تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
مراحل قانونی انحصار وراثت در یک نگاه: از کجا شروع کنیم؟
چگونه برای دریافت ویزای ایران اقدام کنیم؟ مدارک لازم و نکات کاربردی
راهنمای خرید یو پی اس برای مراکز درمانی و بیمارستانی مطابق الزامات قانونی
آیا طلاق توافقی نیاز به وکیل دارد؟
چگونه ویزای آفریقای جنوبی را به آسانی دریافت کنیم؟ راهنمای قدم به قدم
همه چیز درباره ویزای آلمان و مراحل دریافت آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1821242684
حضرت زهرا(علیهاالسلام) بر کرسی مادری
واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: حضرت زهرا(علیهاالسلام) بر کرسی مادری
به زندگى پربار اما كوتاه فاطمه(علیهاالسلام) از ابعاد گوناگون مىتوان نگریست و از دیدگاههاى مختلف به نظاره نشست. آنچه در این نوشتار در پى آنیم «بررسى سیره تربیتى» آن حضرت است. به عبارتى دیگر زهرا(علیهاالسلام) را بر كرسى مادرى و در كلاس خانواده و در خدمت كودكانش مىنگریم.
الگوى تربیت
تربیت(یعنى به فعلیت درآوردن همه استعدادهاى بالقوه انسان) كار بزرگ پیامبران و علت انگیزش و بعثت آنان تربیت است و تنها كسانى مىتوانند به حقیقت، این هنر را داشته باشند كه از چشمهسار زلال نبوت سیراب شده و از مكتب آنان درس گرفته باشند و حضرت فاطمه(علیهاالسلام) شاخسار درخت نبوت بلكه میوه آن درخت است از این روى در تربیت فرزند، بهترین الگو براى هر كسى است كه مىخواهد نقش پدرى یا مادرى خویش را به طور كامل اجرا كند و به درستى این وظیفهای سترگ بگذارد.
اكنون به نمونههایى از آموزههاى تربیتى زندگى حضرت زهرا(علیهاالسلام) اشاره مىكنیم:
آغاز تربیت
نكته بسیار مهمى كه بسیارى از پدران و مادران بدان توجه ندارند این است كه تربیت كودك و نقشپذیرى او از نخستین لحظات زندگى او آغاز مىگردد و كودك از لحظات آغازین تولد، آماده پذیرش نقشها و درسهایى است كه از طرف پدر، مادر، نزدیكان و ... به او ارائه مىشود.
وقتی هنگام ولادت كودك حضرت فاطمه(علیهاالسلام) فرا رسید، رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به اسماء بنت عمیس و امسلمه فرمود: نزد فاطمه بروید و وقتی كودكش به دنیا آمد در گوش راستش اذان گویید و در گوش چپ او اقامه بگویید زیرا با هر كودكى كه اینگونه رفتار شود از شیطان ایمن مىماند.
بسیارى از پدر و مادرها منتظر مىمانند تا سالیان اولیه زندگى به هر شكلى بگذرد تا در سالیان بعد به تربیت كودكان خود بپردازند اما از دستورات اسلامى و نیز از سیره تربیتى حضرت فاطمه زهرا (علیهاالسلام) مىآموزیم كه پس از تولد و در اولین فرصتها باید زمزمه توحید در گوش كودكان طنینانداز شود.
وقتی هنگام ولادت كودك حضرت فاطمه(علیهاالسلام) فرا رسید، رسول خدا(صلی الله علیه و آله) به اسماء بنت عمیس و امسلمه فرمود: نزد فاطمه بروید و وقتی كودكش به دنیا آمد در گوش راستش اذان گویید و در گوش چپ او اقامه بگویید زیرا با هر كودكى كه اینگونه رفتار شود از شیطان ایمن مىماند.
یكى دیگر از این آموزشهاى روزهاى آغازین زندگى لالایىهاى فاطمه(علیهاالسلام) است. لالائى كه معمولا همراه با در آغوش كشیدن كودك گفته مىشود بهترین داروى آرامشبخش براى روان لطیف كودك است.
بدون شك پرآرامشترین لحظات زندگى انسان و آسایشمندترین دقایق زندگى همان لحظهها و دقیقههایى است كه كودك همراه با آهنگ قلب مادر و با آواى مهرآمیز او آرامآرام به خواب مىرود اگر در این لحظات درسهاى ایمان و معرفت، جهاد و مبارزه و انسانیت و اخلاق به كودك داده شود بدون شك چونان نقشى بر سنگ در ضمیر ناخودآگاه او جاى گرفته و سرلوحه زندگى فرداى او خواهد بود.
نامگذارى
انسان در آغاز زندگى تابلویى را بر دوش مىگیرد كه تا آخرین لحظات زندگى با آن تابلو و علامت شناخته مىشود و آن نام كودك است. اگر هر كشورى براى معرفى خویش پرچمى ویژه دارد. نام كودك پرچمى است كه بر فراز قله شخصیت كودك و در كشور زندگى او برافراشته مىشود از این روى اسلام بر انتخاب نام زیبا تاكید بسیار كرده است و توجه به معانى و اثرات جانبى اسمها را یادآور شده است.
امام صادق(علیهالسلام) فرمود: حضرت فاطمه(علیهاالسلام) هر دو پسرش را عقیقه كرد و در روز هفتم تولدشان موى سر آنان را تراشید و به اندازه وزن آن پولهاى نقره، صدقه داد.
متاسفانه در برخى موارد پدران یا مادران یا حتى خویشان دور و نزدیك بدون توجه به بار فرهنگى اسامى تنها و تنها سعى در اعمال سلیقه و تحمیل پسند خویش نسبتبه كودك تازه به دنیا آمده دارند و گاه صحنه نامگذارى به میدان كارزارى مىماند كه هر كسى سعى مىكند طرف مقابل را مغلوب ومنكوب كند اكنون به نامگذارى كودكان زهرا(علیهاالسلام) دقت كنیم. چگونه او با تمام قدرت علمى و توان معرفتى خویش براى تعیین نام كودك پیشقدم نشده و از على(علیه السلام) مىخواهد كه او نام كودك را تعیین كند و على(علیه السلام) هم بر پیامبر اكرم و پدربزرگ كودكان پیشى نمىگیرد و انتخاب نام كودك را به او واگذار مىكند. و چون داورى به رسول خدا واگذار مىشود، او كه شخصیت كودكان فاطمه(علیهاالسلام) را شخصیتى ملكوتى و آسمانى مىبیند براى اسم آنان نیز منتظر سروش غیبى مىشود. دقتكنیم:
جابر بنعبدالله انصارى مىگوید: چون امام حسن(علیه السلام) متولد شد فاطمه(علیهاالسلام) به على(علیه السلام) گفت: یا على برایش نامى انتخاب كن. على(علیه السلام) فرمود: هرگز به رسول خدا(صلی الله علیه و آله) در نامگذارى فرزندم سبقت نخواهم جست، رسول خدا(صلی الله علیه و آله) وارد خانه فاطمه(علیهاالسلام) شد و كودك را گرفت و بوسید و سپس دهان خود را بر دهان او گذارد ... سپس در گوش راستش اذان گفت و در گوش چپش اقامه آن گاه روى به على كرده فرمود: چه نامى برایش برگزیدهاى؟ على(علیه السلام) عرض كرد: هرگز بر شما پیشى نمىگیرم! رسول خدا(صلی الله علیه و آله) فرمود: من نیز بر خداى خویش پیشى نمىگیرم! پس خدا به جبرئیل فرمود: فرود آى و محمد را از جانب ما سلام و تهنیت گوى، و به او بگوى كه خدایت مىفرماید نام فرزند تو همسان نام فرزند هارون (جانشین و برادر حضرت موسى(علیه السلام)) باید باشد، پیامبر پرسید: نام پسر هارون چیست؟ جبرئیل پاسخ داد: شبر. پیامبر فرمود: به عربى چه نامیده مىشود و جبرئیل پاسخ داد: حسن. پیامبر نام كودك را حسن گذاشت.
در جریان نامگذارى حضرت زینب سلام الله علیها هم جریان اینگونه بود.
فاطمه زهرا(علیهاالسلام) حسن و حسین را عقیقه نمود و به خانم قابلهاى كه در تولد آنان كمك كرده بود یك ران گوسفند و یك سكه طلا هدیه داد.
چون زینب به دنیا آمد، رسول خدا صلى الله علیه و آله به سفرى رفته بود. فاطمه(علیهاالسلام) به على عرض كرد: یا على! اسمى براى دخترت برگزین! على فرمود: فاطمه! صبر كن تا رسول خدا(صلی الله علیه و آله) از سفر برگردد. پس از گذشتسه روز پیامبر از سفر برگشت و به خانه فاطمه وارد شد. على(علیه السلام) عرض كرد: اى رسول خدا(صلی الله علیه و آله) خداوند به دخترت فاطمه دخترى عنایت كرده است اكنون نام او را برگزین. رسول اكرم فرمود: دخترم نوزادت را بیاور. زینب را به محضرش بردند او را در آغوش گرفت و صورتش را به صورت كوچك زینب نهاد و با صداى بلند گریست; تا آنجا كه اشك بر گونههایش جارى شد. زهرا(علیهاالسلام) گفت: پدر جان چشمانت گریان مباد چرا مىگریى؟ پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمود: دخترم این كودك پس از تو و من به مشكلات و امتحانات بسیارى گرفتار خواهد شد و مصیبتهاى بزرگى خواهد دید.
آنگاه فرمود: اولاد فاطمه فرزندان خودم هستند ولى براى نامگذارى این دختر منتظر سروش آسمانى مىمانم. در این هنگام جبرئیل فرود آمد و عرض كرد: اى رسول خدا! خداى سلامت مىرساند و مىگوید نام این كودك را زینب بگذار زیرا ما او را در لوح محفوظ زینب نام نهادهایم.
توجه به حفظ و سلامت كودك
یكى از مهمترین دغدغههاى ذهنى و دلهرههاى همیشگى پدر و مادر حفظ و سلامت كودك است. آنان براى حفاظت و سلامت كودك از هیچ كوششى دریغ نمىكنند تا آنجا كه گاه سلامت خویش را نیز در این راه به خطر مىاندازند.
براى تامین سلامت و حفظ كودك از بیمارىها، خطرات و مشكلات راههاى مختلفى وجود دارد. پدر و مادر آگاه سعى مىكنند در كنار توجه به مسائل مهمى همچون رعایت بهداشت، تغذیه سالم و كامل، بررسى رشد طبیعى كودك و مواظبت دقیق در مقابل خطرات و حوادث تنها به همین مسائل اكتفا نكنند بلكه براى حفظ و سلامت و سعادت كودك از راههاى دیگرى هم كه اسلام پیشنهاد كرده است، بهره جویند. برخى از این راهها صدقه دادن براى كودك و عقیقه كردن براى اوست. این نكته در زندگى حضرت زهرا(علیهاالسلام) مورد توجه كامل قرار گرفته است.
امام صادق(علیهالسلام) فرمود: حضرت فاطمه(علیهاالسلام) هر دو پسرش را عقیقه كرد و در روز هفتم تولدشان موى سر آنان را تراشید و به اندازه وزن آن پولهاى نقره، صدقه داد.
و در روایتى دیگر اضافه فرمود: فاطمه زهرا(علیهاالسلام) حسن و حسین را عقیقه نمود و به خانم قابلهاى كه در تولد آنان كمك كرده بود یك ران گوسفند و یك سكه طلا هدیه داد.
تساوى در محبت
از مهمترین نكاتى كه در زندگی كودكان نقشى بس با اهمیت دارد و گاه رعایت نكردن آن صحنههاى بسیار دردناك و ناراحتكنندهاى مىآفریند، تبعیض در محبت به كودكان است.
امام باقر(علیهالسلام) فرمود: به خدا سوگند برخى فرزندانم را بر روى زانویم مىنشانم و بسیار به او محبت نموده از او تشكر مىكنم با این كه حق با فرزند دیگرم هست ولى براى حفاظت همان فرزند (كه حق با اوست) و نیز حفاظت سایر فرزندانم این كار را انجام مىدهم تا برادران آنگونه كه با یوسف رفتار كردند با وى رفتار نكنند.
برخى پدران و مادران به تصورى ناصحیح، گمان مىكنند اختیار اظهار احساسات خود و اختیار فرزندان و اموال خویش را دارند و از این روى مىتوانند به هر كس خواستند ببخشند و از هر كس خواستند دریغ كنند. و به هر كس خواستند و به هر مقدارى كه دلشان خواست اظهار محبت و ابراز احساسات كنند و از این روى به برخى كودكان خود توجه ویژهاى مىكنند، اظهار محبت بیشتر، توجه زیادتر، كمكهاى مالى و هدیههاى فراوانتر به برخى كودكان نمونههاى بارز این تبعیض در محبت است.
آنان با این كار تخم دشمنى و كینه و حسادت را در دل پاك كودكان مىكارند و چه میوههاى تلخ و ناگوار و چه حاصلى شوم به دست مىآورند.
در این رابطه روایات بسیارى رسیده است ما تنها به دو روایت اشاره كرده سپس به این نكته مهم در زندگى حضرت زهرا(علیهاالسلام) توجه مىكنیم.
امام صادق(علیهالسلام) فرمود: پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) مردى را دید كه دو پسر داشت یكى را بوسید و دیگرى را نبوسید. رسول اكرم به او اعتراض كرده فرمود: چرا بین آن دو به تساوى رفتار نكردى؟
امام باقر(علیهالسلام) فرمود: به خدا سوگند برخى فرزندانم را بر روى زانویم مىنشانم و بسیار به او محبت نموده از او تشكر مىكنم با این كه حق با فرزند دیگرم هست ولى براى حفاظت همان فرزند (كه حق با اوست) و نیز حفاظت سایر فرزندانم این كار را انجام مىدهم تا برادران آنگونه كه با یوسف رفتار كردند با وى رفتار نكنند.
علامه مجلسى مىگوید: حسن و حسین(علیهماالسلام) در كودكى خط مىنگاشتند. امام حسن به امام حسین(علیهماالسلام) رو كرد و گفت: خط من از خط تو بهتر است. و امام حسین(علیهالسلام) گفت: نه خط من از خط تو نیكوتر است.
پس هر دو نزد مادرشان رفتند و گفتند: مادر، بین ما داورى كن. فاطمه(علیهاالسلام) نخواست یكى را بر دیگرى برترى داده و یكى را برنجاند از این روى گفت: از پدرتان سؤال كنید. آنان نزد پدر آمدند اما امیرالمؤمنین(علیهالسلام) نیز نخواست یكى را برترى دهد و دیگرى را آزردهخاطر نماید فرمود: از جدتان رسول خدا(صلی الله علیه و آله) بپرسید. و چون آن دو نزد پیامبر اكرم(صلی الله علیه و آله) آمدند. او فرمود: من داورى نمىكنم ...
تا این كه بالاخره بنا شد حضرت فاطمه(علیهاالسلام) مجددا بین آنها داورى كند در اینجا حضرت شیوه بسیار زیبا و هنرمندانهاى را انتخاب كرد، تا ضمن پایان گرفتن ماجرا هیچكدام ناراحت نشده و ضربه عاطفى نبینند. ایشان فرمود: من گردنبندى دارم كه داراى چند گوهر است. اكنون بند آن را مىگشایم و آن گوهرها بر زمین مىریزد شما گوهرها را از زمین برگیرید، هر كس تعداد بیشترى گوهر بدست آورده باشد خط او نیكوتر است...
برگرفته از ماهنامه كوثر ش 7 ، سید محمود مدنى بجستانى .
هدهدی-تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 226]
-
گوناگون
پربازدیدترینها