واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: انسانهايي كه قدر آنچه را دارند ميدانند، خوشبختترند
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: نگاهي به وبلاگها
يك ضرب المثل چيني چنين ميگويد: «به هنگاميكه تو از يك رودخانه آب مينوشي به سرچشمه آن فكر كن». اما هرگز سرچشمه به اين فكر نخواهد افتاد كه از تشنگان طلب تشكر كند يا رطوبت فرحبخش خود را مشروط به قدرشناسي كند.
به گزارش سرويس نگاهي به وبلاگهاي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در ادامه مطلب وبلاگ "زنگي آباد كرمان" به نشاني http://abzangi.blogfa.com آمده است: تاكنون چندين بار بهخاطر اينكه ديگران انتظارات و تصورات ايدهآل ما را برآورده نساختهاند، در ياس و غضب فرو رفتهايم؟ به گذشته و دوران طفوليت خود نظر مياندازيم و به يافتن همه آن چيزهايي ميپردازيم كه ميتوانستند براي ما انجام يا به ما داده بشوند تا ما خوشبختتر ميشديم.
اگر ديد و بينش خويش از جهان را به يك تصور ذهني و رويايي محدود كنيم، زندگي در تمام قواعدش ما را نااميد و مايوس خواهد كرد. اما اگر افق ديد و بينش خود را بسط داده و به شناسايي و توجه آنچه را كه زندگي به ما عطا كرده است بپردازيم، متوجه خواهيم شد كه با دنيايي با درجات والاي عنايات و نعمات و حمايتهاي بينظير احاطه شدهايم.
قدرشناسي مشروط و منوط به توجه، ديد و نگرش به درون خود است. بدون يك توجه واقعي نميتوان به وجود تعداد بيشماري از رخدادهاي تكراري كه به نفع ما در جريان است پي برد و آنها را ديد.
قدرداني و سپاسگزاري منوط به موقعيت خوشبخت و بهشتين زندگي و همچنين مشروط به يك حساب بانكي پر و پول زياد هم نيست. انسانهايي كه قدر آنچه را كه دارند و آنچه را كه تجربه ميكنند ميدانند، خوشبختترند و توانايي غلبه بر رويدادهاي منفي زندگي در آنها مانند قدرت برحذر بودن آنها از حسادت، ناراحتي و خشم و افسردگي بيشتر ميگردد. سپاسگزاري و اعمال متعاقب آن روابط اجتماعي را قويتر كرده و دوستيها را تقويت ميكنند. اين خود به نوبه خود سلامتي روحي و جسمي را افزايش ميدهد.
برخي عوامل قدرناشناسي و بيسپاسي عبارتند از : بيتوجهي و تاخير در سپاسگزاري، فراموشي، تنبلي... و اينكه فرض را بر اين ميگذاريم كه ديگران بايد «بدانند» كه چقدر من قدردان و سپاسگزارم... گفتن اينكه اين حق من است... آنها فقط وظيفه خود را انجام ميدهند ... اين كار زحمت زيادي نداشته است ... يا اين شخص بعدها براي من مشكلاتي ايجاد كرده است... انتخاب دست ماست: آيا ميخواهيم توجهمان را معطوف به بخش نامطبوع و تاريك زندگي، مشكلات، اشتباهات، فشارها و ناراحتيها كنيم يا خواهان يادگيري آن هستيم كه قسمت خوب زندگي را هم ناديده نگرفته و سپاسگزار باشيم؟ آدمي ميتواند براي بسياري از چيزها متشكر و قدردان باشد. براي يك هديه، براي يك حركت دوستانه، براي زيبايي طبيعت، براي سكوت بعد از سروصدا، براي بهدست آوردن دوباره سلامتي، براي نور خورشيد و خنده بچهها. هرچه كه ما شكرگزارتر باشيم، دلائل بيشتري هم براي شكرگزاري خواهيم يافت.
انسانهاي قدرشناس توفيق خواهند داشت كه به يك رويداد منفي معناي مثبتي ببخشند. بدين ترتيب آنها در از دست دادن كار خود شانس آغاز مجدد را ميبينند، به هنگام مرگ عزيزان خويش آگاهانه محبت و صميميت و حمايت دوستان خود را تجربه ميكنند و در يك بيماري فلسفه و مفهومي را مشاهده ميكنند. چنين شخصي حتي در يك فاجعه ميتواند نقاط مثبت و خوبيها را كشف كند.
فهرستي از مشكلات و مسائلي را كه در بيست و چهار ساعت اخير براي ديگران فراهم آوردهايد تهيه كنيد. از فردي انتقاد كرديد؟ ظروف نشسته را در آشپزخانه رها كرديد تا شخص ديگري آنها را تميز كند؟ فردي را منتظر نگه داشتيد، منتظر جواب نامه يا تلفن شما؟ بدقولي كرديد و بر سر يك قرار به تاخير حاضر شديد؟ و براي نوشتن و تهيه اين فهرست با دقت همه چيزها را منظور كنيد و مطلبي را از قلم نياندازيد.
قدرشناسي و سپاس بدان معناست كه چشمانمان را براي حمايتهاي متنوعي كه ما از محيط پيرامون خود دريافت ميكنيم باز نگاه داريم. اگر ما بدين روش زندگي كنيم، كمتر فرصت رنج و درد كشيدن را پيدا ميكنيم، زيراكه توجه و تمركزمان را بهتر بكار گرفتهايم. بيشتر از قبل پي خواهيم برد كه چه چيزها به ما داده شده است؛ از كمك و ياري كه به ما ميشود متشكر ميشويم و خودمان هم در عمل به اطرافيان خدمت كرده و از آنچه كه اكنون يا در گذشته از ديگران دريافت كردهايم مقداري را هم به ديگران برگرداندهايم.
انتهاي پيام
شنبه 8 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 204]