واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: ادبيات سياه در جهانبيني خود مبتلا به كوري است خبرگزاري فارس: احمد شاكري گفت: منظور از ادبيات سياه، ادبياتي است كه در جهانبيني خود مبتلاي به نوعي كوري است. احمد شاكري نويسنده و منتقد ادبيات داستاني در گفتوگو با خبرنگار فارس درباره ادبيات سياه در نوع عام و دفاع مقدس توضيحاتي داد و در اينباره اظهار داشت: گاهي ادبيات سياه را براي دفاع مقدس به كار ميبريم كه گونه شناخته شدهاي در كشور ما است. وي در مورد تعريفي در اين باره اضافه كرد: هنگاميكه سخن از تعريف به ميان ميآيد، بايد دانست كه تعريف در حوزه ادبيات و گونههاي ادبي با تصور تاريخچه متون صورت ميگيرد؛ يعني تعريف ادبيات سياه در بخش دفاع مقدس با بررسي نمونههايي كه در طول دورههاي مختلف نوشته شده و نسبت اينها با مكتبهاي ادبي نمايان ميشود. * ادبيات سياه مفهومي است كه با نقطه مقابلش بايد سنجيده شود اين نويسنده در اين راستا خاطرنشان كرد: آنچه معتقدم بحث درباه آن ضروري است و هم نمونههاي عيني ميتوان از آن پس از انقلاب را مشاهده كرد، تامل در گونه ادبيات سياه دفاع مقدس است؛ دليل اينكه بر اينگونه پافشاري ميكنم و معتقدم اگر قرار باشد پس از انقلاب از ادبيات سياه تعريفي صورت گيرد، نمونه بارز آن ادبيات سياهي است كه در ادبيات دفاع مقدس و در موضوع دفاع مقدس شكل گرفته به اين دليل است كه ميزان توليد كمي و كيفي داستان كوتاه و رمان در حوزه ادبيات دفاع مقدس نسبت به موضوعات يا مضامين ديگر پس از انقلاب بسيار بيشتر است، يعني به موضوعات ديگر در اين دوره كمتر پرداخته شده است. به گفته شاكري، نكته ديگر اين است كه ما ادبيات سياه داريم و عنوان سياه مفهومي است كه با اضافي به مقابلش قابل درك است، البته منظور از ادبيات سياه ادبياتي است كه نوعي قيد براي ادبيات ترسيم ميكند، يعني ادبياتي كه در محتوا و مضمون خود جهتگيري خاصي دارد كه در اين جهت گيري جهانبيني وجود دارد. نويسنده مجموعه داستان «سرزمين پدري » يادآور شد؛ البته هنگامي كه وارد ساختار ادبيات داستاني ميشويم اين جهتگيري كه عنوانش ادبيات سياه است در فرم و ساختار هم نمونههاي روشني را خواهد داشت، لذا فكر ميكنم در ابتدا بايد متوجه باشيم كه مفهوم ادبيات سياه مفهومي است كه با نقطه مقابلش بايد سنجيده شود؛ يعني اگر صرفا مفهوم سياه را بدون تصوري از مفهوم مقابل و متضاد خود كه سفيد و روشن است در نظر بگيريم چندان كمكي به ما نخواهد كرد. * غرب ادبياتي در خود مفهوم سياه دارد خالق رمان «عريان در برابر باد » در ادامه ضمن اشاره به غرب اضافه كرد: ادبيات غرب ادبياتي است كه در خود مفهوم سياه دارد و ادبيات سياه هم جايگاه شناخته شدهاي دارد، اما ادبيات غرب در مقابل مفهوم سياه سالهاي سال است كه وقتي وارد حوزه رمان شد پس از دوران آغاز داستان به شكل جديد، غربيها شخصيتهاي مقدس و سفيد را از حوزه داستان بيرون كردند بنابراين اگر به شخصيت سياهي در ادبيات داستاني اشاره ميشود در نقطه مقابل آن سياهي، شخصيتهاي خاكستري قرار ميگيرد، اما ما ادبيات سياه را مفهومي در مقابل ادبيات خاكستري نميبينيم بلكه مفهومي اعم از سفيد و خاكستري ميبينيم يعني حتي ممكن است شخصيتهايي خلق شود كه اينها به دليل كتمان نورانيت و سفيدي منسوب به سياهي شده و لذا ادبيات سياه ناميده ميشوند. شاكري ابراز داشت: اين نكته باعث ميشود كه ما در ادبيات داستاني دفاع مقدس و بر دليل استفاده واژه سياه، تاملي داشته باشيم؛ در مجموع براي جريانهاي انحرافي و اصطلاحاً متفاوتنويس مشهور شدند، اما در ادبيات دفاع مقدس از تعابير گوناگوني استفاده ميشود برخي اين واقعيت را به عنوان ادبيات جنگ ميشناسند و برخي آن را جزئي از ادبيات جنگ يا دفاع ميدانند و در نقطه مقابل ايدهاي وجود دارد كه از آن به عنوان ادبيات سياه ياد ميكند. * جنگ در معارف اسلامي جهاد است وي در مورد دليل سياه بودن و برتري اين واژه نسبت به ديگر واژهها گفت: اين امر به آن دليل است كه خود ادبيات غرب به اين دليل گرايش ضد جنگ دارد كه برخي از كشورهاي استعماري پس از جنگ جهاني دوم به گونه ضدجنگ پرداختند، به خصوص در آلمان، به دليل اينكه كشوري متجاوز با اهداف ضد انساني و شكست خورده بود؛ ادبيات ضدجنگ در اين مرحله زماني و در اين مقطع شكل گرفت نكته اين است كه در ادبيات دفاع مقدس جريان انحرافي شكل گرفت كه به لحاظ ماهيت با ادبيات ضدجنگ متفاوت است البته برخي گمان ميكنند چون جنگ في نفسه واجد ارزش نيست بنابراين ضدجنگ يك ارزش تلقي ميشود. نويسنده مجموعه داستان «باران نيمروز» در اين راستا تصريح كرد: حتي برخي از نويسندگان ما ادعايشان اين است كه ما ضد جنگ نويس هستيم و مدافع دفاعيم؛ نكته اينجاست وقتي كه ما به تعاليم ديني مراجعه ميكنيم ميبينيم كه بهتر است به جاي اينكه بار ضد ارزشي را به سمت جنگ و ضد جنگ ببريم و عملا ادبيات ضدجنگ و ادبيات ارزشي بشمريم كه مخالف شروع جنگ است برطبق معارف اسلامي خود عمل كنيم زيرا معارف اسلامي ما به صورت مطلق اين را امر تائيد نميكند كه جنگ ضدارزش است بلكه از جنگ به عنوان جهاد ياد شده و محاسن و آثار نيك و خيري براي جهاد شمرده شده است. * ادبيات سياه، ادبياتي است كه در جهانبيني خود مبتلاي به نوعي كوري است به گفته وي، منظور از ادبيات سياه ادبياتي است كه در جهانبيني خود مبتلاي به نوعي كوري است؛ اين تعبير قرآني است چرا كه قرآن ميفرمايد: برخي از امور هستند كه از چشم برخي از انسانها پوشيده ميمانند؛ حتي تعبير "صم بكم عمي فهم لا يرجعون... بكار برده شده "، اين كوري در تعبير ما به ادبيات سياه معنا شده يعني ادبياتي كه نتيجه كوري و نديدن است، چناچنه نور و ظلمت هم از تعابير ديني ما است يعني افراد كافر در ظلمت هستند و مومنان در نور؛ كافران نميبينند و مومنان بينايي دارند؛ لذا در درجه اول ادبيات سياه ادبياتي است كه آن فردي كه مدرك و بيننده بوده و به عنوان راوي نه مولف؛ جهاني را در داستان روايت ميكند آيا او از چشمي كه در معارف ما از آن ياد شده برخوردار است يا نه؟ وي افزود: البته به اين معنا ادبيات سياه معنايي دقيقتر خواهد داشت، زيرا ممكن است برخي فكر كنند ادبيات سياه در جنگ صرفا ادبيات سختي و دشواري، مرگ و مجروحيت، غربت و مهاجرت است، در حاليكه تنها در اين خلاصه نميشود، ممكن است در ادبياتي مرگ و مهاجرت زياد رخ ندهد و در سختيهاي جسماني جنگ و به اسارت و كشته شدن افراد تاكيد نشود ولي سياه باشد، بنابراين سياهي ريشه در جهانبيني اين ادبيات دارد. شاكري در ادامه سخنان خود با تعريفي از ادبيات سياه از آن چنين ياد كرد و ابراز داشت: ادبيات سياه ادبياتي است در ديد امور قدسي دچار كوري شده است ديد امر ديني يا امر قدسي؛ ادبيات سياه ادبياتي است كه نه تنها امور قرسي را نميبيند بلكه تلاش ميكند برخي از امور قدسي يا تمامي امور قدسي را زميني كند يعني تلاش ميكند اموري كه ريشه در ماوراء و ريشه در ارتباط با خداوند دارد تلرا به مفاهيم را زميني مبدل كند، مفاهيمي چون؛ "شهادت "، "جهاد "، منطق ادبيات سياه منطق حسي تجربي و عرفانهاي نوظهور و وهم است؛ منطق ادبيات دفاع مقدس منطق عقل است. * ادبيات دهه 70 تهي از ولايتپذيري است شاكري در ادامه سخنان خود اظهار داشت: از دورهاي در دهه 70 شاهديم كه آثاري منتشر ميشود كه تفاوت آشكاري با آثار قبلي دارد، به عنوان مثال ديگر از ايثارها و شهادتها، افرادي كه در ايمان خود راسخند، از ولايتپذيري خبري نيست؛ بلكه آدمها به انسانهاي مردد كه دچار پوچي شدهاند مبدل ميشوند، دليل همه اين مسائل به جهانبيني باز ميگردد براين اساس نام اين ادبيات، ادبيات سياه نهاده شده است. اين منتقد ادبيات داستاني خاطرنشان كرد: ادبيات سياه يا كور چشمي در سابقه ادبيات ما بوده ادبيات داستاني ما در پيش از انقلاب توسط افرادي به جامعه ايراني معرفي شد كه اين افراد اعتقادي به دين نداشته و دين را عملا مقابل اهداف و اعتقادات خود ميديدند، لذا اين سياهي يا كور چشمي در آثار بسياري از نويسندگان چون صادق هدايت، چوبك، ابراهيم گلستان ساعدي، هوشنگ گلشيري وجود دارد. انتهاي پيام/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 346]