واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > خاورمیانه - مسعود ادریسی میگوید: آینده پرونده ترور رفیق حریری را نمیتوان بدون در نظر گرفتن وضعیت ایران در منطقه مورد بررسی قرار داد. سعد حریری در تازه ترین اظهار نظر خود که پس از بروز درگیری هایی در بیروت صورت گرفت تاکید کرد که خواهان برپاشدن فتنه در لبنان نیست. با این همه او گفت که دادگاه بین المللی به زودی عدالت و حقیقت را مشخص خواهد کرد. این اظهارات درحالی بیان می شود که نخست وزیر لبنان هفته گذشته ناگهان به دمشق رفت و با بشار الاسد رئیس جمهور این کشور دیدار کرد. اخبار منتشره از دیروز نیز گویای این است که او مجددا به دیدار اسد خواهد رفت و دیدار دیگری نیز با سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله خواهد داشت که جمعه شب بار دیگر در سخنرانی مبسوطی مسائل مربوط به این کشور و توطئه های بیگانه را باز گو خواهد کرد. خبر درگفتگو با مسعود ادریسی کارشناس مسائل خاورمیانه و سفیر سابق کشورمان در بیروت این موضوع را بررسی کرده است. آیا هدف سفر سعد حریری تنها پاسخ به دعوت بشار اسد بود؟این دعوت میتواند ظاهر قضیه باشد.اما با توجه به اینکه سعد حریری به تازگی در سوریه بوده است، این سفر نمیتواند تنها در پاسخ به دعوت اسد باشد و قطعا موضوعات دیگری در این سفر فوری مورد بحث بوده است.محور بخشی از مذاکرات مربوط به پرونده ترور رفیق حریری است. با توجه به اهمیتی که این موضوع بعد از ارائه مدارک حسن نصرالله پیدا کرد،طبیعی است که یکی از محورهای مذاکره همین بحث روند دادگاه پرونده ترور حریری باشد.اما مسئله دیگری که نباید اهمیت آن را از نظر دور داشت، تحولاتی است که در جنوب لبنان در حال رخ دادن است. تجاوزاتی که اخیرا رژیم صهیونیستی به این بخش از لبنان داشته نیز یکی از محورهای مورد مذاکره میان طرفین بود. آیا احتمال شدت گرفتن بحران با توجه به تجاوزات اخیر رژیم صهیونیستی وجود دارد؟بعید میدانم که در حال حاضر جنگی در جنوب لبنان صورت گیرد.بیشتر این حملات تهدیداتی است که اسراییل با هدف وارد آوردن فشار بر دولت لبنان صورت میدهد تا شاید دولت حریری حمایت خود را از حزبالله کمتر کند. در حقیقت اسراییل به دنبال آنست تا در لبنان دودستگی ایجاد کند تا دولت و بخشی از مردم لبنان اعم از اهل تسنن و مسیحیت را از جریان مقاومت جدا کند. در صورتی که اسراییل بتواند به این هدف خود یعنی انشقاق میان قومیتهای مختلف لبنان و همچنین اختلاف دولت با حزب الله دست یابد، در آن صورت امکان حمله به لبنان فراهمتر خواهد بود. تا زمانی که این وضعیت فراهم نشود، بعید است که حملهای صورت گیرد. بسیاری بر این اعتقادند که سوریها تحت فشار آمریکا در حال فاصله گرفتن از ایران و مقاومت هستند،آیا این رفت و آمدهای دیپلماتیک با موضوع پرونده ترور حریری را باید در این راستا ارزیابی کرد؟سوریه تا پیش از اتهام به حزبالله در پرونده ترور حریری، مظنون و متهم ردیف اول پرونده ترور حریری بود.در حال حاضر از سوریه رفع اتهام شده و انگشت اتهام به سمت حزبالله نشانه رفته است. سوری ها از اینکه از آنها رفع اتهام شده، خوشحالنند و درصددند تا نقشی موثر در حل این بحران ایفا کنند. اما نوع تعاملات و مناسبات میان سوریه و حزب الله به گونهای است که دمشق تمایلی ندارد که جریان مقاومت در این پرونده متهم شناخته شود. بنابراین رایزنیها و ملاقاتهای دیپلماتیک میان طرفین را نباید در راستای فاصله گرفتن دمشق از جریان مقاومت ارزیابی کرد.دمشق به دنبال آنست که در صورت امکان و در صورتی که به منافع کشورش نیز خدشهای وارد نشود،بتواند حزبالله را از این اتهام دور کند. آیا دادگاه میتواند مدارک نصرالله را نپذیرد؟دادگاه نشان داده که مستقل نیست و نمیتواند مستقلا تصمیمگیری و نقشآفرینی کند و یک خط سیاسی را دنبال میکند که هدفش متهم کردن حزب الله دراین پرونده است. این احتمال وجود دارد که دادگاه بینالمللی برای مدتی مدارک حزب الله را مورد بررسی قرار دهد. شاید این مدارک رأی دادگاه را به تعویق بیندازد،اما روند حاکم گویای واقعیت دیگری است. مگر آنکه معاملات سیاسی میان همه طرفهای ذینفع رأی دادگاه را تغییر دهد. طی روزهای اخیر به کرات از تجهیز ارتش لبنان شنیدهایم و حتی ایران برای شرکت در این پروژه اعلام آمادگی کرد،با توجه به انصراف آمریکا، دولت لبنان هنوز موضع قاطع و روشنی در این خصوص اتخاذ نکرده است.آیا دولت سعد حریری ترجیح میدهد با مقاومت همکاری کند و یا به کمکهای غرب پاسخ دهد؟مسئولیت و تصمیمگیری مستقیم درباره فرماندهی ارتش در حوزه وظایف ریاستجمهوری لبنان است.در نهایت این رییسجمهور است که تصمیم میگیرد ارتش از سوی چه کسانی تجهیز شود و سلاح بخرد و دولت در حقیقت نقشی ثانویه را در این روند ایفا میکند.اما در مجموع لبنان با توجه به وضعیت بحرانیاش نیاز دارد که ارتش خود را تقویت کند. ارتش لبنان فاقد نیروی هوایی است،نیروی زمینی نیز بسیار ضعیف و تنها سلاحهای سبک در اختیار دارد و نیروی دریایی این کشور نیز تقریبا حرفی برای گفتن ندارد. با توجه به حضور دشمن قوی در مرز این کشور، طبیعی است که نیاز به تجهیز ارتش بیش از هر زمان دیگری احساس میشود. متأسفانه سیاستهای حاکم بر این کشور و نفوذ برخی از عوامل،به این کشور اجازه نداده تاکنون در راستای تجهیز بیشتر گام بردارد.لذا اگر زمینه ای فراهم شود تا این کشور بتواند ارتش خود را قوی کند،هر چند با کمکهای کشورهای مختلف طبیعی است که با استقبال همه طرفهای لبنانی روبرو خواهد شد. شما آینده لبنان را چگونه پیشبینی میکنید؟دولتی که در اسراییل روی کار است،ماهیتش ایجاد تشنج و درگیری در منطقه است. ولی در هر حال زمینه ایجاد این جنگ باید برای اسراییل آماده شده باشد.این واقعیت مهم را در نظر داشته باشیم که پرونده ترور حریری را نمیتوان از پرونده ایران جدا کرد. وضعیت ایران میتواند تأثیر زیادی بر اوضاع و معادلات منطقه داشته باشد. به اعتقاد من اوضاع منطقه تا حد زیادی به وضعیت و منافع ایران گره خورده و باید منتظر بود و دید ایران در آینده چه وضعیتی خواهد داشت. اگر اسراییل و غرب به دنبال وارد آوردن ضربه نظامی به ایران باشند،طبیعی است که قبل از اقدام به چنین کاری لازم است که بازوها و دوستان ایران در منطقه را تضعیف و یا نابود کنند.دراین صورت این مسئله شاید بتواند زمینههای درگیری میان حزب الله و اسراییل را به دنبال داشته باشد.ولی اگر سیاست این نباشد و غرب بخواهد از راههای دیگری بر ایران فشار بیاورد،طبیعی است که در لبنان هم احتمال درگیری ضعیف خواهد شد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 385]