تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 8 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):على پيشواى مؤمنان و ثروت پيشواى منافقان است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

بلومبارد

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

تعمیر گیربکس اتوماتیک

دیزل ژنراتور موتور سازان

سرور اختصاصی ایران

سایت ایمالز

تور دبی

سایبان ماشین

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

رنگ استخری

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

تعمیرات مک بوک

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

سیسمونی نوزاد

پراپ تریدینگ معتبر ایرانی

نهال گردو

صنعت نواز

پیچ و مهره

خرید اکانت اسپاتیفای

صنعت نواز

لوله پلی اتیلن

کرم ضد آفتاب لاکچری کوین SPF50

دانلود آهنگ

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

اجاره کولر

دفتر شکرگزاری

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1798254657




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

فیلم صحنه های شیطانی در خانه کامران!


واضح آرشیو وب فارسی:پایگاه خبری آفتاب: فیلم صحنه های شیطانی در خانه کامران!
زن 30 ساله درحالی که سیل اشک از چشمانش سرازیر شده بود و بیان می کرد اگر آن فیلم ها لو برود، زندگی ام فنا خواهد شد، به مشاور و کارشناس اجتماعی کلانتری سجاد مشهد گفت: مدت ها بود احساس تنهایی می کردم و از این موضوع رنج می بردم، دوست داشتم با کسی درد دل کنم، حرف بزنم و عقده هایم را تخلیه کنم اما هیچ کس در اطرافم نبود .
آفتاب‌‌نیوز : زن 30 ساله درحالی که سیل اشک از چشمانش سرازیر شده بود و بیان می کرد اگر آن فیلم ها لو برود، زندگی ام فنا خواهد شد، به مشاور و کارشناس اجتماعی کلانتری سجاد مشهد گفت: مدت ها بود احساس تنهایی می کردم و از این موضوع رنج می بردم، دوست داشتم با کسی درد دل کنم، حرف بزنم و عقده هایم را تخلیه کنم اما هیچ کس در اطرافم نبود .
خواهر و مادرم نیز نمی توانستند سنگ صبورم باشند چرا که آن ها همواره فکر می کردند من زنی خوشبخت هستم. از سوی دیگر هم خودشان آن قدر در زندگی مشکل داشتند که دیگر زمانی برای نشستن پای درد دل های من نداشتند. ابتدا سعی می کردم با دو فرزند خردسالم مشغول شوم ولی باز هم افکار و خیالات رهایم نمی کرد. همسرم نیز در کنارم نبود چرا که او مانند یک ماشین فقط به دنبال کار بود و هیچ توجهی به من نمی کرد. با آن که از نظر مالی در وضعیت خوبی بودیم ولی همسرم تا دیروقت سرکار بود. از این شرایط خسته شده بودم و تلاش می کردم با عضویت در گروه های اجتماعی فضای مجازی این خلأ را در زندگی ام پر کنم تا این که با مدیرگروه یکی از شبکه های اجتماعی آشنا شدم. «کامران» که خود را مشاور اجتماعی معرفی می کرد، مشاوره های خوبی به اعضای گروه می داد. من هم روزی سفره دلم را پهن کردم ودرباره وضعیت زندگی ام با او به درد دل پرداختم. مدتی با راهکارهای کامران از نظر روحی بهتر شدم و دیگر خودم را زنی گوشه گیر احساس نمی کردم تا آن که روزی برای ملاقات با کامران در یک کافی شاپ قرار گذاشتم. بی صبرانه منتظر دیدن او بودم و نگرانی خاصی را در وجودم حس می کردم. آن روز عصر وقتی کامران کنارم نشست، قلبم به تپش افتاد اما او مثل همیشه و خیلی مودبانه شروع به صحبت کرد. چنان جذب حرف هایش شده بودم که نمی خواستم این دقایق به پایان برسد. کامران بعد از نوشیدن قهوه اش گفت: هیچ انسانی بدون مشکل نیست حتی خود من که به دیگران مشاوره می دهم اکنون در فشار مالی بدی به سر می برم اما چاره ای جز صبر ندارم . با شنیدن این حرف ها تصمیم گرفتم به او کمک کنم تا حداقل گوشه ای از محبت هایش را جبران کرده باشم. کامران درحالی که از من قدردانی می کرد، گفت: پس باید در قبال 15 میلیون تومان، یک فقره چک از من قبول کنی! همان جا این مبلغ را برایش کارت به کارت کردم و با هم به منزل او رفتیم تا چکی را به من بدهد اما در آن خانه کسی نبود و کامران با توسل به زور و .... با ترس از آن جا فرار کردم ولی او دیگر مرا تهدید می کرد که از صحنه های شیطانی اش فیلم گرفته است و با آن ها آبرویم را می برد. بارها مبالغ دیگری را به حسابش واریز کردم درحالی که او چکی هم به من نداد. حالا هم می ترسم زندگی ام نابود شود و ...
منبع: رکنا





۰۸ شهريور ۱۳۹۶ - ۰۷:۵۱





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: پایگاه خبری آفتاب]
[مشاهده در: www.aftabnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 127]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن