واضح آرشیو وب فارسی:بیتوته:
به بخشی از شخصیت، فکر، احساس و رفتار فرد، هیجان می گویند هیجان چیست؟ چقدر از آن خوب و چه میزانش مخرب است؟ چطور باید با هیجانات مان رو به رو شویم؟ بازی های هیجان انگیز چقدر روی روان مان تاثیر مثبت دارند؟ با این معیارها می توانید هیجان تان را هدایت کنید. هیجان، تعریف های مختلفی از دیدگاه روان شناسی دارد، اما به بخشی از شخصیت، فکر، احساس و رفتار فرد، هیجان می گویند. هیجان می تواند منشا بدنی و غیربدنی داشته باشد. این حس، از جنس فکر نبوده و ناگهانی بروز کرده و به راحتی نیز تغییر می کند. منشا هیجان گاهی مشخص بوده و در مواردی نیز نامشخص است. هیجان می تواند محرک بیرونی و درونی داشته باشد. مثبت و منفی دارد هیجان را می توان به دو نوع مثبت و منفی تقسیم بندی کرد. به هیجان هایی مانند عشق، شادی، خنده و گریه از سر شوق هیجان مثبت و به هیجان هایی مانند اضطراب، افسردگی، خشم، حسادت، ترس، احساس گناه، احساس ناکامی و غم هیجان منفی می گویند. درباره هیجان های منفی یک نکته را فراموش نکنیم و آن این که هر هیجان منفی یک نکته را فراموش نکنیم و آن این که هر هیجان منفی هم الزاما و کاملا منفی نبوده و بستگی به میزان «تاثیرگذاری» آن حس روی فرد دارد. به این دو مثال توجه کنید. اضطراب مثبت: برای دانش آموزان و دانشجویان، کمی اضطراب که به آن نگرانی نیز گفته می شود، بد نیست. به این دلیل که باعث افزایش دقت و توجه آنها به روند تحصیلی و در نتیجه آموزش بهتر و موفقیت آنها می شود، اما اگر این اضطراب به حدی برسد که مانع از فراگیری آنها شود، هیجان منفی بوده و باید کنترل شود. غم: اگر کسی دچار غمی است و به این مساله آگاه بوده و برای بیرون آمدن از آن تلاش می کند، پس هیجان او الزاما منفی نیست، اما اگر برای رهایی از غم تلاش نکرده و غم او به مرحله افسردگی وارد شود، اینجاست که دچار هیجان منفی غم و افسردگی شده است. بنابراین در بحث هیجان آنچه مهم است، میزان تاثیرگذاری هر هیجان روی روند عادی زندگی فرد است. احساس منفی در روان شناسی به «درد» تعبیر می شود. درد نشان می دهد که بخشی از بدن به درستی کار نمی کند و برای درمان آن باید اقدام کرد. بنابراین حس منفی باید شناسایی شده و سپس برای درمان و تسلط بر آن برنامه ریزی کرد. یک نسخه مناسب نیست برای تخلیه هیجان ها راه هایی مانند فریاد زدن در فضایی خاص مثلا کوه و دشت و خنده درمانی به افراد پیشنهاد می شود، اما این شیوه ها، روش درست تخلیه هیجان نیست. به این دلیل که برای تخلیه هیجان هر فرد باید شاخص های «فردی» مختلفی مانند توانایی ها، نقاط ضعف، روش هایی که او خودش برای تخلیه هیجان انتخاب کرده، دلیل عدم موفقیت، میزان موفقیت احتمالی در روش های انتخابی همگی مورد نظر قرار گرفته و سپس روشی خاص، ویژه همان فرد برای تخلیه هیجان انتخاب شود. بنابراین روش های کلی برای تخلیه هیجان همه افراد مناسب نیست. تجمع هیجان چه اثری دارد؟ بسته به عامل هیجان، ممکن است حس ایجاد شده در فرد قوی یا ضعیف باشد اگر هیجان، عمیق باشد، می تواند زمینه ساز ایجاد اضطراب باشد. از نظر روان شناسی باید هیجان فرد در مسیر قرار گیرد که در انطباق با زندگی او باشد. اضطراب ایجادشده ناشی از هیجان تجمع یافته در روند عادی زندگی فرد، اختلال ایجاد می کند. بازی ها و تخلیه هیجان پرداختن به بازی های هیجان انگیز برای تخلیه سطحی هیجان مناسب بوده و راهی برای ایجاد شعف و شادی است. به همین دلیل این قبیل بازی ها و ایجاد هیجان می تواند تا حدی بهداشت روانی جامعه و فرد را تامین کند. برای مثال تماشای فوتبال یا رفتن به استادیوم، سطح انرژی روانی فرد را بالا می برد. این مساله، باعث ایجاد شادی در فرد و در نتیجه در جامعه می شود، اما اگر مشکل فرد عمیق باشد، بازی هایی که برای تخلیه هیجان طراحی می شوند، تاثیر چندانی روی فرد نداشته و باعث درمان او نمی شوند. در کل، انجام این بازی ها و هر تفریحی به شیوه درست می تواند باعث شادی شود. هیجان باید تخلیه شود در بحث هیجان دو مساله وجود دارد: نخست ابراز هیجان و دوم تخلیه آن. این دو با هم متفاوت است. ابراز هیجان: گریه کردن، راهی برای ابراز هیجان است. به همین دلیل به فرد گفته می شود تاگریه کند، اما این به معنی تخلیه هیجان نیست. گریه می تواند به طور مقطعی هیجان فرد را کم کند. گریه کردن «رفتار»ی است که نشانگر وجود یک حس یا هیجان در فرد است. تخلیه هیجان: در این شرایط، فرد با روشی سودمند، احساس های منفی آزاردهنده را از بدن خارج می کند. در تخلیه هیجان، فردی که با هیجانی درگیر است، آن را به صورت رفتار در می آورد، برای مثال درباره آن حرف می زند. به این ترتیب شخص مورد نظر با مشکل مواجه شده است. راه رهایی از هیجان های منفی، به رفتار درآوردن و به این شکل تخلیه کردن آنهاست. تا زمانی که فردی درباره حس و هیجانش حرف نزند، نمی تواند با آن رو به رو شده و حس منفی را شناخته و آن را تخلیه کند. نکته مهم دیگر این که، تخلیه هیجانی، فرآیندی است که باید به بینش برسد. به این معنی که شخص باید با هیجان هایش آشنا شده، به بینشی درباره هیجان هایش برسد و سپس با آگاهی از آنها، هیجان ها را تخلیه کند. بیان کنید طی روز ما با عواطف و هیجان های منفی مختلفی رو به رو می شویم. عواطف و هیجان ها نیاز به ابراز دارند. فردی که توانایی ابراز هیجان و عواطف خود را داشته باشد. اگر با مشکلی هم رو به رو شود، می تواند آن را برطرف کند. بنابراین توانایی حرف زدن و بیان هیجان ها بسیار مهم بوده و باید این مهارت را آموخت. اگر حتی فردی نمی تواند به راحتی صحبت کرده و احساساتش را بروز دهد، باید به «خودگویی هایش» گوش دهد تا با خودش و عواطفش آشنا شود. منبع: ماهنامه همشهری تندرستی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: بیتوته]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 220]