تبلیغات
تبلیغات متنی
آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
بهترین دکتر پروتز سینه در تهران
محبوبترینها
راهنمای انتخاب شرکتهای معتبر باربری برای حمل مایعات در ایران
چگونه اینورتر های صنعتی را عیب یابی و تعمیر کنیم؟
جاهای دیدنی قشم در شب که نباید از دست بدهید
سیگنال سهام چیست؟ مزایا و معایب استفاده از سیگنال خرید و فروش سهم
کاغذ دیواری از کجا بخرم؟ راهنمای جامع خرید کاغذ دیواری با کیفیت و قیمت مناسب
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
بهترین ماساژورهای برقی برای دیسک کمر در بازار ایران
آفریقای جنوبی چگونه کشوری است؟
بهترین فروشگاه اینترنتی خرید کتاب زبان آلمانی: پیک زبان
با این روش ساده، فروش خود را چند برابر کنید (تستشده و 100٪ عملی)
خصوصیات نگین و سنگ های قیمتی از نگاه اسلام
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1866191461


سیل پاکستان را آبستن تغییرات سیاسی کرده است
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: بین الملل > آسیای میانه و قفقاز - کارشناسان حاضر در میزگرد خبر با موضوع" پاکستان بعد از سیل" از احتمال روی کار آمدن دولت نظامی در پاکستان خبر دادند و این کشور را آبستن حوادثی پیشبینی نشده دانستند. زهرا خدایی سیل ویرانگر اخیر در پاکستان که منجر به کشته و زخمی شدن بیش از دو هزار نفر و بیخانمان شدن 20 میلیون نفر شد، جدای از تبعات و پیامدهای اجتماعی، با توجه به ناکارآمدی دولت در مدیریت صحیح بحران، آینده سیاسی این کشور را نیز تحت تأثیر قرار داده است.در گفتگوی زیر با اقایان محسن روحی صفت، معاون پیشین سفیر ایران در پاکستان،معاون امور اکو و هومن دولتی کارشناس آسیای میانه و قفقاز به تحلیل و بررسی آینده سیاسی پاکستان بعد از سیل پرداخته ایم. درهمه کشورها حوادث طبیعی روی می دهد. سیل، زلزله، آتش فشان، آتش سوزی در جنگل ها اما دولت ها فلج نمی شوند. به نطر می رسد که سیل پاکستان دولت این کشور را فلج کرده است. انگار که هیچ وقت قرار نبوده سیلی در این کشور بیاید و یا گویی هیچ تمهیدی برای چنین روزی صورت نگرفته بوده حال آنکه همه می دانیم پاکستان کشوری است که بخش های زیادی از آن در منطقه ای قرار گرفته که مستعد ریزش باران های سیل آسایی موسمی است. به نظر شما چگونه پاکستان با سیل غافلگیر شد؟ محسن روحیصفت:سیل اخیر پاکستان مهمترین حادثه در طول 80 سال اخیر بود. چون پاکستان به لحاظ سدسازی کشور ضعیفی است. سیل در پاکستان هر ساله به دلیل نبود سد و زیرساختهای لازم اتفاق میافتد. همین مسئله از مشکلات اساسی پاکستان است.علت این ضعف عدم تأمین مالی و یا کمبود تخصص نیست، بلکه اختلافات قومی و مذهبی و در پارهای از مواقع عدم شکلگیری دولت-ملت و نبود هویت ملی است. بیش از 40 سال است که پاکستان همچنان درگیر ساخت سدی است که کالابا نام دارد و هنوز مردم و دولت پاکستان نتوانستهاند درباره این موضوع به توافق برسند و در واقع عدم احداث این سد موجب سیل اخیر شد.اگر این سد احداث شده بود، مطمئنا چنین حادثهای برای پاکستان اتفاق نمیافتاد.محل احداث این سد حدفاصل بین سه ایالت سند، پنجاب و پختونخواه است. خانها و مردم ایالت پختونخواه بر این اعتقادند که در صورت احداث سد، بخش قابل توجهی از زمینهای زراعی زیر آب میرود و پنجابی ها هم بر این باورند که این سد مشکلات کمبود آب را برای آنها به همراه خواهد آورد. لذا ساکنان این سه ایالت توافق لازم برای احداث این سد را ندارند.از سویی اقتدار لازم از سوی حکومت در هیچ دورهای در پاکستان وجود نداشته است.یک سال پیش از پایان حکومت مشرف، وی تجهیزات لازم را برای ساخت سد به این منطقه داد اما عمر دولتش کفاف نداد تا این پروژه را به اتمام برساند. هومن دولتی: دولت زرداری از ابتدا دولتی بود که در بحران شکل گرفت و همچنان نیز با بحران های درون حزبی و برون حزبی مواجه است. از بیرون نیز مشکلات عدیده ای پاکستان را به خود مشغول کرده است که بسیاری از آنها ریشه دار و سابقه دارند.در چنین شرایطی سیل صرفا وضعیت زرداری و دولت او را سخت تر و پیچیده تر کرده است مضاف بر اینکه هیچ امادگی قبلی برای رویارویی با این وضعیت در این کشور وجود نداشت. روزهای سخت در انتظار پاکستان است و قطعا دولت زمان زیادی را برای به دست گرفتن کنترل امور و خدمات رسانی به مصیبت زدگان نیاز دارد که مشخص نیست به آن دست پیدا کند. سیل به مردم خسارات زیادی وارد کرده است که قابل احصاء نیست آیا این خسارات ممکن است به ساختار سیاسی این کشور هم تسری پیدا کند؟ روحیصفت:عدم مدیریت صحیح بحران زمینه کاهش اعتماد مردم نسبت به دولت را فراهم آورده است.اگر دولت این حادثه را خوب مدیریت کند،امتیاز خوبی برایش خواهد بود.در غیر اینصورت بیاعتمادی در میان مردم گسترش مییابد. این بیاعتمادی زمانی که در لایههای حزب تسری یابد آنها میتوانند از این موضوع در جهت قدرتگیری استفاده کنند و درنهایت جابجایی قدرت را صورت میدهند.نکته کلیدی دیگر آنکه سیل تنها معضل پاکستان نیست. این کشور با چالشهای متعددی روبروست از جمله: تروریسم و حملات انتحاری،بحران اقتصادی و نداشتن ذخیره ارزی برای مقابله با حوادث غیرمترقبه، حضور آمریکا در مرز و حملات هوایی نیروهای نظامی در مناطق قبایلی، درگیریهای موجود در ساختار سیاسی بین قوه قضاییه و دولت از جمله جنبش قوم مهاجر در ایالت سند با دولت. همه این چالشها میتواند به مثابه یک حادثه دولت مرکزی را در شرایط کنونی مورد تهدید قرار دهد.مجموع این عوامل در این شرایط وضعیت فوقالعادهای را در این کشور ایجاد کرده است.لذا هر گونه تغییر و تحول در مدیریت سیاسی پاکستان در شرایط فعلی محتمل است. دولتی: اصولا پاکستان مشکلات عدیدهای در اداره کشور دارد، یعنی ساختار داخلی در حال حاضر ملغمهای از چندین نوع تفکر است که حکومت دمکراتیک نوع خودش را در این کشور به وجود آورده است.نفوذ ارتش در حکومت و ساختار آن غیرقابل انکار است.سیل اخیر میتواند بهانهای برای تغییر باشد.ولی نکته مهم موضوع طالبان است.طالبان را نباید به عنوان پدیدهای مجزا از مردم در نظر گرفت.آنها درصدی از جامعه هستند که میتوانند به وجودآورنده تحولات زیادی باشند. یعنی باید شاهد فروپاشی دولت پاکستان باشیم؟ هومن دولتی: سیل اخیر میتواند در درازمدت بر روی دولت تأثیر بگذارد.ضمن اینکه دولت زرداری از ابتدا دولت باثباتی نبود و این مسائل به راحتی می تواند پایه های حکومتی آن را بلرزاند. این احتمال وجود دارد که در آینده شاهد قدرت گرفتن نظامیان در این کشور باشیم.با توجه به تحرکات اخیر پرویز مشرف شاید در آینده شاهد ورود مجدد وی به عرصه سیاسی این کشور باشیم.برخی نیز ورود مجدد نواز شریف را محتمل میدانند. هر چند عربستان از روی کارآمدن وی حمایت میکند ، اما او فاقد حمایت جامعه جهانی است. روحیصفت : به نظر من هنوز شرایطی که موجودیت دولت را به خطر بیندازد پیش نیامده یعنی هنوز فرصت برای اداره امور باقی است. اما شواهد و قرائن از این واقعیت حکایت دارد که اتفاقات بد در راهست. ناآرامیهای اخیری که شاهد آن بودیم از جمله درگیرهای قوم مهاجر و ناحیه بلوچستان، پیش زمینهای برای بروز یک اتفاق مهم و بزرگتر خواهد بود.این وقایع میتواند دولت را تحت تأثیر قرار دهد.اخیرا نیز شاهد تحرکاتی از سوی ارتش نیز بودیم و به همین دلیل برخی بر این اعتقادند که عمر دولت فعلی رو به پایان است. لذا تحولات آتی را باید به چند دسته تقسیم کرد: برخی بر این اعتقادند که زمینه برای وارد شدن ارتش به قدرت فراهم شده است. دسته دوم بر این اعتقادند که تحولات داخلی پاکستان بیشتر حزبی است یعنی در داخل "حزب مردم "جایجاییهایی در حال صورت گرفتن است. این احتمال وجود دارد که گیلانی، دیگر نتواند نخستوزیر پاکستان و نماینده حزب مردم در پارلمان باشد و بلاول پسر بینظیر بوتو جای وی را بگیرد.ملاقات چند روز پیش گیلانی و کیانی نیز ظاهرا حکایت از این واقعیت دارد که این تحولات چندان مورد اعتراض ارتش هم واقع نشود.از سوی دیگر،تا چند روز آینده شاهزاده مقرن به اسلامآباد وارد میشود.ورود مقرن به پاکستان هر بار این کشور را دستخوش تحولات زیادی میکند. ورود شاهزاده مقرن به عربستان در این وضعیت چه معنایی میتواند داشته باشد؟عربستان همواره نقش مهمی در تحولات پاکستان داشته است. شاهزاده مقرن به خاندان نواز شریف نزدیکی زیادی دارد. در مدتی که نواز شریف در عربستان تبعید بود این شاهزاده مقرن بود که از وی حمایت و زمینههای بازگشت شریف را به پاکستان فراهم آورد.بر این اساس باید شاهد تحولات سیاسی مهمی در داخل پاکستان باشیم. گیلانی نیز در آخرین اظهارنظرهای خود اعلام کرده که از هر گونه تغییر و تحول از طریق پارلمان استقبال میکند به شرط آنکه این تغییر و تحول از طریق عوامل غیرسیاسی نباشد. آیا این اظهارنظر گیلانی به معنای اقرار به ناتوانی دولت نیست؟ روحیصفت : همینطور است.به عبارتی دولت در جریان واقعیات است و میداند که تغییر و تحولات و تلاشهایی در جریان است تا دولت از طریق غیرسیاسی تغییر کند. جامعه پاکستان در حال حاضر به دلیل سیل مستعد یک تغییر و تحول بزرگ سیاسی است.این تحولات تنها در حوزه سیاسی نیست، وسعت خرابیها و سخت بودن شرایط زندگی مزید بر علت است. قیمت بنزین در پاکستان بالا و بعضا در برخی از ایالات از جمله پنجاب و بلوچستان نایاب است. همین وضعیت میتواند تغییرات سیاسی را سرعت بخشد. مجمع عمومی سازمان ملل امسال با موضوع سیل پاکستان برگزار میشود. این در حالی است که کمکهای جامعه جهانی برای آسیبدیدگان این فاجعه چندان قابل توجه نبوده است.آیا این مسئله حکایت از عدم اعتماد جهان به مشروعیت و مقبولیت دولت پاکستان است و اگر اینچنین است، راهکار چیست؟ روحیصفت: آنچه که از سوی دولت پاکستان به عنوان خسارت اعلام شد،حدود 40 میلیارد دلار بوده است و کمکی که برای بازسازی این کشور جمع شده، بسیار ناچیز است.به طور طبیعی بخشی از این کمکها در سوء مدیریت از بین میرود.خصوصا در کشوری که بر طبق آمارهای جهانی در ردههای اول حکومتهای فاسد به لحاظ اداری قرار دارد. آنچه مسلم است پاکستان نتوانسته بر این مشکل غلبه کند.لذا این مسئله تأثیر دامنهداری بر این کشور خواهد گذاشت. از سویی جامعه جهانی هم چندان جدی و مصر در این موضوعات نیست.مثلا آمریکا در موضوعاتی که به سود و منفعتش است، وارد عمل میشود.در مقطعی مبارزه با تروریسم از اولویتهای مهم آمریکا در پاکستان بود اما در حال حاضر هدف آنها مدیریت این بحران است.به عبارتی آمریکا به این نتیجه رسیده که با مدیریت بحران بهتر به منافع خود دست مییابد تا اینکه اصل بحران را از میان بردارد.این واقعیت را نیز به خاطر داشته باشیم که منافع کشورهای بزرگ در راستای ایجاد یک پاکستان قوی و باثبات نیست. دولتی: هم مشکلات به فساد مالی و کمک نکردن از سوی جامعه جهانی باز نمی گردد. دولت پاکستان در برخی از نواحی اساسا قدرت حاکمیت ندارد.چون هنوز دولت-ملت در این نواحی شکل نگرفته است. حاکمیت نداشتن دولت در این مناطق سبب هرز رفتن همان دارایی ها و بضاعت های موجود می شود. در صورتیکه دولت همه داشته هایش را در اختیار داشت می توانست قدرت مانور بیشتری داشته باشد. از سوی دیگر پاکستان سالهاست که درگیر جنگ سرد و رقابت با هند است. یعنی این موضوع در پاکستان به عنوان اولویت مهم شناخته میشود. بر همین اساس همه بودجه و اعتباراتی که باید صرف آبادانی و بهسازی این کشور می شد یا بشود، همواره در مسیر نظامی قرار گرفته و در این راه صرف شده است. این موارد در کنار فساد مالی گسترده که به آن اشاره شد سبب شده تا حجم کمک ها ناچیز شود و آن میزان از کمک نیز به مسیرهای دیگر سوق داده شود و یا در جریان سوء مدیریت و نداشتن اختیارات لازم حکومتی تلف شده و از بین برود. گذشتگان نیز با همین دلایل همواره به سایر نیازهای اولیه این کشور بی توجه بوده اند و حالا اثرات این بی توجهی ها در حال نمودار شدن است. موضوع صلب الاختیار بودن دولت حتی در عملکرد خودسرانه سازمانهای غیردولتی در امدادرسانی به سیلزدگان مشهود است و گویا دولت از این موضوع ابراز ناراحتی کرده و بر این اعتقاد است که اگر تصدی این مسئله به دولت واگذار شود،بهتر از عهده آن برمیآید..... روحیصفت: به طور طبیعی وقتی کمکها از کانالهای مختلف به دست گروهها میرسد،همین گروهها نفوذ خود را در آن حوزه افزایش میدهند آن هم در حالی که هیچ دولتی حاضر به کاهش نفوذ در کشورش نیست. لذا این موضعگیری از سوی دولت که خواهان حفظ نفوذش در کشور است، طبیعی است. از سویی توزیع این کمکها از سوی این گروهها خود میتواند زمینههای بیثباتی را در پاکستان فراهم آورد. دولتی: در عین حال این سازمان ها نیز دلایلی اقامه می کنند و ادعا می کنند که دولت در ارسال کمک هابه مصیبت زدگان ناتوان است و بیم آن دارند که دخل و تصرفی در آن ها بشود. در مجمموع همه این موارد نشان از این دارد که سازماندهی دولت در مسئله ضعیف است. دست کم دولت باید بتواند کلیات دریافت کمک ها و نحوه توزیع آنها توسط سازمان های غیر دولتی را سازماندهی کند. نگرانی دیگری که وجود دارد آینده تسلیحات هسته ای پاکستان است. هندی ها خیلی به این موضوع اهمیت می دهند؟ اگر سیل آینده سیاسی اسلام آباد را به چالش جدی بکشاند ممکن است این تسلیحات نیز به یک تهدید بزرگ برای منطقه تبدیل شوند؟ خصوصااینکه این روزها دولت پاکستان همچنان سرگرم مذاکره با مقامات چینی در خصوص احداث نیروگاهی است که آمریکا بارها با آن مخالفت کرده بود روحیصفت : رابطه هستهای پاکستان با چین به نیم قرن گذشته باز میگردد.در اثر حملات 11 سپتامبر این رابطه متوقف شد و در زمانی که بینظیر بوتو وارد پاکستان شد و مشرف کنار رفت آمریکا فشار بیشتری بر پاکستان آورد تا این کشور همراهی بیشتری با آمریکا در زمینه مبارزه با تروریسم به عمل آورد. در مقابل پاکیها ازآمریکا امتیاز بیشتری برای این خدمت درخواست کردند. با این عنوان که همچنانکه هند از توان هستهای برخوردار است،پاکستان نیز بتواند به فعالیتهای هستهای غیرنظامی خود برای تولید برق ادامه دهد. در همین چهارچوب پاکستان در حال مذاکره با چین و فرانسه در خصوص احداث نیروگاه است. دولتی: فعالیت هستهای بخشی از محور اصلی سیاست خارجی پاکستان است و این محوریت به همکاریهای هند با سایر کشورها در حوزه فعالیت هستهای باز میگردد.پاکستان در تلاش است در بعضی مقاطع با هماهنگی کشورهای دیگر چین را به سمت خود کشیده و آن را از هند دور کند تا بتواند به هدف دیگر خود یعنی تشدید اختلافات مرزی بین دو کشور دامن بزند. چون اگر پاکستان بتواند هند را درگیر مسائل مرزی و منطقهای با چین کند، این مسئله به نفع پاکستان خواهد بود.آنچه مسلم است تأثیر اختلافات پاکستان و هند در سیاست خارجی این کشور بسیار مشهود است. روحیصفت: اما از این زاویه که هندی ها حساسیت زیادی دارند بله، باید گفت بعد از تحولات سیاسی اخیر، هندیها احساس میکنند که متضرر شدهاند. به این دلیل که قبل از این تحولات محور تکیه آمریکا در منطقه هند بوده و پاکستان تبعی از روابط هند و پاکستان بود.ولی اخیرا آمریکاییها به پاکستان تکیه و توجه بیشتری به این کشور دارند و به همین نسبت مجبورند که امتیاز بیشتری به پاکستان بدهند.این همکاری استراتژیک میان پاکستان و آمریکا موجب نگرانی هند شده است. دولتی: حساسیت هند نسبت به پاکستان موضوعی امروزی نیست و به همان روزهای اول پیدایش این کشور باز می گردد که با هسته ای شدن پاکستان افزایش زیادی بافته است. از ابتدای شکلگیری پاکستان،هند بیشتر با حالت تهاجمی با پاکستان روبرو بوده است.با این همه اولین جنگی که میان این دو کشور صورت میگیرد با تجاوز قبائل پشتون پاکستان بوده است. این حساسیت البته دو طرفه است در واقع هند نیز به دغدغه اصلی پاکستان تبدیل شده است. اگر نگاهی به کتاب "در خط آتش"مشرف بیندازیم درمییابیم که سراسر نگرانیهای وی، مقابله نظامی با هند است. اما اینکه سیل تهدیدی برای تسلیحات هسته ای پاکستان باشد باید گفت موضوع بعیدی است. این تسلیحات با ضریب امنیتی بسیار بالایی حفاظت می شوند. ناکارآمدی دولت در مدیریت سیل محرز است اما چرا خود مردم این کشور به جای همدردی و همیاری با یکدیگر همچنان به اختلافات قومی و مذهبی توجه می کنند و شاهد هستیم که برغم خسارات گستردهای که سیل در پاکستان به جای گذاشته، این کشور همچنان دستخوش درگیریهای قومی و قبیله و تفکرات افراطی است. روحیصفت :وقتی حکومت مرکزی بر اثر مشکلات ضعیف میشود.اعتماد از میان میرود و در نتیجه افرادی که خارج از دولت و حکومت هستند،نفود و قدرت آنها افزوده میشود.در این میان زمانی که احساس ملیگرایانه مردم بروز میکند،دولت مرکزی نمیتواند آن را کنترل کند.لذا ناآرامیها به خشونت کشیده میشود.پاکستان در خصوص توزیع کمکها نیز در بسیاری از مناطق با همین معضل روبرو بوده است.از آنجایی که حکومت درگیر موضوعات دیگری است،نمیتواند به مسئولیتهای انتظامی خود عمل کند.در واقع بخش مهمی از اختلافات قومی و مذهبی را باید به دلیل سوء مدیریت این اختلافات مربوط دانست. در واقع مدیریت سیاسی و فرهنگی و اجتماعی میتواند مانع از تبدیل شدن این اختلافات به چالش شود و بوسیله راههای دمکراتیک ،مردمسالاری، گفتگو و تبلیغ بردباری مذهبی با آن روبرو شود.متأسفانه در پاکستان بردباری و تحمل مذهبی در میان مردم کم است.اما در هند این بردباری بیشتر است. دولتی: من پاکستان را به پازلی به هم چسبیده تشبیه میکنم که تبدیل به یک کشور شده است. بین قسمتهای مختلف این پازل همگونی وجود ندارد. جدای از اختلافات قومی، همخوانی نداشتن میان قسمتهای مختلف این کشور بحرانهای زیادی را سبب شده است.گرفتاریهای امروز پاکستان ناشی از همین ناهمگونیهاست. تضاد فرهنگی میان بخشهای مختلف این کشور بسیار مشهود است.تفکری که در ابتدا محمدعلی جناح برای پاکستان طراحی کرد،متأسفانه با درگذشت وی از بین رفت.جناح در واقع توانست این افتخار را برای خود در تاریخ ثبت کند که هویت،ملت و کشوری را بر اساس جغرافیای سیاسی بنا نهد،اتفاقی که کمتر در طول تاریخ میافتد.اما یکسال بعد از درگذشت جناح ، تفکرات وی از بین رفت.اما هند بعد از آن این ظرفیت را در خود داشت که شخصیتهایی همچون گاندی و نهرو را در خود پرورش دهد.البته این نکته را نیز فراموش نکنیم که هند نیز در برخی اوقات با ناآرامیهایی در گجرات و آسام روبروست. سیل مهیب افغانستان چه تأثیراتی را میتواند بر کشورهای همسایه همچون ایران و افغانستان و جاری شدن جمعیت آواره به این کشورها داشته باشد؟روحیصفت:در وهله اول باید از مردم دلسوز ایران که در روز همبستگی با ملت پاکستان صادقانه، گسترده و بیشائبه به مردم سیلزده پاکستان کمک کردند،تشکر و قدردانی کرد.در خصوص تأثیرات این واقعه باید گفت که نمیتوان شاهد برافروخته شدن آتشی در کشور مسلمان همسایه باشیم و در مقابل بی تفاوت باقی بمانیم.به طور طبیعی باید شریک غم سرنوشت پاکستانیها باشیم.تنها نگرانی موجود سرایت و انتقال بیماریهای مسری به داخل مرزهایمان است.باید نظارت بیشتری صورت گیرد تا این بیماریها به خانه ما سرایت نکند.تصور نمیکنم که مهاجرتی به داخل مرزهای ایران صورت بگیرد، هرچند مطلعم که مسئولین ایران برای شرایط خاص هرگونه آمادگی لازم را تمهید کرده اند. دولتی: این وضعیت در خصوص افغانستان متفاوت است.مرزهای افغانستان و پاکستان در ناحیه پشتونستان حالت مرز را ندارد.روزانه جمعیت قابل توجهی در حال ورود و خروج به این ناحیه هستند و اصلا مرز و پاسپورتی در کار نیست. مشکلی که در حال حاضر افغانستان نگران آنست این است افرادی که در این ناحیه سکونت دارند با توجه به سیل اخیر در حال بازگشت به افغانستان هستند و این موضوع میتواند باری برای افغانستان باشد. مسئله مهم دیگری که افغانستان با آن روبروست، اینست که بخش عمدهای از مناسبات اقتصادی و کالاهای تجاری افغانستان از پاکستان عبور میکند و وارد این کشور میشود.همین مسئله بر وضعیت اقتصادی دو کشور تأثیر گذاشته است و خصوصا افغانستان با معضلات قابل توجهی روبرو شده است. مثلا قیمت آرد در حال حاضر در افغانستان به یک و نیم برابر قیمت قبلی رسیده و در واقع این سیل به نوعی افغانها را نیز در مضیقه اقتصادی قرار داده است. پیشبینی شما از آینده سیاسی پاکستان بعد از سیل چیست؟روحیصفت:آینده سیاسی پاکستان تا حدود زیادی با وضعیت سیاسی جهان و منطقه تنیده شده است. حتی میتوان گفت که وضعیت سیاسی دو کشور پاکستان و افغانستان متأثر از تحولات ایران نیز هست.اینکه ایران در عرصه جهانی چه وضعیتی دارد و ارتباطش با کشورهای بزرگ دنیا به چه شکلی است در این معادله تأثیرگذار خواهد بود.سیل اخیر تغییرو تحولاتی که در کل منطقه در راه است را سرعت میبخشد و در این میان طرفهایی که به دنبال تغییر و تحول هستند،با این سیل بهتر میتوانند اهداف خود را در منطقه پیش ببرند.از آنجایی که ثبات در افغانستان و پاکستان همواره از اهداف مهم ایران بوده،کشورمان به دنبال کمک به پاکستان است تا این کشور ثبات خود را بازیابد.اما براساس قرائنی که دیده میشود پاکستان و افغانستان آبستن تحولات زیادی هستند. دولتی: پاکستان همیشه نگران رقابت و تنش با هند بوده است.همیشه مشکل خط دیورند را با افغانستان داشته و همواره نگران روی کار آمدن دولتی قدرتمند در افغانستان است که خط دیورند را مطالبه کند.ازآنجایی که محورهای سیاست خارجی در پاکستان مشخص است، تغییر سیستمهای دولتی این اهداف را تغییر نمیدهد. هر چند مسیر عوض میشود اما هدف یکی است.در خصوص آینده سیاسی پاکستان نیز باید بگویم که نقش ارتش در تحولات سیاسی پاکستان بیشتر خواهد شد.ضمن اینکه غرب در حال حاضر به ثبات در این کشور نیاز دارد و زرداری نشان داده که ایدهآل آمریکا برای تأمین منافع نیست و تغییر محسوس است. به نظر شما اگر نظامیان روی کار بیایند بهتر از سیاستمداران کشور را اداره خواهند کرد؟دولتی: اگر نگاهی به روند تغییرات دولت در پاکستان بیندازیم، درمییابیم که آمریکا در زمان مشرف که وارد پاکستان شد دریافت که در این منطقه با چالشهای جدی روبروست لذا به این فکر افتاد که چگونه میتواند با اعمال تغییرات مسئولیت را بر گردن نیروهای بومی و محلی بیندازد. آمریکا این سیستم را در پاکستان به اجرا گذاشت. به عبارتی آمریکا وارد مناطق قبائلی شده در حالیکه مشرف در مقابل این اقدام آمریکا مقاومت میکرد.آمریکا همین سیستم را در افغانستان پیش گرفت. آمریکا تلاش کرد با تغییر نتایج انتخاباتی در افغانستان و روی کارآوردن دکتر عبدالله همه تقصیرها متوجه کرزی شود و وانمود کند که شکست نیروهای آمریکایی در افغانستان به دلیل عملکرد کرزی است.اما در افغانستان موفق نشد. حالا این همگونی بین افغانستان و پاکستان صورت نگرفته است .دولتی در افغانستان روی کار است مطابق با امیال دولت آمریکا نیست. بالعکس در پاکستان این اتفاق افتاد.در حال حاضر آمریکا دوباره درصدد ایجاد این توازن در منطقه است.کرزی سه سال دیگر رییسجمهور است. لذا این هماهنگی باید میان افغانستان و پاکستان وجود داشته باشد.آمریکا به این نتیجه رسیده که کنار رفتن مشرف به خواستههای آمریکاییها نیز ضربه زد.با روی کار آمدن دولتی نظامی هم منافع آمریکا تأمین خواهد شد و هم امنیت نسبی در این کشور برقرار میشود. روحی صفت: حضور ارتش در پاکستان ،ثبات را در کشور افزایش میدهد و این ثبات هم به نفع مردم و همسایگان است.تجربه دولت مشرف نشان داده که وی در دوران حکومتش گروههای شبهنظامی را برچید و امنیت نسبی را در این کشور برقرار کرد.قدرتهای نظامی در این کشور بهتر توانستهاند امنیت را برقرار کنند.مسئله مهم دیگری که دو کشور را تهدید میکند اینست که آمریکا اگر سیاستهایش در منطقه شکست بخورد ممکن است که منطقه را به یک فاجعه بکشاند.آن هم با توجه به اینکه سرنوشت دو کشور پاکستان و افغانستان به هم گره خورده است.از سویی این نگرانی وجود دارد که آمریکایی ها در مقابل برآورده نشدن خواستههایشان دست به اقدامات تخریبکنندهای بزنند که موجب ضرر و زیان و جداییطلبی و تجزیهطلبی و یا حوادث نظامی شود. آمریکا از روی کار آمدن نظامیان حمایت می کند؟هر کاری نیاز به زمینههایی دارد. وقتی زمینه ها ایجاد شد قدرتهای دیگر نیز در جهت منافع خود عمل میکنند، سیل میتواند زمینههای تغییر و تحولات زیادی را در این کشور به وجود بیاورد.اینکه آمریکا از یک حکومت نظامی حمایت کند، مسئله قریب و نزدیکی نیست، ولی این روند ممکن است در صورت ناکارآمدی دولت و افزایش جدال بین احزاب سیاسی و جنبشهای قومی به سمتی پیش برود که به یک خواسته عمومی و مردمی تبدیل شود و آمریکا هم از این مسئله حمایت میکند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 324]
صفحات پیشنهادی
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
شرايط امروز زمينه اي براي صف بندي جديد نيروهاي سياسي است.بعد از هر انتخاباتي شاهد تغيير محسوس در صف بندي ها هستيم اما به نظر مي آيد هيچکدام از تحولات سياسي در ... از جريان معترض بود،سيل اتهامات و قرينه سازي ها و تلاش براي شبيه سازي حرکت ها ي ... پذيرد و اين درخواست را به مجلس پاكستان تقديم كرده تا آنها تصميم بگيرند. ...
شرايط امروز زمينه اي براي صف بندي جديد نيروهاي سياسي است.بعد از هر انتخاباتي شاهد تغيير محسوس در صف بندي ها هستيم اما به نظر مي آيد هيچکدام از تحولات سياسي در ... از جريان معترض بود،سيل اتهامات و قرينه سازي ها و تلاش براي شبيه سازي حرکت ها ي ... پذيرد و اين درخواست را به مجلس پاكستان تقديم كرده تا آنها تصميم بگيرند. ...
با باورهاي مختلف مردم ايران آشنا شويد (1)
... دور افتاده غرب پاکستان را در بر مي گيرد، سکونـتگاه طبـيـعـي بلوچهاست. .... نكته مهمي كه قابل ذكر است آن كه پديده خشكسالي يا سيل يا سرمازدگي و يا حركت مواد معلق ... شاهد تحقق اتحادیه اروپا هستیم و به این ترتیب حتی مرزهای سیاسی را نیز در میان خود ... اگر زن آبستن در خواب ببيند كه دستمال پيدا كرده يا به پيشاني بسته ويا مهره ...
... دور افتاده غرب پاکستان را در بر مي گيرد، سکونـتگاه طبـيـعـي بلوچهاست. .... نكته مهمي كه قابل ذكر است آن كه پديده خشكسالي يا سيل يا سرمازدگي و يا حركت مواد معلق ... شاهد تحقق اتحادیه اروپا هستیم و به این ترتیب حتی مرزهای سیاسی را نیز در میان خود ... اگر زن آبستن در خواب ببيند كه دستمال پيدا كرده يا به پيشاني بسته ويا مهره ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها