تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 15 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):كسى كه كارهاى خود را به خدا بسپارد همواره از آسايش و خير و بركت در زندگى برخوردار اس...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1821213700




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مديركل امور اتباع و مهاجرين خارجي وزارت كشور؛ ما هيچ افغاني را مجبور به بازگشت نمي كنيم


واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: مديركل امور اتباع و مهاجرين خارجي وزارت كشور؛ ما هيچ افغاني را مجبور به بازگشت نمي كنيم
شبنم رحمتي

سه موج بزرگ مهاجرت در سه دهه اخير گروهي از اهالي افغانستان را به ايران كشانده است؛ موج نخست بعد از تجاوز شوروي به افغانستان در سال 1978 تا 1985، دومي پس از درگرفتن جنگ داخلي ميان گروه هاي مختلف مجاهدين در فاصله سال هاي 1989 تا 1995 و سومي پس از ظهور طالبان در 1995 تا 2001. در موج اول 40 درصد و در موج دوم و سوم 36 درصد از افغان هاي مهاجر به ايران آمده اند. طي اين 30 سال رويكرد دولت و جامعه ايران نسبت به حضور افغان ها فراز و نشيب زيادي به خود ديده است. به ويژه در سال هاي اخير اين رويه ها به گونه يي پيش رفته اند كه كاملاً در تقابل با رويكردهاي اوايل انقلاب نسبت به مهاجرين افغان قرار دارند. رويكردي كه به پذيرفتن اين برادران ديني و مسلمان با آغوش باز نظر داشت با ظهور تنگناهاي اقتصادي طي جنگ و پس از آن دولت ايران از ابتداي دهه 70بازگشت مهاجران افغان را در دستور كار خود قرار داد. با شروع طرح «عودت پناهندگان» در سال 80 قرار بود تا سال 84 مساله يي به نام مهاجران افغان وجود نداشته باشد. از آغاز اين طرح تا شهريور 1383 يك ميليون افغان به افغانستان بازگشتند و 568 هزار نفر از آنان نيز به طور خودخواسته ايران را ترك كردند. گروهي از مهاجرين چون افغانستان را با بي ثباتي هاي سياسي، ناامني و فقر شديد و محروميت همه جانبه روبه رو ديدند، خواستار بازگشت به ايران شدند در حالي كه سياست ايران ديگر هيچ مهاجري را برنمي تابيد و همين مساله منجر به تدوين و اجراي سياست هايي شد كه در بعضي مواقع به خشونت هم انجاميد. از سال گذشته دولت با اعلام اينكه در ايران يك ميليون پناهنده مجاز و دو ميليون مهاجر غيرمجاز وجود دارد طرح دستگيري و اخراج مهاجرين غيرمجاز را در خردادماه اجرا كرد كه طي آن بيش از 200 هزار نفر مهاجر غيرقانوني دستگير و به كشورشان بازگردانده شدند. اما هنوز هم روزانه چند هزار تبعه افغان در مرزهاي ايران پرسه مي زنند تا راهي براي ورود غيرقانوني به كشور بيابند. براي آگاهي از سياست هاي تازه ايران در مواجهه با مهاجرين افغان با سيدتقي قائمي مديركل امور اتباع و مهاجرين خارجي وزارت كشور در دفتر كار او كه براي بسياري از افغان هاي ايران مكاني آشناست، گفت وگو كرده ايم.

---

-طبق آمار رسمي از ابتداي سال جاري تاكنون فقط 88 افغاني به شكل داوطلبانه از ايران خارج شده اند. با اين وصف آيا مي توان به صراحت گفت كه طرح «بازگشت داوطلبانه» مهاجران افغان شكست خورده است؟

بله. مي توان گفت شكست خورده است. بعد از سقوط طالبان يك ميليون و 300 هزار نفر به افغانستان برگشتند. بعد از آن چون شرايط امنيتي و اقتصادي رو به بهبودي نرفت دوباره اين سيل بازگشت به ايران شروع شد و تمايلي به بازگشت به افغانستان وجود نداشت. من با شما موافقم 88 نفر يعني صفر. بنابراين مي توان گفت طرح بازگشت به شكل فعلي نمي تواند ادامه پيدا كند. من در جلساتي كه با مسوولان سازمان ملل داشتم، پيشنهاد دادم بهتر است زمينه هاي بازگشت را فراهم كنيم و گفتم ما به عنوان دولت جمهوري اسلامي ايران حاضريم از همه حقوق مادي خود بگذريم و اين حق و حقوق را براي بازگشت اتباع افغانستان سرمايه گذاري كنيم. يعني حاضريم در بحث ايجاد اشتغال و سرپناه كمك كنيم كه اينها به برگشتن ترغيب شوند. اسفندماه 86 كميسيون سه جانبه ايران ،افغانستان و كميسارياي عالي سازمان ملل متحد برگزار شد. سوال كردم شما براي بازگشت داوطلبانه چقدر بودجه در نظر گرفته ايد؟ آقاي لمباردو نماينده سازمان ملل در امور افغانستان گفتند 20 ميليون دلار. از معاون وزير مهاجرت افغانستان در همان جلسه سوال كردم ساخت يك شهرك مسكوني هزار نفره در افغانستان چقدر هزينه دارد؟ گفت حدود 500 هزار دلار. گفتم با اين 20 هزار دلار مي شود 40 هزار خانه ساخت تا اينها به برگشتن ترغيب شوند. ما از اين 20 ميليون دلار چيزي نمي خواهيم. شما مسكن بسازيد چون علاوه بر اينكه براي تعداد زيادي آدم شغل ايجاد مي شود 40 هزار خانوار هم برمي گردند. هركدام 5 نفر هم باشند 200 هزار نفر بر مي گردند.

-از پيشنهاد شما استقبال نشد؟

به ما گفتند چون از ايران هيچ داوطلبي براي بازگشت نبود ما اين بودجه را براي افغان هايي اختصاص داديم كه از مرز پاكستان قصد بازگشت داشتند.

-بر اساس چه برآوردي گفتند از ايران هيچ داوطلبي نبود؟

سازمان ملل برنامه هايش را به ما اعلام نمي كند، مثلاً نمي آيد بگويد اين امكانات را به پناهندگان مي دهيم تا برگردند. پاكستان پناهندگانش را با وضع بدي داخل كمپ نگه مي دارد. (در ايران فقط 3 درصد پناهندگان داخل كمپ هستند بقيه در شهرها زندگي مي كنند.) زماني كه چنين امكاناتي از سوي سازمان ملل فراهم مي شود، پاكستان به آنها مي گويد يا به كشورتان برگرديد يا شما را به كمپ هاي بدتري منتقل مي كنيم. من به سازمان مللي ها گفتم اگر موافقيد ما هم چنين سياستي را در ايران پياده كنيم. اما بحث هاي حقوق بشري و انساني به ما اجازه چنين كاري را نمي دهد. افغان ها به دليل شرايط خاص سياسي، فرهنگي، بهداشتي و تحصيلي آمده اند اينجا و درست نيست ما با اين ترفندهاي سياسي برشان گردانيم. آقاي گوترس كميسر عالي سازمان ملل سه هفته پيش گفتند بر اساس پيشنهاد شما در ماه نوامبر سميناري در كابل برگزار مي كنيم و از كشورهاي درگير مي خواهيم بيايند در افغانستان سرپناه و شغل ايجاد كنند تا مردم به برگشتن ترغيب شوند. من فكر مي كنم حتي مشكل امنيت هم با وجود مردم حل مي شود. با حضور مردم است كه امنيت به افغانستان برمي گردد. اگر مردم در شهرها و روستاها نباشند، ناامني زياد مي شود و گروه هاي متخاصم سر بر مي آورند. هر جا مردم حضور جدي داشته باشند خطر كمتر مي شود.

-در داخل كشور بعد از شكست طرح بازگشت داوطلبانه شما چه سياست هايي را براي بازگشت اتباع تدوين كرده ايد؟

ما 830 هزار نفر تبعه افغان مجاز در داخل كشور داريم كه كارت دارند و اينها را نمي توانيم مجبور به بازگشت كنيم. تنها راه داوطلبانه رفتن اينها اين است كه تسهيلاتي در داخل افغانستان برايشان ايجاد شود يعني تا شرايطي در داخل افغانستان ايجاد نشود، هيچ وقت حاضر نيستند برگردند. لذا تمام اين شرايط به اين برمي گردد كه داخل افغانستان چه شرايطي داشته باشد. حاضريم در زمينه هاي مسكن و اشتغال سرمايه گذاري كنيم تا بتوانند برگردند.

-شما چند وقت پيش اعلام كرديد روزي 5 هزار تبعه غيرمجاز افغان وارد ايران مي شود وزير كشور هم دو هفته بعد از آن صراحتاً اعلام كردند كه اين آمار را تكذيب مي كنند. ماجرا چه بود؟

گفتند اين آمار واقعي نيست.

-نه. گفتند من تكذيب مي كنم،

دليلش اين است كه در شرايط مختلف و مقاطع مختلف اين آمار تفاوت مي كند. در زماني كه فصل كار است و زمان هجوم و هجمه اتباع خارجي است آمار فرق مي كند با زماني كه ما سختگيري را زياد مي كنيم يا شرايط كار بدتر مي شود و... يعني روزهايي مي شود كه ما 5 هزار نفر هم بيشتر داشته باشيم و روزهايي از دو هزار نفر هم كمتر است. در شش ماهه ابتداي سال، 285 هزار و 110 نفر دستگيري و اخراج داشته ايم. حساب كنيد ميانگين دستگيري روزانه مان 1322 نفر است. از اين تعداد 751 نفر جديدالورود هستند. يعني افرادي كه ما در گلوگاه ها دستگير كرديم؛ در مرز و پاسگاه هاي مرزي.

-آيا اين دستگيرشدگان عمدتاً مرد هستند يا شما خانوار هم دستگير كرده ايد؟

اينها تعدادي هستند كه براي كار مي آيند و همه مرد هستند و خانواده همراهشان نيست.

-اگر خانواده همراهشان باشد چه، آنها را هم دستگير مي كنيد؟

بله.

-يعني زن ها و بچه ها را هم از همان لب مرز برمي گردانيد؟

بله. اما اينها كساني هستند كه براي كار مي آيند و در كاميون ها به صورت قاچاقي مخفي مي شوند و زن و بچه همراهشان نيست. آمار نشان مي دهد حدود ميانگين سني اين افراد 20 تا 30 سال است . 78 درصدشان اولين بار است كه وارد ايران مي شوند. 68 درصد قبل از اينكه بيايند شغل و محل اسكان شان مشخص شده است. از نظر قومي 49 درصد تاجيك، 24 درصد پشتون، 10 درصد ازبك، 7 درصد هزاره، 3 درصد بلوچ و 7 درصد هم بقيه قوميت ها هستند. دو درصد انگيزه ورودشان اشتغال و كسب درآمد است. هزينه عبور از مرز تا استان هاي مركزي هم حدود 5 ميليون ريال برآورد شده است. الان در افغانستان 15 ميليون نفر افرادي هستند كه شرايط اشتغال را دارند و حدود 40 درصد اينها در ايران به سر مي برند. يعني دوميليون نفر در ايران هستند و يك جمعيت 4 ميليوني سرگردانند كه به كجا بروند چون در افغانستان شرايط كاري وجود ندارد. لذا اين نگراني وجود دارد كه با توجه به شرايط سختي كار اين 4 ميليون هم تمايل داشته باشند وارد ايران شوند. به اين هم توجه داشته باشيد كه درآمد سرانه افغاني ها در سال 375 دلار اعلام شده در حالي كه درآمد سرانه همان افغاني در ايران چيزي حدود 3 هزار دلار است. با توجه به پايين بودن درآمد و اينكه هر فرد در افغانستان در هفته دو روز شانس كار دارد همه اين شرايط دست به دست هم مي دهد و زمينه مهاجرت را ايجاد مي كند.

-تحقيقات نشان مي دهد سواي بحث درآمد مسائل فرهنگي هم عامل بسيار مهمي در مهاجرت افغان هاست. مثلاً در مورد زنان افغان تحولات هويتي بيشترين نقش را در بي رغبتي به بازگشت بازي مي كند. در اين زمينه ها اداره متبوع شما اقداماتي انجام داده است؟

ما با آموزش و پرورش و بعضي از NGOهايي كه در اين رابطه فعالند رايزني هايي كرده ايم و سعي داريم زمينه هايي فراهم كنيم تا نيازهاي آنها را داخل افغانستان مرتفع كنيم. اشاره خوبي به تحصيل كرديد. وقتي افغاني ها وارد ايران شدند فقط 7 درصد آنها سواد خواندن داشتند. آمار ما نشان مي دهد 69 درصد آنها باسواد شده اند و با توجه به اينكه هزينه خيلي پاييني براي سوادآموزي پرداخت مي كنند زمينه مساعدي برايشان فراهم شده. در سال 87-86 ما 216 هزار دانش آموز افغاني را ثبت نام كرديم و اين دسترسي آسان به تحصيل باعث مي شود افغان ها به مهاجرت ترغيب شوند. بهترين راه هم اين است كه امكانات داخل افغانستان ايجاد شود.

-اگر ما از همين الان هم شروع كنيم با توجه به نبود زيرساخت هاي لازم در افغانستان چند سال طول مي كشد تا نيمي از شرايط كنوني ايران براي اين بچه ها محقق شود. پس اين دليلي مي شود براي اينكه برنگردند. خيلي از افغاني هاي داخل ايران همين دسترسي به تحصيلات، زندگي در كشوري با سطح بالاتر از فرهنگ افغانستان و در مسير توسعه قرار داشتن را به عنوان دلايلي براي عدم بازگشت ذكر مي كنند. از نظر انساني گمان مي كنيد درست است ما اينها را وادار به بازگشت كنيم؟

ما تحت هيچ شرايطي كسي را وادار به بازگشت نكرده و نمي كنيم. بازگشت داوطلبانه است. افرادي كه كارت دارند به هيچ عنوان مجبور به بازگشت نمي شوند ولي كتمان هم نمي كنم كه تلاش مي كنيم شرايطي را فراهم كنيم كه آموزش و فرهنگ در افغانستان رشد كند و اين تلاش را چند سال است كه شروع كرده ايم.

-الان به بچه هاي كساني كه غيرمجاز وارد ايران شده اند اجازه درس خواندن مي دهيد؟

نه، به هيچ وجه.

-آيا اين كار حقي را از آن كودك سلب نمي كند؟

نه. فردي كه مي خواهد تحصيل كند بايد براي ثبت نام مدارك هويتي ارائه كند. اين افراد فاقد مدارك هويتي هستند. شناسنامه، برگه اقامت و مجوز اقامت ندارند. اين فرد غيرقانوني است و اگر من به آن بچه اجازه اقامت و درس خواندن بدهم اين مشكل پيش مي آيد كه چون هيچ فرزندي بدون پدر و مادرش نمي تواند در يك كشور ديگر درس بخواند پس پدر و مادرش هم اقامت مي خواهند. بنابراين اگر ما به هر كدام از بچه ها كه نماينده يك خانواده 78 نفري هستند اقامت بدهيم كشور را در مقابل يك جمعيت ميليوني متعهد كرده ايم.

-آيا شما نمي توانيد ساز و كاري بينديشيد تا اين بچه ها بدون اجازه اقامت قطعي بتوانند درس بخوانند چون به واسطه اشتباه والدين از اين كودكان حقي سلب مي شود كه ديگر قابل جبران نيست؟

نه. آنها بايد به اين نتيجه برسند كه ورود غيرقانوني داشته اند. اقامت غيرقانوني داشته اند.

-من هم با شما موافقم كه والدين اينها كار غيرقانوني انجام داده اند اما چوب اين كار را بچه ها دارند مي خورند.

ما هم نگرانيم. پيشنهاد هم مي كنيم كه زودتر از كشور خارج شوند و با گذرنامه برگردند تا بتوانند از همه امتيازات برخوردار شوند. خيلي هم كار ساده يي است. يك كاري هم آنها بكنند. چرا همه كارها را كشور ما انجام دهد. بروند هرات گذرنامه و ويزا بگيرند تا بتوانيم بچه هايشان را ثبت نام كنيم.

-يعني ايران به همه اينها به راحتي ويزاي ورود مي دهد؟

اگر شرايط ويزا گرفتن را داشته باشند، بله.

-اگر آدم هاي خيري باشند كه بخواهند در فضاهاي آموزشي خودشان فقط به اينها خواندن و نوشتن بياموزند، شما مانع مي شويد؟

چنين تحصيلاتي استاندارد نيست. قبلاً چنين كارهايي مي شد و بازرسان سازمان ملل براي بازديد آمدند و مشاهده كردند در اين اماكن هيچ آموزش خاصي انجام نمي شود. فقط يكسري مراكزي ايجاد شده و امكاني براي درآمد زايي افراد خاص به وجود آمده است كه پول هاي كلاني مي گيرند و هيچ استانداردي را رعايت نمي كنند و بعضاً هم مورد سوءاستفاده بعضي از گروه هاي خاص قرار گرفته اند.

-مثلاً چه گروه هايي؟

گروه هايي در داخل افغانستان كه بدشان نمي آيد تاثيرگذاري خاصي روي افكار اين جوان ها و كودكان داشته باشند.

-من يك نمونه را در كن سراغ دارم كه بهار امسال پلمب كرديد. چند تا خانم خير جمع شده بودند و به 260 بچه افغان در سنين مختلف آموزش خواندن و نوشتن مي دادند و به غير از سوادآموزي هيچ پولي هم وسط نبود، آيا شما نمي توانيد يك گزينشي بكنيد ....

آيا فكر نمي كنيد اگر اينها را ترغيب كنيد قانوني وارد كشور شوند خيلي بهتر است؟

-البته خيلي بهتر است. اما من فقط به آن كودك فكر مي كنم كه سال هايي را كه بايد درس بخواند از دست مي دهد.

اين به نظر شما راهي نيست كه خانواده آنها حضورشان در ايران را قانوني كنند؟

-من فكر نمي كنم هنوز خيلي از افغان ها اين مساله را داشته باشند كه بچه شان مخصوصاً دخترانشان سواد داشته باشند.

خب هر كشوري پاره يي قوانين داخلي دارد كه احترام به آن براي همه واجب است. پناهنده رسمي وقتي وارد كشوري مي شود تابع مقررات آن كشور است. اگر ما الان ثبت نام بچه هاي مهاجران غيرقانوني را شروع كنيم موجي در افغانستان به راه مي افتد كه ايران از بچه هايشان ثبت نام مي كند، پس ما هم برويم. آن وقت ما نمي توانيم به كسي كه غيرقانوني وارد كشور شده اجازه ثبت نام بدهيم. اين كار غيرقانوني است.

-من كاملاً متوجه حرف شما مي شوم. اما خواهش مي كنم شما هم كمي به حرف من توجه كنيد. يكسري كودك و نوجوان به واسطه اشتباه پدر و مادرشان فدا مي شوند. از نظر حقوق بشري يكسري آدم دارند بهترين سال هاي عمرشان را از دست مي دهند و جواب اينها را چه كسي در آينده مي دهد، در شرايطي كه پدر و مادر بسياري از آنها شرايط لازم براي بررسي موقعيت خودشان را هم ندارند چه كسي مي خواهد جوابگو باشد؟

ما هم چاره يي نداريم. حتي سفير افغانستان هم بر اين عقيده است كه چون اينها غيرقانوني هستند نبايد هيچ ارفاقي در حقشان شود و بايد به افغانستان برگردند.

-الان شما آماري داريد كه به ما بگوييد به ازاي هر پناهنده مجاز، ايران چقدر هزينه مي كند؟

نه ولي در بحث خدمات شهري سوبسيد مي دهيم. در بحث بهداشت، آموزش و پرورش و هر جايي كه به مردم ايران سوبسيد تعلق بگيرد. من خيلي خوشبينانه كه حساب مي كنم مي بينم تقريباً روزي دو دلار هزينه مي كنيم. حدود يك ميليون مجاز و دو ميليون غيرمجاز در ايران داريم كه مجموعش مي شود روزي شش ميليون دلار. اين سوبسيد را دولت دارد پرداخت مي كند. از طرف ديگر اينها فرهنگ غلط كار را وارد ايران مي كنند. چقدر فرصت هاي شغلي را از ايراني ها گرفته اند و...

-البته بحثي هم هست كه اين كارهايي را كه افغاني ها مي كنند اگر نبودند ايراني ها نمي كردند.

نه. اين طور نيست. پس تا قبل از اينكه افغاني ها بيايند چه كسي اين كارها را مي كرد.

-سال گذشته رسانه هاي بين المللي اين خبر را منتشر كردند كه ايران براي رد مرز كردن افغاني هاي غيرمجاز با خشونت زيادي برخورد مي كند. آيا اين قضيه صحت دارد؟

يكسري افراد كه به صورت غيرمجاز وارد شده بودند تخلف كردند. قانون اين اقدامات را جرم ديده و برايشان مجازات در نظر گرفته است. نهايت كاري كه شده اين است كه اين افراد دستگير و به قوه قضائيه ارجاع شدند و مجازات هايي مثل جريمه نقدي و طرد از كشور يا زندان برايشان در نظر گرفته شد.

-در حكم آمده كه طرد از كشور بايد با خشونت همراه باشد؟

نه اصلاً چنين چيزي نيست. ممكن است فردي هنگام دستگيري فرار كند مثل آن كارگري كه حين فرار از پشت بام افتاد پايين.

-يعني ضرب و شتم و خشونت از سوي ماموران در كار نبود؟

نه اصلاً. آن مامور وظيفه داشت برود داخل ساختمان ببيند چه كسي فرار مي كند. آن كارگر چون غيرقانوني بود و از اقدامات قضايي مي ترسيد فرار كرد و از پشت بام افتاد پايين. اين جوري نيست كه ما با خشونت برخورد كنيم.
 يکشنبه 28 مهر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 56]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن