محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1829433118
بخش دوم و پاياني/پيشنهاد هجرت رسول اكرم(ص) به عنوان مبدأ تاريخ اسلامي توسط امام علي(ع) داده شده است
واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: بخش دوم و پاياني/پيشنهاد هجرت رسول اكرم(ص) به عنوان مبدأ تاريخ اسلامي توسط امام علي(ع) داده شده است
گروه خبرنگاران افتخاري / عبدالله شفيعي: در جلسه بمناي تقويم مسلمانان راجع به واقعه فيل و واقعه بعثت نيز بحث شد، ولي هيچ يك از آن دو مورد تصويب قرار نگرفت تا اين كه حضرت علي(ع) پيشنهاد كرد كه هجرت حضرت رسول اكرم(ص) مبدأ تاريخ و تقويم اسلامي قرار گيرد
گزارش خبرنگار افتخاري خبرگزاري قرآني ايران (ايكنا)، در آستانه ماه شوالالمكرم فرصتي دست داد تا خبرنگار افتخاري ايكنا با «حسين مهرجردي» عضو هيئت علمي جهاد دانشگاهي كه سابقه تحقيق و تدريس در زمينه گاهشماري و تقويم در دانشگاه تهران را دارد، به گفتوگو بنشيند تا با پيشينه تقويم هجري قمري و بحث هلال ماه و به ويژه رؤيت هلال ماه شوال 1429 هجري قمري آشنا شويم. اكنون قسمت دوم اين گفتوگو از خاطرتان ميگذرد.
قسمت قبلي اين گفتوگو را اينجا بخوانيد
چرا از ماه براي اندازهگيري زمان و تنظيم تقويم استفاده ميشود؟
«وَ الشَّمسَ وَ القَمَرَ حُسباناً: و قرار داد (خداوند) خورشيد و ماه را شمارگران (يا وسيله گاهشماري و محاسبه)» (انعام/ 96) و «هُوَ الَّذيجَعَلَ الشَّمْسَ ضِياءً وَ الْقَمَرَ نُوراً وَ قَدَّرَهُ مَنازِلَ لِتَعْلَمُوا عَدَدَ السِّنينَ وَ الْحِسابَ: «اوست كسي كه خورشيد را روشنايي بخشيد و ماه را تابان كرد، و براي آن منزلهايي معين كرد تا شماره سالها و حساب را بدانيد.» (يونس/ 5)
در طول تاريخ انسانها براي تعيين و تشخيص زمان و اندازهگيري آن از مظاهر طبيعت استفاده ميكردند. يكي از مظاهر عمده طبيعت «خورشيد» است كه طلوع و غروب متناوب آن توجه انسان را به خود جلب كرد، لذا از طلوع خورشيد تا غروب آن را يك «روز» ناميد و چون شب به دنبال روز ميآمد، بنابر اين شب و روز را با هم واحد زمانسنجي قرار داد و بدين ترتيب لفظ «شبانهروز» ابداع شد و چون با گذشت زمان تعداد روزها افزايش مييافت و انسان نميتوانست اعداد و ارقام آنرا در ذهن خويش نگاه دارد و به هنگام نياز به خاطر آورد، اين اشكال كار اقتضا كرد تا آنرا به نحوي محدود و كوتاه كند.
باز به اين امر هيچ چيز كمك نكرد، جز خود طبيعت و تغييرات و تحولات آنكه امروزه به آنها تغيير فصول و يا تغيير سال ميگوييم. مواردي چون آغاز گرما و يا شروع سرما و تغيير آبوهوا در هر محيطي كه باشد، يا برگ و شكوفه در آوردن درختان و يا ريزش برگ آنها، همينطور آغاز مهاجرت پرندگان و عزيمت آنها از محلي به محلي ديگر، از زمان درو و برداشت محصول و يا زمان شروع كشت و زرع و يا طغيان رودها، از آن جمله طغيان رود نيل و دهها مورد از اين قبيل كه هر كدام از اين تحولات، مفهوم تغيير زمان را در ذهن انسان تداعي ميكرد و بعدها از آن تعبير به «سال» شد. به مرور زمان و در اثر افزايش آگاهي، سال بر مبناي گردش زمين به دور خورشيد براي انسان كشف شد.
با شناخت «سال» ديگر احتياجي نبود كه شمارش روزها را پشت سر هم ادامه دهند و رقم آنرا به هزار برسانند، بلكه با عنوان قرار دادن سال، هر 360 روز را يك سال ناميدند. بعد از خورشيد و طلوع و غروب روزانه آن، از جمله اجرام آسماني كه بيش از همه نظر انسان را به خود جلب ميكند، حركت منظم «قمر» يا «ماه» در آسمان است. ماه در شب اول به صورت «هلال» است و در شبهاي بعد بتدريج بخش روشن آن بزرگتر و نمايان تر ميشود تا اينكه بعد از سپري شدن چهارده شب، پس از غروب آفتاب به صورت «قرص كامل» يا «بدر» در سمت مشرق آسمان خودنمايي ميكند و بعد از آن به تدريج از قسمت روشن ماه كاسته ميشود، تا اينكه نهايتا در آسمان ديده نميشود و شب بعد پس از غروب آفتاب مجددا در افق غربي به صورت هلال باريك ظاهر ميشود. انسان متفكر و انديشمند از اين مظهر قدرت الهي نيز براي اندازهگيري زمان استفاده كرد.
بدينترتيب در طول مدت يك سال، مظهري ديگر از مظاهر طبيعت به شكلها و حالتهاي گوناگون در آسمان و در بالاي سر انسان ساكن در روي كره زمين، دائما جلب نظر كرد. انسان انديشمند به زودي دريافت كه حالات ماه مثل هلال و يا بدر، در حدود هر 5/29 روز يكبار تجديد و تكرار ميشود؛ بنابراين آنرا به عنوان واحدي براي زمانسنجي، مناسب تشخيص داد، لذا فاصله دو هلال و يا فاصله دو بدر را اصطلاحا يك ماه قمري ناميد. همينطور به تدريج دريافت كه در فاصله تقريبا هر 354 روز ( 12 ضربدر 5/29روز)، دوازده مرتبه حالات ماه در آسمان تكرار ميشود. روي اين اصل يك سال قمري را كه تقريبا 354 روز بود، به دوازده ماه قمري و يا يك سال شمسي را كه تقريبا 360 روز محاسبه كرده بود، به 12 ماه شمسي تقسيم كرد. بعدها چه در تقويم قمري و يا شمسي، سال بر اساس 12 ماه تثبيت و استوار شد.
در حقيقت ماه (The Moon) يك تقويم طبيعي (a natural calendar) براي تمام افراد بشر محسوب ميشود كه عموم مردم اعم از باسواد و يا بيسواد در هر نقطهاي از جهان كه باشند ميتوانند از اين تقويم طبيعي استفاده كنند.
گذشتگان فاصله زماني ميان دو رؤيت هلال را يك ماه ناميدند و چنانچه گفته شد چون در عرض يك سال تقريبا دوازدهبار رؤيت هلالت كرار ميشد، يكسال را دوازده ماه قرار دادند و براي متمايز كردن ماهها از يكديگر اقدام به نامگذاري هر يك از آنها كردند و اين نامگذاري در نزد ملتها بستگي به اعتقادات و فرهنگ آنها داشت. روميها از نام خدايان و قهرمانان خود كمك گرفتند. ايرانيان زرتشتي كه به فرشتگان دين خويش علاقهمند بودند، ماهها را به نام آنها ناميدند. اعراب نيز از عهد جاهليت بنا به خصوصيات اجتماعيشان كه در هر موسمي از سال، به اعمال خاصي اشتغال داشتند، بر حسب آن اعمال، ماهها را مشخص ميكردند. اقوام ترك آسياي مركزي و مردم تركستان و سُغد و خوارزم براي نامگذاري ماهها از نام حيوانات كمك گرفتند و بالاخره اهل نجوم از نام برجهاي آسماني كه هر يك مجموعهاي از ستارگان استو از قديم آنها را به حيوانات و يا موجوداتي زميني تشبيه كرده و براي هر يك اسمي قائل بودند و قرارگاه آنها را منطقه البروج ميگفتند بهره گرفتند. زمين در سير حركت انتقالي خويش به دور خورشيد، هر ماه از مقابل يكي از اين مجموعه ستارگان عبور كرده و يا به اصطلاح قدما در يكي از برجها قرار ميگيرد. در نتيجه به مرور زمان نام هر يك از آن برجها به ماههاي سال اطلاق شد.
از نظر نجومي چند نوع ماه و سال قمري داريم؟
با توجه به قراردادهاي موجود در ميان اقوام و ملل مختلف و اهل نجوم، بر اساس آغاز و پايان ماه و مدت حقيقي و نجومي آن، چند نوع «ماه» تعريف شده است كه در ادامه به سه نوع آن اشاره ميشود: ماه نجومي (Sidereal month): دوره تناوب يك دور گردش ماه به دور زمين نسبت به يك ستاره ثابت است كه مدت آن برابر با 32166/27 روز يا 27 روز و 7 ساعت و 43 دقيقه و 5/11 ثانيه است.
2 ـ ماه طبيعي يا هلالي (Synodic month): فاصله زماني بين دو رؤيت متوالي هلال ماه است كه مدت آن 53059/29 روز يا 29 روز و 12 ساعت و 44 دقيقه و 81/2 ثانيه به طول ميانجامد.
3 ـ ماه اصطلاحي يا قراردادي (Calendar month): آن است كه بدون توجه به وضع ماه در آسمان و طلوع و غروب آن، ايام سال را به دوازده بخش تقسيم كنيم و هر قسمت را يك ماه بناميم.
در اكثر گاهشماريهايي كه در حال حاضر در ميان ملل مختلف رواج دارد، طول ماههاي سال، تعداد روزهايي است كه طبق قرارداد، تعيين شده است و اصولا ارتباطي با مدت حركت ماه به دور زمين و يا مدت زماني كه خورشيد يكي از برجهاي دوازدهگانه منطقه البروج را ميپيمايد، ندارد. با اين وجود در بيشتر اديان آسماني، به خصوص در دين مبين اسلام، ماه قمري مورد توجه بوده و براي انجام فرايض ديني ملاك عمل قرار گرفته است.
4ـ سال قمري حقيقي (Real lunar year): سالي است كه در آن مدت زمان، دوازده رؤيت هلال ماه به طور كامل حساب شده باشد. با توجه به اينكه فاصله دو رؤيت هلال ماه، 29 روز و 12 ساعت و 44 دقيقه و 81/2 ثانيه است، لذا طول يك سال قمري حقيقي 367068/354 شبانهروز است.
5 ـ سال قمري اصطلاحي (Lunar calendar year): سالي است كه بدون در نظر گرفتن خرده ايام سال، پايان پذيرفتن دوازده ماه قمري را سال بناميم.
با توجه به انواع ماه و سال قمري گفته شده، چند نوع تقويم قمري خواهيم داشت؟
تقويم قمري بر دو نوع است: حسابي يا متوسط و حقيقي. فاصله متوسط دو رؤيت متوالي هلال ماه كه به آن ماه هلالي ميگويند 29 روز و 12 ساعت و 44 دقيقه و 81/2 ثانيه است، يا طول متوسط يك ماه قمري تقريبا برابر با 531/29 روز است. ماه هلالي از 26/29 تا 8/29 روز تغيير ميكند و عملا آنرا 29 يا 30 روز ميگيرند و مدت آن هرگز كمتر از 29 روز يا بيشتر از 30 روز نيست. منجمان طول ماههاي قمري را براي استفاده در گاهشماري و تسهيل در امر اندازهگيري زمان بر پايه ميانگين طول ماههاي قمري هلالي تعيين ميكنند كه ارتباط مستقيمي با رؤيت هلال ماه ندارد.
بر اين اساس ميتوان گفت در گاهشماري قمري حسابي يا متوسط در يك دوره 30 ساله در سالهاي خاصي كبيسه اعمال ميشود، و در آن ماهها يكي در ميان 29 و 30 روز است و در سالهاي كبيسه ماه ذيحجه 30 روز دارد. در هر دوره 30 ساله سالهاي 2، 5، 7، 10، 13، 15 (يا 16)، 18، 21، 24، 26، و 29 كبيسه و سالهاي ديگر عادي منظور ميشوند. بدين ترتيب در يك دوره 30 ساله، 11 سال كبيسه و 19 سال عادي هستند.
مهمترين مشخصه تقويم هجري قمري چيست؟
در تقويم قمري حقيقي مدت 12 بار رؤيت هلال ماه را يك سال مينامند، لذا طول متوسط يك سال قمري 354 روز و 8 ساعت و 48 دقيقه و 34 ثانيه يا حدودا 367 /354 روز است. گاهشماري رايج در ايران از نوع قمري حقيقي است.
يكي از ويژگيهاي تقويم هجري قمري، عدم تثبيت ماههاي آن در فصول سال است، چون يك سال قمري با يك سال شمسي تقريبا 11 روز (10 روز و 21 ساعت) اختلاف دارد و اين اختلاف سبب ميشود كه ماه محرم و ساير ماههاي قمري در فصول چهارگانه سال شمسي سير كنند، بنابراين برخلاف ساير تقويمها (ميلادي و هجري شمسي)، آغاز سال در تقويم هجري قمري با فصل خاصي از سال مطابقت ندارد، بطوري كه گاهي ماه مبارك رمضان در تابستان و يا زمستان و يا در ديگر فصلهاي سال قرار ميگيرد و به عبارتي در طول فصول سال سير ميكند و جابجا ميشود.
برخي عقيده دارند از زمان حضرت ابراهيم(ع)، اسامي ماههاي فعلي عربي در بين مردم حجاز و مكه معمول بوده و اعراب از آن زمان چهار ماه ذيقعده، ذيحجه، محرم و رجب را حرام ميشمردند و در اين چهار ماه از جنگ و خونريزي دست ميكشيدند. دشمني و كدورت را كنار ميگذاشتند و انجام اين اعمال را از گناهان كبيره ميشمردند و در نتيجه در سايه يحرمت اين ماهها بود كه در صلح و صفا و آرامش به سر ميبردند.
از آنجاييكه معيشت اكثريت اقوام عرب بدوي از غنايم جنگي و غارت و چپاول اموال تأمين ميشد، لذا در ماههاي حرام كه دست از اين قبيل كارها ميكشيدند در مضيقه قرار ميگرفتند، عليالخصوص چون سه ماه حرام پشت سر هم قرار گرفته بود و سه ماه پي در پي از غارت و چپاول محروم بودند، لذا اين امر از لحاظ معيشتي براي آنها خيلي سخت بود، بنابراين با بهانههايي ميخواستند اين ماههاي حرام را به نحوي جابجا كنند تا در ميان آنها فاصله برقرار شود. غير از اين مسأله كه تأثير كلي در زندگي روزمره آنها داشت، موضوع ديگر، زمان برگزاري حج بود.
قبايل مختلف عرب از نقاط مختلف عربستان در ماه ذيحجه هر سال براي برگزاري اعمال حج به مكه ميآمدند. صرفنظر از اجراي مراسم ديني و عبادي، موسوم حج فرصتي براي انجام مبادلات تجاري و بازرگاني اعراب نيز محسوب ميشد. با توجه به اينكه ماههاي قمري در فصول مختلف سال سير ميكنند، ماه ذيحجه نيز در فصل مشخصي از سال ثابت نميماند و با گذشت زمان موسم حج در فصول مختلف قرار ميگيرد. اين جابجايي و تغيير موسم حج زيانهايي به تجارت اعراب جاهلي وارد ميساخت، به طوريكه به موقع نميتوانستند به عرضه كالاها و محصولات تجاري خود بپردازند.
بدين علت بود كه اعراب نيز به اين فكر افتادند، مثل يهوديها و ساير اقوام كه توانسته بودند با به كاربردن روش كبيسه، ماههاي قمري را با سالهاي شمسي تطبيق دهند، آنان هم نوعي از كبيسه را در تقويمشان معمول دارند و در نتيجه موسم حج را در يكي از فصول كه مناسب و موافق با موسم تجارتشان است، ثابت نگه دارند و ضمنا جاي ماههاي حرام را نيز تغيير دهند.
لازمه اين كار آن بود كه به نحوي كمبود ايام سالهاي قمري را از سالهاي شمسي جبران كنند، تا ماههاي قمري در سال شمسي تثبيت شود. اين عمل؛ يعني تطبيق تقويم قمري اعراب با تقويم شمسي و ثابت نگهداشتن موسم حج در يك فصل مخصوص محتاج به آگاهيهاي لازم از علوم رياضي و نجوم بود. بنابر اين اعراب از يهوديان همسايه خود كه آشنايي به اصول كبيسه داشتند روش آن را آموختند و اصولي را كه براي اين مقصود به كار بردند، اصطلاحا «نسيء» گفتند.
اعراب دنياپرست جاهليت ميخواستند با بكار بردن نسيء، منافع مادي خود را تأمين كنند، ولي دين مبين اسلام كه مصالح اجتماعي مسلمانان و فلسفه خاص حج را اهم ميدانست، مانع انجام اين عمل شد و رؤيت هر هلال را آغاز ماه دانست و اهله قمر را ملاك تشخيص روزهاي ماه معرفي كرد و انجام عمل نسيء را در سال دهم هجري با نزول آيه 37 سوره ي مباركه توبه: «انما النسيء زياده في الكفر...: جز اين نيست كه جابجا كردن [ماههاي حرام] فزوني در كفر است...» ، منع فرمود و در آيه 36 سوره مباركه توبه تصريح شد كه شماره ماهها نزد خداوند، دوازده ماه است: «ان عده الشهور عندا... اثنا عشر شهراً فيكتابا... يوم خلقالسموات و الارض...: بدرستيكه شمار ماهها در نزد خدا، در كتاب خدا از آن روزي كه آسمانها و زمين را بيافريده، دوازده است.»
جمعه 5 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[مشاهده در: www.iqna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 271]
-
گوناگون
پربازدیدترینها