تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835989041
آموزش دعانویسی با حداقل 50 میلیون تومان
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: آموزش دعانویسی با حداقل 50 میلیون تومان
زن جوانی که در خانه دعانویس جوان منتظر است میگوید: کارش خیلی خوب و دعاهایش تأثیرگذار است، شنیدهام که 50 میلیون تومان داده و از زنجان دعانویسی یاد گرفته است. به گزارش ایسنا، دنبال دعانویس خوب شهر بودم، پس از رفتن پیش زن فالگیری که مدعی بود مدیران را با فالهایش جابهجا میکند و مشاور بعضی از مدیران استانی است و درویشی که با ریختن خون خروس نحسی را از زندگی انسان دور میکرد این بار آدرس یک خانم جوانی را پیدا کردم که بهصورت خانوادگی دعا مینویسند و هرکدامشان یکبخشی را برعهدهگرفتهاند. آدرس دعانویس یکی از محلههای قدیمی شهر است، کوچه و پسکوچههای تودرتو را باید طی میکردم، به آدرس رسیدم درب حیاط باز بود و صدای همهمه خانمها در کوچه شنیده میشد، خانه قدیمی بود و درختی کهنسال نیمی از حیاط را پوشانده بود، بخشی از حیاط نیز با پردهای با پارچههای قدیمی پوشانده شده است. پشت پرده خانه سیددعانویس است و این سمت حیاط محل کارش، سمت دیگر حیاط، یک راهرو کوچک است که دو اتاق قدیمی در آنجا قرار دارد، چند زن پشت درب یکی از اتاقها نشستهاند و باهم صحبت میکنند، با دیدن من درگوشی باهم صحبت میکنند و جایی برای نشستنم باز میکنند. دختربچه کوچکی با شیطنت از پشت پرده بیرون میآید و لیلیکنان مشغول بازی میشود، پیرزنی قدخمیده که با زبان ترکی کلماتی را زیر لب میگوید هر از چند گاهی کودک را به خانه میبرد و اجازه نمیدهد که وارد مرز اتاقهای دعانویس شود. سنگینی نگاه زنان منتظر را حس میکنم، خودم را جمعوجور میکنم و میگویم نخستین بار هست که به سفارش یکی از دوستانم به اینجا آمدهام و نمیدانم چقدر تأثیرگذار است تا مشکلم برطرف شود، زنی که در کنار دختری جوان نشسته است میگوید من چندمین بار است که میآیم اینجا، خیلی خوب است و مشکلم حلشده، میگویم پس چرا دوباره آمدی با چهرهای در هم میگوید مشکلات آدم که تمامی ندارد. در همین حین در باز شد و خانمی با خوشحالی از اتاق خارج شد، خانم دیگر که نزدیکی در نشسته بود نگاهی به خانم کناردستی من کرد و گفت فک کنم نوبت شماست؛ خانم نگاهی به دخترش انداخت و گفت نه کار ما باید سر ساعت مشخصی انجام شود شما بفرمایید. با تعجب میپرسم مگر ساعت هم مهم است، میگوید ما قبلاً هم آمده بودیم و برایمان وقت تعیین کرده است الان هم باید بمانیم تا زمان مشخصشده که ساعت خاصی دارد فرابرسد، خانم دیگری وارد میشود و رو به روی ما مینشیند و با نگاهی به ساعتش میگوید وای چقدر امروز شلوغ است من فقط آمدهام سرکتاب بازکنم و ببینم حاجآقا چه میگوید. خانم که کنار من نشسته بود وسط حرفهایش آمد که امروز حاجآقا نیست، دخترش است ماشاالله خیلی خوب دعا مینویسد، حتی از حاجآقا، حاجآقا فقط دعا مینویسد ولی دخترش طلسم هم میشکند، هر جا میرفتم نمیشد حاجآقا گفت که من نمیتوانم طلسم را بازکنم و دخترم میتواند. با خوشحالی میگوید اینجا پول کم میگیرند و برخلاف دیگران پولکی نیستند، یک مردی در کرمان است که با تلفن دعا مینویسد 300 تومن باید به کارتش واریز کنی و بعد تماس بگیری تا ببیند مشکلت چیست اما اینجا حرفی از پول نمیزنند در مورد کارش هم خیالت راحت باشد. دختر بهتر از پدر! خانمی که به امید دیدن حاجآقا آمده بود انگار که ناراحت شده باشد میپرسد دخترش چند سالش است و میتواند مثل پدرش دعا بنویسد؟ دختر جوانی که برای شکستن طلسم آمده و استرس در چهرهاش مشخص است، با لبخند میگوید سنش زیاد نیست ولی کارش خیلی خوب است و حتی اگر پیش حاجآقا بروی و مشکلت سخت باشد تو را میفرستد پیش دخترش چون کارهای سخت فقط به دست دخترش باز میشود. خانم دیگری که به حال این دختر جوان دعانویس غبطه میخورد میگوید پدربزرگ من هم دعا مینوشت و کارش حرف نداشت ولی به ما یاد نداده است، پدربزرگم میگفت باید علمش را بلد باشی، بعد از فوت پدربزرگم کتابش را دزدیدند و ما هم چیزی یاد نگرفتیم اما حاجآقا به دوتا دخترش دعانویسی را یاد داده است. خانم جوانی در گوشه راهرو نشسته است انگار که متوجه نگاه متعجب من شده است میگوید این دخترش را کامل میشناسیم دعانویسی را از زنجان یاد گرفته است و بیش از 50 میلیون تومان بابتش پول داده، ولی حرفهای شده است نگران نباش دعایش رد خود ندارد. در باز میشود و خانمی که داخل اتاق بود خارج میشود به خانمها نگاه میکنم که ببینم نوبت کدامشان است، رو به من میگویند خانم شما برو داخل ما باید سر ساعت برویم و خودش ما را صدا میکند. وارد میشویم اتاق سنتی و کوچک است دورتادور اتاق پشتی چیدهاند و کمد لباس قدیمی در انتهای اتاق قرار دارد، دختری جوان پشت یک میز آهنی قدیمی که روی آن کلی دفتر و کتاب است نشسته است و باروی گشاده از من استقبال میکند. میگویم آمدهام برای یکی از اقوام سرکتاب بازکنم با تأکید بر اینکه باید خودش هم باشد خواستهام را رد میکند، خلاصه راضی میشود و با پرسیدن نام و نام مادر فرد موردنظر شروع به نوشتن میکند و بعد از چند دقیقه میگوید طلسم دارد و باید شکسته شود. میگویم طلسم؟! نگاهش را درهم میکند و میگوید طلسم اسمش ترسناک است درواقع یک گره است، در کارش گره است حالا میتواند مالی باشد، زندگیاش باشد یا کارش؛ میپرسد ازدواجکرده میگویم نه؛ با اطمینان میگوید طلسمش پس همین است و به همین خاطر تا حالا ازدواجنکرده است بگو دوشنبه صبح بیاید برایش انجام دهم. میگویم حتماً باید دوشنبه باشد؟ دفترش را میبندد و نگاهی به گوشیاش میاندازد میگوید روزهای دوشنبه و 5 شنبه من هستم و شنبهها اغلب طلسم میشکنم برای همین کسی را نمیبینم اگر همالان به تو وقت دادم برای این است که بین باطلالسحر باید فاصله بیفتد در این روزها بیشتر از 3 یا 4 نفر را نمیبینم. میپرسم چطوری میفهمید یکی را طلسم کردند؟ میگوید با حروف ابجد مشخص میشود، اگر هم پیش آقاجون بروی او هم میگوید طلسم و میفرستد پیش من، چون توی طالعش طلسم را نشان میدهد، انگار که فهمیده باشد از صحبتهایش قانع نشدم میگوید حروف ابجد را در اینترنت هم میتوانی پیدا کنی ولی رمز و رموزش را نه، رمز و رموزی دارد که باید بلد باشی تا بفهمی طلسم دارد یا نه. حالا به دوستت بگو دوشنبه قبل از ساعت 11 اینجا باشد تا مشکلش را حل کنیم، دوشنبه مرحله اولش را انجام میدهیم اول صبح بیاید بهتر است توان و انرژی ما بیشتر است تا جایی که ممکن است زودتر بیاید. میگویم یعنی چطور طلسم شده است، با خونسردی میگوید طلسم انواع مختلفی دارد و طلسم دوستت شانه و لباس است، یعنی لباس خود را به کسی داده یا لباس کسی را پوشیده یا شانه کسی را ناخودآگاه به سرش زده که زمانش مشخص نیست ولی باعث ایجاد گره شده است. من قدرت عجیب و غریب ندارم، اما خیلی اعتقاد دارم میگویم اگر طلسمش شکسته شود مشکلش برطرف میشود؟ قیافه حقبهجانبی میگیرد و میگوید اشتباه نکن ما قدرت عجیبوغریبی نداریم به یاری جدمان و توکل بر خدا دعا مینویسم و اعتقاد قوی داریم، من فقط قلم میزنم ولی خدا کار اصلی را میکند، از هر 10 نفر 8 نفر راضی هستند ممکن است یکی 1 روزه جواب بگیرد یکی یک هفته و یکی سالیان سال است که جواب نمیگیرد. میگوید من اعتقاد زیادی به کلام خدا دارم و اعتقاد زیادی به دعا دارم پس دعایم اثرگذار است، اعتقادی که من دارم کسی ندارد، حتی اگر ناخودآگاه یکلحظه شک کنند همه مثبتها را پاک میکنند اما من هیچوقت شک نمیکنم. قدرتی بالاتر از خدا نیست، درواقع دستی بالای دست خدا نیست باید قدر این قدرت را بدانیم و انرژی را از خدا بگیریم، من تنها کسی هستم که در قزوین دعا را کامل میدهم و دیگران دعا را نصفه میدهند چراکه دعا بنویسی یک بخشش به خودت برمیگردد. برای همین است که برای باطل کردن طلسم کفاره میگیرم، کفاره بابت سنگینی دعا است چراکه قرآن را روی بدن یا لباس مینویسیم این کار سنگین است و حتماً باید کفاره بدهیم، اما کفاره را به افراد نیازمند میدهم چون به سادات تعلق نمیگیرد. برای این دوستت هم 100 هزارتومان کفاره میگیرم و طی دو جلسه طلسم را باطل میکنم، قبلاً جلسات طولانی بود ولی دیگر 2 جلسهای انجام میدهم پس حتماً بگو دوشنبه اینجا باشد تا بعد از مرحله اول بگویم که برای مراحل بعدی چه چیزی باید به همراه خودش بیاورد. میگوید الان هم مشتری دارم و دیگر ساعت باطل کردن طلسمش رسیده است باید از اتاق بیرون بری چون خیلی دعایش سنگین است کسی نباید داخل اتاق باشد و درب را قفل میکنم حتی اجازه نمیدهم مادرش وارد شود. میپرسم چقدر باید پرداخت کنم، از صندلیاش بلند میشود و با لبخند راهیام میکند و میگوید من که کاری نکردم فقط باهم صحبت کردیم و نیازی به پرداخت پول نیست از اتاق خارج میشوم و زیر نگاههای سنگین خانمها از خانه دعانویس دور میشوم.
تاریخ انتشار: ۰۹:۴۵ - ۲۷ آبان ۱۳۹۶ - 18 November 2017
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 26]
صفحات پیشنهادی
حداقل حقوق مستمریبگیران یک میلیون و ١٠٠ هزار تومان شد
وزیر تعاون کار و رفاه اجتماعی از افزایش حداقل حقوق مستمری بگیران تامین اجتماعی به یک میلیون و 100 هزار تومان خبر داد به گزارش جام جم آنلاین علی ربیعی در گفت وگو با خبرآنلاین با اعلام این خبر اظهار داشت در پی اجرای سیاستهای حمایتی دولت یازدهم و وزارت تعاون کار و رفاه احداقل و حداکثر نرخ زعفران اعلام شد؛از3 میلیون و 900 تا حدود 5میلیون تومان
گیل نگاه غلامرضا میری نائب رییس شورای ملی زعفران از ثبات نرخ زعفران در بازار خبر داد و گفت اکنون حداقل نرخ هر کیلو طلای سرخ ۳ میلیون و ۹۰۰ و حداکثر ۴ میلیون و ۸۰۰ هزار تومان است غلامرضا میری نائب رییس شورای ملی زعفران در گفت وگو با باشگاه خبرنگاران جوان از ثبات نرخ زعفران در بازشغلی با حداقل سود ۳ تا ۴ میلیون تومان در ماه
شغلی با حداقل سود ۳ تا ۴ میلیون تومان در ماه روز نو تراشکاری علاوه بر اشتغالزایی میتواند منبع درآمد مناسبی هم باشد راهاندازی یک تراشکاری به مجموعهای از ابزارآلات و یک ملک مناسب در یک منطقه غیرمسکونی نیاز دارد تمامی موارد یادشده نیاز به سرمایهای دارند که به راهاندازی ایجریمه 6 میلیون تومانی برای بیدار کردن خرس قطبی
جریمه 6 میلیون تومانی برای بیدار کردن خرس قطبی مسئولان نروژی جهانگردی را به جرم مزاحمت برای استراحت یک خرس قطبی در جزایر سوالبارد نزدیک قطب شمال یک هزار و 300 یورو جریمه کردند تاریخ انتشار ۲۳ ۵۰ - ۰۴ شهريور ۱۳۹۶ - 26 August 2017پناه دادن به دختر جوان همسایه،100میلیون تومان آب خورد
پناه دادن به دختر جوان همسایه 100میلیون تومان آب خورد مرد جوان که به دختر همسایه سابقشان در خانه پناه داده بود هرگز تصور نمیکرد چه سرنوشتی درانتظارش است آفتابنیوز ایران نوشت چندی پیش پسر جوانی همراه مادرش با مراجعه به پلیس از همسایه قدیمیشان شکایت کرد و گفت مدتی قبل باقطع پای دختر۵ ساله فقط به خاطر ۷ میلیون تومان (+ عکس)
قطع پای دختر۵ ساله فقط به خاطر ۷ میلیون تومان عکس هزینه عمل جراحی تانیا دختر بچه پنج ساله که تنها چند روز مهلت دارد تا پایش را عمل کند حدود ۷ میلیون تومان است که البته خانواده وی توانایی پرداخت این هزینه را هم ندارند به گزارش تسنیم تانیا احمدی دختر پنج سالهای است کهفروش کلیه به خاطر بدهی ۱۵میلیون تومانی!
فروش کلیه به خاطر بدهی ۱۵میلیون تومانی تاریخ انتشار دوشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۶ ساعت ۰۸ ۴۹ خبرنگار روزنامه ایران روایتی از ملاقات با بیماران بیمارستان شهدای تجریش را نوشته است و در بخشی از آن به فروش کلیه مردی که بدهکار بوده اشاره کرده است در ادامه بخشی از این گزارش را می خوانماجرای مرگ عجیب دخترجوان و کوله پشتی 50 میلیون تومانی + عکس
ماجرای مرگ عجیب دخترجوان و کوله پشتی 50 میلیون تومانی عکس کارآگاهان پلیس تهران پس از مرگ دخترجوان فراری سرگرم تحقیق درباره پرونده ناپدید شدن کوله پشتی حاوی 50 میلیون تومان پول نقدی هستند که پس از مرگ وی به طرز مرموزی ناپدید شده است آفتابنیوز کارآگاهان پلیس تهران پس از مرگقتل به خاطر ۱.۵میلیون تومان
قتل به خاطر ۱ ۵میلیون تومان عامل قتل در بیابان های حسن آباد تهران پس از یکسال دستگیر و مدعی شد به خاطر طلب 1 5 میلیون تومانی دست به جنایت زده است آفتابنیوز 22 شهریور سال گذشته راننده یک دستگاه خودرو تریلر در جاده قدیم قم - منطقه حسن آباد در حین کنترل لاستیکهای خودرو با جسدکمک 200 میلیون تومانی بانک پارسیان به زلزلهزدگان
کمک 200 میلیون تومانی بانک پارسیان به زلزلهزدگان در پی رویداد ناگوار زلزله در مناطق غربی کشور به ویژه استان کرمانشاه مسئولان و کارکنان بانک پارسیان مبلغ ۲ میلیارد ریال برای کمک به زلزلهزدگان اختصاص دادند به گزارش ایسنا بنابر اعلام بانک پارسیان این بانک ضمن ابراز همدردی-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها