تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 27 مرداد 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):رجب نام نهرى است در بهشت از شير سفيدتر و از عسل شيرين‏تر هركس يك روز از ماه رجب ر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

طراحی کاتالوگ فوری

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

آراد برندینگ

سایبان ماشین

بهترین وکیل تهران

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

خرید تیشرت مردانه

خرید یخچال خارجی

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ابزار دقیق

خرید ریبون

ایمپلنت دندان سعادت آباد

موسسه خیریه

خرید سی پی کالاف

واردات از چین

الکترود استیل

سلامتی راحت به دست نمی آید

حرف آخر

دستگاه تصفیه آب صنعتی

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

کپسول پرگابالین

خوب موزیک

کرکره برقی تبریز

خرید نهال سیب سبز

قیمت پنجره دوجداره

سایت ایمالز

بازسازی ساختمان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1811389353




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

پاسخ مولانا به هاوکینگ فیزیکدان


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: وبلاگ > اعلمی فریمان، هادی  - هنگامی که این جملات هاوکینگ در نفی خلقت را خواندم ,بی درنگ متن مولانا جلال الدین محمد بلخی در فیه مافیه را به یادم آورد که یادآوری آن پاسخی درخور برای دانشمندانی است که گمان می کنند همه چیز را در الگوی علمی خود می بینندو بازخوانی آن خالی از لطف نیست،انگار که مولانا آن را از قبل برای هاوکینگ نوشته است استفان هاوکینگ فیزیکدان مشهور در گفتگویی اختصاصی با گاردین مدعی شد" اعتقاد به خداوند یا وجود جهان دیگری پس از مرگ تنها یک داستان زیبا برای مردمی است که از مرگ می ترسند.من طی 49 سال گذشته همواره با چشم انداز یک مرگ زودرس زندگی کرده ام، من از مرگ نمی ترسم اما عجله ای هم برای مردن ندارم ,من همواره اشاره کرده ام که مغز مثل یک کامپیوتر است و زمانی که ناتوان شود از کار کردن باز خواهد ایستاد. هیچ ملکوت یا جهان پس از مرگی برای کامپیوترهای خراب وجود ندارد، اینها داستانهایی زیبا برای انسان هایی است که از تاریکی می ترسند" البته او در سال گذشته در کتاب جدیدش مدعی شده بود که خدا عالم و کهکشان را نیافریده و «انفجار بزرگ کهکشانی» که بسیاری از سیاره و ستارگان بر اثر آن به‌وجود آمده‌اند، نتیجه و پیامد قوانین فیزیک است. هنگامی که این جملات را خواندم ,بی درنگ  متن مولانا جلال الدین محمد بلخی در فیه مافیه را به یادم آورد که یادآوری آن پاسخی درخور برای دانشمندانی است که گمان می کنند همه چیز را در الگوی علمی خود می بینندو بازخوانی آن خالی از لطف نیست،انگار که مولانا آن را از قبل برای هاوکینگ نوشته است: "گفت که آن منجم می گوید که"غیرافلاک و این کره ی خاکی که می بینیم,شما دعوی می کنید که بیرون آن چیزی هست ؟پیش من ,غیر آن چیزی نیست و اگر هست بنمایید که کجاست؟" فرمود که آن سوال فاسد است از ابتدا.زیرا می گویی که "بنمایید که کجاست!" و آن را خود جای نیست.وبعد از آن ،بیا،بگو که اعتراض  تو از کجاست و در چه جای است؟ در زبان نیست و در دهان نیست ،در سینه نیست.این جمله را بکاو و ذره ذره کن ! ببین که این اعتراض و اندیشه را در این ها همه هیچ می یابی؟ پس دانستیم که اندیشه ی تو را جای نیست .چون جای اندیشه ی خود را ندانستی ،جای خالق اندیشه را چون دانی؟ چندین هزار  اندیشه و احوال بر تو می آید،به دست تو نیست و مقدور و محکوم تو نیست .واگر مطلع این را دانستی که از کجاست ،آن را افزودی ای. ممری ست این جمله چیزها را برتو و تو بی خبر که از کجا می آید و به کجا می رود و چه خواهد کردن.چون از اطلاع احوال خود عاجزی ،چه گونه توقع داری که بر خالق خود مطلع گردی؟ ....خواهر زن می گوید "که در آسمان نیست" ای ....چون می دانی که نیست ؟آری ،آسمان را وژه وژه پیمودی،همه را گردیدی،خبر می دهی که در او نیست ؟....خود را در خانه داری ندانی،آسمان را چون خواهی دانستن؟ هی "آسمان" شنیده ای و نام ستاره ها و افلاک ،چیزی می گویی .اگر تو از آسمان مطلع می بودی یا سوی آسمان وژه ای بالا می رفتی ،از این هرزه ها نگفتی.........ما شما را الزام نمی کنیم که البته یقین کن که چنین است! می گوییم کم از آن که تو در ظنی درآید که "مبادا که این چنین باشد که می گویند"؟ مسلم که یقینت نشد که چنان است.چه گونه ات یقین شد که چنین است؟




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 315]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن