واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: جامعه > خانواده - مقاله نیوزویک درباره اینکه تحقیقات نشان میدهد با رکود اقتصادی، زمینه ارتکاب جرایم خشونتآمیز در خانواده افزایش مییابد قتل همسر و فرزندان خشونتی تناقض آمیز است. به نظر میرسد مردانی که خانواده هایشان را بسیار دوست دارند و به عشق خود به ظاهر وفادار هستند، گاهی دقیقا همان افرادی را که به آنها علاقه دارند از بین میبرند. جالب است که این مساله بسیار هم در آمریکا رواج پیدا کرده است؛ مارک میکس،51 ساله ساکن وایت هال اوهایو زن و فرزندش را به خاطراینکه شغل خود را از دست داده بود، از بین برد. یک هفته قبل از این واقعه، راوین و الیزابت لوپه ازلوس آنجلس بعد از کشتن 5 فرزندشان،خودکشی کردند. لوپه در نامه ای نوشته بود: «شوهرم بعد از کارهای طاقت فرسا ترجیح داد همگی به زندگیمان خاتمه بدهیم، ما کار نداشتیم و با پنج فرزند نزدیک 8 سال جایی برای رفتن نداشتیم. چرا باید فرزندانمان را به عهده دیگران رها میکردیم؟ و حالا این وضع ماست.» این موارد هنوز مردم آمریکا را در شوک نگه داشته و شبکه های خبری را مجذوب خود کرده است. بوروس پاردو 45 ساله در لباس پاپانوئل به جشن کریسمس همسر سابقش رفت و او را با 8 نفر از اقوامش به قتل رساند، خانه را به آتش کشید و در نهایت دست به خودکشی زد. این افراد «خانواده - ویرانگر» (Family Annihilator) نامگذاری شده اند و اغلب نیز مرد هستند. آنها زمانی که نمیتوانند خانواده را از حیث مالی تامین کنند یا هنگامی که خانواده به خاطر طلاق از هم پاشیده باشد، ممکن است تنها راه چاره را در ارتکاب قتل ببینند. انگیزه در مردانی که مرتکب قتل یا خودکشی میشوند، بیشتر مشکلات مالی و ضعف شخصیتی است که در نظر آنها بسیار مصیبت بار است، اما وقتی یک زن کسی که دوست دارد را از بین میبرد بیشتر پای مشکلات روانی یا جسمانی در میان است؛ مانند روانپریشی پس از زایمان. در این مورد میتوان آندره آ یاتس در تگزاس را مثال زد که در سال 2001 پنج فرزندش را غرق کرد. وی پی سی که بر اساس گروه تحقیقاتی رایگان در واشینگتن بنا شده است اعلام کرده است، حدود 108 مورد قتل و خودکشی در آمریکا در سال 2007 اتفاق افتاده و اکثر این قتلها به دست مردان، صورت گرفته است. این آمار البته به نسبت سال گذشته تغییر نکرده است. با افت وضعیت اقتصادی و اخراج از کار در یک ماه خانواده های بسیاری را در شرایط متشنج اقتصادی قرار داده است، طوری که مردان و زنان در شرایط غیر قابل تصوری قرار میگیرند. خبرنگار نیوزویک در مصاحبه ای با جک لواین پروفسور جامعه شناس، جرم شناس در دانشگاه نورث ایسترن در این مورد سوالهایی را مطرح کرده است. پروفسور لواین میگوید: خانواده-ویرانگر معمولا شوهر یا پدر یک خانواده است که کل افراد خانواده را به دلایل مشخص یا غیر مشخص به قتل میرساند نه فقط همسر یا یکی از بچه ها، در این حالت کل اعضای خانواده قربانی این جرم هستند. به گفته وی، انگیزه این جرم به طور مثال میتواند انتقام یا هم نوع دوستی باشد. ما همه دوست داریم از طرف همه کسانی که دوستشان داریم تحت حمایت قرار بگیریم، اما تعداد بسیاری از این جرایم در آمریکا در خانواده اتفاق میافتد. دوم در محل کار و سوم در مدارس که 30 درصد این جرائم در خانواده ها اتفاق میافتد. او در توضیح اینکه چرا افراد به ظاهر معمولی مرتکب اینگونه جرائم میشوند،میگوید: انگیزههای یسیاری در میان این تحقیقات کشف شده است که یکی از مهمترین آنها اتقام است. این کاتالیزور در ذهن قاتل به طرز فاجعه انگیزی عمل می کند که عامل آن بیشتر یک طلاق نا خواسته یا دعواهایی بر سر گرفتن حضانت بچه است. قاتل معتقد است همسر سابقش مسئول از هم پاشیدن خانواده است؛ از این رو اول بچه ها بعد همسر سپس هر چیزی که وابسته به شخصی است که شیطان فرض میشود را ازبین میبرد. وقتی انگیزه از نوع هم نوع دوستی باشد کاتالیزور معمولا مشکلات اقتصادی هستند. قاتل متقاعد میشود که توانایی اداره خانواده و سرپرستی بچهها و همسرش را ندارد. او ممکن است شغلش را در بحران اقتصادی از دست داده باشد و توانایی برطرف کردن نیازهای اولیه را نداشته باشد مانند بسیاری از افرادی که در اطراف خود میبینیم. شوهر یا پدر حس میکند که هرگز شغل مناسب پیدا نخواهد کرد و هرگز توانایی مراقبت از افراد خانواده را نخواهد داشت. او احساس میکند مسئول بوجود آوردن خانواده و بدبختی آنهاست و شاید آنها پس از مرگ دوباره به هم بپیوندند که این برایشان، وضع بهتری خواهد بود. ترجمه: ساناز عبادی - نیوزویک - 19 فوریه 2009
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 302]