پيدا شدن پيكرمطهريك شهيد درمنطقه زبيدات عراق در زمين كشاورزي

واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: به گزارش روز پنج شنبه خبرنگاراجتماعي ايرنا،به نقل ازاداره كل روابط عمومي و اطلاع رساني سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي،رايزن فرهنگي جمهوري اسلامي ايران دربغداد در آخرين گزارش خود آورده است: اواخر سال 1389 در دفتركارم نشسته بودم،شخصي خبر داد كه يكي از كشاورزان منطقه زبيدات در استان العماره عراق موقع شخم زدن زمين كشاورزي‌اش احساس مي‌كند كه دستگاه شخم‌ زن در زمين با جسمي برخورد كرده است. حساس مي‌شود و متوجه مي‌شود كه چيزي در زمين مدفون است،قدري زمين را مي‌شكافد، پيكر( استخوان‌هاي سالم ) يك انسان كامل و يك شهيد بزرگواراز جمهوري اسلامي را پيدا مي‌كند‌. بر اساس اظهارات اين كشاورز ، مدارك شهيد شامل پلاك‌ و كارت شناسايي در كيسه‌اي ‌پلاستيكي،سالم و قابل شناسايي در كنار پيكر پاكش كشف شده است. كشاورزعراقي استخوان‌هاي مطهر جوان رعناي خانواده ايراني را جمع كرده و با عزت و احترام در امامزاده‌اي نزديك دفن مي‌كند. اين كشاورز يك پسر مفقود در جنگ صدام و ايران داشت و همسر داغديده اش با كشف اين پيكر خيلي گريه مي‌كند و قبل از انجام تدفين با ساعتها در مقابل اين جسد نجوا مي كند و پس از آن برايش خيرات مي ‌كند. نمي‌دانم شهيد چقدر جاذبه دارد! مداركش را نگاه مي‌كنم، بدنم مي‌لرزد فضا‌ي اطاقم عوض مي‌شود، بوي شهادت مي‌پيچد. خدايا شب عيد سال 90 است به خانواده‌اش خبر بدهم يا خير؟ عيد آنها چه مي‌شود؟ شايد هم عيد‌شان كامل شود و نابينايي‌، بينا شود. كمتر از پيراهن يوسف كه نيست؟ چقدر اثر گذار است اين جوانان پاكي كه وجب به وجب به خاك افتادند و در خون غلتيدند و به كربلا نرسيدند، ماه‌ها و سال‌ها سوختند و ساختند. چگونه يك‌ ساعته از روي همه اين ارزش‌ها در درون هواپيما عبور مي‌كنم؟ خيلي سنگدل شده‌ام. چه كنم برايت شهيد عزيزم - 16 ساله‌ام - فدايت شوم به مادرت چه بگويم؟ شهيد عزيز سعي مي‌كنم تو را به خانواده‌ات برگردانم. ديگر نمي‌دانم چه بنويسم ... اجتمام**7029/1647

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ایرنا]

[مشاهده در: www.irna.ir]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 376]