واضح آرشیو وب فارسی:بیتوته:
آداب و رسوم مردم یاسوج سال نو ( نوروز باستاني ) : سال نو بنابر اعتقادات قومي منطقه سرآغازي است براي از بين برد كينه و گرايش به صلح و آشتي . در قديم ريش سفيدان قوم با خانواده وابسته به ديدار سران و كدخدايان خود مي رفتند و هدايايي از جمله محصولات آن روز با خود مي بردند و امروزه هم معمولاً به ديدار همديگر مي روند و بعضاً هدايايي براي همديگر مي برند و مراسم پذيرايي و جشن دارند و يك مورد كه از قديم تاكنون وجود داشته اين است كه در اين روز معمولاً مردم به سراغ كساني كه سوگوار هستند و كسي را از دست داده اند مي روند و سعي مي كنند كه لباس سياه آنها را تعويض كرده و جاي آن لباس سفيد يا رنگي به تن آنها بپوشانند و آنها را از حالت عزا در آورند كه اين كار را در اصطلاح محلي « پند شكني » مي گويند . چاله گرم كنون: سنتي است كه فقير و غني يك روز مانده به عيد نوروز به منظور گرم نگه داشتن اجاق خانه و بركت و پايداري سفره صاحب خانه ، غذايي گرم و لذيذ با بهترين نوع غذاي محلي مي پزند تا همه اهل خانه از آن بخورند كه اين را به اصطلاح « چاله گرم كنون » گويند . پيمانهاي عشايري : احترام گذاردن به پيمان ميان همه تيره هاي عشايري لازم اجرااست و شخصاً پيمان شكن در جامعه انگشت نما و خوار و بي اعتبار مي شود . بطور خاص در گذشته در موقع جنگ و اختلافات محلي و ايلي احترام گذاشتن به پيمان ضرورت داشت . سوگواري مذهبي : مردم استان به خاطر شيعه بودن ، تعصب خاصي نسبت به اعياد وسوگواريهاي امام حسين (ع) نشان مي دهند و معمولاً عزاداري با شروع ماه محرم آغاز و در شب هاي تاسوعا و عاشورا به اوج خود مي رسد . تا اين سالهاي اخير عزاداران از اول شب تا صبح شب عاشورا به عزاداري و سينه زني مي پرداختند و اين عزاداري به صورت ساده با كمك افراد خير با صرف چاي ، پخت برنج محلي و نيز گندم برشته برگزار مي شد . ولي متأسفانه اين نوع عزاداري ساده جاي خود را به عزاداري با تشريفات و با رنگ و بوي مدرن داده است . اين خاكسپاري و برپايي مراسم عزاداري براي متوفي : پيش از مرگ چنان كه گمان به مردن بيمار داشته باشند خويشاوندان و نزديكان او شبانه روز به ديدن او مي آيند و از طرفي از ميهمانان و ديدار كنندگان او پذيرايي مي شود و معمولاً در شب چند نفري بر بالين او بيدار مي مانند و پس از مرگ همه فاميل دور و نزديك را از مرگ او آگاه مي سازند كه در مراسم تشيع و تدفين شركت كنند . در قديم معمولاً شخص مرده را در تابوت گذاشته و براي غسل ، كنار چشمه يا رودخانه مي بردند . ( الان هم كم و بيش در روستاهايي كه غسالخانه موجود نباشد همينطور است ) و پس از مراسم غسل او را به قبرستان مي بردند و قبري كه از همزمان با غسل توسط عده اي ديگر از اهالي آماده شده بود ، دفن مي شد و پس از خاكسپاري مراسم عزاداري سه روز ، هفته و چهل برگزار مي كردند و با اداي احترام بر فقدان او سوگواري مي نمودند . برحسب عادات و رسوم عشاير در مرگ افراد عادي طوايف سوگواري نسبتاً ساده است و معمولاً افراد طوايف نزديك و آشنا و خانواده و فاميل نزديك مرده شركت دارند و اين عده بنابر سنت محلي بر مزار متوفي گرد مي شوند و شيون و زاري مي كنند و پس از برپايي مراسم هفته و پذيرايي مختصر از شركت كنندگان و فاتحه خواني مراسم سوگواري به پايان مي رسد. لازم به يادآوري است كه تا اين اواخر پذيرايي شامل صرف ناهار و شام بصورت گسترده با هزينه بالا از طرف صاحبان عزا بود كه خوشبختانه امروزه اين تشريفات كم و بيش برداشته شده و معمولاً با دادن چاي و شربت به ديدار كنندگان هفته عزا به پايان مي رسد . با اين حال نكته ديگر كه يادآوري آن ضروري به نظر مي رسد اين است كه در گذشته با وجود جوانب منفي عزاداري قديمي ، تشيع جنازه متوفي خيلي ساده و بدون تكلف انجام مي گرفت ولي امروزه متأسفانه تشيع جنازه با تكلف ها و زرق و برق هاي قابل توجه چون ايجاد زنجيره طولاني ماشين هاي رنگارنگ و گوناگون مدرن آنهم در خيابان هاي شهر صورت مي گيرد كه شايد اين هم ناشي از تأثير غير مستقيم مدرنيسم در استان است . خيرات مردگان : رسم است كه براي آمرزش مردگان از پنجمين تا هفتمين روز به عيد نوروز مانده خانواده هاي سوگوار شير برنج ، حلواي خرما ، پلو و گوشت مي پزند و خانه به خانه تقسيم مي كنند و آن را خيرات نيمه برات مي گويند . تقسيم پختنيها توسط افراد خردسال انجام مي شود و فاتحه خواني و آمرزش طلبي از مقاصد اين كار است .
رسوم قديمي استان كهگيلويه و بويراحمد كمك و ياري : كمك افراد به هم در گذشته به صورت هاي گوناگون به عمل مي آمد . اگر كسي خانه اش آتش مي گرفت و قادر به بازسازي آن نبود و نيازي به كمك و مساعدت بستگان داشت ، مردم و ابسته و هم طايفه به او در ساختن خانه كمك مي كردند . اگر كسي در اثر بيماري يا ناتواني و فقر و يا جهات ديگر نمي توانست كشته آبي يا ديمي به موعد درو كند ، مردم طايفه او دسته جمعي به كمك او مي شتافتند و محصول او را جمع آوري مي كردند و پس از كوبيدن آن را به انبار « گندم » آن شخص مي بردند . موقع نشا كردن برنج كه در اصطلاح محلي بويراحمد « كلكي » و ميان مردم كهگيلويه « تولكي » گفته مي شود ، همه به يكديگر كمك مي كردند ، و در زراعت هاي كوتاه بهاره و زمستانه و عروسي ها و عزاداري ها ، همين نوع كمك ها اعمال مي شده است . در كارهاي خانه سازي ، كشاورزي ، باغداري و حتي در هنگام ييلاق و قشلاق رفتن هر طايفه موظف به انجام دادن كارهاي كسان ناتوان خود مي باشد و كدخدايان ، ريش سفيدان طوايف در همياري ها مشوق و پاسدار اين سنت بوده اند . و اين مراسم با علاقمندي خاص برادري ايلي بدون آنكه مزدي دريافت شود و يا منتي برطرف « ديگر » گذارده شود به حكم وظيفه و نهاد قومي انجام مي شده است 8- مهمانداري : از سنت هاي نيك كه هنوز باقي است مهمانداري و مهمانوازي است . در گذشته اين سنت به اندازه ي گرامي بود كه حتي اگر وضع زندگي عشاير صاحب خانه رونق خوبي نداشت و مجموع اعضاي خانواده صاحب خانه بر روي يك گليم يا گبه مو زير يك لحاف مي خوابيدند ، مرد مهمان در كنار مرد خانه و زن مهمان در كنار زن خانه مي خوابيد و خوراكي بهتر از خوراك معمولي اهل خانه به او مي دادند . متأسفانه با شكل گيري نظام جديد شهري اين سنت به تدريج كاهش يافته و مهماني هاي دوستانه به سبك شهري جايگزين آن سنت والاي گذشته شده است . ليكن آثار نيك اين رسم هنوز هم در ايلات دور افتاده از شهر پايدار و مورد احترام است . كمك به آسيب ديدگان : كمك كردن از رسوم قديمي و ممتاز اين سرزمين است ، خصوصاً در حوادث آتش سوزي و غارت و دامادي و غيره . مردم هر طايفه در صورت تقاضاي كمك از سوي خانه سوخته گان و فراخور شأن و مقام ايلي خود كمك هايي از قببل قالي ، گليم ، لحاف ، نمد و ديگر اثاث مي دهند . همچنين در مورد غارت شدگان كه به اصطلاح محلي « مرده مال » گفته مي شود و وسايل خانگي داده مي شود و يا اگر گله و احشام غارت شده باشد مشابه آن گاو و گوسفند به غارت شده تحويل مي شود . كليه اين كمك ها بلاعوض و رايگان و به حكم وابستگي ايلي و خويشاوندي ضروري است . منبع:yasouj.irib.ir
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: بیتوته]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 83]