واضح آرشیو وب فارسی:: تولد و مرگ، دو حالت شخصی مهم اتباع هر کشوری است و پیوند اساسی با حقوق مدنی و شهروندی آنها دارد. در قانون ایران نیز این موضوع تأکید شده است. طبق ۹۵۶ قانون مدنی، اهلیت برخورداری از حقوق با تولد شروع و با مرگ پایان میپذیرد. بر اساس ماده ۹۵۷ نیز برای جنین حقوق مدنی ثابت است مشروط به اینکه زنده متولد شود. از سوی دیگر تولد و مرگ، طبق قانون باید در سازمان ثبت احوال کشور ثبت و اسناد آن صادر شود و در صورت فوت، اسناد هویتی باطل گردد. گاهی نیز برای فردی که به مدت طولانی غایب است، طبق قانون و رأی دادگاه، حسب موارد مختلف، حکم فوت فرضی صادر میشود.
حال دو فرض محتمل است. یکی اینکه فرد متوفی واقعی زنده شود که گاهی چنین اخباری را میشنویم. دوم اینکه ممکن است فرد غایب و مفقودالاثر یا مجهولالمکانی که برایش حکم فوت صادر و فوتش ثبت شده است، پیدایش شود. در هر دو صورت، شخصی که برایش واقعه فوت ثبت شده است امکان ابطال گواهی فوت و احیای مدارک هویتی و برخورداری از حقوق مدنی وجود دارد. در زمینه ثبت احوال شخصیه مثل فوت و ابطال آن، از مشاوره با وکیل متخصص ثبتی کمک بگیرید.
در این یادداشت، مروری کوتاه به چگونگی ثبت فوت و ابطال آن میاندازیم.
ثبت و ابطال فوت اتباع ایرانی
خدمات ثبت و ابطال احوال اتباع ایرانی ساکن در ایران یا خارج از کشور، بر عهده سازمان ثبت احوال کشور است که زیر مجموعه وازرات کشور و طبق قانون ثبت کشور (مصوب ۱۳۵۵ و اصلاحی ۱۳۶۳ش) فعالیت میکند.
البته ثبت تولد و فوت فقط مخصوص اتباع ایرانی نیست و طبق قانون، فوت افراد غیر ایرانی ساکن در ایران نیز باید به این سازمان گزارش شود.
مشکلات ثبت احوالی خود را سریع و با مشاوره حقوقی تلفنی بنیاد وکلا حلوفصل کنید.
ثبت فوت اتباع ایرانی
مقررات ثبت فوت در فصل چهارم قانون ثبت احوال، مواد ۲۲ تا ۳۰ ذکر شده است که همگی جزو اصلاحات سال ۱۳۶۳ش قرار گرفتهاند. طبق این قانون، وفات هر ایرانی و غیر ایرانی یا هر طفلی که مرده به دنیا آمده یا بلافاصله پس از ولادت مرده است باید به نماینده ثبت احوال اعلام شود. وفات ایرانیان خارج از کشور، از طریق کنسولگری محل اقامت یا نزدیکترین آن به محل فوت به سازمان ثبت احوال اعلام میگردد.
تاریخ وفات علاوه بر اسناد سازمان ثبت احوال، در شناسنامه متوفی و پدر و مادر او نیز ثبت و مهر و امضا میگردد. گواهی فوت خارجیها نیز از طریق سازمان ثبت احوال به وزارت امور خارجه اعلام میشود.
نکته دیگر اطلاع دادن واقعه فوت است که میتواند حسب مورد توسط اشخاص زیر اعلام شود:
پزشک از طریق تأیید فوت، دو شاهد، نزدیکترین خویشاوند متوفی که در موقع وفات حاضر بوده است، متصدی یا صاحب مکانی که وفات در آن رخ داده است یا نماینده او، هر شخصی که در موقع وفات حاضر بوده است، مأموران انتظامی و نظامی و قضایی، گروههای امدادی، متصدیان گورستان یا دفن.
گفتنی است طبق ماده ۱۰ قانون ثبت احوال، یکی از دفاتر سازمان ثبت احوال کشور، دفتر ثبت کل وقایع است که در آن ولادت هر فرد و وقایع مربوط به او، مانند ازدواج، طلاق، رجوع، بذل مدت، وفات همسر، ولادت و وفات فرزندان و در نهایت وفات صاحب سند ثبت میگردد.
ثبت وفات فرضی برای اشخاص غائب و مفقودالاثر، به حکم قطعی دادگاه و تشریفات قضایی و اداری خاصی نیاز دارد: مانند دادخواست صدور حکم موت فرضی، انتشار سه نوبت آگهی در یک روزنامه محلی و یک روزنامه کثیرالانتشار با فاصله یک ماه بین آگهیها، گذشتن یک سال از آخرین آگهی و معلوم نشدن حیات شخص.
یکی از موارد حکم به فوت فرضی در ماده ۱۰۱۹ قانون مدنی این طور بیان شده است که «حکم موت فرضی غایب در موردی صادر میشود که از تاریخ آخرین خبری که از حیات او رسیده است مدتی گذشته باشد که عادتاً چنین شخصی زنده نمیماند». نکته دیگر اینکه طبق قانون ثبت احوال، مدیران دفاتر دادگاههایی که حکم قطعی وفات فرضی صادر کردهاند، مکلفند یک نسخه از رأی صادره را طی نامه رسمی به ثبت احوال محل ارسال کنند.
ابطال فوت اتباع ایرانی
زنده شدن متوفی یا پیدا شدن شخص غائبی که برایش حکم قطعی فوت صادر شده است از مواردی است به ابطال فوت نیاز دارند. موضوع گواهی فوت واقعی روشن است اما گواهی فوت فرضی شخص غائب و مجهولالمکان، گاهی برای مشخص شدن تکلیف اموال وی یا درخواست طلاق همسرش لازم است.
اعلام فوت را اشخاص متعددی میتوانستند اعلام کنند اما اعلام زنده بودن پس از فوت و صدور گواهی یا حکم فوت قطعی، با خود شخص متقاضی است و وی باید شخصاً به اداره ثبت احوال مربوطه مراجعه کند و با ارائه مدارک و اسناد آن را ثابت کند؛ زیرا احراز هویت در این موضوع خیلی مهم با حضور شخص و ارائه گواهی فوت، تصویر شناسنامه و کارت ملی مقدور است. البته وکالت برای انجام امور اداری مانند تحویل مدارک و تشکیل پرونده ممکن است اما برای احراز هویت بدون وجود و حضور آن شخص معنا ندارد.
پس از احراز هویت و ابطال گواهی فوت، شخص متقاضی برای دریافت مجدد شناسنامه و کارت ملی و استفاده از آنها اقدام خواهد کرد. و اگر این شخص، برای احراز هویت در اداره ثبت احوال با مشکل روبرو شود، مانند زمانی که اسناد هویتی و باطل شده خود را در اختیار ندارد، میتواند به دادگاه مراجعه کند و با حکم قضایی به حقوق خود برسد. برای اثبات هویت در دادگاه، حضور و گواهی شاهدان و افراد مطلع، نظر کارشناسان رسمی، استعلامات و تحقیقات محلی و هر سند و مدرکی که نشاندهنده ادعای شخص متقاضی باشد برای صدور حکم کمککننده است. نکته دیگر اینکه برای دادگاه مهم است که فوت فرضی بر اساس برنامه قبلی و اهداف مجرمانه نباشد.
در پایان به دو نکته اشاره میگردد. یکی اینکه اگر متوفی پس از اعدام و قصاص نفس به حکم دادگاه و تأیید پزشکی مبنی بر مرگ، دوباره و مثلاً در سردخانه زنده شود، دوباره باید حکم اجرا شود و موت اتفاق بیفتد؛ مگر اینکه اولیای دم رضایت دهند. دوم اینکه طبق ماده ۴۹ قانون ثبت، اعلام خلاف واقع فوت یا ولادت جرم است و مجازات یک روز تا شش ماه حبس دارد. در قانون ثبت مواردی نیز ذکر شده است:
- ـ ماما یا پزشکی که درباره ولادت و وفات گواهی خلاف واقع صادر کند.
- ـ اشخاصی که درباره ولادت و وفات شهادت دروغ دهند و شهادت آنان منجر به تنظیم دفتر ثبت کل وقایع و یا وفات گردد.