واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: شعر و ادب فارسي در غربت سليقه گرايي
روزنامه آفرینش نوشت:
بيهوده نيست كه گرامي داشت استاد شهريار به روز شعر و ادب فارسي نامگذاري شده، چراكه زيبايي هاي آثار اين شاعر عالي قدر كشورمان، كام هر دوستدار ادبيات فارسي را شيرين ميكند. "سيد محمدحسين بهجت تبريزي" متخلص به "شهريار" در سال 1285 خورشيدي در تبريز به دنيا آمد وپس گذراندن دوران تحصيلات مقدماتي در سال 1300 براي ادامه تحصيل در دارالفنون به تهران آمد.
وي در رشته پزشكي تحصيلات عاليه را سپري كرد و در كمتر از يك سال مانده به اخذ مدرك دكتري به سبب مشكلات عاطفي تحصيل را رها كرد. از اين زمان زندگي شهريار وارد مرحله جديدي ميشود و دلسوختگي وي درهاي شعر و عرفان را بر روي او ميگشايد تا محبوب و معشوق واقعي را در قلبش بيابد و زيبايي آن را در اشعار، قصايد و غزلهاي شگفت انگيزش به تصوير بكشد. بالاخره سيدمحمد حسين شهريار در 27 شهريور 1367 درتهران بدرود حيات گفت و بنا به وصيتش در زادگاه خود در مقبرهالشعراي سرخاب تبريز دل به ادب دوستان سپرد و تن به خاك وانهاد.
واما بعد؛ درفرهنگ و تمدن ايران زمين اسطورهها و مشاهير فراواني وجود دارند كه هركدام به عنوان شناسنامه و هويت هر ايراني شناخته ميشوند. ما ميراث دار تمدني هستيم كه پادشاهان آن براي اولين بار منشور حقوق بشر و حقوق شهروندي را تدوين كردهاند. ما وارثان اسطورههايي هستيم كه فرهنگ و اخلاق انساني و ستيز با ظلم را پيشه داشتند. حكيمان و عالماني در اين سرزمين زيستهاند كه تلألؤ نور وجودشان تاكنون مايه افتخار و سرفرازي ايران بوده و خواهد بود.
اما افسوس كه قدر اين همه ثروت و ميراث نايابي كه به دست ما رسيده را نميدانيم و خود را عاجز و وامانده از تهاجم فرهنگي ميدانيم!. علت آن اين است كه تهاجم فرهنگي را صرفاً در جنگ رسانهاي و ماهواره محدود كردهايم و از ديگر اموري كه ريشه اين معضلات است، غافل ماندهايم. غفلت ما اينجاست كه مبارزه با تهاجم فرهنگي را صرفاً از روي پشت بامها و درخيابانها آغاز كردهايم. منظور اين نيست كه بايد اين معضلات را به حال خود رها كرد! بلكه هدف يافتن رگ و ريشه آفتهاي فرهنگي است.
امروز كودكان ما هيچگونه شناختي از مشاهير و مفاخر فرهنگي كشورشان ندارند و نهايتاً اسمي ازآنها شنيدهاند و بس. آنها از دوران كودكي با شخصيتهاي كارتوني غرب آشنا ميشوند و حتي نوشت افزار آموزشي آنها اغلب با كاركترهايي همچون "باب اسفنجي و ميكي ماوس" به دستشان ميرسد. البته طي چند سال گذشته شخصيت سازيهايي برگرفته از سريالهاي طنز همچون كلاه قرمزي و شكرستان و ديگر مجموعههاي تلوزيوني صورت گرفته است، اما هيچ اقدامي براي آشنايي كودكان و حتي بزرگسالان ما با داشتههاي فرهنگي و اسطورههاي ايراني صورت نگرفته است. بايد كمي تامل كرد و كم كاري خود را صرفاً به عامل بيروني نسبت ندهيم. امروز غربيهايي که دغدغه تهاجم فرهنگي ندارند، چندين و چند فيلم و پويانمايي و بازي رايانهاي بر اساس شخصيت "هرکول"(قهرمان اسطورهاي يونان) ساختهاند اما ما تنها از تهاجم فرهنگي و به فنا رفتن فرهنگ ايراني سخن ميگوييم و در تمام اين سالها نتوانستهايم حتي "رستم" را به کودک و نوجوان و بزرگسالان خود معرفي کنيم!. جاي افسوس و حسرت دارد كه شرکت والتديسني از داستان« رودابه » درشاهنامه الهام ميگيرد تا «راپونزل و قلم جادويي» را بسازد، بعد ما هنوز مشكل كار را در تهاجم فرهنگي جستجو ميكنيم!.
غناي شعر و ادب فارسي ما به حدي است كه تمام زواياي زندگي اجتماعي بشر را دربر گرفته و اين پتانسيل را دارد كه براي تمام اعصار و اقشار الگوسازي كند. ادباي ما همه در مسير شريعت و طريقت ازجان مايه گذاشته و حقيقت اخلاق و انسانيت و تعبد را تجربه كردهاند و قادرند تعالي و رشد همه جانبه زندگي امروز مارا تضمين كنند.
ما همچون برخي كشورها كه براي خود به دنبال جعل تمدن و اسطوره سازي هستند، بي مايه نيستيم. اما بايد از اين داشتهها به صورت صحيح و منطقي استفاده كنيم و از سوي ديگر به طور صحيح در جهت مبارزه با تهاجم فرهنگي برآييم. درآخر اين روز را به تمام فرهيختگان عرصه شعر و ادب فارسي تبريك گفته، و ياد مشاهيري كه اين گنج پارسي را با هزينه عمر خود، زنده نگه داشتند گرامي ميداريم.
تاریخ انتشار: ۰۷:۰۱ - ۲۷ شهريور ۱۳۹۶ - 18 September 2017
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 140]