واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: راز ورزي با شخصيتهاي آسماني جام جم آنلاين: در آستانه بيستمين سالگرد غروب آفتاب جماران، حضرت امام خميني(قدس الله نفسه الزكيه) بررسي تاثير امام خميني در آفرينش آثار داستاني و انعكاس خورشيد پرفروغ آن پير عارف و روشن ضمير امري بجا و واجب است. بسياري معتقدند اگر در گوشهاي ديگر از جهان، انقلابي با ابعاد انقلاب اسلامي ايران رخ ميداد و شخصيتي چون امام راحل وجود داشت، در فاصله بسيار كمتر از 20 سال آثار ادبي و هنري كه بتواند معرفي كننده اين نهضت و اين شخصيت در ابعاد جهاني باشد بيشتر از آنچه ما در طول اين 20ساله شاهد آن بوديم، ارائه ميشد. واقعيت اين است كه نه تنها درباره زندگي و شخصيت امام راحل و ابعاد انقلاب اسلامي، بلكه در مورد بسياري از موضوعات مهم كه هويت عصر ما به شمار ميروند، دست ادبيات داستاني از آثار ماندگار خالي است. هويت ادبيات داستاني امام و انقلاب اسلامي: شايد از گذشته اين مصراع معروف را بارها شنيده باشيم كه گفتهاند: «تا ريشه در آب است اميد ثمري هست» اين مصراع كنايهاي است براي اين كه بدانيم، تا وقتي هويت و ريشههاي ما از سرچشمهاي پاك و گوارا سيراب ميشود ميتوانيم اميد به بالندگي و آيندهاي روشن داشته باشيم.اين اصل گرچه در همه عرصههاي تمدني داراي مصداق و عينيت است، اما جلوههاي رخ نمودن ابعاد آن در موضوعات فرهنگي و هنري بيشتر از ديگر زمينهها رخ مينمايد. به عبارت ديگر، در ساحت فرهنگ و ادبيات نيز مانند ساير زمينهها هويت مندي جريان و شخصيت آثار بر ساختار و مشخصات فني آن رجحان دارد. چه بسا بسياري از آثار كه با ظرافتهاي ساختاري به رشته تحرير درآمدهاند، اما به دليل عدم تناسب محتواي اثر با بايستههاي هويتي و بومي هيچگاه ماندگار نميشوند. حقيقتي كه درباره امام راحل،كمتر مورد توجه قرار ميگيرد اين است كه آن پير سفركرده عصاره فضائل ملت ايران در عصري است كه مردم ايشان را به رهبري خود برگزيدهاند. امام خميني، يك هويت و شخصيت فردي نيست. بلكه منتهاي آرزوهاي بلند ملتي است كه در سكوتي 300 ساله از زمان نادر شاه افشار تا انقلاب اسلامي هيچ افق روشني در عرصه هويت ملي خود نداشته و نقش حاشيهاي و منفعل خود را چون زخمي كهنه چند قرن بر پيكر خود احساس كرده است. امام، هم راهبر و هم فرزند ملت ايران است. فرزندي كه از فراسوي سكوت و خيزش و تجربه براي برخاستن، حرف دل و آواي سرخورده غرور تمدني 7000 ساله را زمزمه كرده است. بنابراين ميتوان انتظار داشت كه ادبيات براي گذر از تاريخ و هويت ملي خود چارهاي جز عبور از مسير شخصيت و نهضت امام ندارد. ادبيات اگر بخواهد به عنوان آيينه روزگار، تحليل مناسبي براي هويت ملي باشد ناگزير از شناخت و همنوايي با شخصيتي دارد كه خود گذرگاه تحول فكر،تمدن و انديشه روزگار معاصر و نسلهاي پس از خود شد. حرمت و قداست امام: با اين حال نميتوان از اين مساله عبور كرد كه نپرداختن نويسندگان به ابعاد شخصيتي امام راحل ناشي از عظمت روح بزرگ امام و علاقه و حرمتي است كه از سوي نويسندگان به ساحت آن عزيز سفركرده روا داشته ميشود. امير حسين فردي كه خود سه اثر داستاني در زمينه زندگيامام راحل براي سه قشر كودك، نوجوان و بزرگسال به رشته تحرير درآورده، اذعان ميكند: به هيچ روي نتوانستم اندكي از آن چه از امام ديده بودم و ميشناختم را در آثار خود منعكس نمايم. نويسنده كتاب روح الله معتقد است: «مقتضاي نوشتن داستان درباره زندگي هر فردي اين است كه او بتواند وارد لحظههاي خصوصي و زواياي پنهان او شود. بايد نويسنده امكان ورود به زمانهاي شك و دو دلي و ابعادي ژرف از انديشه وي را پيدا كند. چيزي كه لا اقل براي نويسندگان ما امكانش پيدا نشده و اين از بعد حرمت امام براي ماست. بعد ديگر مربوط به قداست آن روح ملكوتي است.من نويسنده بايد براي انتقال روح و انديشه امام بتوانم هرچند اندك، برخي از حالات ايشان را درك كنم تا توصيف واقعيتري داشته باشم، اما نه من و نه بسياري از نويسندگان پتانسيل و توانايي روحي پرواز با چنين روان بزرگي را نداريم.» تفاوتهاي غرب و شرق در تصويرسازي شخصيتها: موضوع نپرداختن داستاني شخصيتهاي بزرگ البته منحصر به امام امت نيست. امروزه بسياري از نامهاي ماندگار در كشورها هستند كه هيچ داستان تاثيرگذاري درباره آنان نوشته نشده است. ادبيات ما براي گذر از تاريخ و هويت ملي خود چارهاي جز عبور از مسيرشخصيت و نهضت امام خميني ندارداين معضل مشترك ادبيات ايران داراي يك ريشه بسيار مهم فرهنگي در حوزه علايق و سلايق مخاطبان است. نويسنده داستان ارميا كه اين كتاب را با مستندگونه و تصاويري از تشييع تاريخي امام راحل به پايان برده، موضوع نپرداختن داستاني براي امام را اينچنين روايت ميكند: «در اين گوشه از خاك كه ما زندگي ميكنيم،رازآلودگي شخصيتهاي بزرگ همواره لذت بخش تر از حل كردن مساله زندگي ايشان است.» وي در تبيين اين موضوع ميافزايد: «تفاوت راز و مساله، يك تفاوت تمدني است بين شرق و غرب. در غرب خيلي راحت مينشينند و فيلم شكسپير عاشق را بر اساس يك روايت از زندگي اين هنرمند ميسازند؛ ولي در ايران هيچ زماني دوست نداريم راز آميزي زندگي بزرگاني چون حافظ برطرف شود و اگر كسي مانند اسماعيل فصيح رمان پناه بر حافظ را بر اساس زندگي اين شاعر بزرگ مينويسد، استقبال خوبي نميشود. در مورد زندگي حضرت امام(ره) نيز بايد با توجه به (ضرورت رمزگشايي) از همين زواياي پنهان اين شخصيت استثنايي بايد سعي در نگارش يك داستان نمود وگرنه تبديل زندگي ايشان به يك زندگينامه داستاني كار لذتبخش و پر فايدهاي نيست. غفلت از عنصر تحقيق و عناصر نهضت امام: اگر در بسياري از آثار داستاني، تخيل و تجربه مهمترين سرمايه نويسنده محسوب ميشود، در آثار مرتبط با شخصيتهاي بزرگ و اتفاقات تاريخي، توجه به واقعيتها اصلي حياتي است. فيروز زنوزيجلالي ، برنده جايزه كتاب سال در همين زمينه معتقد است: «براي ورود به چنين عرصههايي نياز به تصوري خاص از موضوعات است. امروزه نويسندگان ما اكثرا با تصورعام يعني ديد و سوادي كه عامه مردم هم نسبت به موضوعات دارند به سراغ سوژهها ميروند. اين در حالي است كه نويسنده براي ورود به موضوع بايد با مطالعه و تحقيق بتواند به آنات جذاب براي داستان پردازي دست پيدا كند. از همين رو در زمينه امام راحل در عرصه رمان اثر موفقي جز سه ديدار مرحوم ابراهيمي، اثري به نظرم نميرسد.» امير حسين فردي نيز در اين زمينه تاكيد ميكند: «براي نزديك شدن به حالات امام و تحليل و تبيين منطقي وقايع و عملكرد ايشان، نويسنده بايد به مباني انديشه ايشان نزديك شود. وي بايد بداند تعبير امام از مفاهيمي كه از آن حرف ميزند چيست تا بتواند رفتار امام را به زبان داستان تركيببندي كند.» جايگاه امام در سرمايهگذاري فرهنگي: در عين حال نميتوان از ضرورت سرمايهگذاري براي آفرينش داستانهاي تاثيرگذار درباره انقلاب و امام راحل در شرايط ويژه ادبيات داستاني امروز غافل شد. مدير هيات اسلامي هنرمندان در اين زمينه با اشاره به تاثيرگذاري امام در دوران معاصر و انقلاب اسلامي و تكوين جامعه امروزي ميگويد: «فرهنگ و هنر قطعا نتوانسته ذره كوچكي از اين تلاشها را منعكس تا بتواند آثار فاخر و ارزشمندي را به زبان مشترك جهاني(هنر) عرضه كند.» سيد عليرضا سجادپور در همين زمينه نتيجه ميگيرد: يكي از راههاي توسعه چنين نگاهي اين است كه امام و نهضت امام به مقتضاي تاثير فراگيرشان در دنياي معاصر از وزن مناسب و شايستهاي در سياستگذاريهاي فرهنگي برخوردار باشند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 540]