واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسنده: امير حمزه صابري جهانگردي و مسافرت از نظر اسلام
خبرگزاري فارس: فلسفه سير در زمين در قرآن كريم مسئله گردش در روي زمين (سير در ارض) شش مرتبه و در سوره هاي آل عمران آيه 137، سوره انعام آيه 6، سوره نحل آيه 36، سوره نمل آيه 69، سوره عنكبوت آيه 20، سوره روم آيه 42 و سوره سبا آيه 18 آمده است.
قد خلت من قبلكم سنن فسيروا في الارض فانظرو كيف كان عاقبه المكذبين هذا بيان للناس وهدي و موعظه للمتقين( سوره آل عمران آيه 137، 138 )
پيش از شما مللي بودند و رفتند در اطراف زمين گردش كنيد تا ببينيد چگونه عاقبت هلاك شدند آنان كه وعده خدا را تكذيب كردند اين حجت وبيان براي عموم مردم وراهنماو پندي براي پرهيزگاران است.
فلسفه سير در زمين در قرآن كريم مسئله گردش در روي زمين (سير در ارض) شش مرتبه و در سوره هاي آل عمران آيه 137، سوره انعام آيه 6، سوره نحل آيه 36، سوره نمل آيه 69، سوره عنكبوت آيه 20، سوره روم آيه 42 و سوره سبا آيه 18 آمده است كه از شش ياهفت مرتبه مذكور در سوره عنكبوت به منظور اطلاع يافتن از اسرار آفرينش و پنج مرتبه ديگر به منظور عبرت گرفتن از عواقب دردناك و شوم اقوام ظالم وجبار ، ستمگر و آلوده مي باشد. قرآن براي مسائل عيني و حسي كه آثار آن كاملاقابل لمس است و همچنين براي امور تربيتي اهميت خاصي قائل است ومخصوصا به مسلمانان دستور مي دهد كه از محيط محدود زندگي خود بيرون آيند و به سيروسياحت جهان پهناور بپردازند در اعمال ورفتار اقوام ديگر و پايان كار آنها بينديشند و از اين رهگذر اندوخته پر ارزشي ازآگاهي وعبرت فراهم سازند.
در دنياي امروز قدرت هاي شيطاني براي گسترش دامنه استثمار خود در سراسر جهان تمام كشورها واقوام مختلف را بررسي كرده وفرهنگ وآداب و رسوم وهنر ، صنايع وهمچنين نقاط قوت و ضعف آنها را به خوبي مورد مطالعه قرار مي دهند اما خداوند حكيم در قرآن كريم خطاب به مومنين مي فرمايد:
شما به جاي جباران وستمگران در زمين سير كنيد و به جاي تصميم هاي شيطاني آنها درس هاي رحماني بياموزيد!
آري عبرت گرفتن از زندگي ديگران به مراتب از كسب تجربه هاي شخصي مهمتر و پرارزش تر است زيرا انسان بايد در اين تجربه ها زيان هايي را متحمل شود تا مسائلي را بياموزد ولي به وسيله عبرت گرفتن از زندگي و تجارب ديگران بي آنكه متحمل ضرر وزياني شود توشه گرانبهايي مي اندوزد.
البته دستور قرآن درباره سير در زمين بر كامل ترين شيوه هايي منطبق است كه امروزه براي بشر دستمايه مطلوبي است و آ ن چيزي نيست جز اينكه پس از فرا گرفتن مسائل و درج آ موخته ها در كتاب ها ، دست شاگردان و طالبان علم ودانش را مي گيرند و آنان را به سير در زمين و مطالعه شواهد عيني آنچه خوانده اند مي برد.
امروزه نوع ديگري از سير دراين كره خاكي تحت عنوان جهانگردي يا صنعت توريسم از طرف تمدن هاي شيطاني براي جلب مال وثروت حرام رايج شده است كه غالبا اهداف وانگيزه هاي انحرافي دارد مانند:انتقال فرهنگ هاي ناسالم عياشي ،هوسراني ، بي بندوباري وسرگرمي هاي ناسالم ديگر. اين همان جهانگردي ويرانگر است اما اسلام طرفدار نوعي از جهانگردي است كه وسيله انتقال فرهنگ هاي سالم ، تراكم تجربه ها واندوخته هاي تاريخي ،آگاهي از اسرار آفرينش در جهان انسانيت و جهان طبيعت وگرفتن درس هاي طبيعت عبرت آموز از سرنوشت دردناك اقوام فاسد وستمگر مي باشد .
ذكراين نكته بي مناسبت نيست كه در اسلام نوع ديگري از جهانگردي تحت عنوان سياحت مورد نهي واقع شده است چنانچه كه در حديثي مي خوانيم؛ لاسياحه في الاسلام »(سياحت دراسلام نيست.()تفسير نمونه ، جلد16، ص 459) منظور از سياحت به شيوه زندگي كساني اطلاق مي شود كه براي تمام عمر يا مدتي كوتاه به كلي از زندگي اجتماعي جدا مي شوند وبي آنكه فعاليتي داشته باشند در روي زمين به حركت مي پردازند و همچون رهبان ها زندگي مي كنند وسربار اجتماع مي باشند.
به تعبير ديگر كار آنها رهبانيت ( عابد نصاري وگوشه نشين) سيار است ودر مقابل رهبان هاي ثابتي كه در ديرها منزوي بودند قرار دارند و از جامعه بركنار و دور مي باشند از آنجا كه اسلام با رهبانيت وانزواي اجتماعي مخالف است لذا اين نوع سير(سياحت) را نيز محكوم مي كند.
درس عبرت از تاريخ گذشتگان : قرآن مجيد نه تنها دوران هاي گذشته را با حال حاضر و زمان حاضر را با تاريخ گذشته پيوند مي دهد بلكه پيوند فكري وفرهنگي نسل حاضر با گذشتگان را براي درك حقايق لازم وضروري مي داند زيرا از ارتباط وگره خوردن اين دو زمان (گذشته وحال) وظيفه ومسئوليت آيندگان روشن مي شوند ، « قد خلقت من قبلكم سنن فسيروا في الارض »(آيه 136 سوره آل عمران ) خداوند سنت هايي را در اقوام گذشته قرار داده كه ازآن سنن هرگز جنبه اختصاصي ندارد بلكه به صورت يك سلسله قوانين جهاني درباره همگان وهر سه زمان آينده، حال و گذشته اجرا مي شود.
در اين سنن پيشرفت وتعالي افراد با ايمان ، مجاهد ، متحد و بيدار پيش بيني شده و شكست ونابودي ملت هاي پراكنده ،بي ايمان و آلوده به گناه در تاريخ بشريت ثبت گرديده است آري شناخت وعلم به تاريخ براي هر ملتي اهميت حياتي دارد در تاريخ خصوصيات اخلاقي ، كارهاي نيك وبد ، آرا و سنت هاي فكري گذشتگان براي ما بازگو مي شود و علل سقوط وسعادت وكاميابي وناكامي جوامع انساني را در اعصار وقرون مختلف نشان مي دهد در حقيقت تاريخ گذشتگان آئينه زندگي روحي ومعنوي براي آيندگان است و لذا به همين خاطر است كه قرآن مجيدبه مسلمانان دستور مي دهد تا در روي زمين بگردند وسير نمايند و در آثار پيشينيان وملت هاي گذشته و زمامداران وفراعنه گردنكش وجبار دقت كنند و بنگرند كه پايان كاركساني كه كفر ورزيدند و پيامبران خدا را تكذيب كردند و بنيان ظلم وفساد را در زمين بنا نهاده ومستحكم كرده اند چگونه است و بدانند كه سرانجام كار آنها به كجا منتهي شده است.تاريخ گذشتگان مملو از درس ها وپندهاي ذي ارزش براي آيندگان است وانسان ها مي توانند با بهره برداري درست از تاريخ مسير حيات و زندگي صحيح خويش را بشناسند .
جهانگردي ومسافرت
آثاري كه در نقاط مختلف زمين از دوران هاي قديم باقي مانده است اسناد زنده وگوياي تاريخ هستند و ما قبل از تاريخ مدون از آنها بهره مند مي شويم آثار به جا مانده از گذشتگان و پيشينيان از قبيل اشكال و صور ونقوش ، تفكرات وقدرت و عظمت ويا حقارت آن اقوام را به ما نشان مي دهد در صورتي كه تاريخ فقط حوادث و قوع يافته وتصاويرخشك وبي روح آنها را مجسم مي سازد.
آري ويرانه كاخ ستمگران وبناهاي شگفت انگيز اهرام مصر وبرج بابل وكاخ هاي كسري و آثار تمدن قوم سبا وصدها نظاير آن بناها كه در گوشه وكنار جهان پراكنده اند هر يك در عين خاموشي هزار زبان دارند وسخن ها مي گويند اينجاست كه شاعران نكته سنج هنگامي كه در برابر خرابه هاي اين كاخ ها قرار مي گرفتند تكان شديد در روح خود احساس كرده واشعار شور انگيزي مي سرودند. مطالعه يك سطر از اين تاريخ هاي زنده معادل مطالعه يك كتاب قطور تاريخي است و اثري كه اين چنين مطالعه اي در بيداري روح و جان بشر دارد با هيچ چيز ديگري برابري نمي كند زيرا وقتي كه در برابر آ ثار گذشتگان قرار مي گيريم گويا ويرانه ها جان مي گيرند واستخوان هاي پوسيده زير خاك قوي ومحكم مي شوند و جنب و جوش پيشين خود را آغاز مي كنند اما وقتي بار ديگر نگاه مي كنيم همه را خاموش و فراموش شده مي بينيم. مقايسه اين دو حالت نشان مي دهد كه افراد خودكامه چه كوتاه فكرندكه براي رسيدن به هوس هاي زودگذر به هزاران جنايت آلوده مي شوند.
اين گونه است كه خداوند در قرآن مجيد دستور مي دهد تا مسلمانان در روي زمين به سيروگردش بپردازند و آثار گذشتگان را در دل زمين يا روي خاك با چشم خويش ببينند وعبرت بگيرند.
آري در اسلام نيز جهانگردي وجود دارد و به آ ن اهميت زيادي داده مي شود اما نه مثل توريست هاي هوسران وهوس باز امروزي بلكه براي تحقيق و بررسي آثار و سرنوشت پيشينيان ومشاهده عظمت خداوند . اين همان چيزي است كه قرآن مجيد نام آن را «سير في الارض» گذارده و درآيات متعددي به آ ن كار دستور داده است. « قل سيروا في الارض فانظرو كيف كان عاقبه المجرمين»( سوره نمل آيه 71( )بگو در روي زمين گردش كنيد وسپس بنگريد كه عاقبت وسرانجام گنهكاران چگونه بوده است.)
و در آيه ديگري مي فرمايد:« قل سيروا في الارض فانظروا كيف بدا الخلق (سوره عنكبوت آيه 20)
(بگو در زمين سير كنيد و بنگريد كه خداوند چگونه آفرينش را به وجود آورده است.)
وجود جاذبه هاي گردشگري يكي از مهمترين دلايل مسافرت مردم به يك مقصدخاص است وبه عنوان كشش pull factor با توجه به ويژگي هاي خاص و جاذبيت هايي كه دارند مي توانند گردشگران را از نقاط وسرزمين هاي دور به سمت خود جذب كنند. هر قدر جاذبه هاي گردشگري متنوع تر ومنحصر به فردتر وجذاب تر باشند از قدرت كشش بالاتري برخوردار خواهند بود و در نتيجه حوزه نفوذ بسيار وسيع تري خواهند داشت.
اهميت جاذبه ها به حدي است كه وجود امكانات اقامتي وپذيرايي فروشگاه هاي سوغات وصنايع دستي حداقل به وجود چند جاذبه اوليه بسته است. اين جاذبه هاي اوليه ممكن است به صورت منفرد بوده يا اينكه با جاذبه هاي كوچكتر وبزرگتر از خود تركيب شده باشندكه شناخت رابطه بين انواع جاذبه هاي مختلف يكي از مهمترين مراحل توسعه جاذبه گردشگري است.
شناخت و معرفي ويژگي ها، جذابيت ها وتوانايي هاي بالقوه و بالفعل جاذبه ها از اركان اساسي صنعت گردشگري بوده و معياري است براي تعيين ظرفيت پذيرش گردشگران ،برنامه ريزي توسعه بازار ومديريت بازاريابي . جاذبه هاي گردشگري با توجه به تنوع منحصر به فرد بودن ، درجه اعتبار و سنديت ، ارتباط و مجاورت با ساير جاذبه ها و در دسترس بودن، زنده بودن و موقعيت استقرار و داراي اهميت و درجه كشش پذيري متفاوتي هستند كه مي توانند انگيزه سفر را براي گردشگران تقويت كند.
به طور كلي منابع گردشگري از نظر پراكنش مكاني - فضايي و ويژگي هاي خاص به دليل قدمت و سابقه تاريخي ،وجود عناصر با ارزش ومنحصر به فرد جذابيت هاي بصري، جنبه هاي قداست و تبرك ، طبيعي يا فرهنگي بودن و.. . پاسخگوي بخش خاصي از بازار است . لذا شناخت ويژگي ها و جذابيتها وتنوع اين منابع برنامه ريزان را در انتخاب بازارهاي هدف،پاسخگويي به تقاضاي موجود و برنامهريزي توسعه آتي ياري خواهد نمود .متاسفانه بايد اذعان كرد كه در ايران بسياري از آثار ارزشمند تاريخي به دلايلي از جمله حفاري هاي غيرمجاز و برخوردهاي ناآگاهانه برخي از عناصر بي توجه و يا عدم اقدام به موقع توسط سازمانهاي مربوطه براي مقاوم سازي و مرمت دست خوش انهدام و ويراني شده اند.
................................................................................
منبع: روزنامه رسالت
يکشنبه 7 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 314]