و خانوادهام خواستم كه كارم را ببینند و اظهار نظر كنند. از آینه استفاده كردم، از خودم فیلم گرفتم و هر طور كه میشد سعی كردم بهترین موقعیتها و حركات را ارائه كنم. هنوز هم از كمك دوستان و اساتیدم بهره میگیرم.»نتیجه تلاشهای خاسب نمایشی كوتاه و تاثیرگذار است كه داستان سادهای دارد و اجرایی برای بازیگر سخت و برای تماشاگر دیدنی!منبع : همشهری
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 430]